دلیل مسمومیت دانشآموزان «شیطنت» آنهاست یا جنایت سازمانیافته حکومتیان است!
بهرام رحمانی
دلیل مسمومیت دانشآموزان «شیطنت» آنهاست یا جنایت سازمانیافته حکومتیان است!
پس از گذشت حدود پنج ماه از آغاز حملات شیمیایی سازماندهی شده و سیستماتیک به مدارس دخترانه در همه استانهای کشور، باور عمومی این است که این اقدام تروریستی و جنایتکارانه، برنامهریزی پنهانی بالاترین مقامات سیاسی و نظامی و نهادهای امینتی جمهوری اسلامی، با هدف زمینگیر کردن خود دانشآموزان و خانوادههای آنها و معلمان است تا پس از این، جرات نکنند در انقلاب «زن، زندگی، آزادی» شرکت کنند. اما غافل از این که چنین اقدام جنایتکارانه حکومت، مردم را هرچه بیشتر خشمگینتر میکند و آنها را در جهت سرنگونی این حکومت این حکومت تبهکار و بچهکش، مصممتر میسازد.
هنوز هم مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی ادعا دارند که مسمومیت جدی در کار نیست و این وضع نتیجه شیطنت دانشآموزان و استرس است.
با بازگشایی مدارس در ایران پس از تعطیلات دو هفتهای نوروزی، حمله با گازهای ناشناخته به مدرسهها از سر گرفته شد و تاکنون دهها گزارش از مسمومیت دانشآموزان در شهرهای مختلف و بستری شدن آنها در بیمارستانها منتشر شده است.
مسمومیت دانشآموزان مدارس دخترانه، از 9 آذر سال گذشته در یک هنرستان در شهر قم آغاز شد و به استانهای دیگر در ایران نیز گسترش یافت.
مقامات جمهوری اسلامی تاکنون اقدام موثری برای برخورد با عاملان این حملات انجام ندادهاند و تنها عواملی چون شیطنت دانشآموزان، دخالت خارجی، ماجراجویی چند تن و عوامل داخلی را پشت این مسمومیتهای سریالی معرفی کردهاند.
موج جدید حملات شیمیایی به مدارس سراسر ایران که پس از تعطیلات نوروز آغاز شده همچنان ادامه دارد و حتی شدت بیشتری گرفته است.
در حالی که حملات شیمیایی به مدارس در شهرهای کشور، همچنان ادامه دارد، ابراهیم رئیسی با گروهی از نوجوانان و دانشآموزان دیدار کرد.
اما بر اساس اظهارات منتشر شده از ابراهیم رئیسی در رسانههای جمهوری اسلامی، او بدون اشاره به مسمومیت دانشآموزان، درباره موضوعاتی از جمله «برنامه اتمی، گروههای جهادی دانشآموزی و ظرفیت دانشآموزان در حوزه تولید» در این نشست صحبت کرد.
مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی در مورد این حملات به مدارس دخترانه، اظهارنظرهای متفاوت و متناقضی میکنند.
وزیر بهداشت دولت رئیسی، 25 فروردین 1402، آخرین نتایج بررسی بدحالی دانشآموزان را اعلام کرد. به گزارش خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران، بهرام عیناللهی امشب با حضور در اداره کل انتقال خون استان تهران و پس از اهدای خون در جمع خبرنگاران درباره آخرین وضعیت بررسی علل مسمومیت دانشآموزان اظهار کرد: «کمیته علمی متشکل از بهترین اساتید در کشور تشکیل و وضعیت دانشآموزان بررسی شد؛ تصمیم گرفتیم که نام آن را بدحالی دانشآموزان بگذاریم زیرا شواهد محکمی برای مسمومیت دانشآموزان وجود نداشت.»
او افزود: «در هر بیماری یک مسئله مربوط به وضعیت بیماری فرد و بخش دیگر مربوط به آثار روانی ناشی از بیماری است که در دانشآموزان شاهد این وضعیت بودیم.»
وزیر بهداشت ادامه داد: «جمعبندی ما نشان میدهد که در بیش از 90 درصد بدحالی دانشآموزان، هیچ نوع مسمومیتی دیده نمیشود و هیچ نوع سمی وجود ندارد و بیشتر شاهد استرس بودیم و درصد کمی نیز مربوط به شیطنتهایی بوده که صورت گرفته و باعث بدحالی دانشآموزان شده است.»
عیناللهی تاکید کرد: «بدحالی دانشآموزان عوارض پایدار نداشته و ما هیچ نوع عارضه پایداری در دانشآموزان ندیدیم.»
در حالی که پیشتر وزارت کشور، مدعی شده بود برخی از افرادی که در ارتباط با مسمومیت دانشآموزان بازداشت شدهاند، «سوءسابقه» داشته و در «اغتشاشات اخیر» شرکت داشتهاند.
مجید میراحمدی، معاون انتظامی و امنیتی وزارت کشور اما پیش از ادعای این وزارتخانه طی اظهاراتی کاملا متناقض، گفته بود که افراد بازداشت شده، «غیرمعاند» هستند و نیروهای امنیتی و انتظامی آنها را «ارشاد» کردهاند.
میبینیم که وزیر بهداشت جمهوری اسلامی، چگونه واقعیت را وارونه میکند و بیشرمانه به مردم دروغ میگوید. جامعه ما با حکومت درگیر یک جنگ نابرابر است که انگار همه مقامات سیاسی و نظامی و قضایی آن با همدیگر مسابقه دروغگویی گذاشتند. تجربه 44 سال حاکمیت جمهوری السایم نشان دده است که هر مقام و مسئولی به مردم دروغ بزرگ بگوید و هرچه بیشتر به جنایتهای حکومت آلوده شود بههمان نسبت پلههای ترقی در حاکمیت را بهسرعت میپیماید. نمونهاش همین ابراهیم رئیسی رییس جمهور و دولت اوست. رئیسی از 18 سالگی و با پنج کلاس سواد ابتدایی، از 18 سالگی در پستهای مختلف قضایی، بهویژه در «هیات مرگ» کشتار هزاران زندانی سیاسی در بهار و تابستان 67، خدمت کرده و کسب و کار اصلی او آدم کشی بوده و اکنون رییس جمهور شده است. یا قالیباف رییس کنونی مجلس شورای اسلامی، که در سرکوب و کشتار مخالفین نقش داشته و در ریاست شهرداری تهران نیز دهها پرونده کلان دزدی و اختلاس دارد.
