آمریکا می‌خواهد به‌هر قیمتی ابرقدرت بماند

آمریکا می‌خواهد به‌هر قیمتی ابرقدرت بماند

نویسنده:

ضمیر اعوان *

مترجم:

سایت «۱۰ مهر»

برگرفته از :

وبلاگ ساکر ــ The Saker ــ ۱۴ ماه مه ۲۰۲۲ **

روسیه با پیوند دادن روبل روسیه به ارزش طلا و اعلام عرضه نفت تنها در برابر روبل روسیه، ارزش دلار و یورو را ۳۰ درصد کاهش داده است. حرکت روسیه به این معنی است که اکنون کل جهان، به‌ویژه اروپای غربی و ژاپن با فروش دلار، در مقادیر زیاد روبل روسیه را خریداری خواهند کرد، زیرا روبل روسیه پس از پیوند با طلا، یک‌شبه به باثبات ترین ارز جهان تبدیل شده است.

در تاریخ، بسیاری از ملت‌ها به مقام ابرقدرت‌ها رسیدند و برای مدت معینی بر جهان حکومت کردند، سپس فروریختند و مقام ابرقدرت را به دیگر ملت‌های در حال ظهور منتقل کردند. مانند امپراتوری روم، امپراتوری عثمانی، یونان، امپراتوری بریتانیا، فرانسه و غیره. اما آمریکا حاضر به پذیرش چرخه طبیعی ابرقدرت‌ها نیست و بر این است که می‌تواند برای همیشه جایگاه ابرقدرت خود را حفظ کند که نه عقلانی است و نه طبیعی، فقط ممکن است خسارات جبران‌ناپذیری برای بشریت ایجاد کند.

ایالات متحده برای حفظ هژمونی و برتری خود در جهان، مستاصل است. دست به اقدامات افراطی می‌زند و برای حفظ هژمونی و برتری خود حاضر است هر چیز ممکن را فدا کند. سیاست دلارهای نفتی در هژمونی ایالات متحده نقش مهمی ‌ایفا کرده است، اما اخیراً با چالش‌هایی مواجه شده و از همین رو عصبی و دیوانه شده است.

دلار نفتی هر دلاری است که در ازای نفت به کشورهای صادرکننده نفت پرداخت می‌شود. دلار ارز برتر جهانی است. در نتیجه اکثر معاملات بین‌المللی از‌جمله نفت به دلار قیمت‌گذاری می‌شود. کشورهای صادرکننده نفت برای صادرات خود دلار دریافت می‌کنند، نه ارز کشور خود.

علاوه بر این، اکثر کشورهای صادرکننده نفت صاحب صنایع نفتی خود هستند. این باعث می‌شود درآمد ملی آنها به ارزش دلار بستگی داشته باشد. اگر دلار سقوط کند، درآمد دولت آنها نیز کاهش می‌یابد. در نتیجه، بیشتر این صادرکنندگان نفت نیز ارزهای خود را به دلار متصل کرده‌اند. به این ترتیب، اگر ارزش دلار کاهش یابد، قیمت تمام کالاها و خدمات داخلی آنها نیز کاهش می‌یابد. این مسأله به این کشورها کمک می‌کند تا از نوسانات گسترده در تورم جلوگیری کنند.

سیستم دلارهای نفتی به تاریخ استاندارد طلا گره خورده است. پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده بیشترین ذخایر طلای جهان را در اختیار داشت. این کشور موافقت کرد که اگر سایر کشورها ارزهای خود را به دلار متصل کنند، هر دلار آمریکا را به قیمت طلا بازخرید کنند. کشورهای دیگر در سال ۱۹۴۴ این قرارداد را در کنفرانس برتون وودز امضا کردند. بدین ترتیب دلار آمریکا به‌عنوان ارز ذخیره جهان معرفی شد.

