پایکوبی مردار خواران!
غفار عریف
برای به خون خفتگان حمله های پی درپی
دهشت گرانه در سرزمین خورشید
( کابل- کندهار-غور- پکتیا- غزنی )
پایکوبی مردار خواران!
و باز در ازدحام بدکاری های مرگ آور، بدکاره های وحشی،خط خون و آتش افروزی را دنبال کردند و پیوست به خونریزی و خون خواری های گذشته، در کوچه باغ های عشق و زندگی تگرگ مرگ پاشیدند و در مرداب سیه دلی شادی کنان در مرگ زندگی و به خون خفتن قناری ها، به رقص و پایکوبی پرداختند!
آه ای خدای تاریخ! آیا می دانی که از پیامد تبانی پنهانی میان صدرنشین زاغ دل در سریر گاه و شغال های غارنشین در کمین گاه، همه روزه در سرزمین خورشید خون می بارد و در همه جا دریا های خون جاریست و در تلاطم خون کبوتران سپید، اژدها خون تازه می نوشد و تشنگی فرو می نشاند؟
و اما خوشا که در گیر و دار این همه وحشیگری های وحشتناک مردار خواران، عاشقان نور و غلامان آفتاب هر چند با کوله باری از اندوه ، در ماتم پرپر شدن گل های نا شگفته و در سوگ به خون خفتن غنچه های عشق و زندگی می نشینند ؛ ولیک هرگز و هیچگاهی هدف رفتن به سوی روشنایی را از یاد نبرده و از میدان نبرد نور با ظلمت پا بیرون نکشیده اند.
دنیا نیرزد آن که پریشان کنی دلی
زنهار بد مکن که نکرده ست عاقلی
(سعدی)
( پایان)
۲۰ / ۱۰ / ۲۰۱۷