نگاهی اجمالی به جنبش دانشجویی ایران و 16 آذر امسال!

بهرام رحمانی

نگاهی اجمالی به جنبش دانشجویی ایران و 16 آذر امسال!

جنبش انقلابی سراسری مردم ایران، برای برگزاری تجمع‌های فراگیر و سراسری شانزدهم آذر آماده می‌شود. برای تجمع‌ها از چهاردهم تا شانزدهم آذر فراخوان‌های مختلفی در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده‌اند. در آستانه سه ماهه‌شدن جنبش انقلابی مردم، فراخوان‌های مختلفی برای برگزاری اعتراضات سراسری در روزهای 14، 15 و 16 آذر در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

روزهای چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم آذر، روزهای تجمع‌‌های سه‌روزه‌ای اعلام شده‌‌اند که مردم شهرهای مختلف ایران در آن ایام به خیابان‌ها خواهند آمد و با توجه به تقارن با روز دانشجو، روزهای متفاوتی را  نه تنها برای دانشگاه‌های ایران، بلکه برای جامعه ایران رقم خواهند زد. بنابراین، برنامه‌های بزرگ‌داشت 16 آذر امسال در دانشگاه‌ها، کاملا متفاوت با سالیان گذشته است. بیش از هشتاد روز از خیزش انقلاب نوین مردم ایران و در پیشاپیش همه دختران و زنان با شعارهایی هم‌چون «زن، زندگی، آزادی»، «مرگ بر ستم‌گر چه شاه باشد چه رهبر»، «جمهوری اسلامی نمی‌خوایم نمی‌خوایم»، «حکومت بچه‌کش نمی‌خوایم نمی‌خوایم و...، می‌گذرد.

در این مدت صدها تن جان‌باخته‌اند و هزاران تن دیگر دستگیر و زندانی شده‌اند اما صدای اعتراض مردم هر روز رساتر از روز پیش به گوش مردم ایران و جهان می‌رسد.‌ خبرگزاری «هرانا»، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بر اساس آخرین گزارش‌های دریافتی اعلام کرد از 26 شهریور تا شامگاه شنبه 12 آذر، در جریان اعتراضات ایران 470 نفر کشته شدند که 64 تن از آن‌ها کودک بودند.

بر اساس اعلام این خبرگزاری، در این مدت 18219 معترض هم بازداشت شده‌اند که تنها هویت 3537 نفر از آن‌ها مشخص شده ‌است.

بنا به گزارش هرانا، 584 دانشجو در جریان اعتراضات ایران بازداشت و 1129 تجمع شهری و دانشگاهی در کشور انجام شده است.

اما نام‌گذاری یک روز در تاریخ کشور به‌نام روز دانشجو، نشان از اهمیت والا و جایگاه دانشجویان در عرصه جامعه دارد. دانشجویان یک کشور، نقشی بسیار تعیین‌کننده در سرنوشت کشور ایفا می‌کنند و دانشگاه‌ها مهم‌ترین مراکزی هستند که از حقوق مردم دفاع می کنند و خواهان دنیای بهتری هستند.

کلمه دانشجو همان‌طور که از نامش پیداست، به‌معنای جوینده علم و دانش و آگاهی و آزادی است. کسی که جوینده نامیده می‌شود، هرگز نمی‌تواند به وقایع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور منفعل و بی‌تفاوت بماند؛ به‌همین خاطر عموم جامعه، دانشجویان را به‌عنوان یک قشر روشن‌فکر، فعال و خلاق در نظر دارند. بنابراین پیش از هر چیز علم‌اندوزی و فراگیری دانش و پس از آن کسب آرمان‌هایی فراتر هم‌چون تعهد داشتن، اهمیت دادن به مسائل روز و آگاهی از وضعیت مردم و همراهی با مبارزه آن‌ها، از وظایف یک دانشجو به شمار می‌رود.

روز دانشجو به مناسبت سرکوب دانشجویان و کشته شدن سه دانشجوی معترض دانشگاه تهران در 16 آذر 1332 در دوران پهلوی است. سه دانشجویی که در جمع بسیاری دانشجویان دیگر برای اعتراض به از سرگیری روابط ایران و بریتانیا پس از کودتای 28 مرداد و هم‌چنین ورود ریچارد نیکسون معاون رییس جمهور وقت آمریکا در محیط دانشگاه شعار می‌دادند و به گلوله بسته شدند!

این اعتراضات از دو روز پیش یعنی 14 آذر با ورود کاردار سفارت انگلیس در دانشگاه شروع شده بود و 15 آذر به خارج از دانشگاه نیز کشیده و علیه دولت نظامی سرلشکر فضل‌الله زاهدی پس از کودتا، شعار داده شد. این تجمع‌ها با خشونت مواجه گردید به‌طوری که عده‌ای زخمی شدند. فردای آن روز به دستور سرلشکر زاهدی نیرو‌های نظامی وارد دانشگاه شدند و فضای دانشگاه امنیتی شد. دانشجویان به حضور نظامیان اعتراض کرده و علیه آنان شعار دادند.

سرانجام این اعتراض به خون کشیده شد و سه دانشجو به نام‌های «مصطفی بزرگ‌نیا»، «احمد قندچی» و «مهدی شریعت‌رضوی» کشته شدند. از آن روز 16 آذر دارای ارزش تاریخی برجسته‌ای شد و  «روز دانشجو» نامیده شد.

جنبش انقلابی 1401 مردم ایران، در آستانه پایانی سومین ماه فعالیت خود است. این جنبش، در مدت کوتاه فعالیت خود، هم جامعه ایران و هم دنیا را تکان داده است. حکومت اسلامی، شدیدا غافلگیر شده است. قدرت این جنبش در حدی است که بزرگ‌ترین بحران سیاسی تاریخ را برای حکومت اسلامی فراهم آورده، به‌گونه‌ای که برخی از مقامات حکومت نیز به صراحت به امکان فروپاشی آن اقرار کرده‌اند. برخی از فرماندهان نظامی چون سردار رسول سنایی‌راد، معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی «فرمانده کل قوا»، اقرار کرده است که «نظام از دست نرفته اما ضربه خورده‌ایم.» محمدرضا باهنر، از کارگزاران قدیمی حکومت، نیز بیانیه مشترک وزرات اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران در خصوص سناریوی انتساب اعتراضات به «توطئه دولت‌های آمریکا و اسرائیل» را «روزنه امید» دانسته است.

در این نزدیک به سه ماه، دانشجویان برخی از دانشگاه‌های مهم کشور، به طور پیگیر و بی‌وقفه از جنبش مردمی دفاع کرده‌اند.

اگر در 16 آذر نظامیان حکومت شاه به دانشگاه تهران حمله کردند و سه دانشجو را کشتند امروز نیز ما شاهد یورش نظامیان حکومت اسلامی به دانشگاه‌ها هستیم.

فراخوان برای سه روز اعتراضی 14 تا 16 آذر به‌صورت اطلاعیه و پوستر وسیعا در تمام شهرها و در شبکه‌های اجتماعی پخش شده است.

از سوی بخش‌های مختلف جامعه چون دانشجویان از دانشگاه‌های مختلف، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، پزشکان وکادر درمانی، کسبه بازار و مغازه‌داران با این اعتراضات اعلام همبستگی شده است. در همین راستا سه تشکل کارگری سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری و گروه اتحاد بازنشستگان طی بیانیه‌ای با فراخوان سه روز اعتراض چهاردهم و شانزدهم آذر اعلام پشتیبانی کردند.