در ۱۴ فوریه ۱۹۴۵، رئیس‌جمهور فرانکلین دی. روزولت با پادشاه عربستان سعودی عبدالعزیز ملاقات و اتحاد با عربستان سعودی را آغاز کرد. ایالات متحده در ازای آموزش نظامی ‌و تجاری، یک فرودگاه در ظهران ساخت. این اتحاد به حدی حیاتی بود که در سال‌های بعد از اختلاف‌نظر در مورد درگیری اعراب و اسرائیل نیز جان سالم به در برد.

قرارداد ۱۹۴۵ بین ایالات متحده و عربستان سعودی رابطه بین دلار و نفت را تقویت کرد. دلار نفتی متولد شد. در سال ۱۹۷۱، رکود تورمی ‌ایالات متحده باعث افزایش قیمت دلار شد. بسیاری از کشورها درخواست بازخرید دلارهای آمریکایی خود را با طلا داشتند. رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون برای محافظت از ذخایر طلای باقیمانده آمریکا، دلار را از استاندارد طلا حذف کرد. در نتیجه ارزش دلار به‌شدت افت نمود. از همین رو ارزش صادرات آن نیز کاهش یافت و به رقابتی‌تر کردن اقتصاد ایالات متحده کمک کرد. کاهش ارزش دلار به کشورهای صادرکننده نفت آسیب زد زیرا قیمت قراردادها به دلار آمریکا بود. درآمد نفتی این کشورها همراه با دلار کاهش یافت. هزینه واردات به ارزهای دیگر افزایش یافت.

در سال ۱۹۷۳، نیکسون از کنگره خواست تا با کمک نظامی‌ به اسرائیل در جنگ یوم کیپور موافقت کند. سازمان کشورهای صادرکننده نفت که تازه تأسیس شده بود، صادرات نفت به ایالات متحده و دیگر متحدان اسرائیل را متوقف کرد. تحریم نفتی اوپک قیمت نفت را در عرض شش ماه چهار برابر کرد. قیمت‌ها حتی پس از پایان تحریم همچنان بالا بود. در سال ۱۹۷۹، ایالات متحده و عربستان سعودی بر سر کمیسیون مشترک همکاری اقتصادی ایالات متحده و عربستان سعودی مذاکره کردند. آنها موافقت کردند که در قراردادهای نفتی از دلار آمریکا استفاده کنند. دلارهای آمریکا از طریق قراردادهایی با شرکت‌های آمریکایی به آمریکا بازگردانده می‌شود. این شرکت‌ها زیرساخت‌های عربستان را از طریق انتقال فناوری بهبود می‌بخشند.

ایالات متحده از قدرت دلارهای نفتی برای اجرای سیاست خارجی خود استفاده می‌کند. اما بسیاری از کشورها با آن مقابله نمی‌کنند. آنها می‌ترسند که این به‌معنای فروپاشی سیستم دلاری نفت گردد.

با این حال، علیه مفهوم پترودلار، تفکر نیرومندی وجود داشت و تعداد کمی‌ از رهبران عرب برای قطع پیوند دلار، به تجارت نفت با ارزهای محلی یا هر ارز دیگر ابراز علاقه کردند. نقش اصلی را صدام حسین رئیس‌جمهور عراق، سرهنگ قذافی از لیبی و رئیس‌جمهور سوریه ایفا کردند. آمریکا همه آنها را تنبیه کرده و رژیم‌های عراق و لیبی را تغییر داده است.

چین اگرچه خود یکی از بزرگترین دارندگان خارجی دلار است، خواستار جایگزینی دلار آمریکا به‌عنوان ارز جهانی شد. چین با پیوند دادن واحد پول خود، یوان، بر دلار آمریکا تأثیر می‌گذارد. چین با بیش از بیست کشور قرارداد سوآپ ارزی امضا کرده است و در حال حاضر با آنها به یوان یا ارزهای محلی تجارت می‌کند. چین نفت و گاز را از چند کشور عرب به یوان وارد می‌کند.

