عامل مستقیم مسمومیت زنجیره‌ای دانش‌آموزان درمدارس دخترانه جمهوری اسلامی است

بهرام رحمانی

عامل مستقیم مسمومیت زنجیره‌ای دانش‌آموزان درمدارس دخترانه جمهوری اسلامی است

مسمومیت زنجیره‌ای دانش‌آموزان در مدارس دخترانه، بخشی از مجموعه اقدامات جنایت‌کارانه جمهوری اسلامی علیه انقلاب «زن، زندگی، آزادی» است!

مسمومیت زنجیره‌ای و سازمان‌دهی‌شده دانش‌آموزان در مدارس دخترانه، هم‌چنان شهر به شهر و روز‌به‌روز ادامه دارد و در تازه‌ترین موارد، به تهران، کرمانشاه و اردبیل نیز رسیده است. در مواردی گزارش شده است که به دنبال این مسمومیت گسترده برخی از مدارس تخلیه شده‌اند.

مسمومیت حدود یک هزار دانش‌آموز در بیش از 50 مدرسه در شهرهای مختلف ایران از جمله قم، تهران، بروجرد، ساری، قزوین، اردبیل و... نگرانی جدی برای دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان ایجاد کرده است. جمهوری اسلامی تاکنون هیچ‌کدام از عوامل این اقدام را بازداشت نکرده است و هر روز هم به تعداد دانش‌آموزان مسموم و مدارس هدف حمله قرارگرفته اضافه می‌شود.

 

 

در ادامه ماجرای مسمومیت‌های سریالی دانش آموزان، صبح امروز پنج‌شنبه 11 اسفند 1401، بیش از 40 دانش‌آموز دبیرستان دخترانه راه زینب اصلاندوز دچار مسمومیت شدند. گفته می‌شود این دانش‌آموزان با استشمام بوی نامطبوع، احساس سوزش در گلو، سرگیجه، سستی و حالت تهوع مواجه شده که بلافاصله توسط عوامل اورژانس به مراکز درمانی شهرستان پارس آباد انتقال یافتند. خوشبختانه وضعیت جسمانی همه دانش‌آموزان انتقال یافته به بیمارستان شهدای پارس آباد مساعد است. این اتفاق در ادامه مسمومیت سریالی دختران دانش‌آموز در برخی استان‌ها رخ داده است و روز گذشته نیز دانش آموزان 8 مدرسه در شهر اردبیل با علائم مسمومیت از مدرسه به مراکز درمانی منتقل شدند که حال بیش‌تر آنان مساعد بوده و ترخیص شدند.

کانون صنفی معلمان ایران، در بیانیه‌ای حمله با گاز سمی و موادشیمیایی به مدارس دخترانه در کشور را محکوم کرد و آن را «اقدامی سازمان‌یافته» برای بازپس‌گیری دستاوردهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» از طریق ایجاد «هراس اجتماعی» بین دختران و خانواده‌های آن‌ها به‌شمار آورد.

این بیانیه که چهارشنبه دهم اسفند منتشر شد، چنین حملاتی را طبق تعریف پلیس بین‌الملل، «بیوتروریسم» عنوان کرد و آن را حاصل رویکرد «آتش به اختیاری» نیروهای وابسته به راس هرم قدرت در جمهوری اسلامی دانست.

در این بیانیه آمده که «حاکم‌شدن گفتمان نظامی-مداح بر نظام سیاسی کشور، زمینه برای اقدامات دیدگاه‌های واپس‌گرا در جامعه از پیش از آن نیز بیش‌تر فراهم شد.»

کانون صنفی معلمان تاکید کرد برای جلوگیری از تکرار سرنوشت پرونده حمله به مدارس مانند پرونده اسیدپاشی به چهره بانوان، لازم است که «رهبر جمهوری اسلامی، سردمداران حوزه‌های علمیه و تمام متولیان رسمی دین، برای رفع شبهه تحجر از دامان اعتقادات مورد قبول‌شان، صراحتا بر علیه این اقدامات موضع‌گیری کنند.»

این بیانیه هم‌چنین از مقامات و نهادهای مربوطه خواسته «عاملان و مهمتر از آن منشاء عقیدتی و صاحبان این باورها را شناسایی کرده و بدون هیچ ملاحظه‌ای به جامعه معرفی و البته مجازات کنند.»

خانه فرهنگیان ایران هم در بیانیه‌ای حمله شیمیایی به مدارس دخترانه را «تروریسم دولتی» عنوان کرد و بیان داشت: «حکومت که با تتمه طرفدارانش سعی داشته به هر روشی اعم از نمایش خیابانی، زندان، آدم ربایی، ضرب و شتم، ارعاب و... مردم جان به لب رسیده را وادار به سکوت و خانه نشینی کند در آخرین اقدام خون دست به ترور بیولوژیک کودکان(دانش‌آموزآن) زده است.»

در بیانیه این تشکل آمده که چنین اقدامی نشانه «بن‌بست مقبولیت و مشروعیت» در نظام جمهوری اسلامی بوده و این نظام مانند همه «مستبدان تاریخ» می‌کوشد با اقداماتی هم‌چون مسمومیت دانش‌آموزان «از اعتراضات سراسری بعدی پیش‌گیری کند.»

در همین رابطه، سازمان عفو بین‌الملل روز گذشته در بیانیه‌ای، نسبت به عدم موفقیت جمهوری اسلامی در توقف حملات به مدارس دخترانه در ایران، هشدار داد و نوشت: «والدین، دانش‌آموزان و مردم خواهان پاسخ‌گویی از سوی مقامات ایرانی هستند که در عدم انجام تحقیقات مستقل، بی‌طرفانه و شفاف سابقه طولانی دارند. آموزش حق بشر است. حملات به دختران مدرسه‌ای در ایران باید متوقف شود.»

جمعی از استادان دانشگاه چمران اهواز نیز در بیانیه‌ای با انتقاد از غیرشفاف بودن اطلاع‌رسانی درباره مسمومیت دختران دانش‌آموز و احتمال قوی «عمدی بودن» این اقدام، «از مقامات و نهادهای ذی‌ربط حکومت» خواستند که «بی پرده‌پوشی، سریع، و با قاطعیت به این فاجعه‌های جنایت‌کارانه احتمالی در محیط‌های آموزشی کودکان و نوجوانان پایان دهند» و به «بازیابی اعتماد همگانی» اقدام کنند.