گزارش شاهدان عینی و ویدیوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که حملات شیمیایی به مدارس در ایران دوشنبه دستکم در 12 شهر تداوم یافته است.
بر اساس گزارشها، حملات شیمیایی به مدارس ایران در روز دوشنبه 28 فروردین، در استانهای البرز، کرمانشاه، کُردستان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خوزستان و شهرهای اصفهان، سنندج، روانسر، سقز، بوکان، دیواندره، ارومیه، گیلانغرب، تبریز، دزفول و ماهدشت کرج گزارش شده است.
بر اساس ویدیوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، دانشآموزان مدرسه دخترانه «پارسه» در اصفهان دوشنبه بیست و هشت فروردین، دچارمسمومیت شدند. همچنین ویدیوی دیگری نیز ازمسمومیت دانشآموزان دبیرستان دخترانه «آسمان» در محله «زعفرانیه» تبریز منتشر شده است.
ویدیوی دیگر نیز از مسمومیت دانشآموزان مدرسه دختران «امام جعفر صادق» در کرج خبر میدهد.
همزمان، سازمان حقوقبشری «ههنگاو» که اخبار نقض حقوقبشر در کردستان را پوشش میدهد نیز از بستری شدن بیش از 30 دانشآموز دختر در «بیمارستان شهدا» در شهر هرسین کرمانشاه پس از حمله شیمیایی به یک مدرسه راهنمایی دخترانه خبر داده و نوشته که وضعیت جسمانی شماری از آنها «وخیم» است.
این در حالیست که با تشدید حملات شیمیایی به مدارس ایران، بهویژه مدارس دخترانه، رسانههای ایران از دیدار ابراهیم رئیسی با گروهی از نوجوانان و دانشآموزان خبر دادند.
رئیسی در سخنرانی خود برای نوجوانان، بدون اشاره به مسمومیت دانشآموزان، درباره موضوعاتی از جمله «برنامه اتمی، گروههای جهادی دانشآموزی و ظرفیت دانشآموزان در حوزه تولید» صحبت کرده است.
مقامات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی که در ماههای آغازین حملات شیمیایی به مدارس، این حملات را انکار میکردند، هنوز عوامل آن را معرفی نکرده و در مقابل، همچنان فشار بر رسانهها و فعالان مدنی را برای جلوگیری از اطلاعرسانی در این زمینه افزایش دادهاند.
از سویی برخی شهروندان و والدین نگران در مقابل فرمانداری اهواز تجمع کرده و خواستار غیرحضوری شدن مدارس شدهاند.
روز دوشنبه 28 فروردین حملات شیمیایی به مدارس دخترانه در برابر چشمان مقامات رسمی و نیروهای امنیتی ادامه یافته است. هیچگونه اقدامی در جهت جلوگیری از پایان دادن به این حملات که دختران دانشآموز بیشتری را قربانی خود میکند صورت نمیگیرد. بیشتر از هر وقت آشکار شده است که عوامل پنهان حکومت به دور از هر تعقیب و بازخواستی این فجایع را میآفرینند.
با ادامه مسمومیتهای گسترده و سازمانیافته دانشآموزان موجی از انتقادات از سوی اولیاء دانشآموزان و دیگر شهروندان متوجه جمهوری اسلامی شده است. مردم میگویند چهطور برای مبارزه با زنان و دختران به بهانه حجاب انواع دوربینهای مداربسته و تشخیص چهره را در سطح شهرها و اتومبیلهای شخصی به کار گرفتهاند اما نتوانستهاند با استفاده از همین دوربینها و در جهت سلامت جسمی و روانی دانشآموزان، آمران و عاملان حملات به مدارس را پیدا کنند؟
مسمومسازی سازمانیافته و سیستماتیک دانشآموزان با حمله بیولوژیک به مدارس دخترانه در تمامی استانهای کشور، همچنان ادامه دارد و مقامات جمهوری اسلامی مدعی هستند که در اکثر موارد دانشآموزان با تمارض کرده یا به دلایل اضطرابی و عصبی دچار نشانههای مسمومیت تنفسی شدهاند و اصلا سمّی در آزمایشهای آنها مشاهده نشده است.
امروز دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ دبیرستان دخترانه «نسیبه» در سنندج با حمله بیولوژیک روبهرو و شماری از دانشآموزان به دلیل مسمومیت شدید به بیمارستان منتقل شدند.
روز یکشنبه 27 فروردین 1402، حمله شیمیایی به مدرسه پیشدبستانی و دبستان دخترانه ناظم واقع در فاز دو شهرک اکباتان تهران شمار زیادی از کودکان دانشآموز را راهی بیمارستان کرد. بر اساس گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی مسئولان مدرسه در حالی که این حمله را انکار کردهاند، در کلاسها را به روی دانشآموزان بسته و مانع خروج آنان از کلاسها شدهاند و همچنین مانع تماس آنها با والدینشان شدهاند.
ویدئوی دیگری از دانشآموزان مسموم شده مدرسه دخترانه «ناصری» در شهر هرسین منتشر شده که دانشآموزان با وضعیت تنفسی ناپایدار در بیمارستان بستری هستند. پدر یکی از دانشآموزان بستری شده در این ویدئو خطاب به مسئولین میگوید، «مسئولینی که برای حجاب اجباری دوربین میگذارید نمیتونید دوربین بگذارید برای بیشرفهایی که گاز سمی به مدارس میزنند؟»
او با اشاره به وضعیت وخیم جسمانی و تنگی نفس دخترش میگوید که همه بچههای این مدرسه مسموم شدهاند.
روز گذشته 26 فروردین، «کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» با انتشار ویدئویی از دختران دانشآموز که در حیاط مدرسه نقش بر زمین شده و به سختی نفس میکشیدند، از مسمومیت مشکوک دانشآموزان در مدرسه دخترانه «شاهد» در شیراز خبر داد.
به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، دانشآموزان مسموم شده به بیمارستان «شهدا» شیراز منتقل شدند و حال یکی از آموزگاران مسموم شده نیز وخیم گزارش شده بود.