دانشجویان دانشگاه آزاد شهر قدس اعلام کردند که به یاد حمیدرضا روحی، دانشجوی کشته‌شده این دانشگاه و هم‌چنین دانشجویان بازداشتی، در روزهای 14، 15 و 16 آذر دست به اعتصاب زده و به اعتراضات خیابانی می‌پیوندند.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت طی بیانیه‌ای حمایت خود را از فراخوان به سه روز اعتراضی 14 تا 16 آذر اعلام داشت. در متن این بیانیه چنین آمده است: «فراخوان‌هایی برای اعتراض در سه روز 14 آذر تا 16 داده شده است. معلمان، کادر درمان و پزشکان، رانندگان کامیون، کسبه و مغازه‌داران بازار و مردم در شهرهای مختلف همبستگی خود را با این فراخوان اعلام داشته‌اند. این اعتراضی به سرکوب‌ها ادامه دستگیری‌ها و تیراندازی به‌سوی مردم معترض، صدور احکام محاربه برای جوانان و مردمی که دردی دارند و در واقع برای همه ما که از فقر و بی‌تامینی مچاله شده‌ایم و اعتراض داریم است. به مدارس حمله کرده و کودکان ما را دادگاهی و به افساد فی‌الارض و اعدام محکوم می‌کنند، کودک و زن و مرد را به قتل می‌رسانند، به کودک 10 ساله کیان‌پور فلک و پدر و مادرش در درون اتومبیل شلیک می‌کنند، و چند ده هزار نفر از مردمی را که خواست‌های بر حقی دارند دستگیر و زندانی کرده‌اند و احکام سنگین بالای سرشان قرار داده‌اند. ما کارگران پیمانی پروژه‌ای نفت در کنار همه مردم کشور از این سه روز اعتراضی حمایت می‌کنیم. همه کارگران زندانی، معلمان بازداشتی، دانشجویان و دانش‌آموزان بازداشت شده و همه ده‌ها هزار بازداشت‌شده اخیر باید آزاد شوند. احکام محاربه و زندان باید لغو و مردود گردد. برای  ما مردم راهی جز مبارزه متحد برای دفاع از زندگی مان نمانده است. شعار همه ما مشترک است. زن، زندگی، آزادی.»

 

14 آذر؛ اعتصاب سراسری اصناف و بازاریان کامیون‌داران، صنایع بزرگ

15 آذر؛ برگزاری تجمعات محله محور و متکثر هم‌چون سه ماه گذشت

16 آذر؛ تجمع سراسری و حداکثری از حوالی دانشگاه امیرکبیر به سمت دانشگاه تهران تا دانشگاه شریف و میدان آزادی از ساعت 15 به بعد.

دانشجویان چراغ راه این جنبش عظیم بوده و از روز اول میدان‌دار تجمعات و یکی از عوامل مهم تداوم این خیزش انقلابی محسوب می‌شوند، آن‌ها به حق شایسته تجلیل و همراهی هستند. روز 16 آذر برای پشتیبانی از آن‌ها مقابل دانشگاه‌ها تجمع می‌کنیم و مسیر «انقلاب تا آزادی» را با شکوه‌تر از همیشه خواهیم نمود.

می‌بینم آن شکفتن شادی را

آن جشن بزرگ روز آزادی را‌(جوانان محلات تهران)

در این فراخوان برخلاف فراخوان‌های قبلی به فقر، گرانی و مشکلات معیشتی مردم محروم توجه بیش‌تری شده و تلاش شده تا خیزش انقلابی با خواست‌های اقتصادی و معیشتی بیش‌تر پیوند برقرار کند. هما‌ن‌طور که اشاره شد این اعتصاب‌ها و اعتراض‌ها قرار است در روزهای 14 تا 16 آذر به مدت سه روز برگزار گردد که مصادف با روز تاریخی دانشجو در ایران است.

در این هشتاد روز دانشگاه‌ها با سرکوب بی‌وقفه و خونینی که در تاریخ آن بی‌سابقه است، یک روز هم آرام نبوده‌اند است و اکنون به استقبال روزی می‌روند که قریب به هفتاد سال روز پیکار بی‌امان دانشجویان ایران با حکومت کودتای محمدرضا پهلوی بوده است. در فضای انقلابی کنونی، چشم‌های بسیاری به دانشگاه به‌ویژه این روزها دوخته شده است.

اعتصاب‌های کارگران و مزدبگیران به‌تدریج جایگاه خود را در خیزش انقلابی ایران پیدا می‌کنند. اطلاعات سری که از درون ارگان‌های امنیتی حکومت به بیرون درز کرده، حاکی از آن است که دور قبلی اعتصابات دست‌کم یک موفقیت هفتاد درصدی داشته است. موفقیتی بزرگ برای انقلاب ایران که نشان می‌دهد این انقلاب از سوی بخش بزرگی از مردم پشتیبانی می‌شود، حتی آن‌ها که به هر دلیل هنوز به خیابان‌ها نیامده‌اند و در اعتراضات خیابانی شرکت نکرده‌اند، با شرکت در اعتصاب‌ها از این انقلاب جاری پشتیبانی می‌کنند. امروز هیچ‌کس تردید ندارد که اعتصابات چرخ اقتصاد حکومت را فلج و قدرت سرکوب آن را زمین‌گیر خواهد کرد.

اعتصاب کامیون داران و رانندگان وارد دهمین روز شده و ادامه دارد. این اعتصاب بازتاب وسیعی در فضای جامعه ملتهب ایران یافته و تلاش‌ها برای گسترش بیش‌تر آن و پیوستن تعداد بیش‌تری از بخش‌های تولیدی به آن ادامه دارد.

بر اساس اعلام منابع کارگری، اتحادیه کامیون‌داران ایران در اطلاعیه جدیدی اعلام کرده در روزهای 14، 15 و 16 آذر ماه با اعتصابات سراسری در ایران همراه خواهد شد. این اتحادیه در بیانیه خود هرگونه ایجاد مزاحمت، ناامنی و سنگ‌پراکنی به سوی رانندگان خود را محکوم نموده است.

فراخوان اعتصاب سراسری پزشکان و کادر درمان در روزهای 14 تا 16. در فراخوان این اعتصاب که گفته شده بر اساس نظرسنجی چندهزار نفری صورت گرفته تاکید شده است: تمامی مطب‌ها، تمامی کلینک‌های سرپایی، مانند روزهای تعطیل فعالیتی نخواهند داشت. تمامی پرسنل درمانی در بخش‌های غیراورژانس و غیرحیاتی ماننده روزهای تعطیل عمل خواهند کرد. تمامی اینترن‌های تمامی بخش‌ها ترک راند و کشیک خواهند کرد. تمامی رزیدنت‌های بخش‌های غیراورژانس ترک راند و کشیک خواهند کرد.

در ادامه این بیانیه گفته شده است: در شهرهایی که موقعیت جنگی دارند و تعداد مجروحین بالاست تمامی همکاران اینترن‌ها و رزیدنت‌ها و پرستاران و باقی کادر درمان به کمک مصدومین و مجروحین در اورژانس بشتابید.

در پایان این بیانیه آمده است: برای ایلار حقی دانشجوی پزشکی کشته شده، برای مائده جوانفر همکار پرستار کشته شده، برای چشم نیلوفر آقایی همکار مامایی که در تجمع پزشکان به او شلیک شد، برای حمید و فرزانه قره‌حسنلو و ابراهیم ریگی پزشکان بازداشت شده با اتهامات بی‌اساس افساد فی‌الارض، و برای صدها کادر درمان بازداشت شده و کشته شده دیگر.