تنها در تهران دانش‌آموزان 14 مدرسه مسموم شدند. لباس شخصی‌ها به خانواده‌های معترض دانش‌آموزان حمله کردند. به‌گفته یک نماینده مجلس تاکنون نزدیک به 900 دانش‌آموز از استان‌های مختلف مسموم شده‌اند. مسئولان حکومتی باز هم پای «دشمنان» را به میان می‌کشند.

در ادامه انقلاب «زن، زندگی، آزادی» که اواخر شهریور آغاز شد و هم‌چنان ادامه دارد نقش زنان و دانش‌آموزان بسیار برجسته است. به همین دلیل ساده، این جنایت نمی‌تواند جدا از انبوهی از جنایات جمهوری اسلامی علیه این انقلاب و انقلابیون باشد.

جنبش اعتراضی ابتدا در واکنش به کشته‌شدن مهسا‌(ژینا) امینی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد آغاز و خیلی سریع با شعار «زن، زندگی، آزادی» به حرکتی علیه حکومت جمهوری اسلامی تبدیل شد.

جنبش «زن، زندگی، آزادی» که در مدارس عمدتا دخترانه با زیرپا انداختن حجاب اسلامی، پاره کردن عکس‌های خمینی و خامنه‌ای و سر دادن شعار همراه بوده، خشم حاکمان قداره‌بند و کودک‌کش را چنان برانگیخته که احتمالا به «سربازان گمنام امام زمان» خود چراغ سبز نشان داده‌اند تا انتقام این خیزش را با ترور و وحشت بگیرند؛ رفتاری پرسابقه در تاریخ جمهوری اسلامی که قتل‌های زنجیره‌ای، قتل‌های محفلی و اسیدپاشی‌های اصفهان از نمونه‌های آن است.

در این مورد مانند همه موارد، سران و مقامات سیاسی و نظامی و قضایی جمهوری اسلامی، خبررسانی درستی نمی‌کنند و هرکدام نیز آهنگ دل‌خواه خود را می‌زنند.

روز چهارشنبه، پس از مسمومیت دختران دانش‌آموز در مدرسه ۱۳ آبان منطقه تهرانسر تهران، دانش‌آموزان به نشانه اعتراض در مقابل ورودی مدرسه شعار «زن، زندگی، آزادی» و «مرگ بر حکومت بچه‌کُش» سر دادند.

در مدرسه یارجانی تهران نیز خانواده‌های دانش‌آموزانی که دچار مسمومیت شده‌ بودند، تجمع کرده و شعارهای «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «مرگ بر حکومت بچه‌کش» سر دادند.

روزنامه شرق گزارش داده است که ماموران لباس شخصی در مدرسه 13 آبان حضور داشتند و مانع از شعار دادن دانش‌آموزان شدند. در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌ها و تصاویری از حمله لباس شخصی‌ها به والدین دانش‌آموزان منتشر شد. در یکی از این ویدئوها یک مامور لباس شخصی گیسوان مادر یکی از دانش‌آموزان را که اعتراض کرده بود می‌کشید و مردم مانع می‌شدند.

 

 

تصویر بالا نشان می‌دهد که لباس شخصی‌ها به جان خانواده‌های دختران مسموم شده افتاده‌اند. فیلم و تصویر این جانیان در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌چرخد.

نیروی انتظامی در واکنش سراسیمه به اعتراض گسترده و خشم کاربران شبکه‌های اجتماعی از رفتار وحشیانه لباس‌شخصی‌های حکومتی با مادر یک دانش‌آموز مسموم شده گفته است: «فرد لباس‌شخصی متعرض به مادر دانش‌آموز پلیس نبود.»

کاربری نوشته: «معلومه که پلیس نیست؛ عضو لباس شخصی‌هايی است که جمهوری اسلامی پرورش داده و به جان مردم انداخته است...»

محمد فاضلی، استاد جامعه‌شناسی نیز نوشت: «انتظار دارید جامعه فیلم چنین رفتار وحشیانه‌ای را ببیند و عصبانی نشود؟ این افراد را از کجا پیدا می‌کنید؟ چگونه آموزش می‌دهید؟ چه منفعتی دارند که به ازای آن چنین رفتار می‌کنند؟ شرم‌آور است...»

والدین دانش‌آموزان این مدرسه اعتراض داشتند که مدرسه برای گرفتن آزمایش و پیگیری وضعیت سلامتی بچه‌ها کاری انجام نداده است و مسئولان آن فقط می‌خواستند وضعیت را آرام و مدرسه را خالی کنند.

هم‌زمان با این رویدادها کانون صنفی معلمان نیز در ارتباط با «ایجاد مسمومیت‌های عمدی در مدرسه‌های دخترانه» بیانیه‌ای منتشر کرد.

کانون صنفی معلمان ‌این حمله‌های سمی را «از جنس بیوتروریسم» و یادآور اسیدپاشی در اصفهان خواند و گفت مظنونان آن جز افراطیون مذهبی نیستند و انتظار برای این‌که اقدامی انجام پذیرد دور از ذهن‌ است.

این کانون آورده است:

یک فرض قوی این است که (حکومت) در پی بازپس‌گیری دستاوردهای جنبش «زن، زندگی، آزادی» از طریق ایجاد هراس اجتماعی بین دختران و خانواده‌های آن‌هاست.

کانون صنفی معلمان ضمن محکوم کردن این اعمال گفته است:

«تمامی شهروندان به‌طور عام و والدین و نهادهای صنفی و مدنی به‌صورت خاص باید در این‌باره موضع‌گیری و علیه برهم‌زنندگان امنیت فرزندان‌شان و کل جامعه، اقدامات قانونی و اعتراضی لازم را انجام دهند.»

در ادامه مسمومیت‌های دختران دانش‌آموز در شهرهای ایران، گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های جمهوری اسلامی حاکی از آن است که در روز چهارشنبه 10 اسفند 1401، دانش‌آموزان 26 مدرسه در تهران، اردبیل، کرمانشاه، اصفهان، شاهین‌شهر، پردیس و فردیس دچار مسمومیت شدند.

۱۴ مدرسه در تهران، شش مدرسه در اردبیل، دو مدرسه در کرمانشاه، یک مدرسه در اصفهان، یک مدرسه در پردیس، یک مدرسه در فردیس و یک مدرسه در شاهین‌شهر با این پدیده‌ تازه روبه‌رو شدند.

از آغاز این حمله‌ها تا کنون، به گزارش «اعتمادآنلاین»، دست‌کم 58 مدرسه در 10 استان هدف قرار گرفته اند.