تجمع اعتراضی در شاهینشهر اصفهان هم با تهدید پلیس و گاز اشکآور رو به رو شد. این در حالی است که با وجود گذشت 5 ماه از اولین موارد بروز علائم مسمومیت در دانشآموزان که از شهر قم شروع شد، مسئولان همچنان پاسخ روشنی به نگرانی خانوادهها ندادند.
ماموران امنیتی جمهوری اسلامی به سوی معلمان و تجمعکنندگان مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان در رشت و اداره کل آموزش و پرورش استان کردستان در سنندج گاز اشکآور شلیک کردند.
در پی فراخوان گروههای مختلف از جمله «شورای تشکلهای صنفی معلمان ایران»، برای تجمع اعتراضی، سهشنبه 16 اسفند، شماری از معلمان و فرهنگیان، فعالان صنفی و مدنی و شهروندان در شهرهای مختلف ایران مقابل ادارات آموزش و پرورش، تجمع کردند.
بر اساس گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان، دو معلم نیز در سنندج بر اثر شلیک گلولههای ساچمهای مجروح شده و چندین نفر نیز بازداشت شدهاند.
همچنین گزارش شده، که دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران، در اعتراض به مسمومیت سریالی دانشآموزان در مراکز آموزشی، در محوطه این دانشگاه تجمع کرده و شعار «شعارشون گفتوگوست، تفنگشون سمت ماست» سر دادند.
تاکنون ویدیوهایی از شهرهای مختلف ایران، از جمله ایذه، بابل، رشت، اهواز، شیراز، نورآباد ممسنی، سنندج، کاشمر، هرسین، مشهد، کرج، اصفهان، سقز و دهها شهر ایران منتشر شده است.
معلمان در این ویدیوها شعارهایی چون «زن زندگی آزادی»، «ژن ژیان ئآزادی» و «مرگ بر دیکتاتور» سر میدهند.
پیشتر، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در بیانیهای اعلام کرده بود که دانشآموزان «خط قرمز» معلمان هستند و از معلمان و شهروندان ایرانی خواسته بود روز سهشنبه مقابل ادارات آموزش و پرورش در شهرستانها و مجلس در تهران تجمع کنند.
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران هم از شاهینشهر اصفهان خبر داد «زمانی که مردم و اولیای نگران از وضعیت دانشآموزان برای فریاد دادخواهی به خیابان آمده بودند» نیروهای حکومتی «تعدادی را ضرب و شتم کردند، تهدید کردند و عدهای از اولیا را دستگیر کردند… و تجهیزات نظامی و ضد شورش خودشان را در اداره آموزش و پرورش مستقر نمودند و باعث ترس در دانش آموزان شدند.»
این تجمعهای مسالمتجویانه در حالی از سوی ماموران امنیتی با سرکوب مواجه شده که به تازگی وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرده، عاملان مسمومیتها «غیرمعاند» بوده و توسط نهادهای امنیتی و انتظامی «ارشاد» شدند.
مدرسه دخترانه «قاسم سلیمانی» در خیابان قلم شاهین ویلا کرج، دبیرستان دخترانه «شافعی» در مهاباد، هنرستان دخترانه «23 تیر» ارومیه، دبیرستان دخترانه «معراج» در اردبیل، دبیرستان دخترانه «ستایش» در محله خلیج فارس تهران و دبیرستان دخترانه «طلوع اسلام» در منطقه نارمک تهران از جمله دیگر مدارسی هستند که روز گذشته با حمله بیولوژیک هدف قرار گرفتند.
روز شنبه بیست و ششم فروردین 1402، شانزده دانشآموز در چند مدرسه شاهین شهر با علائم مسمومیت راهی بیمارستان شدند.
محمدرضا کاظمی فرماندار شاهین شهر و میمه درباره این حملات گفته که «در پی انتشار گاز مایعی به نام «مرکاپتان» شانزده دانشآموز دچار مشکل تنفسی شدند و به بیمارستان انتقال یافتند.»
محمدرضا کاظمی، همچنین مدعی شده که «با توجه به اعلام سازمان هواشناسی مبنی بر جهت وزش باد و دیگر مسائل فنی که دادستان اعلام کردند این گاز در سطح شهر منتشر مشود و اینگونه نبوده که گاز نامطبوع تنها به مدارس رفته باشد و طبق بررسیهایی که داشتیم در مکانهای دیگری بهغیر از مدارس مانند پارکها و برخی ادارات این گاز استشمام شده است!»
او افزوده که «بنابراین طبق تحقیقات دستگاههای انتظامی و قضایی سهلانگاری دو نفر از ماموران اداره گاز موجب این حادثه شده که اکنون این دو مامور در زندان هستند.»
واکنشها به مسمومسازی سازمانیافته دانشآموزان از سوی افکار عمومی و کارشناسان نیز ادامه دارد. شماری از شهروندان در شاهینشهر اصفهان روز شنبه 26 فروردین 1402، مقابل اداره آموزش و پرورش این شهر تجمع کردند. این تجمع اعتراضی با شعارهایی از جمله «حکومت بچهکش نمیخوایم نمیخوایم» و «اینهمه سال جنایت، مرگ بر این ولایت»، مورد حمله نیروهای ضد شورش قرار گرفت. شماری از شهروندان بر اثر ضربات باتوم و اصابت گلوله ساچمهای زخمی شدند.
جمعی از والدین دانشآموزان در شهر تاکستان استان قزوین نیز روز گذشته در نامهای سرگشاده خطاب به فرماندار، مدیرکل آموزش و پرورش استان و مدیر آموزش و پرورش تاکستان، نسبت به بیتوجهی مسئولان در خصوص مسمومیتهای دانشآموزان دختر در این شهر اعتراض کردند.