دانشجویان دانشگاه آزاد تهران با انتشار بیانیه‌ای بر ادامه اعتصاب در دانشگاه خود و حمایت از اعتصابات سراسری 14 تا 16 آذر تاکید کردند. در این اطلاعیه آمده است: «ما دانشجویان آزادی‌خواه دانشگاه آزاد تهران شمال در حمایت از هم‌دانشگاهیان زندانی و تعلیقی و حذفی و ممنوع‌الورودی خود، و در اعتراض به شرایط موجود و جو امنیتی و تهدیدآمیز دانشگاه و سرکوب‌ فراگیرش، و نیز در راستای اعتصابات سراسری مردم کشورمان، به احترام خون کشته‌شدگان راه آزادی و آنان که حق تحصیل و زندگی به ناحق ازشان سلب شده، اعلام می‌داریم که علاوه بر تداوم اعتصاب خود و تحریم کلاس‌ها و عدم پرداخت شهریه‌های باقی مانده، امتحانات میان‌ترم را که بر ما اجبار کردید، تحریم کرده و تا زمان رسیدگی به تک‌تک مطالبات‌مان و رفع کامل تعلیق و حذف و ممنوع‌الورودی و آزادی بی قید و شرط هم‌دانشگاهیان‌مان، به اعتصاب خود ادامه داده و نه شهریه‌ای می‌پردازیم که علیه خود و سرکوب‌مان خرج شود و نه در هیچ امتحان و کلاسی شرکت می‌کنیم، چرا که این روزها ایران‌مان به حضور ما نه در کلاس‌های دانشگاهی که به جای دانشجو، لباس شخصی‌ها و نیروهای امنیتی در آن حضور دارند، بلکه به یاری ما در خیابان‌ها نیازمند است.

در اطلاعیه جمعی از دانشجویان آزادی‌خواه دانشگاه علوم پزشکی کردستان، آمده است: «ما دانشجویان انقلابی کوردستان دیگر گول بازی‌های تکراری شما را نخواهیم خورد. تمرکز ما بر مسائل خُردی چون «برگزار شدن یا نشدن کلاس‌ها» نیست. بلکه ما معترض به کشتار جمعی کودکان و مردم بی‌گناه هستیم. ما معترض ظلم و جنایتیم. ما معترض دانشجویان محصور شده هستیم.

هم‌اکنون دانشجویان بازداشتی عزیزمان چشم به کمک ما دوخته‌اند. تنهایشان نمی‌گذاریم و صدایشان خواهیم بود.

در اطلاعیه جمعی از دانشجویان نوشیروا بابل، آمده است: ما دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل تا رفع کامل تعلیق و ممنوع‌الورودی دانشجویان به دانشگاه، خوابگاه و برای حمایت از تمام مردم ایران، کشته‌شدگان راه آزادی و دانشجویانی که حق تحصیل از آنان به علت بیان عقیده و اعتراضات به حق، سلب شده‌است و در راستای اعتصابات سراسری کشور در کلاس‌های درس و امتحان‌های میان‌ترم شرکت نخواهیم کرد.

نه نمره‌تان به یادگار خواهد ماند و نه مدرکی که بوی خون مردمان‌تان را می‌دهد این شرافت و آزادگی‌ست که با اتحادمان به یادگار خواهیم گذاشت.

...

 

به‌مناسبت این فراخوان‌ها و دعوت از مردم برای اعتصاب سراسری، در ادامه مطلب نگاهی می‌اندازیم به تاریخچه دانشجویی ایران.

جنبش دانشجویی ایران، شاید یکی از جنبش‌های فعال در عرصه سیاسی جهان است. هر چند این جنبش سیال است و بافت طبقاتی آن همواره در حال تغییر است اما این جنبش چه در حکومت پهلوی و چه در حکومت اسلامی، علاوه بر مطالبات صنفی خود، همواره در مقابل ظلم و ستم و سرکوب حاکمیت بر علیه مردم نیز هرگز سکوت نکرده است.

در سال‌های اخیر جوانان و دانشجویان جامعه ما در مبارزه با حکومت ارتجاعی اسلامی، گام‌هایی بلند و ارزنده به پیش برداشته‌اند. این جنبش پویا و شاداب نقش پراهمیتی در مجموعه جنبش همگانی مردم بر عهده دارد، و در حکم یکی از جنبش‌های اصیل پیکار برای دست‌یابی به آزادی، برابری، عدالت اجتماعی، و طرد حکومت اسلامی، در میدان مبارزه سیاسی حضور پیگیر و موثری دارد.

برای جنبش دانشجویی تعاریف متعددی ذکر گردیده است، اما آن‌چه در فعالیت‌های جنبش دانشجویی واضع و روشن است بافت جمعیتی جوان، آگاهی و نوآوری، داشتن روحیه نقادی و پرسش‌گری، تمایل به رادیکالیزه شدن در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و رویکردها آرمان‌خواهی و به سیال بودن می‌توان اشاره کرد. از نخستین روزهای شکل‌گیری دانشگاه در ایران تا پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 و با به قدرت رسیدن حکومت اسلامی با سرکوب خونین نیروهای انقلابی غیرمذهبی به‌خصوص جنبش دانشجویی، تاکنون دانشجویان فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی فراوانی از سر گذرانده‌ است.

ظهور جنبش‌های دانشجویی از ویژگی‌های نظام آموزش عالی جدید است. دانشجویان به‌دلیل شرایط سنی و جوان بودن تمایل فراوانی به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی دارند. دانشجویان در این سنین دارای شور و هیجان و تحرک و پر از انرژی جوانی هستند. در همین حال آرمان‌خواهی و آزادی‌خواهی و عدالت‌جویی در سرشت جوان جریان دارد و او را به‌سوی تغییر اوضاع موجود می‌کشاند.

آشنایی با تاریخچه این جنبش در گذشته و حال، و ارزیابی واقع‌بینانه و درست نقش آن در تحولات کشور، با هدف تجهیز جوانان و دانشجویان به تجربه‌های تاریخی نسل‌های پیشین، اهمیت به‌سزایی دارد.

اکنون در هر کوی و برزن و شهرهای بزرگ و کوچک ایران، یک دانشگاه و موسسه آموزش عالی وجود دارد؛ در برخی از کلاس‌ها حتی جای نشستن نیست و برخی دانشجویان مقابل در کلاس به درس استاد گوش می‌دهند! آیا چند هزار دانشگاه و چند میلیون دانشجو در کشور داریم؟

در سال‌های اخیر با افزودن رشته‌های بدون کنکور جذب دانشجو در دانشگاه آزاد راحت‌تر از قبل نیز شده است. واحدهای درسی این  دانشگاه نیز تئوری محور هستند و از لحاظ عملی مانند دانشگاه‌های دولتی قوی نیستند.

با افزایش تعداد این دانشگاه‌ها در سطح کشور تعداد دانشجویان و فارغ‌التحصیلان جویای کار، روند صعودی به‌خود گرفته و این نکته باعث شده کمیت بر کیفیت علمی این مراکز غلبه کند و سطح علمی دانشجویان و اساتید این دانشگاه‌ها را پایین بیاورد. اگر قصد ادامه تحصیل در این دانشگاه را دارید از هزینه‌های رشته تحصیلی خود مطلع شوید و سپس دست به انتخاب آن بزنید.

موسسه‌های غیرانتفاعی، مراکزی هستند که از بودجه غیردولتی استفاده کرده و به‌صورت مستقل زیر نظر هیئت‌امنای مؤسسه اداره می‌گردند. در این مراکز، تحصیل رایگان نیست و همراه با اخذ شهریه بوده و دانشجویان از طریق آزمون‌های سراسری سازمان سنجش آموزش کشور، پذیرش می‌شوند.

به‌دلیل مستقل بودن این دانشگاه‌ها از بخش دولتی دارای سطح علمی پایینی نسبت به بقیه مراکز آموزشی هستند، اما امکان تحصیل برای افراد با سطح علمی پایین را فراهم نموده‌اند. بهتر است قبل از انتخاب این دانشگاه برای ادامه تحصیل شهریه‌های آن را مورد بررسی قرار دهید.

در ایران سیستم آموزش از راه دور با عنوان دانشگاه پیام نور شناخته می‌شود. دانشگاه پیام نور نیز ازجمله دانشگاه‌های دولتی هستند و زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری فعالیت می‌کنند، ولی سامانه آموزشی آن با سایر دانشگاه‌های دولتی متفاوت است و بر مبنای آموزش نیمه‌حضوری استوار است.