برای نخستین بار در 9 آذرماه سال جاری خبر مسمومیت‌های مشکوک دانش‌آموزان با گزارشی درباره هنرستان دخترانه نور قم منتشر شد. در طی این مدت گزارش‌های مشابهی از مدرسه‌های بروجرد، اردبیل و تهران نیز منتشر شد و اکنون دیگر تردیدی وجود ندارد که مسمومیت‌ها تصادفی نیست و به‌شکل برنامه‌ریزی‌شده هدایت می‌شود.

محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور نیز یکم اسفند جاری در نامه‌ای به دادستان قم اعلام کرد که مسمومیت دانش‌آموزان در این شهر از «احتمال اقدامات مجرمانه عمدی» نشان دارد.

صبح  سه‌شنبه 9 اسفند تصاویری از دبیرستان دخترانه خیام در فاز 11 پردیس به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد. دانش‌آموزانی با حال وخیم دیده می‌شوند، ردیف آمبولانس‌ها، مردم سردرگم و صدایی که می‌گوید «همه را به بیمارستان بردند.»

محمد فروتن، مدیر آموزش و پرورش شهرستان پردیس در این باره به خبرگزاری تسنیم، وابسته به نهادهای امنیتی گفت: «صبح امروز حوالی ساعت 11 دانش‌آموزان دبیرستان دخترانه خیام شهر پردیس دچار مسمومیت با گاز شدند و پس از پخش بوی گاز در مدرسه بلافاصله دانش‌آموزان مدرسه را ترک کردند.»

بر اساس این خبر حدود 35 نفر از دانش‌آموزان در بیمارستان بستری شدند. طبق اعلام مدیر مدیر آموزش و پرورش «هنوز علت حادثه مشخص نشده» و کسی نمی‌داند «عامل مسمومیت چیست.» دانش‌آموزان از «بوی تندی شبیه بوی فاضلاب در فضا» گفته‌اند.

بسیاری کاربران در شبکه‌های اجتماعی می‌پرسند چرا نیروی انتظامی که برای شناسایی و بازداشت معترضان انقدر سریع «ورود» می‌کند، در یافتن عوامل مسموم کردن دانش‌آموزان، عوامل اسیدپاشی به صورت دختران در اصفهان و نظیر این جنایات «به‌صورت ویژه‌ای» کند ذهن است؟

بسیاری به تمایلات طالبانی برای به تعطیلی کشاندن مدارس دخترانه اشاره می‌کنند. اتهامی که حتی برخی مسئولان حکومتی نیز نیز تایید کردند. یونس پناهی،‌ معاون وزیر بهداشت ایران در این باره گفت: «افرادی دوست داشتند که تمامی مدارس، به‌خصوص مدارس دخترانه تعطیل شوند.»

وب‌سایت «اقتصاد‌24» با استناد به همین سخنان نوشت: «با اظهارات معاون وزیر بهداشت بعد از دو ماه، پرده از راز مسمومیت سریالی مدارس دخترانه قم برداشته شده و مشخص شد این ماجرا ناشی از رویکرد متحجرانه گروه‌های افراطی در ارتباط با تحصیل دختران است.»

«خبر‌آنلاین» نیز پنجم اسفند با اشاره به تشابه آن‌چه هشت سال پیش در افغانستان رخ داد نوشت: «در قم و با روش مسموم‌سازی، دانش‌آموزان دختر هدف قرار گرفته‌اند و خبرهای امروز ایران و 8 سال قبل افغانستان نیز کمابیش مثل هم هستند: «دانش‌آموزان دختر مسموم شدند، به بیمارستان رفتند، حال شان خوب است، هنوز مشخص نیست کار چه فرد یا گروهی بوده است.

اما بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی فاصله زیادی میان طالبان افغانستان و بخش‌های افراطی حکومت ایران قائل نیستند. طالبان وطنی، طالبان افغانستان یا بوکوحرام؟ فاصله زیادی بین این جریانات نیست. محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم دو روز پیش به شبکه شرق گفت یک «جریان مذهبی و ضدمدرنیته» موسوم به «هزاره‌گرا» سرنخ مسمومیت‌های سریالی در مدرسه‌ها را در دست دارد. او بدون توضیحات بیش‌تر عنوان کرد که مرکز تقل این جریان در قم و اصفهان است.

وزیر کشور در همان روزی که مامور «ریشه‌یابی هر چه سریع‌تر» مسمومیت دانش‌آموزان شد ادعا کرد که در بررسی‌های انجام شده موردی که تایید کننده دخالت مواد سمی باشد مشاهده نشده است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، احمد وحیدی این ماجرا را هم مانند جنبش اعتراضی به «دشمن» نسبت داد و گفت: «دشمنان ما که علاقه دارند کشور را دچار مشکل کنند خباثت خود را نشان می‌دهند که این بار با روح و روان عزیزان ما و خانواده‌های آنان بازی کرده‌اند و رسانه‌های مزدور این کار را به پیش می‌برند.»

وحیدی گزارش خبرگزاری نزدیک به سپاه درباره بازداشت سه نفر در ارتباط با این ماجرا را تکذیب کرده و گفته تا کنون کسی دستگیر نشده و «چنین سرنخی تا حالا نداشته‌ایم.»

اکنون پس از گذشت سه ماه، ابراهیم رئیسی به وزیر کشور ماموریت داده تا «هر چه سریع‌تر» مسمومیت در مدارس دخترانه را ریشه‌یابی کند و او گفته: «هنوز سرنخی نداریم.»

شیخ ابراهیم رئیسی، رییس دولت سیزدهم صبح چهارشنبه 10 اسفند در جلسه هیئت دولت به احمد وحیدی، وزیر کشور ماموریت داد که مسئله مسمومیت سریالی دانش‌آموزان دختر را پی‌گیری کند. رئیسی هم‌چنین از وزارت بهداشت و وزارت اطلاعات خواست تا با وزیر کشور در این زمینه همکاری کنند.

 

 

یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش نیز در حاشیه جلسه امروز هیئت دولت گفت در دولت تصمیم گرفته شد که با محوریت وزارت کشور جلسه‌ای تشکیل و اطلاع‌رسانی شود.

او افزود در مورد این‌که این موضوع سیاسی است، چیزی نمی‌داند.

در پی این اظهارات، احمد وحیدی، وزیر کشور عصر چهارشنبه در حاشیه جلسه بررسی مسئله مسمومیت‌ها که با شرکت وزیر آموزش و پرورش و مسئولان اطلاعات و امنیت و استانداران برگزار شد، گفت:

تاکنون کسی درباره مسمومیت‌ها دستگیر نشده است و هیچ دانش‌آموزی هم در این رابطه فلج نشده است و این ادعا کذب است.