فرماندار تاکستان حمله شیمایی به دبیرستان دخترانه «یاس نبی» تاکستان در روز شنبه 26 فروردین سال 1402 را تکذیب کرده بود و آن را به شیطنت دانشآموزان نسبت داده بود. در نامه والدین دانشآموزان آمده است: «اگر مسمومیت با گاز شیمیایی را تکذیب میکنید پس توضیح دهید بنا بر چه دلیلی فرزندان ما دچار بیحالی، سردرد، سرفه و تنگی نفس شده و به بیمارستان منتقل شدهاند؟ چه بلایی باید بر سر فرزندان ما بیاید تا شما به نتیجه قطعی برسید که دانشآموزان با گاز شیمیایی مسموم شدهاند؟»
اصغر میرفرهادی جامعهشناس نیز در یادداشتی با عنوان «فرزندانمان را دریابید» در روزنامه «اعتماد» با انتقاد از اهمالکاری حکومت نوشته که «باز شدن مدرسهها، مسمومیت دانشآموزان دختر از سر گرفته شد. چگونه ممکن است اقدامی با این گستره و خطر به آسانی انجام شود و مسئولین از شناخت عاملان ناتوان باشند؟»
در ادامه این یادداشت آمده است: «پس از چند ماه، مسمومیتهای پیاپی و کوتاهیهای سازمانی برای پیگیری آنها، هیچ توجیهی برای ادامه این مسمومیتها و اهمالکاری برای رسیدگی بدانها پذیرفتنی نیست. عموم مردم انتظار دارند به این وضعیت رسیدگی شده و این اقدام پایان پذیرد تا فرزندان این سرزمین در خانه خود احساس امنیت کنند.»
جمعی از مردم شاهینشهر روز شنبه 26 فروردین در اعتراض به حملات شیمیایی به مدارس، مقابل اداره آموزش و پرورش تجمع کردند و علیه حکومت شعار دادند. این تجمع با حمله نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی و شلیک گاز اشکآور به سوی معترضان روبهرو شد.
روز شنبه دهها نفر از مردم شاهینشهر همراه با خانوادههای دانشآموزان در اعتراض به حملات شیمیایی گسترده به مدارس این شهر تجمع کردند.
بر اساس ویدیوهای منتشر شده در رسانهها و شبکههای اجتماعی، تجمعکنندگان در واکنش به سخنان مقامات و حضور ماموران یگان ویژه، شعارهای «مرگ بر حکومت بچهکش»، «بیشرف، بیشرف» و «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند.
معترضان همچنین مقابل ساختمان آموزش و پرورش این شهر، شعار «هیز تویی هرزه تویی، زن آزاده منم» سر دادند.
آنها در تجمع اعتراضی خود علیه حملات شیمیایی به مدارس، همچنین شعار دادند: «مرگ بر عامل مسمومیت.»
بر اساس گزارش رسانهها، نیروهای سرکوبگر به مردم تجمعکننده مقابل آموزش و پرورش شاهینشهر حمله کردند. ویدیوها و گزارشها حکایت از شلیک گاز اشکآور به سمت مردم و والدین دانشآموزان دارند.
از سوی دیگر، در پی حمله شیمیایی به هنرستان دخترانه «حضرت معصومه»، دانشآموزان فریاد «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند.
همزمان با تجمع مردم شاهینشهر، هوشنگ رنجبری، مدیر دبیرستان معراج سقز هم در اعتراض به عدم شناسایی عاملان مسموم کردن دانشآموزان این مدرسه و چند مدرسه دیگر شهر سقز و «قضاوتهای ناعادلانه نسبت به کادر اجرایی و آموزشی و مظلومیت دانشآموزان» استعفا داد.
یکشنبه، 27 فروردین نیز مسمومیتهای گستردهای در دستکم 9 شهر شامل مدارسی در شهرهای تهران، اسلامشهر، کرج، اردبیل، ارومیه، قزوین، بابلسر، هرسین و شیراز ثبت شد.
روز یکشنبه 20 فروردین، گزارشهایی از حمله شیمیایی به دستکم شش مدرسه دخترانه سقز به نامهای طالقانی، سمیه، معراج، بنت الهدی صدر، استقلال و عصمت بخش زرینه و مسمومیت بیش از 100 دانشآموز منتشر شد.
پس از این حملات، نیروهای امنیتی در اطراف مدارس با شهروندان درگیر شده و با شلیک گاز اشکآور و بازداشت چند تن از شهروندان، سعی در متفرق کردن خانوادههای معترض کردند.
از زمان این حملات شیمیایی بیشتر مدارس شهر سقز به مدت چند روز در اعتراض به این حملات سیستماتیک به دختران دانشآموز تعطیل شدند.
انجمنهای صنفی فرهنگیان کشور روز سهشنبه 16 اسفند1401(7 مارس) تجمعاتی را در اعتراض به مسمومیتهای سریالی در شهرهای ایران برگزار کرده بودند. در بسیاری از شهرها شرکتکنندگان با ضرب و شتم دستگیر شدند.
اخبار منتشرشده حاکی از آن است که نیروهای امنیتی قصد دارند «مسئولیت مسمومسازی دانشآموزان را بر گردن این فعالان مدنی بیندازند.»
بیش از 300 نفر از اساتید دانشگاههای ایران طی بیانیهای ضمن «محکوم کردن مسمومسازی دانشآموزان خواستار شناساسایی و مجازات عاملین این مسمومیتها شدند.»
در این بیانیه آمده است: «پیش از آنکه خشم فزاینده مردم بیپناه که اکنون جگرگوشهها و دختران معصوم خود را در مقابل تهدیدی چنین بیرحمانه و ویرانگر میبینند، دامنگیر شود، چارهای بیندیشید. اطلاعات خود درباره ابعاد مختلف این موضوع و عاملان و آمران این جنایات را هرچه سریعتر و بیپردهپوشی و کاملا شفاف به ملت اعلام کرده، عاملان را به پیشگاه عدالت بسپرید و عملا ختم این جنایت را تضمین کنید. یقین بدانید که سرپوشگذاشتن بر این جنایت یا تخفیف آن و عدم افشا و محاکمه عاملان از سوی وجدان عمومی جامعه به معنای تصریح حاکمیت بر همدستی و همسویی با این جنایت تلقی خواهد شد و تبعات طوفانی آن را بهسرعت تجربه خواهید کرد.»
همزمان دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی نیز بیانیهای صادر کرده و نوشته بود: «روش نخ نمای انداختن تقصیرات به گردن هرکسی جز خودتان را کنار بگذارید و با چشم باز به وضعیتی که امروز گرفتار آن هستیم نگاهی بیندازید. متاسفانه جایگاه مدیریت در کشور ما آنچنان بیدلیل تقدیس شده و از مردم فاصله گرفته است که حتی نمیتوانیم خودمان را جزئی از این سررشته داران امور تصور کنیم.»