در این دانشگاه‌ها دانشجویان می‌توانند در دروس تئوری بدون حضور در کلاس و با حضور در امتحانات آخر ترم واحدهای درسی خود را گذرانده و موفق به اخذ مدرک شوند. آموزش در این دانشگاه‌ها نیز رایگان نیست، اما در مقایسه با دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی شهریه کم‌تری را دارند.

یکی از دانشگاه‌های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که با هدف ارتقاء سطح مهارت و قدرت عملی دانشجویان در مشاغل عملی تأسیس گردیده است، دانشگاه علمی کاربردی هستند.

طبق گزارشات، هنوز هم برخی استان‌ها و شهرها به‌دنبال دریافت مجوز راه‌اندازی دانشگاه و موسسه آموزش عالی برای دانشجویان شهرشان هستند، با این حال وزارت علوم فعلا جز در مواقع ضرورت مجوزی به خصوص در زمینه دانشگاه‌های غیردولتی صادر نمی‌کند.

این همه دانشجو، بر اساس تقویم آموزشی اکثر دانشگاه‌ها، سال تحصیلی 1401-1402 را از 27 شهریورماه آغاز کرده‌اند.

موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، قلب آمار آموزش عالی کشور محسوب می‌شود.آمارهای آموزش عالی این موسسه همیشه مبنای تصمیم‌ها و دستورالعمل‌های مقامات و مسئولین این حوزه بوده است.

جمعیت دانشجویی سال تحصیلی به اتمام رسیده را محاسبه می‌کند. به‌عنوان مثال، هم اکنون آخرین آمار جمعیت دانشجویی موسسه مربوط به سال تحصیلی 1399-1400 است که در ادامه این گزارش به جمعیت دانشجویی کشور در پنج سال گذشته اشاره می‌شود.

جمعیت دانشجویی در سال تحصیلی 95-96، چهار میلیون و 73 هزار و 827 نفر بود اما این آمار در سال تحصیلی 97 -1396 به سه میلیون و 616 هزار و 114 نفر کاهش یافت. روند کاهشی جمعیت دانشجویی کشور در سال تحصیلی 98-1397، هم‌چنان ادامه داشت و به سه میلیون و 373 هزار و 388 نفر رسید. تعداد دانشجویان کشور در سال تحصیلی 99-1398 نیز به سه میلیون و 182 هزار و 989 نفر رسید و دانشجویان باز هم کاهش استقبال از دانشگاه را نشان دادند.

آخرین آمار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی وزارت علوم که به تازگی منتشر شده است و آخرین مبنای جمعیت دانشجویی کشور محسوب می‌شود، باز هم از کاهش جمعیت دانشجویی کشور سخن می‌گوید. بر این اساس، در سال تحصیلی 1399-1400 در دانشگاه‌های کشور سه میلیون و 173 هزار و 779 دانشجو داشتیم.

بعد از جمعیت دانشجویی، گروه‌های تحصیلی، مهم‌ترین آمار را به خود اختصاص می‌دهند. پردانشجوترین گروه تحصیلی دانشگاه‌ها را علوم انسانی با یک میلیون و 616 هزار و 742 دانشجو در سال تحصیلی ذکر شده یعنی 1399-1400 تشکیل می‌دهد. در رده‌های بعدی، علوم پایه با 209 هزار و 81 نفر، علوم پزشکی با 249 هزار و 131 نفر، فنی و مهندسی با 762 هزار و 341 نفر، کشاورزی و دامپزشکی با 115 هزار و 261 نفر و هنر با 221 هزار و 493 نفر قرار دارد.

نمودار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی حکایت از آن دارد که 51 درصد دانشجویان در علوم انسانی، 24 درصد دانشجویان در فنی و مهندسی، هشت درصد دانشجویان در علوم پزشکی، هفت درصد در هنر، 6 درصد علوم پایه و چهار درصد در کشاورزی و دامپزشکی مشغول به تحصیل هستند.

کنکور سراسری همیشه پرداوطلب‌ترین آزمون در مقایسه با کنکورهای کارشناسی ارشد و دکتری بوده و هست. پذیرفته شدگان این آزمون، مقطع کارشناسی را به پردانشجوترین دوره تحصیلی در میان سایر مقاطع تبدیل کرده‌اند. 

گزارش آمار دانشجویان به تفکیک دوره‌های تحصیلی در کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری حرفه‌ای و دکتری تخصصی نشان می‌دهد در کارشناسی، یک میلیون و 981 هزار و 500 نفر در حال تحصیل هستند.

در رده‌های بعدی، کارشناسی ارشد با 500 هزار و 471 دانشجو، کاردانی با 425 هزار و 595 دانشجو، دکتری تخصصی با 163 هزار و ۹۳۴ دانشجو و دکتری حرفه‌ای با 102 هزار و 279 دانشجو ایستاده‌اند. درصدهای جمعیت دانشجویی در مقاطع تحصیلی نشان‌دهنده این نکته است که هم‌اکنون 63 درصد جمعیت دانشجویی کشور در کارشناسی، 16 درصد در کارشناسی ارشد، 13 درصد در کاردانی، پنج درصد در دکتری تخصصی و سه درصد هم در دکتری حرفه‌ای مشغول به تحصیل هستند.

آمارهای تفکیکی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در سال‌های 1394-1395 تا 1399-1400 نشان می‌دهد جمعیت زنان دانشجو روی 45 تا 49 درصد نوسان دارد اما هیچ‌گاه این رتبه را از دست نداد. بر اساس آخرین سال تحصیلی ذکر شده یعنی 1400-1399، هم اکنون 49018 درصد جمعیت دانشجویی را زنان با تعداد یک میلیون و 560 هزار و 86 نفر تشکیل می‌دهند.

تعداد مردان نیز در این سال‌ها بین 50 درصد تا 54 درصد در نوسان بود اما در سال تحصیلی ذکر شده یعنی 1399-1400 به 82/50 درصد و معادل یک میلیون و 612 هزار و 919 نفر رسید.

طبق آمارهای موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، در فاصله سال‌های 1395-1396 تا 1399-1400، تعداد دانشجویان گروه تحصیلی فنی و مهندسی هم کاهش چشم‌گیری داشت. طبق این گزارش، در سال 1395-1396، گروه فنی و مهندسی یک میلیون و 176 هزار و 690 دانشجو داشت در حالی‌که در فاصله پنج سال، این تعداد به 762 هزار و 341 نفر کاهش یافت. این روند نزولیِ کاهش دانشجویان،‌ گریبان گروه تحصیلی کشاورزی و دامپزشکی را هم گرفته است.

جمعیت دانشجویی این گروه تحصیلی، از 160 هزار و 320 نفر در سال 1395-1396 به 115 هزار و 261 نفر در سال 1399-1400 نفر رسید.

این سه میلیون و‌اندی دانشجو در دانشگاه‌های زیرمجموعه وزارتخانه‌‌های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تحصیل می‌کنند. با این حال باز هم به آمار جالبی در این حوزه می‌رسیم. در مجموعه دانشگاه‌های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری 1/22 درصد دانشجویان معادل 701 هزار و 620 نفر در دانشگاه‌های جامع و تخصصی تحصیل می‌کنند.

بخش اعظم دانشجویان در سایر زیرمجموعه‌های وزارت علوم مشغول به تحصیل هستند. بر این اساس، تعداد 419 هزار و 877 نفر معادل 2/13 درصد دانشجویان در دانشگاه پیام نور، در دانشگاه فرهنگیان 78 هزار و 443 نفر معادل 4/2 درصد، در دانشگاه علمی کاربردی 227 هزار و 816 نفر معادل 2/7 درصد و در دانشگاه فنی و حرفه‌ای 170 هزار و 717 نفر معادل 4/5 درصد تحصیل می‌کنند.