وحیدی که تلاش می‌کرد تا اوضاع را آرام کند، افزود:

درباره این‌که گفته می‌شود این واقعه یک ماجراجویی شخصی، داخلی و یا احیاناً عوامل بیرون از مدرسه بوده یا نه، باید بگوییم مسئله تحت بررسی دستگاه‌های اطلاعاتی است و نمی‌توان اظهارنظر قطعی کرد ولی مواردی پیدا نشده که بتوان قاطعانه گفت مربوط به عامل مشخصی است. (...) اگر نیروهای امنیتی به سرنخ‌هایی دست یابند و افرادی که وابسته به هر گروهکی باشند، دستگیر شوند، اطلاع‌رسانی خواهد شد.

وزیر کشور با بیان این‌که «دشمنان ما خیلی علاقه داشتند کشور را دچار مشکل کنند»، رسانه‌های خارجی را عامل هراس‌افکنی در میان مردم خواند و از «برخی افراد» در داخل خواست تا «مراقب باشند تا هراس‌افکنی صورت نگیرد.»

به‌نظر می‌رسد که مسئولان حکومتی بار دیگر قصد دارند پای «دشمنان انقلاب» را به میان بکشند.

احمد راستینه، عضو و سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه «گروهک‌های معاند» و «ضدانقلاب» را در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان دخیل دانست و گفت:

«پدیده مسمومیت برخی دانش‌آموزان دختر عزیز ما که این چند وقت دارد شکل می‌گیرد، در ادامه آشوب‌هایی است که در کشور ما شکل دادند و به دنبال فروپاشی امنیت خاطر و امنیت روانی جامعه ما هستند. (...) طبیعی است که دست بیگانگان و دست دشمن در ناآرام‌سازی فضای جامعه در این پدیده مشهود است.»

شهریار حیدری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس روز چهارشنبه آمار تازه‌ای از دانش‌آموزان مسموم‌شده ارائه داد و گفت:

«تا الان قریب به ۹۰۰ دانش‌آموز از استان‌های مختلف کشور مسموم شدند و این آمار را امروز از یک منبع موثق دریافت کردم.»

حیدری هم در این‌باره گفت:

«ممکن است افراد ضدنظام در این موضوع نقش داشته باشند، اما هنوز این موضوع قطعی نیست و نمی‌توان بدون بررسی دقیق گروهی را متهم به این کار کرد.»

در روزهای نخست گمان می‌رفت مسمومیت دختران دانش‌آموز غذایی و گوارشی باشد. زهرا شیخی، سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس می‌گوید با بررسی‌های انجام شده مشخص شد که «مسمومیت استنشاقی» بوده است.

موارد مسمومیت که علت آن هنوز به درستی مشخص نشده است بسیار زیاد است. خبرآنلاین از قول شیخی که همراه هیاتی برای بررسی موضوع به قم رفته بود نوشت فقط در این شهر 799 دانش‌آموز دچار مسمومیت شده‌اند.

سخن‌گوی کمیسیون بهداشت می‌گوید در جلسه‌ای که در این کمیسیون برگزار شد گفته شده که بین دوم تا هشتم اسفند ماه 400 مورد مسمومیت در میان دختران دانش‌آموز در شهر بروجرد شناسایی شده است.

علیرضا منادی سفیدان، رییس کمیسیون آموزش مجلس، نهم اسفند به وب‌سایت «خانه ملت» گفت مطابق بررسی‌های انجام شده در قم، در سم منتشر شده در مدرسه‌ها گاز N2 وجود داشته است.

گاز نیتروژن یا نوع مایع آن که LN2 خوانده می‌شود از گازهای تشکیل دهنده اتمسفر زمین است که در میزان کم سمی و خطرناک نیست اما با ترکیب با گازهای دیگر و به میزان زیاد می‌تواند برای سلامتی مضر باشد.

به گزارش ایرناف مسمومیت سریالی دختران دانش‌آموز به مدرسه‌های استان اردبیل هم کشید و روز چهارشنبه 108 دانش‌آموز اردیبلی با علایم مسمومیت به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی منتقل شدند.

با افزایش شدید موارد مسمومیت دانش‌آموزان خبرگزاری فارس، رسانه نزدیک به سپاه پاسداران به نقل از یک «منبع آگاه» از بازداشت سه نفر در ارتباط با این موضوع خبر داد و نوشت: «اخبار تایید نشده احتمال خرابکاری توسط شبکه نفاق را می‌دهد.»

در حالی که رسانه‌های حکومتی و نزدیک به نهادهای امنیتی و نظامی می‌کوشند مسمومیت دانش‌آموزان را مانند هر معضل دیگری به «دشمن و معاندان» نسبت دهند شواهد و گمانه‌زنی درباره نقش عوامل حکومت در این ماجرا روز به روز بیش‌تر می‌شود.

روزنامه شرق روز سه‌شنبه نهم اسفند از قول عبدالعلی رحیمی مظفری، نماینده مجلس نوشت: «حدود حداقل ۱۰ تا ۱۵ شهر ما درگیر مسمومیت دانش‌آموزی شده‌اند» از مسمومیت دانش‌آموزان در مدرسه‌ای در قم تا حالا که ابعاد آن این‌چنین گسترده شده و صدها دختر را راهی بیمارستان کرده است، هنوز نه سرنخی پیدا شده نه کسی بازداشت.

محمدجعفر منتظری روز دوشنبه هشت اسفند از انجام تحقیقات «کارشناسی گسترده‌» در حوزه‌های «اطلاعاتی، امنیتی، بهداشتی، درمانی و آموزشی» گفته و افزوده بود که با وجود «آزمایش‌های فراوانی» که انجام شده، مسئولان هنوز نتوانسته‌اند «به سرنخ‌های معینی برسند.»

دادستان کل گفته حتی نمی‌تواند «نظر قطعی» دهد که آیا انتشار گازهای مسموم کننده در مدارس دخترانه در بیش از 15 شهر ایران عمدی است یا نه. او منتظر است تا «کارهای کارشناسی، سم‌شناسی و آزمایشات به نتیجه نهایی برسند» تا درباره «تعمدی» یا «غیر عمدی» بودن این حوادث اظهار نظر کند.

بر خلاف دادستان کل، فاطمه مقصودی، نماینده مجلس به روزنامه هم‌میهن گفته که «سرنخ‌هایی هم پیدا شده که حاصل بررسی دوربین‌های مداربسته مدارس توسط نیروهای امنیتی است. این سرنخ‌ها نشان‌دهنده آن است که اتفاق رخ‌داده نه‌تنها طبیعی نیست که عمدی هم هست.»