نویسندگان این بیانیه خواستار «پاسخگویی درخور از طرف مسئولانی» شدهاند که «در قبال این فاجعه امنیتی سکوت کردهاند.»
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه در بیانیهای ضمن تکرار بیانیههای پیشین وزارت اطلاعات و کشور نوشته است: «اهم یافتههای کمیته تحقیق وزارت بهداشت شامل 30 نفر از برجستهترین متخصصان حاکی از این است که بخش اندکی(کمتر از 10 درصد) از دانشآموزان یک ماده محرک که از نوع گازهای جنگی، خطرناک و کشنده نبوده، استنشاق کردند و بخش اعظمی نیز تحت تاثیر آثار روحی و روانی و اضطراب قرار گرفتند.»
دوشنبه 15 اسفند(6 مارس) محمدحسن آصفری، عضو «کمیته حقیقتیاب مجلس برای بررسی علت مسمومیت دانشآموزان» اعلام کرد، 25 استان ایران شامل تقریبا 230 مدرسه درگیر مسمومیتهای سریالی شدهاند و تا کنون بیش از پنج هزار دانشآموز دختر و پسر مسموم شدهاند.
درباره علت مسمومیت اظهارات وزیران مختلف متناقض است. تنها موضوعی که ظاهرا بر خلاف روزهای اول بر سر آن توافق شده، «عمدی» بودن ماجرا است.
در روزهای اول شروع مسمومیتها مقامهای محلی از جمله استاندار قم، دلیل مسمومیت را گاز مونوکسیدکربن سیستم گرمایشی اعلام کرده بودند و گفته بودند موتورخانه مدرسهها باید بازبینی شوند؛ اما همان زمان هم نماینده قم گفته بود موضوع «مشکوک» است.
وزیر بهداشت و وزیر آموزش و پرورش ایران اخیرا جلسهای علنی با نمایندگان مجلس داشتند که فیلم آن را وبسایت خانه ملت متعلق به مجلس منتشر کرده است. در آن فیلم بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت، میگوید «سم با دوز پایین» عامل مسمومیت بوده است.
علیرضا منادی سفیدان، رییس کمیسیون آموزش مجلس، هم بعد از جلسه به نقل از گزارش سمشناسی وزارت بهداشت گاز نیتروژن(ان۲) را عامل مسمومیت اعلام میکند. اما چند ساعت بعد احمد وحیدی، وزیر کشور، که مسئول اطلاعرسانی درباره این موضوع شده، در حالی که در کنار وزیر آموزش و پرورش ایستاده بود، اعلام کرد: «بر اساس بررسیهایی که تا حالا در این مکانها صورت گرفته، هنوز دوستان ما عامل خاصی را پیدا نکردهاند که بگویند یک ماده سمی بوده که آثار آن ماده خاص بوده است.»
گزارشها، نشان میدهد دستکم از بهمن ماه مسئولان بهداشتی به دنبال نمونهبرداری و سمشناسی بوده و نتایج نمونهگیری را به آزمایشگاههایی در تهران فرستادهاند؛ اما نتیجه آن آزمایشها تا کنون بهطور رسمی اعلام نشده و آنچه وزارت بهداشت گفته، مقام دیگر تکذیب کرده است.
در چند ماه گذشته رسانههای ایران گزارشهای متعددی به نقل از دانشآموزانی که راهی بیمارستان شدند، منتشر کردند.
سوزش حلق و بینی، سرگیجه و تپش قلب، سردرد، بیحسی اعضای بدن به ویژه پاها، کمردرد، درد در قفسه سینه و افت اکسیژن خون از جمله علائمی است که دانشآموزان از آن شکایت دارند.
مسمومیت فقط شامل دانشآموزان نبوده و حتی گزارش شده که چند معلم و کادر مدرسه هم در میان کسانی بودند که کارشان به بیمارستان کشیده شده است.
روزنامه هممیهن چندی پیش به نقل از یکی از معلمان نوشته بود دانشآموزان یک مدرسه گفتهاند چیزی شبیه به بمب در بخشی از مدرسه ترکیده و از آن دودی با بوی نعنا خارج شده است.
پیشتر درباره استنشاق بویی شبیه به بوی پرتغال یا مواد شوینده هم گزارش شده بود.
حتی در مواردی برخی از دانشآموزان گفتند که بدون احساس هیچ نوع بویی بهطور ناگهانی حالشان بد شده است.
یک دانشآموز به روزنامه هم میهن گفت: «علت مسمومیت روز شنبه مشخص نیست. چون اینبار هیچ بویی نیامد و حالمان بد شد. دفعه اول دچار سردرد و سرگیجه شدم و دفعه دوم، قفسه سینه و قلبم درد گرفت.»
پیشتر چند دانشآموز مسموم شده هنرستان نور قم به خبرگزاری ایسنا گفته بودند که توان تکان دادن پاهایشان را ندارند و بدون کمک نمیتوانند راه بروند.
بر اساس این گزارش تعداد دیگری از دانشآموزان هم از بیحسی و دردپاها گفته بودند.
یکی از دانشآموزان هم گفته بود که «کادر مدرسه خیلی دیر به حرف آنها گوش دادند و به آنها گفتند که شما میخواهید از درس و مدرسه فرار کنید.»
یکی از پزشکان اورژانس در بیمارستان شریعتی بروجرد که مداوای گروهی از دانشآموزان مسموم را بهعهده داشته به روزنامه هممیهن گفت که بیشتر دانشآموزان با علائم سردرد، مشکلات تنفسی، بیحالی و حالت تهوع و افت فشار مراجعه کردهاند. او همچنین به ضرورت آزمایش دقیق سمشناسی در آزمایشگاههای تهران خبر داده است.
جالبتر آن است که صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران در گزارشی یک پدر و دختر را پشت به دوربین نشانده و از آنها درباره روش مسموم کردن دانشآموزان سئوال میکند. در این گزارش این پدر و دختر مدعی میشوند که «اقدام به تهیه اسپری فتیلهدار گاز کرده و پس از آتش زدن فتیله، آن را به داخل محوطه مدارس پرتاب میکردهاند» تا «مردم را نسبت به نظام بدبین کنند.»