دانشگاه‌های پیام‌نور، فرهنگیان، جامع علمی‌کاربردی و فنی‌وحرفه‌ای به‌عنوان دانشگاه‌های دارای ماموریت خاص شناخته می‌شوند.

به‌نقل از خبرآنلاین، موسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی نیز تعداد 257 هزار و 229 نفر معادل 1/8 درصد دانشجو دارند.

گروه آزمایشی علوم پزشکی را در کنکور به‌عنوان پرداوطلب‌ترین آزمون سراسری شناخته می‌شود و هر سال حدود 500 هزار داوطلب دارد.

اما طبق آمار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، هم اکنون رشته‌های علوم پزشکی که دانشجویانش قرار است در دانشگاه‌های زیرمجموعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی لباس کادر درمان به تن کنند، فقط 220 هزار و 335 نفر هستند. در نهایت، تعداد 28 هزار و 356 نفر معادل 09/0 درصد دانشجویان در دانشگاه‌های سایر دستگاه‌های اجرایی مشغول به تحصیل هستند.

آمار تعداد دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی دایر در کشور نشان می‌دهد که دانشگاه جامع علمی کاربردی بیش‌ترین تعداد واحد دانشگاهی در سراسر کشور را دارد و پس از آن به ترتیب دانشگاه‌های پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی بیش‌ترین تعداد واحد دانشگاهی در کشور را دارند. این سه دانشگاه، هم‌چنین بیش‌ترین سهم را در برخورداری حتی شهرستان‌های کوچک یا دورافتاده کشور از آموزش عالی را دارند.

طی سال‌های اخیر پدیده مدرک‌گرایی روز‌به‌روز در جامعه ایران شیوع پیدا کرده، به‌طوری‌که رشد قارچ‌گونه مراکز و واحدهای دانشگاهی که از آن‌ها به‌عنوان کارخانه تولید مدرک یاد می‌شود، در جامعه ما بسیار مشهود بوده است. همه این‌ها در حالی است که آمار بالای بیکاری در بین فارغ‌التحصیلان طی این سال‌ها نشان داده افزایش تعداد دانشگاه‌ها کمکی به حل معضل اشتغال در کشور نکرده است.

در حالی که رشد و توسعه هر جامعه‌ای بدون توجه به علم، دانش و آموزش امکان‌پذیر نخواهد بود و یقینا دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در این زمینه نقش اساسی و کلیدی ایفا می‌کنند، اما هر توسعه‌ای بدون توجه به استانداردها و زیرساخت‌های موجود در جامعه می‌تواند آسیب‌زا باشد.

بررسی کلی از آمار دانشگاه‌هاو دانشجویان موجود در کشور نشان‌دهنده این موضوع است که گسترش بی رویه مراکز آموزش عالی طی سال‌های اخیر نه تنها کمکی به رشد علمی و حل معضلات جامعه به‌خصوص اشتغال نکرده است، بلکه خود موجب ایجاد معضلات جدیدی نظیر شکل‌دهی پدیده صندلی خالی، افت کیفیت آموزش، افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان بیکار، بالا رفتن سطح توقعات فارغ‌التحصیلان، اتلاف مبلغ هنگفتی از بودجه کشور و معضلاتی از این قبیل شده است.

بر اساس گزارش اعلام شده موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی وزارت علوم، استان‌های کردستان،‌ ایلام،‌ چهارمحال بختیاری و زنجان کم‌ترین و استان‌هایی نظیر تهران، آذربایجان شرقی،‌ فارس و خراسان رضوی بیش‌ترین تعداد مراکز و واحد دانشگاهی را دارند. آمار دقیق تعداد مراکز دانشگاهی استان‌های مختلف در جدول زیر قابل مشاهده است.

رشد قارچ گونه دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در کشور در حالی صورت گرفته است که تعداد متقاضیان دانشگاه‌ها سال به سال کاهش پیدا می‌کند.

در واقع بسیاری از ظرفیت‌ها و هزینه‌های ایجاد شده در بدنه آموزشی کشور در عمل کارایی ندارد و این مراکز بعد از گذشت چند دهه نه تنها کمکی به رفع معضلات جامعه نکرده است بلکه خود به معضل اصلی در کشور نیز تبدیل شده است،‌ بطوریکه در حال حاضر از یک سو شاهد افزایش آمار بیکاری در بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هستیم  و از سوی دیگر صندلی‌های خالی از دانشجو، سالیانه بودجه هنگفتی از سرمایه انسانی و اقتصادی کشور را می‌بلعند.

 دانشگاهی وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری است که هزینه تحصیل آن توسط دولت پرداخت می‌شود. در سال‌های اخیر این دانشگاه اقدام به برگزاری دوره‌های شبانه یا نوبت دوم برای دانشجویان کرده است و تحصیل در این دانشگاه را به دو بخش روزانه و شبانه  تقسیم نموده است. تحصیل در دوره روزانه بدون پرداخت هزینه است، اما تحصیل در نوبت شبانه با پرداخت هزینه برای دانشجویان همراه است.

در حال حاضر علاوه بر این بخش مراکز دیگری نیز با کسب مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دانشجو می‌پذیرند. از جمله این مراکز، دانشگاه فرهنگیان‌(مراکز تربیت‌معلم) وابسته به وزارت آموزش‌وپرورش و موسسات آموزش عالی وابسته به سایر وزارت خانه‌ها است.

دانشجویان بخش شبانه نیز همانند بخش روزانه از تمامی امکانات و شرایط  تحصیلی و امکانات رفاهی برخوردارند. برخلاف تصور عموم دانشجویان دوره‌های شبانه نیز همراه با دانشجویان نوبت اول در یک کلاس و با همان اساتید تحصیل می‌کنند. تنها تفاوت آن‌ها اخذ شهریه از دانشجویان شبانه است که میزان این شهریه در رشته های مختلف متفاوت است.

برای قبولی در دانشگاه‌های دولتی باید رتبه‌های خوب در  کنکور سراسر که همه ساله برگزار می شود کسب کنند، یعنی قبل از ورود به محیط آموزشی این دانشگاه‌ها باید از یک فیلتر بسیار سخت به نام کنکور گذشت.

از لحاظ شهریه و مسائل مالی این دانشگاه از دانشجویان خود مبلغی دریافت نمی‌کند. این امر برای افرادی که از لحاظ مالی دارای مشکل هستند، گزینه مناسبی است. به دلیل معتبر بودن مدرک دانشگاهی بعد از اتمام دوران دانشگاه دانشجویان این مراکز زودتر از سایر دانشجویان وارد بازار کار می‌شوند.

در نهایت این نکته را باید ذکر کرد که اگر دانش‌آموزی در دوره روزانه دانشگاه‌های دولتی قبول شود و تصمیم به انصراف و ترک دوره کند، حق شرکت در کنکور سال آینده را نخواهد داشت و دانشجویان این دانشگاه‌ها در قبال هزینه‌هایی که پرداخت نمی‌کنند تعهد به خدمت دارند، یعنی برای گرفتن مدرک خویش باید طبق قوانین دانشگاه طی دوره‌ای مشخص برای کشور خدمت کنند.

دانشگاه‌های پردیس خودگردان یا بین‌الملل در سال‌های گذشته برای جذب دانشجو از خارج از کشور تاسیس شدند، اما موفق به این کار نشدند و امروزه با پذیرش دانشجو در قبال اخذ شهریه مشغول به کار هستند. این دانشگاه‌ها هزینه‌های خود را از دانشجویان دریافت می‌کنند و مستقل از بخش دولتی هستند.

اساتید و لیست دروس این دانشگاه‌ها همانند بخش روزانه دانشگاه سراسری است و تنها تفاوت آن‌ها شهریه آن است که از شهریه بخش نوبت دوم یا همان شبانه بالاتر است.