بهرام عین‌اللهی وزیر بهداشت به این بسنده کرده که به خبرنگاران بگوید سم یافت شده در مدارس «بسیار خفیف» است و خطرناک نیست. بررسی  اینکه سم از کجا می آید هم به گفته او «در حد وزارت بهداشت نیست.»

ایسنا از قول او نوشت: «خودم شخصا به قم رفتم و همه بیماران بیمارستان شهید بهشتی را ویزیت کردم و مدتی طولانی این کار طول کشید... مسمومیت ایجاد شده بسیار خفیف بود و الحمدالله هیچ‌گونه عارضه برای کسی ایجاد نکرده بود و تنها چند ساعتی دچار علائم ضعف عضلانی، بی‌حالی و حالت تهوع بودند.»

هم‌زمان احمدرضا رادان فرمانده کل انتظامی به تسنیم گفت: «تلاش زیادی انجام شده که منشا و کانون این موضوعات پیدا شود... هنوز فردی را در این پرونده دستگیر نکردیم و درحال شناسایی مظنونین احتمالی هستیم. کار را باید به صورت ویژه‌تری دنبال کنیم.»

روایت شده که در زنگ تفریح آخر زمانی که دانش‌آموزان در حیاط مدرسه بودند یکی از دانش‌آموزان سرش گیج می‌رود و روی زمین می‌افتد. بعد از آن دانش‌آموزان در داخل کلاس و حیاط مدرسه بویی شبیه نارنگی خراب شده یا گندیده احساس می‌کنند. با وجود این رویداد، مسئولان مدرسه کلاس‌ها را برای روز دوشنبه باز نگه داشته‌اند و به والدین گفته‌اند حق ورود به مدرسه را ندارند.

یکی از معلمان پیشین مدرسه 15 خرداد که در مدرسه احمدیه بروجرد هم تدریس می‌کند، به نقل از دانش‌آموزان مدرسه 15 خرداد به هم‌میهن گفته که روز گذشته، چیزی شبیه بمب در بخشی از مدرسه ترکیده و از آن دودی با بوی نعنا خارج شده است. به گفته او، دانش‌آموزانی که با آن‌ها صحبت کرده، نمی‌دانستند منبع اولیه شیئی پرتاب‌شده از کجا بوده است و این‌که از بیرون مدرسه پرتاب شده یا از داخل، هنوز مشخص نیست. با این همه، او گفته که در پی مسمومیت‌های اخیر در مدرسه احمدیه و 15 خرداد، هر دو مدرسه تعطیل شده‌اند. این معلم تاکید کرده که این مدارس دوربین مداربسته دارند اما ساختمان این دو مدرسه به‌گونه‌ای است که به راحتی می‌توان از بیرون چیزی را به داخل پرتاب کرد. او از دانش‌آموزان مدرسه احمدیه هم شنیده که در روز مسمومیت، بوی شدیدی شبیه گاز شهری به مشام‌شان خورده است.

یکی از پزشکان اورژانس در بیمارستان شریعتی بروجرد که مداوای گروهی از دانش‌آموزان مسموم را به‌عهده داشته به روزنامه هم‌میهن گفته که بیشتر دانش‌آموزان با علائم سردرد، مشکلات تنفسی، بی‌حالی و حالت تهوع و افت فشار مراجعه کرده‌اند و برخی از آن‌ها هم دچار استرس شدیدی شده بودند. این پزشک گفته باید دانش‌آموزان بدحال بررسی‌ جدی شوند و برای آزمایش سم‌شناسی به آزمایشگاه‌های معتبری در تهران یا مرکز استان فرستاده شوند. این پزشک خبر از حضور نیرو‌های امنیتی در بیمارستان داده که دنبال این بودند که ببینند چرا چنین اتفاقی افتاده است.

به‌علاوه یک منبع در شبکه بهداشت بروجرد درباره مسمومیت دانش‌آموزان دختر در این شهر اطلاعاتی را در اختیار زمانه قرار داده است. به گفته منبع زمانه، عوامل علوم پزشکی در محل حاضر شده‌اند و متخصص علوم پزشکی گفته است:

«من 100 درصد می‌گویم مسمومیت به‌دلیل منو اکسید کربن نیست.»

به گفته این منبع که نامش به‌دلایل امنیتی قابل ذکر نیست، وضعیت بلبشو بوده است:

«در مدرسه احمدی مدام می‌گفتند کسی طوریش نشده. یکی از دوستان رفت سمت نمازخانه و ما آن‌وقت دیدیم 15-20 دختر دانش‌آموز بد حال را چپانده‌اند آنجا که جلوی چشم نباشند. اولیا هم ریخته بودند و فریاد می‌‌زدند. کار بالا گرفته بود و می‌گفتند نمی‌خواهند مدرسه بچه‌‌هایشان را درمان کند و می‌خواهند خودشان آن‌ها را ببرند بیمارستان اما نیروهای امنیتی نمی‌گذاشتند کسی تکان بخورد.

مدرسه احمدی در بروجرد در میانه خیابان حافظ جنوبی است که خیابانی‌ست یک‌طرفه. به گفته منبع زمانه، چهار طرف خیابان از شلوغی ماشین‌ها و حضور نیروهای امنیتی بسته شده بوده و حتی آمبولانس هم نمی‌توانسته به محل برسد.

نیروهای امنیتی می‌گفتند چه کسی به شما اطلاع داده که بیایید؟ فرماندار به ما در شبکه بهداشت گفت برای چه آمده‌‌اید اینجا؟ بی‌خود شلوغش نکنید...

منبع زمانه تاکید کرد مسمومیت این دانش‌آموزان نمی‌توانسته به دلیل وجود منو اکسید کربن باشد چون در این حالت اکسیژن خون کم می‌شود:

«من دستگاه سنجش همراه داشتم. بچه‌های بدحال، اکسیژن خونشان خوب بود. حالت تهوع هم نداشتند. آن‌ها که سرحال‌تر بودند از شدت ترس، تهوع و استفراغ داشتند. اغلب پاها شل بود و می‌افتادند. 100 درصد می‌گویم مسمومیت با منو اکسید کربن نبوده اما به علوم پزشکی هم اجازه نمونه‌برداری ندادند.»