پدر در بیمارستان شهرستان لار کار میکرده و در این گزارش گفته میشود که او از دانشآموزان بدحال در اورژانس فیلم میگرفته و برای رسانههای خارج از کشور میفرستاده است. همچنین در این گزارش گفته میشود که این افراد پیشتر نیز در جریان اعتراضات سراسری دستگیر شده بودند.
همراه با این پدر و دختر، سه نفر دیگر هم در همین ارتباط دستگیر شدهاند که گفته شده «همدستان آنها بودهاند.»
این گزارش پس از آن پخش شد که سخنگوی فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، فراجا از دستگیری پنج نفر در ارتباط با مسمومیت دانشآموزان در شهرستان لارستان استان فارس خبر داده بود.
بر اساس این گزارش افراد دستگیرشده «دو مرد 50 و 22 ساله و سه خانم هستند که یکی از آنان دانشآموز مردودی 21 ساله است.»
همزمان با این خبر، اخباری مبنی بر اعمال فشار بر معلمان دستگیرشده در یک تجمع اعتراضی منتشر شده است.
محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران در توییتر نوشته است: «در پاسخ به پروندهسازیهای جدید نیروهای امنیتی، اتاق فکر نهادهای امنیتی در حال فرافکنی از مسئولیت خود در موضوع مسمومیت دانشآموزان و پروندهسازی جدید برای فعالان صنفی و مدنی هستند. عصبانیتشان قابل درک است. آنها به خوبی میدانند که نهادهای مدنی و صنفی و جنبشهای اجتماعی مرکز مقاومت جمعی برای محافظت از دستاوردهای جنبش مهسا هستند. همچون گذشته در دفاع از فرزندانمان و دستاوردهایشان ایستادهایم. پیام ما برای آنها روشن است. عقبنشینی نمیکنیم.»
در اوایل اسفندماه سال گذشته محمدتقی فاضل میبدی، استاد حوزه علمیه در اظهاراتی گفته بود که «عمدی بودن این ماجرا واقعیت دارد. گفته میشود گروهی موسوم به هزارهگرا مسئول این مسمومیتهای سریالی در مدارس هستند. این گروه و تفکر معتقد است که دختران نباید درس بخوانند یا نهایتا باید تا سوم دبستان درس بخوانند. این جریان یک جریان مذهبی و ضد مدرنیته است.»
این مدرس حوزه علمیه توضیح داده بود که «یک جامعهشناس که نمیتوانم نامش را بگویم در قم پژوهشی در این زمینه انجام داده و در جلسهای این موضوع را برای برخی شرح دادهاست. در این تحقیقاتی که انجام داده به این نتیجه رسیدهاست که هزارهگراها این اقدامات را انجام میدهند. این مسمومیتها اتفاقی نیست. این جریان شبیه طالبان هستند، گرچه طالبان اجازه نمیدهد دختران به دانشگاه بروند اما این گروه میگویند دختر نهایتا تا سوم دبستان باید درس بخواند. من در شگفتم که چرا دولت و نهادهای امنیتی این جریان را دنبال و موضوع برای مردم شفاف نمیکند.»
محمدتقی فاضل میبدی، تکید کرده بود هسته سازماندهی حمله به مدارس در قم و اصفهان است: «در مدارس دخترانه رعب و وحشت حاکم است. جامعهشناسی که پژوهشی در این خصوص انجام داده، معتقد است مرکز ثقل این جریان در قم و اصفهان است.» اما او بعدها این ادعای خود را پس گرفت.
20 وکیل و حقوقدان ایرانی در نامهای به چهار نهاد بینالمللی تاکید کردند که مسمومیت سریالی دانشآموزان در این کشور، اقدامی «سیستماتیک» و مجازات جمهوری اسلامی برای جنبش «زن، زندگی،آزادی» بوده است.
امضاءکنندگان این نامه از یونیسف، سازمان بهداشت جهانی، یونسکو و صلیب سرخ جهانی خواستند تا کمیتهای مستقل و مشترک برای بررسی مسئله مسمومیت دانشآموزان در ایران تشکیل دهند.
این نامه که به امضای وکلایی مانند نسرین ستوده، عبدالفتاح سلطانی، محمد اولیاییفرد و سعید دهقان آمده، تاکید کرده است که «حکومت قصد داشته دختران و زنان را به دلیل تضعیف ارزشهای اسلامی ... و از زمان شروع جنبش «زن، زندگی ،آزادی» مجازات کند.
نویسندگان این نامه از چهار نهاد مذکور خواستهاند تا درباره «منشا این مسمومیتهای سریالی» تحقیق و اقدام فوری انجام داده و راههای «کمک فوری و موثر» به دانشآموزان را مورد بررسی قرار دهند.
بعضی از دانشآموزان سرپایی مداوا شده اما بیشتر آنها کارشان به بیمارستان کشیده است. آنها بین سه تا چهار ساعت یا چند شبانهروز بستری شدهاند. حتی گاهی دانشآموزان بعد از مرخص شدن از بیمارستان دوباره با علایمی دیگر مجبور شدهاند به بیمارستان برگردند.
فرهاد رئیسینسب که دخترش در کلاس پنجم دبستان در قم درس میخواند، در دی ماه به بیمارستان برده شده است. او در جلسه اتاق کافه خبر در شبکه اجتماعی کلابهاوس گفت وقتی دخترش به بیمارستان برده شده، تصور او و پزشکان این بوده که گازگرفتگی بوده است. او گفت روز بعد از این اتفاق پاهای دخترش دچار مشکل شده و او را دوباره به بیمارستان بردند. نوار مغز و ام.آر.آی گرفته و گفتهاند که مشکلی نیست و احتمالا استرس و فشار عامل آن اتفاق است.
رئیسینسب توضیح داد که بهتدریج حال دخترش بدتر شد و نمیتوانست غذا بخورد اما متوجه نمیشدند چه اتفاقی دارد میافتد. رئیسینسب گفت بعد از شنیدن خبر مدرسههای دیگر، کارش را رها کرده و شروع کرده به پیگیری این ماجرا اما پاسخی منطقی نگرفته است.