دانشگاههای آزاد اسلامی، دانشگاهی غیردولتی است که کار خود را در سال 1361 با نخستین واحد دانشگاهی، یعنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی آغاز کرد. دانشگاه آزاد اسلامی امروزه جزو برترین دانشگاه‌های ایران است و در میان دانشگاه‌های معتبر جهانی نیز مقام خوبی دارد. این دانشگاه در قبال هزینه‌هایی که از دانشجویان دریافت می‌کند به‌صورت خصوصی اداره می‌شود. دانشجویان این دانشگاه برای ورود به این مراکز علمی نیاز چندانی به پایهٔ قوی یا تلاش و مشقت فراوان برای کسب نتیجهٔ عالی در کنکور ندارند و می‌توانند با هر سطح علمی در این دانشگاه به تحصیل بپردازند.

ریشه جنبش دانشجویی به ماجراهای قبل از شهریور 20 بر می‌گردد. در آن مقطع و در طول جنگ جهانی دوم تحت تاثیر اندیشه‌های مدرن مارکسیستی گروه‌های جدیدی شکل گرفتند که  بیش‌ترین فعالیت‌ها را در حوزه اکادمیک داشتند. آنان با گفتن علمی بودن مارکسیسم بر این باور بودند که مبارزه با امپریالیسم فقط از اندیشه‌های مارکسیستی برمی‌آید و مبانی اعتقادی غیرمارکسیستی را غیرواقع‌گرایانه و ایده‌آلیستی می‌دانستند.

اما پس از کودتای 28 مرداد 1332، اختناق سیاسی شدیدی در کشور پدیدار شد. تیمور بختیار سازمان اطلاعات و امنیت را با کمک سازمان‌های سیا و موساد بنیان نهاد و در نتیجه بسیاری از مبارزین از تمام سازمان‌‌های سیاسی بازداشت شدند و رخوتی بر فضای سیاسی کشور حاکم شد. در این مقطع جریانی که هم‌چنان  به مبارزه ادامه می‌داد دانشجویان بودند که در چارچوب سازمان‌های مختلف سوسیالیستی، ملی و مذهبی، هر کدام در راستای اهداف و منافع طبقاتی خود، تلاش می‌کردند و پرچم مبارزه را هم‌چنان برافراشته نگاه داشتند.

البته بودند جریاناتی که تحت لوای انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها؛ مهندسین و معلمین فعالیت‌های خود را به‌مناسبت‌های خاص مذهبی نظیر اعیاد و سوگواری‌ها دنبال می‌کردند اما اساس گرایشات چپ بودند که در مبارزات دانشجویی فعال بودند.

در واقع می‌توان گفت بنیان اسلامی و مذهبی مبارزات دانشجویی پس از شهریور 20 توسط  بازرگان و طالقانی و سحابی شکل گرفت. پس از آن بود که انجمن‌های صنفی با پسوند اسلامی اعلام موجودیت کردند؛ مانند انجمن‌های اسلامی دانشجویان؛ مهندسین، معلمین و نظایر آن. البته در این مقطع جریانات سیاسی دیگر نظیر جبهه ملی‌(مرکب از احزاب مختلف)، نهضت مقاومت ملی در سال 36 و 37 شکل می‌گیرد. البته گروه‌های دیگری چون حزب ملل اسلامی که توسط حجتی و بجنوردی تاسیس شده بود به اقتضای شرایط اختناق، به مبارزات زیرزمینی روی آوردند.

همان‌طور که گفته شد فضای کلی حاکم بر کشور اختناق و استبداد مطلق بود. زمانی که که دولت دکتر علی امینی  روی کار آمد که هم‌زمان با یا در نتیجه قدرت گرفتن دموکرات‌ها در آمریکا شد؛  جبهه ملی مجددا خود را بازسازی می‌کند و به عرصه سیاسی و مبارزاتی کشور باز می‌گردد که پس از کودتای 28 مرداد و تبعید دکتر محمد مصدق فعالیت‌های جبهه ملی متوقف می‌شود و دیگر رهبران آن هم فعالیت چندانی نداشتند، اما  در پی آزادی‌های نسبی که در زمان دکتر امینی به‌وجود آمد مجددا  فعالیت جبهه ملی و رهبران آن شروع می‌شود. جلسات و همایش‌های سیاسی برگزار می‌گردد.

اختلاف نظر و تاسیس نهضت آزادی، و حزب ملت ایران مرحوم فروهر و جامعه سوسیالیست‌های خداپرست و غیره شکل دیگری از جبهه ملی زاده می‌شود. از نظر فکری نیز در جبهه ملی دوم تفکرات سوسیالیستی و در جبهه ملی سوم تفکرات اسلامی بیش‌تر دیده می‌شود.

بازتاب این جریان‌ها را در دانشگاه‌ها  نیز می‌توان مشاهده کرد. البته آن‌چه که در دانشگاه‌های آن زمان بیش‌تر نمود داشت تفکرات سوسیالیستی و دیدگاه‌های چپ است، اما رفته‌رفته با رشد حرکات سیاسی و فرهنگی مبتنی بر دیدگاه مذهبی در مجامع دانشجویی مواجه می‌شویم.

فعالیت‌های دانشجویی خارج از کشور هم در یک دید کلی تقریبا همین روند را طی می‌کنند. نخستین بیانیه سیاسی دانشجویی در خارج از کشور در سال 1325 توسط علی اصغرحاج سیدجوادی در پاریس نوشته شد. در آن زمان هنوز رابطه دانشجویان با سفارت‌خانه‌ها خصمانه نبود و اتفاقا جنبش‌های دانشجویی از سوی سفارت‌خانه‌ها خصوصا در زمان دولت مصدق حمایت می‌شدند اما کم‌کم و پس از سقوط مصدق روابط سفارت‌خانه‌ها با جنبش دانشجویی به حالت خصمانه در آمد. در واقع اولین جرقه حرکت سیاسی در چارچوب انتقاد یا مخالفت با حکومت به سال 1325 مربوط می‌شود.  پس از آن نیز گاهی حرکت‌های مقطعی صورت می‌گرفت

البته در یک مقطع کوتاه در زمان دولت دکتر مصدق؛ دانشجویان مسلمان و ملی؛ بر خلاف توده‌ای‌ها؛ از برنامه‌های دولت حمایت می‌کردند. از جمله زمانی که به‌دلیل مشکلات ارزی دولت مصدق؛ بورس دانشجویان قطع شد؛ در مقابل توده‌ای‌ها که علیه سفارت فعالیت می‌کردند؛ دانشجویان وابسته به جبهه ملی که از برنامه دولت و تحریم‌های علیه دولت مصدق با خبر بودند؛ با توده‌ای‌ها درگیر می‌شدند.

در سال 1339، على‏محمد فاطمى، صادق قطب‏زاده و محمد نخشب سازمان دانشجويان ايرانى در آمريكا را پايه‏‌ريزى كردند. در اين زمان حدود 4 هزار دانشجوى ايرانى در ايالات متحده به تحصيل اشتغال داشتند.

در اواخر سال 1339-‌1960‌م، على‏محمد فاطمى‌(خواهرزاده دكتر حسين فاطمى، وزير خارجه دولت مصدق) اولين شماره نشريه «پندار» را منتشر ساخت كه در آن «مانيفست» جنبش اسلامى دانشجويى نوشته صادق قطب‏‌زاده درج شده بود. در اين مانيفست، قطب‏زاده خواهان تأسيس اتحاديه سراسرى دانشجويان ايرانى گرديد. همين نشريه پندار، سپس ارگان «انجمن اسلامى دانشجويان ايرانى در ايالات متحده» شد. در مقدمه مانيفست انجمن اسلامى دانشجويان، قطب‏زاده شعار حكيمانه‏ اى را از افلاطون نقل مى‏كند: «جريمه‏اى كه انسان‏هاى خوب براى عدم علاقه به دخالت در امور سياسى پرداخت مى‏كنند اين است كه توسط افرادى به مراتب بدتر از خودشان رهبرى مى‏شوند».