یک دانش‌آموز کلاس دهم در رشته ریاضی دبیرستان احمدیه بروجرد که 400 دانش‌آموز دارد و نوبت عصر آن با نام مدرسه توحید در مقطع متوسطه اول یا همان راهنمایی قدیم فعالیت می‌کند، روایت کرده که روز شنبه پس از شرکت در یک جشن در نمازخانه مدرسه دچار سردرد شده است. او و همکلاسی‌هایش پس از ورود به کلاس‌ بوی خاصی شبیه سفیدکننده حس کرده‌اند که به آن‌ها گفته شده بوی ضدعفونی است. زنگ تفریح یکی از بچه‌های کلاس دوازدهم حالش بد شده، و وقتی آن‌ها به طبقه بالای مدرسه رفته‌اند، دچار سردرد و سرگیجه شده‌اند. خود او دچار درد قفسه سینه‌ شده و در راه‌پله پاهایش کاملا بی‌حس شده و زانوهایش هیچ حسی نداشته و به همین دلیل از پله‌ها زمین خورده است.

یک پزشک در گفت‌وگو با زمانه گفته که با دنبال کردن خبر مسمومیت دختران مدرسه‌ای به این نتیجه رسیده:

«مهم‌ترین علامت مشترک بین آن‌ها، ضعف عضلانی است و این نشانگر گاز عصبی است که احتمالا همان ارگانوفسفات‌ها هستند، هم به‌خاطر رنگ‌شان و بوی نارنگی گندیده دادنشان. این دقیقا همان سمی است که در افغانستان هم برادران طالبان در مدارس دخترانه به کار بردند و در آزمایشگاه ثبت شد. گازهای عصبی چون در بافت چربی ذخیره می‌شوند می‌توانند بعد از بهبود موقت دوباره وارد خون شوند و این پدیده ماه‌ها ادامه می‌یابد تا بگذرد.»

در مورد عمدی بودن این «مسمومیت»‌ها حالا جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نمانده است. تکرار حادثه در مناطق مختلف کشور در یکی از بحرانی‌ترین دوران‌های جمهوری اسلامی، یادآور جنایت‌های مشابهی است که در جمهوری اسلامی پیش‌تر هم رخ داده است.

محمد جعفر منتظری روز اول اسفند در نامه‌ای به دادستان قم اعلام کرد مسمومیت دانش‌آموزان در این شهر از «احتمال اقدامات مجرمانه عمدی» نشان دارد و از دادستان قم خواست «اگر کسانی در این امر قصور یا تقصیر داشته یا توطئه‌ای در کار بوده» با آن‌ها برخورد «قاطع و قانونی» انجام شود.

مسئولان در استان لرستان هم عمدی بودن مسمومیت‌ها در بروجرد را تایید می‌کنند. پس از معاون سیاسی استاندار لرستان، همایون سامه نجف‌آبادی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس هم اعلام کرد که مسمومیت دانش‌آموزان در قم و بروجرد عمدی است. او گفت:

وزارت بهداشت دارد بررسی می‌کند، ولی به نظر من نتیجه‌اش مشخص نشده است؛ به این معنا که نتوانسته‌اند پاسخ قانع‌کننده‌ای بدهند. نکته دیگر اینکه درست است که موضوع در کمیسیون بهداشت مطرح نشده، ولی رییس کمیسیون، نامه‌نگاری‌های لازم با دولت را درباره این موضوع انجام داده است. آن‌چه مشخص است این است که هم در قم، هم در بروجرد مسئله عمدی است. برای ما سوال است که روی چه حسابی در مدارس این اتفاقات رخ می‌دهد؟ من نمی‌دانم یعنی ارگان‌های اطلاعاتی ما نمی‌توانند تمام مدارک، قرائن و آنچه به‌جا مانده را بررسی کنند و به عامل برسند؟ وزیر اطلاعات وارد این پرونده شده، ولی گزارشی به مجلس داده نشده است.

فاطمه مقصودی، نماینده بروجرد هم گفته مسمومیت‌ها در قم و بروجرد، صد‌درصد عمدی است: «اتفاق مذکور بسیار حائز اهمیت است و باید منشا آن هرچه زودتر مشخص شود. هم‌اکنون مسئولان مربوطه در شهر بروجرد حضور دارند و پیگیر این موضوع‌اند. سرنخ‌هایی هم پیدا شده که حاصل بررسی دوربین‌های مداربسته مدارس توسط نیرو‌های امنیتی است. این سرنخ‌ها نشان‌دهنده آن است که اتفاق رخ‌داده نه‌تنها طبیعی نیست که عمدی هم هست، اما تا زمانی که دلیل آن مشخص نشود، نمی‌توان بیش از این درباره‌اش صحبت کرد.»

او در پاسخ به این‌که برخی منابع داخلی مانند روزنامه «اطلاعات» فرضیه رخ دادن اتفاق مذکور از طرف نیرو‌های تندرو را مطرح کرده‌اند، گفته تا زمان مشخص نشدن دلیل این اتفاق نمی‌توان چنین اظهارنظری در موردش کرد: «رخ دادن این اتفاق در مدارس دخترانه نمی‌تواند دلیل موجهی برای مطرح شدن چنین فرضیه‌ای باشد.»

با این حال سیاست انکار هم‌چنان در میان برخی از مقامات حکومت ایران ادامه دارد. یونس پناهی، معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت ابتدا گفت مسمومیت دانش‌آموزان قمی عمدی بود، چون افرادی دوست داشتند تمام مدارس دخترانه تعطیل شود:

«مسمومیت دانش‌آموزان مدارس قمی ناشی از ترکیبات شیمیایی در دسترس بود، از این رو عفونی و قابل انتقال به دیگران نیست. این موضوع با تاکید ویژه وزیر بهداشت، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است و تاکنون مشخص شده، ترکیبات مواد شیمیایی، جنگی نیست و هیچ نشانه‌ای از مسری بودن ندارد. دانش‌آموزان مسموم شده نیاز به درمان تهاجمی ندارند و درصد زیادی از عوامل شیمیایی دخیل در این مسمومیت پیشگیرانه است.»

اما این مقام مسئول ناگهان حرف‌هایش را عوض کرده و در گفته‌های جدیدش عمدی بودن مسمومیت‌ها را تکذیب کرده است:

«آن‌چه از بنده درباره علل بیرونی این مسمومیت‌ها و عمدی بودن آن‌ها نقل شده، مورد تایید نیست و نقل‌قول دقیقی هم صورت نگرفته است. تحلیل علمی و طبی مسمومیت‌ها از جمله ماهیت غیر ویروسی و غیرمیکروبی آن در کمیته علمی صورت گرفته است، اما درباره اینکه این مسمومیت‌ها ناشی از کدام علت بیرونی بوده و عامدانه بوده است یا خیر، بنده اطلاعی ندارم و حدس و گمان‌ها در این باره را نیز تایید نمی‌کنم.»