روسیه خواستار تسویه قبوض گاز به روبل شده است و چند کشور اروپایی هم‌اکنون موافقت کرده‌اند که به روبل پرداخت کنند. اتحادیه اروپا نیز در صورتی که هر کدام از کشورهای عضو به‌جای دلار به روبل پرداخت کند، مخالفتی ندارد. روسیه با چند کشور دیگر به جای دلار با روبل یا ارزهای محلی تجارت می‌کند.

روسیه با پیوند دادن روبل روسیه به ارزش طلا و اعلام عرضه نفت تنها در برابر روبل روسیه، ارزش دلار و یورو را ۳۰ درصد کاهش داده است. حرکت روسیه به این معنی است که اکنون کل جهان، به‌ویژه اروپای غربی و ژاپن با فروش دلار، در مقادیر زیاد روبل روسیه را خریداری خواهند کرد، زیرا روبل روسیه پس از پیوند با طلا، یک‌شبه به باثبات ترین ارز جهان تبدیل شده است.

آمریکا که به جز سلاح و مهمات چیزی به تولید انبوه نمی‌رساند در بحران اقتصادی وحشتناکی گرفتار شده است. در صورت کاهش ارزش دلار، ایالات متحده نمی‌تواند کسری بودجه ۳۰۶ میلیاردی خود را پوشش دهد. این امر باعث بیکاری شدید و تأثیر نامطلوب بر شبکه امنیت اجتماعی خواهد شد. این همان بمب اتمی‌ اقتصادی است که جو بایدن زمانی که در لهستان درباره برکناری پوتین صحبت می‌کرد از آن آگاه بود.

پوتین به کشورهای اروپایی دستور داده است که با افتتاح حساب در بانک‌های روسیه، پرداخت‌های گاز و نفت را با روبل انجام دهند. این امر تحریم‌های آمریکا علیه روسیه را تضعیف خواهد کرد. هرچند روسیه علیه تحریم‌های آمریکا خیلی تهاجمی ‌تلافی نکرده است، اما سیاست‌های خود را برای مقابله با تحریم‌ها با موفقیت ارائه کرده است.

افول سریع ایالات متحده، رهبری آن را عصبی و دیوانه کرده است. آنها برای حفظ هژمونی و برتری خود هر اقدام ممکن را انجام می‌دهند. متأسفانه ایالات متحده علاقه‌ای به صلح جهانی، ثبات یا نجات جان انسان‌ها ندارد. تنها اولویت آن حفظ هژمونی و برتری جهانی است. برای رسیدن به این هدف، ایالات متحده می‌تواند اوکراین، اروپا یا بهای سنگینی را قربانی کند. سیاست ایالات متحده در جنگ اوکراین این است که آتش جنگ را بیشتر و بیشتر شعله‌ور سازد، هیچ اراده‌ای برای توقف جنگ، آتش‌بس یا نجات جان انسان‌ها وجود ندارد. آنها برای دامن زدن به یک جنگ داخلی طولانی، برای آنها سلاح تهیه می‌کنند و غیرنظامیان را تسلیح می‌کنند تا از روسیه خون بریزد و بسیاری از کشورها را بی‌جهت مشغول نگه می‌دارند و به این ترتیب به ایالات متحده اجازه می‌دهند تا انحصار و دست برتر خود را حفظ کند.

روسیه تمایلی به حمله به اوکراین نداشت و مدت‌هابود که محدودیت‌هایی را رعایت می‌کرد. قبل از آغاز عملیات ویژه، چندین بار نگرانی‌های امنیتی واقعی خود را نشان داد و به ایالات متحده دربارۀ عواقب وخیم این نگرانی‌ها هشدار داد، اما، ایالات متحده به سیاست خود برای محاصره روسیه ادامه داد.

پیوستن بی‌حساب کتاب فنلاند به ناتو و توافقنامه دفاعی با بریتانیا نیز به همان اندازه تهدیدی واقعی برای روسیه است. روسیه و فنلاند مرز مشترک طولانی دارند.  پیوستن به ناتو به‌معنای استقرار نیروهای ناتو در امتداد مرز روسیه است که یک تهدید مستقیم می‌باشد. پیوستن سایر کشورهای اسکاندیناوی به ناتو نیز یک موضوع جدی و نگران‌کننده برای روسیه خواهد بود.