پيرو انتشار مانيفست مذكور، از 29 اوت تا 2 سپتامبر 1960-‌شهريور 1339، نمايندگان سازمان‏هاى دانشجويان ايرانى از 25 ايالت آمريكا كنگره‏اى در شهر ايپسيلانتى‌(در ايالت ميشيگان) برگزار كردند. در اين كنگره اردشير زاهدى بدون دعوت مسئولان كنگره شركت كرد و هنگامى كه كودتاى 28 مرداد را قيام ملى خواند، با اعتراض دانشجويان روبه‏ رو شده و با عصبانيت سالن را ترك كرد، در حالى كه با صداى بلند مى‏گفت: «ارز اين پدرسوخته‌ها را قطع خواهم كرد.»

به روایتی اعلام حمايت شاخه جبهه ملى دانشجويان دانشگاه تهران از اعتراضات دانشجويان ايرانى در اروپا و آمريكا، در واقع زمينه‌‏هاى اوليه تاسيس يك سازمان جهانى از دانشجويان ايرانى يا همان اتحاديه ملى را فراهم ساخت در دى ماه 1340‌-‌6 تا 9 ژنویه 1961،‌ نمايندگان 19 سازمان دانشجويى ايرانى از كشورهاى انگليس، آلمان، فرانسه، اتريش و سوئيس در لندن گرد هم آمدند و با پيام كميته سياسى هشتمين مجمع عمومى سازمان دانشجويان ايرانى در آمريكا، كنگره كنفدراسيون دانشجويان و محصلين ايرانى در اروپا را برگزار كردند.

در اين كنگره اساسنامه كنفدراسيون بر اساس منشورى كه قبلا از طرف واحد پاريس تنظيم و پيشنهاد شده بود، با اصلاحات و تكمله‏اى به تصويب رسيد.

ساختار دموكراتيك، حقوق مساوى همه اعضاء، استقلال سازمان، عدم مشى مشخص سياسى و وابستگى به احزاب، عدم ايدئولوژى مشخص دعوت به تشكيل اتحاديه دانشجويان آمريكايى و آسيايى و نيز پيوستن كنفدراسيون به يكى از دو سازمان بين‏المللى دانشجويى از نكات برجسته مصوبات كنگره لندن بود. لازم به يادآورى است كه در آن زمان در جهان، دو سازمان بين‏‌المللى دانشجويى وجود داشت، يكى تحت نام كنفرانس بين‏‌المللى دانشجويى كه مركز آن در پراگ بود و ديگرى اتحاديه ملى دانشجويان‌(وابسته به جهان به اصطلاح آزاد) كه در آن دوره دفتر مركزى آن در كانادا قرار داشت.

سازمان‏هاى داراى مشى چپ ماركسيستى عموما عضو كنفرانس بين‏‌المللى دانشجويى بودند. اين دو سازمان از حمايت‏هاى حقوقى بين‏المللى برخوردار بودند. هر سازمان دانشجويى كه تشكيل مى‌‏شد، لازم بود با پيوستن به يكى از اين دو سازمان به حقانیت حقوقى دست يابد؛ و تنها در اين صورت بود كه از حمايت‏هاى حقوقى، سياسى و حتى مالى برخوردار مى‏گشت.

از این به بعد بود که جنبش دانشجویی در شهرهای مختلف در قالب فدراسیون ها در کشورهای مختلف اروپایی چون آلمان، انگلیس و اطریش  و فرانسه و همین‌طور آمریکا شکل گرفتند و از به‌هم پیوستن انجمن‌های دانشجویی در یک کشور فدراسیون دانشجویی آن کشور و از به هم پیوستن فدراسیون‌ها؛ کنفدراسیون دانشجویان ایرانی به‌وجود می‌آید.

این کنفدراسیون دانشجویی پس از تشکیل باید در یکی از آن دو سازمان بین‌الملل دانشجویی که در بالا ذکر کردم  ثبت می‌شد تا جایگاه خود را پیدا کرده  و  بتواند از امتیازات و حمایت‌های قانونی سازمان‌ها بهره‌مند شوند.

طى سال‏هاى 1338 تا 1341 دو مركز اصلى براى جبهه ملى فعال بودند، يكى در مونيخ به مديريت خسرو قشقايى كه نشريه باختر امروز را منتشر مى‏كرد و ديگرى مركز پاريس به سرپرستى دكتر على شريعتى. در اين زمان على شريعتى در كنار انتشار ارگان تبليغاتى جبهه ملى، شاخه برون مرزى نهضت آزادى ايران را در سال 1961-1341، تاسيس نمود. با مركزيت اين دو محور، كميته‏هاى دانشجويى وابسته به جبهه ملى در اكثر شهرهاى دانشگاهى اروپا تشكيل شد و توسط اين دو مركز به برقرارى ارتباط ارگانيك با جبهه ملى داخل كشور و شاخه دانشگاهى آن به رهبرى شاپور بختيار و عباس شيبانى پرداختند.

در آذر‌ماه سال 1340، با تلاش على شريعتى و خسرو قشقايى، نمايندگان كميته‏هاى دانشجويى وابسته به جبهه ملى، در اشتوتگارت آلمان گرد هم آمدند. در جلسات گسترده اين نشست، سياست رهبران جبهه در داخل كشور مورد نقد و بررسى قرار گرفت و سرانجام استقلال شاخه اروپايى جبهه از مشى رهبران داخل كشور به تصويب رسيد. در اين گردهمايى هم‌چنين در كنگره دوم كنفدراسيون كه قرار بود سه هفته بعد برگزار شود و اساسنامه سازمان به عنوان اتحاديه ملى طرح و تصويب گردد مشى واحد و يكپارچه‏اى به‌عنوان دستورالعمل واحد دانشجويان در برخورد با نيروهاى طرفدار حزب توده مورد بررسى و تصويب قرار گرفت. همچنين مقرر شد رهبرى فعاليت‏هاى جبهه ملى در مونيخ متمركز گشته و تا برگزارى اولين كنگره جبهه ملى در خارج از كشور، كه قرار شد در بهار سال 1341 تشكيل گردد، به شوراى موقت منتخب واگذار گردد.

به‌عنوان مثال جشن‌های 2500 ساله که برگزار شد بسیاری از سران کشورهای جهان توسط دربار ایران دعوت شده بودند ولی تلاش‌های بسیار گسترده‌های کنفدراسیون سبب شد تا بسیاری از آنان به ایران نیایند.

در سال 1343، اتفاقی مهمی در جهان رخ می‌دهد که سبب می شود تا جنبش دانشجویی خارج از کشور نیز از آن تاثیر بپذیرد. و آن ورود چین کمونیست به صحنه بین‌المللی با رهبری مائو تسه‌تونگ و استفاده از اندیشه مارکسیسم‌-‌لنینیسم است که چین را از استعمار، خمودگی و  مهم‌تر از همه از گرسنگی نجات می‌دهد، مائو را به  آن جایگاه می‌رساند که بتواند چین موفق و پیروز بر امپریالیسم را وارد صحنه بین‌المللی کند و بر مبارزات جوانان تاثیر بگذارد.

در همین ارتباط مائو اعلام می‌کند کمونیست‌هایی که از کشور خود فرار کرده و به شوروی و اقمارش پناهنده شده اند اما از سیاست‌های مسکو ناراضی هستند می‌توانند به چین پناه بیاورند؛ در نتیجه چین کمونیست پناهگاهی می‌شود برای کسانی‌که به اتحاد شوروی پناهنده شده‌اند. دو حزب کمونیست قدرتمند وابسته به چین در ایتالیا و در بلژیک اعلام موجودیت می‌کنند. اکثر توده‌ای‌هایی که به شوروی و جمهوری‌های وابسته به آن پناهنده شده بودند اما از سیاست‌های سازش‌کارانه روسیه شوروی ناراضی بودند از این فرصت استفاده کرده و از آلمان شرقی به آلمان غربی و ایتالیا می‌آیند.