او توضیح داد که با مقامهای محلی زیادی دیدار کرده و انواع آزمایشها را انجام داده است. میگوید موهایش از اضطراب و نگرانی دخترش سفید شده است. اکنون به گفته آقای رئیسینسب حال دخترش بهتر است اما نمیتواند مدرسه برود، موهایش در حال ریزش است و چشم چپش دچار مشکل بینایی شده است.
خواسته او مانند بسیاری دیگر از خانوادهها این است که بداند چه اتفاقی برای دخترش افتاده و باید منتظر چه تبعاتی در آینده باشد.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مقامهای محلی و سپس مقامهای بالاتر از موضوع خبر داشتهاند اما سعی کردهاند تا جای ممکن انتشار اخبار را کنترل و سانسور کنند.
در روزهای پس از بالاگرفتن اخبار مسمومیت در قم، دیداری با خانوادهها برگزار شده که خبرنگاران اجازه حضور نداشتهاند. تحلیل سایت خبری محلی قمنیوز درباره رویکرد «طالبانی» به تحصیل دختران از وبسایت این خبرگزاری حذف شد.
علی پورطباطبایی، خبرنگار قمنیوز در توییتر در همان روزهای اول گفته بود جلساتی برگزار شده و نامهنگاریهایی انجام شده اما به مردم اطلاع ندادهاند.
با وجود گسترش ماجرا به استان تهران، خبررسانی همچنان بهشدت آشفته و محدود است. احسان بداغی، خبرنگار روزنامه ایران در توییترش نوشته «حتی برای تهیه یک گزارش میدانی ساده» از مسمومیت دختران با مشکل مواجه شده است.
مسمومیت گسترده مدارس عمدتا دخترانه در این ابعاد در سالهای ایران سابقه نداشته است اما همزمان با این مسمومیتها در آذرماه 1401، شمار زیادی از دانشجویان هم مسموم شده بودند که گزارش شده بود مسمومیت آنها از طریق خوردن غذای آلوده بوده است. روزنامههای ایران این اتفاق را مسمومیت «زنجیره» و گاهی مشکوک در دانشگاهها خوانده بودند.
روزنامهها نوشته بودند که دانشجویان دانشگاههای صنعتی اصفهان، خوارزمی واحد کرج و صنعتی اراک به فاصله چند روز بهطور «زنجیرهای» مسموم و با اتوبوس به بیمارستان منتقل شدهاند.
این جنایت، یادآور قتلهای موسوم به قتلهای «محفلی» کرمان با استناد به فتوای محمدتقی مصباح یزدی و اسیدپاشیهای اصفهان به روی زنان بود که در مورد آخر هیچگاه کسی متهم شناخته نشد.
یونس پناهی، معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت هم ابتدا گفته بود مسمومیت دانشآموزان قم عمدی بود چون افرادی دوست داشتند تمام مدارس دخترانه تعطیل شود. اظهاراتی که بعدا تکذیب کرد.
25 بهمن ماه نفیسه مرادی، دانشپژوه دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا در وبسایت قمنیوز نوشته بود: «تمرکز این وقایع بر مدارس دخترانه ظن خرابکاری منبعث از دیدگاههای طالبانی را تقویت میکند.» این نوشته هم از وبسایت قمنیوز پاک شد.
اظهاراتی که حذف و تکذیب و اصلاح آنها نشان از حساسیت دستگاههای اطلاعاتی بر این موضوع دارد.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، پیشتر درباره شیوه برخورد با مخالفان در اعتراضهای اخیر گفته بود: «برخی جوانان و نوجوانانیاند که بر اثر هیجان ناشی از ملاحظه یک برنامه اینترنتی به خیابان میآیند. چنین افرادی را میتوان با یک تنبیه متوجه کرد که اشتباه میکنند.»
در مقابل هم مسئولان جمهوری اسلامی ایران بعد از چند هفته سکوت و با وجود دسترسی به منابع اطلاعاتی و دوربینهای مداربسته مدارس و «اشراف اطلاعاتی» که به آن میبالند، از احتمال دستداشتن «دشمنان خارجی» در این اتفاقات سخن میگویند که به ادعای آنها بهدنبال تعطیل کردن مدرسهها هستند.
فعلا هدف هرچه بوده، نتیجهاش نگرانی و هراس خانوادههاست و «ترسی» که جامعه را فرا گرفته است.
ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، سه سناریو را مطرح کرده از جمله اقدام گروههای متحجر، خود دانشآموزان و سرویسهای امنیتی خارجی.
جلسات متعددی با حضور مقامهای امنیتی و مسئولان وزارت کشور، وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش برگزار شده اما حتی این موضوع هم بهطور رسمی اعلام نشده که چه چیز عامل مسمومیت بوده است.
خانوادهها میخواهند درباره تبعات این اتفاق بر سلامت فرزندانشان بیشتر بدانند اما این اطلاعات به آنها داده نشده است و فراتر از آن، خانوادههای معترض با تهدید و سرکوب روبهرو شدهاند.
گزارشها نشان میدهد نیروهای امنیتی و دستگاههای اطلاعاتی از ابتدا در جریان ماجرا بوده و حتی برخی از ماموران در مدرسهها حضور داشتهاند. تصاویری منتشر شده که نشان میدهد مقابل یکی از مدارس در تهران یک مامور با لباس شخصی موهای مادر معترض یکی از دانشآموزان را از پشت میکشد و یک نفر دیگر با دست دهان او را بسته است.
با وجود حضور گسترده نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در اطراف مدرسههای دچار مسمومیت، گزارش این نهادها درباره چگونگی مسمومیتهای سریالی به اطلاع مردم و خانوادهها نرسیده است.
یکی از اعضای کادر درمان در گفتوگو با ایسنا، از عملکرد مدیران مدارس در شاهین شهر اصفهان انتقاد کرد و گفت که «بهنظر میرسد برخی از مدیران طبق سلیقه شخصی یا دستورالعمل ابلاغی خاصی که از آن خبر نداریم، اصرار دارند جهت مدیریت بحران، دانشآموزان را در داخل مدرسه نگه دارند.»
او هشدار داده که این مسئله برای دانشآموزانی که ناراحتی ریوی داشته باشند ممکن است منجر به اتفاقات غیرقابل جبرانی شود و لازم است که مدیران هر چه سریعتر با مراکز امداد و درمان تماس بگیرند.