به‌نظر می‌رسد که ایالات متحده تنها یک اولویت دارد و آن حفظ موقعیت خود در ژئوپلیتیک است و نگرانی‌های واقعی دیگر کشورها برای آن کوچکترین اهمیتی ندارد و آنها را نادیده می‌گیرد. ما نگران آینده ژئوپلیتیک می‌باشیم و می‌ترسیم روزهای آتی برای بشریت، روزهای دشواری باشد.

در تاریخ، بسیاری از ملت‌ها به مقام ابرقدرت‌ها رسیدند و برای مدت معینی بر جهان حکومت کردند، سپس فروریختند و مقام ابرقدرت را به دیگر ملت‌های در حال ظهور منتقل کردند. مانند امپراتوری روم، امپراتوری عثمانی، یونان، امپراتوری بریتانیا، فرانسه و غیره. اما آمریکا حاضر به پذیرش چرخه طبیعی ابرقدرت‌ها نیست و بر این است که می‌تواند برای همیشه جایگاه ابرقدرت خود را حفظ کند که نه عقلانی است و نه طبیعی، فقط ممکن است خسارات جبران‌ناپذیری برای بشریت ایجاد کند. در نهایت تاسف!

* پروفسور مهندس ضمیر احمد اعوان، سینولوژیست (دیپلمات سابق)، سردبیر، تحلیلگر، عضو غیرمقیم (CCG-Center for China and Globalization) مرکز چین و جهانی شدن)

** https://thesaker.is/the-us-wants-to-keep-its-status-as-a-superpower-at-any-cost/

 

مقالات مرتبط

...

مارگارت کیمبرلی می‌نویسد، تلاش برای ترور رئیس‌جمهور سابق آمریکا در مقایسه با رفتارهایی که واشنگتن در... ادامه

...

سیاستمدار ناشناخته و جوان، بر اساس استانداردهای کنونی حکومت سالخوردگان، سیاستمدار آمریکایی جی دی ونس... ادامه

...

از مدتی است که اتاق فکری امریکا (کانون نظم نوین جهانی) با تجارب بدست آمده از حمایت بیدریغ مالی و تسل... ادامه

...

شکست در سیاست خارجی: ایالات متحده در حال کار بر روی یک طرح تسلیم است. ادامه

...

هنری کیسینجر سیاست‌مدار، نظریه پرداز مشهور سیاست خارجی آمریکایی، وزیر امور خارجه پیشین این کشور و مش... ادامه

...

شاید انتخابات ریاست جمهوری آینده در امریکا تبدیل به زلزله ای شود که هنوز نمی توان قدرت تخریب و "ریشت... ادامه

...

شبکه تلویزیونی اسپانیایی‌زبان تله‌سور در گزارشی آورده است: یک خاورمیانه‌ درگیر آتش جنگ، برای آمریکا... ادامه

...

هرگاه به ارزیابی تاريخ کشور ایالات متحدهٔ امريكا بپردازیم، درمی یابیم که این کشور بيش از هرکشور دیگر... ادامه

...

یازدهم سپتامبر ۲۰۲۱ روزی که بطرز معما برانگیز ایالات متحده آمریکا،اماج حملات تروریستی قرارگرفت و باز... ادامه

...

باید قاطعانه در برابر شکار جادوگران نژادپرستانه و ضد کمونیستی مقاومت کنیم و به ایجاد یک جنبش صلح بین... ادامه

...

در قرن بیست و یکم و در عصر مدرنیسم و اوج سرمایه داری، هیچ دولت در جهان میثاق‌ها و قوانین جهان‌شمول ب... ادامه

...

بیست سال حضور امریکا در افغانستان، تحت نظریه ژئوپولیتیکی نظم نوین جهانی، افغانستان را به کانون داغ س... ادامه