در این میان سه تن از رهبران پر نفوذ توده‌ای به نام‌های قاسمی،  فروتن و سقایی، به آلمان غربی می‌آیند و مورد حمایت چین قرار می‌گیرند. دو تن از اعضاء گروه جدید که نام سازمان توده انقلابی را برگزیده بود؛ به اسامی کوروش لاشایی و پرویز نیک‌خواه برای دیدن دوره‌های آموزشی لازم نیز به چین می‌روند و پس از بازگشت به اروپا در کنار این افراد جریان چشم‌گیری را از افراد سوسیالیست که از شوروی بریده بودند شکل می‌دهند که منجر به‌وجود آمدن جریانات  توده انقلابی می‌شود.

از طرفی دیگر در حزب توده نیز بین نیروهای جوان و پر انرژی با رهبران پیر و محافظه‌کار اختلاف به‌وجود می‌آید و جوانان از مرکز جدا شده و اسم خود را کادرهای توده انقلابی می‌گذارند که دو تن از رهبران‌شان عبدالمجید زربخش و بهمن نیرومند بودند. این اتفاقات تاثیر بسیاری روی جنبش دانشجویی خارج از کشور خصوصا کنفدراسیون می‌گذارد و تحولات بعدی رفته‌رفته آنان را به چند گروه مختلف تقسیم می‌کند.    

در واقع کنفدراسیون تبدیل به محل عضوگیری نیروهای عقیدتی و سیاسی ایدئولوگ‌های چپ شده بود. از سوی دیگر، رخنه و ورود عوامل ساواک به درون کنفدراسیون است که دست در دست دیگر عوامل داخلی و خارجی، موجبات انحلال آن سازمان قدرتمند را فراهم ساخت.     

اما پس از سرنگونی حکومت پهلوی و پیروزی انقلاب 1357 مردم ایران، جنبش دانشجویی خارج از کشور ماهیت خود را از دست داد و نسل دوم و سوم نتوانستند آن‌طور که باید عمل کنند. شرایط بین انجمن‌های داخل با خارج متفاوت  بود. پس از پیروزی انقلاب هرکدام از این جریانات به شخص و سازمانی وصل شدند و احزاب سیاسی نیز شروع به عضوگیری از انجمن‌ها و دانشگاه‌ها کردند.

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد جنبش دانشجویی در ایران پدیده‌ای است که در دهه‌های اخیر، نقش موثری در تحولات اجتماعی ایران داشته است. این جنبش به دلیل خاستگاه دانشگاهی آن، از فرهنگ کلی حاکم بر نظام آموزش عالی تمدن جدید یعنی سکولاریزم و اومانیسم تاثیر پذیرفته است. برای فعالیت‌های جنبش دانشجویی در ایران دوره‌ها و مقاطع خاصی را می‌توان ذکر کرد.

پس از کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت دکتر مصدق با همکاری آمریکا و انگلیس، گسترش نفوذ آمریکا و تجدید روابط سیاسی با انگلیس، عقد قرارداد کنسرسیوم نفت، محاکمات بی‌رویه و سلب آزادی‌های سیاسی و عدم اجرای قانون اساسی، وجود مشکلات مربوط به فقر عمومی و عقب ماندگی جامعه، زمینه نارضایتی و واکنش جنبش دانشجویی را فراهم کرد. در این دوران با توجه به سرکوب شدید گروه ها و احزاب سیاسی چپ، ملی و مذهبی و وجود حکومت نظامی، امکان فعالیت سیاسی از عمده اقشار اجتماعی سلب شده بود؛ اما جنبش دانشجویی هم‌چنان به فعالیت ادامه داد و دانشگاه به‌عنوان عمده‌ترین نیروی مبارزه و مقاومت بر ضد استبداد و استعمار تلقی می‌شد. پس از بازگشایی دانشگاه و شروع سال تحصیلی در مهر ماه 1332، فعالیت‌های دانشجویان با برگزاری تظاهرات، پخش اطلاعیه، تعطیل کردن کلاس‌های درس و... آغاز شد.

تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران، به‌عنوان اعتراض به ورود «دنیس رایت» کاردار جدی سفارت انگلیس در ایران، از روز 14 آذر 1332 آغاز گردید. دانشجویان دانشگاه‌های حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندان پزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی در دانشکده‌های خود تظاهرات پر شوری علیه حکومت کودتا و مقاصد آن بر پا کردند. روز 15 آذر ماه تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و ماموران نظامی در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند.

روز دوشنبه 16 آذر، تعداد سربازان در داخل دانشگاه افزایش یافت. پیش از ظهر آن روز بین دانشجویان دانشکده‌های حقوق و علوم و ماموران فرمانداری نظامی، برخوردهایی روی داد؛ ولی در دانشکده فنی، به‌دلیل حضور یکی از گروهبانان در سر کلاس، برای دستگیری دانشجویانی که شعار داده بودند، کار به خشونت کشیده شد. هنگامی که گروهبان مزبور به کلاس درس هجوم می‌آورد، با اعتراض یکی از اساتید مواجه شد و دانشجویان نیز علیه حضور نظامیان در کلاس درس اعتراض کردند. نظامیان نیز دانشجویان معترضی را تعقیب کرده و در سالن دانشکده فنی، آن‌ها را به گلوله بستند. در نتیجه سه تن از دانشجویان به‌نام‌های مصطفی بزرگ‌نیا، مهدی شریعت رضوی و احمد قندچی جان باختند و تعدادی از دانشجویان نیز مجروح گشتند.

 

مقالات مرتبط

...

کشتار بیرحمانه آوارگان افغانستانی در مرزها، بار دیگر موضوع بی‌پناهی مهاجرین افغانستانی در ایران را م... ادامه

...

هر روز بر ابعاد رفتار ضد انسانی جمهوری اسلامی با آوارگان افغانستانی، دستگیری و تهدید و تحقیر  افزوده... ادامه

...

بیش از چهار دهە افغانستان کانون جنگ و نا آرامی است و شهروندانش یک روز بدون جنگ و خونریزی را  تجربە ن... ادامه

...

ویدئوی رفتار وحشیانه ی نیروی سرکوب جمهوری اسلامی با پسر بچه ۱۵ ساله افغانستانی موجی از اعتراض برانگی... ادامه

...

هنگامی که جنگ با ایران نزدیک می‌شد، وی‌آی‌پی‌اس گفت ایران تهدیدی نیست که ایالات متحده ادعا می‌کند، د... ادامه

...

مارگارت کیمبرلی می‌نویسد، تلاش برای ترور رئیس‌جمهور سابق آمریکا در مقایسه با رفتارهایی که واشنگتن در... ادامه

...

فقط یک هفته پس از اعلام جنگ و قشون‌کشی کل نیروی سرکوب حکومتی به خیابان‌ها علیه حق آزادی ادامه

...

کارگران ایران تحت حاکمیت یکی از هارترین نظامهای سرمایه داری جهان بسر می برند. تنها در دو سال گذشته ۸... ادامه

...

سیزده‌ بدر، یکی از رسوم ایرانیان و اغلب مردمانی است که در پایان نوروز انجام می‌شود؛ در دهه‌های اخیر،... ادامه

...

مطابق مصوبه شورای عالی کار، در آخرین روز کاری سال ۱۴۰۲ حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال... ادامه

...

اگر هر آدمی، روزانه اخبار و گزارشات حملات اوباش حکومتی،  یعنی حملات حزب‌الهی‌ها و آخوندهای چماقدار ادامه

...

در کلیه حاکمیت‌های جهان، سیاست‌مداران تا حدودی آداب و رسوم اخلاقی و اجتماعی را رعایت می‌کنند اما در... ادامه