پدرام پاک‌آیین، سخنگوی وزارت بهداشت هم با بیان این‌که که ماجرای مسمومیت‌ها در بروجرد در دست بررسی است، درباره مسمومیت‌های قم گفته است:

«نتایج علمی مسمومیت‌های اخیر، کاملا مشخص است. با این حال درباره علل بیرونی مسمومیت دانش‌آموزان نتایج قابل استنادی نداریم. نتایج علمی بر اساس آزمایشات بالینی از مسموم‌شده‌ها در اختیار وزارت بهداشت است، اما درباره علل بیرونی، باید نهاد‌های دیگر نظر دهند.»

روزنامه شرق، 10 اسفند 1401، با اشاره به مسمومیت در دو مدرسه دخترانه «هاجر» و «سیزده آبان» که به تازگی دانش‌آموزانش آلوده شدند، از قول یکی از والدین نوشت «این دو مدرسه کنار هم هستند و دانش‌آموزان هر دو مدرسه درگیر مسمومیت شده‌اند.»

او به این روزنامه گفت «چون جفت مدرسه‌ها بغل هم بودند، هر دو آسیب دیدند. چیزی که من به صورت مشترک از والدین بچه‌ها و شاهدان عینی شنیدم، صحبت از دو زن با «ویژگی خاص» بود که آمدند و درحالی‌که یک ماشین دم مدرسه حاضر منتظر آن‌ها بود، از مدرسه فرار کردند و هرچه مردم تلاش کردند این‌ها را بگیرند، موفق نشدند و متواری شدند و رفتند.»

او به شرق گفت «من سر کار بودم و وقتی خبر را شنیدم، سریع به مدرسه رفتم. وقتی رسیدم ون اورژانس زیاد بود و اتوبوس‌های اورژانس و مادرانی که دنبال بچه‌هایشان این طرف آن طرف می‌رفتند و آدم‌هایی که در حال سامان دادن به اوضاع بودند.»

حتی روزنامه جمهوری اسلامی نیز در سرمقاله امروز با عنوان «مسمومیت سیاسی» از شیوه اطلاع‌رسانی و امنیتی کردن این اتفاق انتقاد کرده است.

تا کنون هیچ‌کس در ارتباط با این مسمومیت‌ها دستگیر نشده است. اگر چه خبرگزاری فارس نزدیک به نهادهای امنیتی و نظامی گفته است که «در موضوع مسمومیت مدارس یک منبع آگاه به آن‌ها گفت که دیروز سه‌شنبه سه نفر بازداشت شدند.»

اما احمد وحیدی، وزیر کشور ایران خبرهای منتشر شده درباره بازداشت چند نفر در ارتباط با مسمومیت‌های اخیر دانش‌آموزان را رد کرده است. او گفته:«اخبار دستگیری افراد در مورد مسمومیت دانش‌آموزان کذب است.»

 

 

در جمع‌بندی می‌توان تاکید کرد که اصولا بعد از گذشت سه ماه از مسمومیت سریالی دختران دانش‌آموز، حالا دیگر نباید کسی در دست داشتن نیروهای امنیتی در این فاجعه انسانی شک داشته باشد. ترور بیولوژیک دانش‌آموزان دختر چند ماه پس از شروع انقلاب ژینا رخ داده که شعار محوری آن «زن، زندگی، آزادی» و چهره‌های شاخص آن جوانان به ویژه زنان و دختران جوان هستند. همان‌طور که اشاره شد جنبش زن، زندگی، آزادی» که در مدارس عمدتا دخترانه با کشف حجاب، پاره کردن عکس‌های خامنه‌ای و خمینی و سر دادن شعار همراه بوده، خشم حاکمان آدم‌کش را چنان برانگیخته که برای انتقام گرفتن از انقلابیون جوان را به ترور و وحشت متوسل شوند؛ رفتاری پرسابقه در تاریخ جمهوری اسلامی که قتل سریالی زنان در مشهد، قتل‌های زنجیره‌ای و اسیدپاشی‌های اصفهان از نمونه‌های آن است.

در مهر ماه 1393، خبر اسیدپاشی به صورت تعدادی از زنان در اصفهان بسیار سریع در تمام ایران پخش گردید اما هرگز عاملان آن دستگیر نشدند.

مخالفان حکومت اسلامی در ایران، معتقد بودند که ایجاد ترس در مورد بدحجابی همان هدفی بوده است که حاکمیت به دنبال آن بوده‌ است.

اندکی بعد از انتشار اخبار اسیدپاشی به صورت زنان در اصفهان، اخباری درباره شروع اسیدپاشی در تهران نیز در فضای مجازی و گفت‌وگوهای مردم در دنیای واقعی پخش شد. مردم در تهران از اسیدپاشی در محدوده‌‌های پونک، میدان ولیعصر، شهرک غرب و غیره صحبت می‌کردند.

از تهران و چند شهر دیگر گزارش می‌رسید که بعضی از موتورسواران با شبیه‌سازی حمله با اسید، اقدام به آزار و اذیت دختران و زنان می‌کنند. موتورسواران با پاشیدن آب یا گرفتن بطری خالی به‌طرف صورت دختران و زنان آنان را به شدت می‌ترسانند تا سوژه خنده و تفریح به دست بیاورند.

امام جمعه‌ها و فرماندهان نیروی انتظامی و امنیتی و غیره در برخوردهایشان به این نوع فجایع، همواره زنان را به‌عنوان عدم رعایت حجاب عامل این‌طور برخوردها معرفی کرده‌اند.

با این سوابق از جمهوری اسلامی و از ابتدای این موج مسومیت دانش‌آموزان دختر، گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر این‌که گروه‌های امنیتی در این مسمومیت دست دارند مطرح بود به‌طوری که «نفیسه مرادی»، پژوهشگر مطالعات اسلامی و دانش‌پژوه دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا در مصاحبه‌ای با سایت عصر‌ایران گفته بود: «تمرکز این وقایع بر مدارس دخترانه، ظن خرابکاری منبعث از دیدگاه‌های طالبانی را تقویت می‌کند که هدف از این مسمومیت‌ها ایجاد ترس و وحشت برای دختران و خانواده‌هایشان و مانع‌تراشی برای تحصیل آنان باشد.»

انتشار خبری در کانال اخبار وزارت آموزش و پرورش مبنی بر این‌که گروهی تحت عنوان «فدائیان ولایت» و با هدف جلوگیری از تحصیل دختران مسئولیت این حملات را بر عهده گرفته است، این گمانه‌زنی‌ها را به حد یقین رسانده است. این خبر به سرعت از روی کانال مذکور حذف شد. با این‌همه، اظهارنظر معاون وزیر بهداشت جمهوری اسلامی نیز تاییدی نهایی بر این گمانه‌زنی‌هاست که مسمومیت زنجیره‌ای دانش‌آموزان دختر پروژه‌ای برنامه‌ریزی‌شده عمدی بوده است.