روزنامهنگارانی چون «مرضیه امیری» و «عسل محمدی»، در حسابهای شخصی خود در «توئیتر» و «اینستاگرام» از احضار خود به نهادهای امنیتی خبر دادند. هر دو این روزنامهنگاران پیشتر بهدلیل پوشش اخبار اعتراضات بازداشت شده و مدتی را در زندان سپری کرده بودند.
پیش از این علی پورطباطبایی، خبرنگار سایت «قمنیوز» که اخبار مسمومیتها را دنبال میکرد از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شد.
ناظران موج سرکوب رسانهای و برخوردهای امنیتی با روزنامهنگاران و مطبوعات در ایران، را در راستای تلاش جمهوری اسلامی برای سناریوسازی علیه جامعه مدنی، فعالان و مخالفان حکومت و زمینهسازی برای سرکوب گستردهتر علیه معترضان به حملات شیمیایی و بهمنظور ایجاد خفقان امنیتی گسترده در این کشور ارزیابی میکنند.
این برخوردهای امنیتی با اصحاب رسانه در ایران در حالی است که رییس قوه قضاییه این کشور پیشتر با تمرکز بر«رسانهها» و «اطلاعرسانی» به جای عاملان جنایت، گفته بود که «به دادگستری تمام استانها دستور داده شده که شعبهای را در مرکز استان برای احضار افراد التهابآفرین و دروغپراکن در قضیه مسمومیتها اختصاص دهند.»
همچنین هفته پیش، احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی ایران زنان را تهدید کرده بود که چنانچه از شنبه 26 فروردین حجاب اجباری را رعایت نکنند، تحت تعقیب قضایی قرار خواهند گرفت.
فرمانده نیروهای انتظامی ایران چند روز پیش بدون اشاره به پیگیری حملات شیمیایی مدعی شد که از دوربینهای نظارتی و امنیتی شهرها برای شناسایی زنانی که حجاب اجباری به سر نمیکنند، استفاده خواهد شد و این دوربینها، «بدون خطا» هستند.
در واکنش به این ادعای رادان، افکار عمومی ایران اما میپرسد، چرا این دوربینهای «بدون خطا» مورد ادعای فرمانده نیروهای انتظامی تاکنون حتی یک نفر از آمران و عاملان حملات شیمیایی به فضاهای آموزشی را شناسایی نکرده است.
***
با گذشت حدود پنج ماه از آغاز حملات شیمیایی به مدارس و مسمومیت هزاران دانشآموز، نه تنها خبری از پیگیری قضایی برای بازداشت متهمان نیست بلکه رویکرد حکومت بر انکار این حملهها قرار گرفته است.
این مسئله در کنار ادامهدار شدن مسمومسازی دانشآموزان، خشم شهروندان، بهویژه والدین را در پی داشته است.
این مسمومیتها در حالی همچنان با تمام قوا در حال ادامه و گسترش است که حکومت به تهدید زنان و دخترانی که از حجاب اجباری سرپیچی میکنند، میپردازد.
هفته پیش، احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی ایران زنان را تهدید کرده بود که چنانچه از شنبه 26 فروردین حجاب اجباری را رعایت نکنند، تحت تعقیب قضایی قرار خواهند گرفت.
فرمانده نیروهای انتظامی ایران چند روز پیش بدون اشاره به پیگیری حملات شیمیایی مدعی شد که از دوربینهای نظارتی و امنیتی شهرها برای شناسایی زنانی که حجاب اجباری به سر نمیکنند، استفاده خواهد شد و این دوربینها، «بدون خطا» هستند.
در واکنش به این ادعای رادان، افکار عمومی ایران اما میپرسد، چرا این دوربینهای «بدون خطا» مورد ادعای فرمانده نیروهای انتظامی تاکنون حتی یک نفر از آمران و عاملان حملات شیمیایی به فضاهای آموزشی را شناسایی نکرده است.
جمعه ؟؟؟ 1402-بیست و یکم آوریل 2023
با درودهای فراوان
دلیل مسمومیت دانشآموزان «شیطنت» آنهاست یا جنایت سازمانیافته حکومتیان است!
شاد و تندرست باشید
تازه ترین مقالات بهرام رحمانی
مقالات مرتبط
کشتار بیرحمانه آوارگان افغانستانی در مرزها، بار دیگر موضوع بیپناهی مهاجرین افغانستانی در ایران را م... ادامه
هر روز بر ابعاد رفتار ضد انسانی جمهوری اسلامی با آوارگان افغانستانی، دستگیری و تهدید و تحقیر افزوده... ادامه
بیش از چهار دهە افغانستان کانون جنگ و نا آرامی است و شهروندانش یک روز بدون جنگ و خونریزی را تجربە ن... ادامه
ویدئوی رفتار وحشیانه ی نیروی سرکوب جمهوری اسلامی با پسر بچه ۱۵ ساله افغانستانی موجی از اعتراض برانگی... ادامه
هنگامی که جنگ با ایران نزدیک میشد، ویآیپیاس گفت ایران تهدیدی نیست که ایالات متحده ادعا میکند، د... ادامه
مارگارت کیمبرلی مینویسد، تلاش برای ترور رئیسجمهور سابق آمریکا در مقایسه با رفتارهایی که واشنگتن در... ادامه
فقط یک هفته پس از اعلام جنگ و قشونکشی کل نیروی سرکوب حکومتی به خیابانها علیه حق آزادی ادامه
کارگران ایران تحت حاکمیت یکی از هارترین نظامهای سرمایه داری جهان بسر می برند. تنها در دو سال گذشته ۸... ادامه
سیزده بدر، یکی از رسوم ایرانیان و اغلب مردمانی است که در پایان نوروز انجام میشود؛ در دهههای اخیر،... ادامه
مطابق مصوبه شورای عالی کار، در آخرین روز کاری سال ۱۴۰۲ حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال... ادامه
اگر هر آدمی، روزانه اخبار و گزارشات حملات اوباش حکومتی، یعنی حملات حزبالهیها و آخوندهای چماقدار ادامه
در کلیه حاکمیتهای جهان، سیاستمداران تا حدودی آداب و رسوم اخلاقی و اجتماعی را رعایت میکنند اما در... ادامه