شایان ذکر است که بی‌بی‌خانم استرآبادی در سال 1281 شمسی مدرسه دوشیزگان را تاسیس کرد. مه لقا ملاح، رییس موسسه مبارزه با آلودگی محیط زیست و نوه‌ی دختری بی‌بی‌خانم به دویچه‌وله می‌گوید: «این مدرسه خیلی سر و صدا راه انداخت. امام جماعت مسجد عبدالعظیم پای منبر گفته بود که کلمه دوشیزه شهوت‌انگیز است، وای بر ملتی که مدرسه دوشیزگان داشته باشد! سایر ملاها نیز علیه مادربزرگم اقدام کردند. آقا سیدعلی شوشتری اعلامیه چاپ کرد و نوشت این مدرسه مال زنی است که مفاسد دینیه دارد. خانه‌اش محل اجتماع هنرمندان است و در آن تار می‌زنند.»

سرانجام روز هفتم اسفند 1401، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت تایید کرد که «مسمومیت دانش‌آموزان عمدی بوده» و «افرادی دوست داشتند تمامی مدارس دخترانه، تعطیل شوند.»

محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان در واکنش به ماجرای مسمومیت دختران دانش‌آموز و ادعای خودسرانه بودن آن، به‌درستی تاکید کرده است: «مسمومیت دانش آموزان در مدارس دخترانه که  عمدی بودن آن را تایید کرده اند، نه خودسرانه است و نه اتفاقی. بازپس‌گیری دستاورد آزادی پوشش، نیازمند افزایش هراس عمومی است. تجمع سراسری از سوی معلمان، با مطالبه دفاع از حقوق دانش‌آموزان، مقاومتی خواهد بود در مقابل گسترش این هراس عمومی.»

در چنین وضعیتی، حکومتی که از جمله یکی از وظایفش حفاظت سلامت جان و امنیت دانش‌آموزان و مدارس است اکنون خود در معترض اتهام است که سلامت جان دانش‌آموزان دختر را به خطر انداخته است.

تا این مرحله با این‌که صحبت‌ از پخش یک ماده سمی به میان آمده بود، اما مسئولان حکومتی، هم‌چنان درباره آن اقدام جدی انجام نداده‌اند و خبری از تشکیل کارگروهی برای شناسایی علت و نوع ماده سمی هم به میان نیامد. همان روزهای نخست مسمومیت دانش‌آموزان دختر، در خبرها عنوان شد که «نتایج بررسی این ماده که در آزمایشگاه‌های بیوزیستی تهران انجام شده، اعلام نشده است.»

به این ترتیب، همه شرایط و قراین نشان می‌دهند که ریشه و علت اصلی چنین فجایعی، زن‌ستیزی و آپارتاید جمهوری اسلامی و در راستای سرکوب انقلاب «زن، زندگی، آزادی» است.

در چنین شرایطی، سازمان‌دهی اعتراض و اعتصاب در اماکن کار و اداری، مدارس و دانشگاه‌ها و تشکیل شوراها و نهادهای مردمی در مقابل ارگان‌های سرکوب و بچه‌کش حکومتی است به‌خصوص تبلیغ و ترویج «منشور حقوق حداقلی» 20 تشکل صنفی و مدنی ایران با هدف حمایت سراسری از آن. منشوری که مطالبات حداقلی و کنونی جامعه انقلابی ایران را به خوبی در 12 بند فرموله کرده است.

نهادهای امضا‌ءکننده این منشور، تحقق این خواست‌ها را «اولین فرامین و نتیجه‌ اعتراضات بنیادین مردم ایران» نامیده‌اند.

بی‌گمان تا روزی که جمهوری اسلامی بر سر قدرت و حاکمیت است چنین فجایعی حتی در ابعاد گسترده‌‌تری در جامعه ما تکرار خواهد شد. به همین دلیل، تنها با سرنگونی این حکومت و برپایی یک جامعه آزاد و برابر و انسانی در ایران، می‌تواند اوضاع فاجعه‌بار کنونی را به نفع شهروندان، به‌ویژه کودکان و زنان تغییر دهد!

پنج‌شنبه یازدهم اسفند 1401-‌دوم فوریه 2023

مقالات مرتبط

...

کشتار بیرحمانه آوارگان افغانستانی در مرزها، بار دیگر موضوع بی‌پناهی مهاجرین افغانستانی در ایران را م... ادامه

...

هر روز بر ابعاد رفتار ضد انسانی جمهوری اسلامی با آوارگان افغانستانی، دستگیری و تهدید و تحقیر  افزوده... ادامه

...

بیش از چهار دهە افغانستان کانون جنگ و نا آرامی است و شهروندانش یک روز بدون جنگ و خونریزی را  تجربە ن... ادامه

...

ویدئوی رفتار وحشیانه ی نیروی سرکوب جمهوری اسلامی با پسر بچه ۱۵ ساله افغانستانی موجی از اعتراض برانگی... ادامه

...

هنگامی که جنگ با ایران نزدیک می‌شد، وی‌آی‌پی‌اس گفت ایران تهدیدی نیست که ایالات متحده ادعا می‌کند، د... ادامه

...

مارگارت کیمبرلی می‌نویسد، تلاش برای ترور رئیس‌جمهور سابق آمریکا در مقایسه با رفتارهایی که واشنگتن در... ادامه

...

فقط یک هفته پس از اعلام جنگ و قشون‌کشی کل نیروی سرکوب حکومتی به خیابان‌ها علیه حق آزادی ادامه

...

کارگران ایران تحت حاکمیت یکی از هارترین نظامهای سرمایه داری جهان بسر می برند. تنها در دو سال گذشته ۸... ادامه

...

سیزده‌ بدر، یکی از رسوم ایرانیان و اغلب مردمانی است که در پایان نوروز انجام می‌شود؛ در دهه‌های اخیر،... ادامه

...

مطابق مصوبه شورای عالی کار، در آخرین روز کاری سال ۱۴۰۲ حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال... ادامه

...

اگر هر آدمی، روزانه اخبار و گزارشات حملات اوباش حکومتی،  یعنی حملات حزب‌الهی‌ها و آخوندهای چماقدار ادامه

...

در کلیه حاکمیت‌های جهان، سیاست‌مداران تا حدودی آداب و رسوم اخلاقی و اجتماعی را رعایت می‌کنند اما در... ادامه