ایجاد اردوگاههای اجباری برای اروپاییهای مخالف واشینگتن
ایجاد اردوگاههای اجباری برای اروپاییهای مخالف واشینگتن
پیتر کونیگ (Peter Koenig)*
ا. م. شیری
تراشهگذاری همگانی و «مجازات نهایی» برای نافرمانی از دستور کار سازمان ملل متحد
گزارش «محدودیتهای رشد» که در سال ۱۹۷۲ توسط نویسندگان باشگاه رُم نوشته شد، بیش از ۵۰ سال است که از نسلکشی جمعی حمایت میکند. باشگاه رُم در سال ۱۹۶۸ توسط دیوید راکفلر (۱۹۱۵-۲۰۱۷) تأسیس شد. و او یک اصلاحنژاد معروف بود. خانوادههای راکفلر و گیتس، که دومی نیز طرفدار بهنژادی است، با هم مرتبط هستند.
از سال ۲۰۰۸، باشگاه رُم بی سر و صدا در وینترتور «آرام» سوئیس مستقر شده است. از قضا، جالب است که در آنجا بسیاری از بدنامترین مؤسسات مبارزه با بزهکاری یقه سفیدها در جهان مانند سازمان جهانی بهداشت، اتحاد جهانی واکسن و ایمنسازی، انجمن واکسن و متحد نزدیک به سازمان جهانی بهداشت، که مرکز صنعت داروسازی نیز نامیده میشود، «گاو شیر ده»- مجمع جهانی اقتصاد، بانک تسویه حسابهای بینالمللی واقع در بازل، در نزدیکی مرز آلمان، که از آنجا پول فدرال رزرو ایالات متحده را به رایشزبانک برای تأمین مالی جنگ هیتلر علیه روسیه ارسال کرد، در آن مستقر هستند.
امروزه بانک تسویه حسابهای بینالمللی به عنوان بانک مرکزی همۀ بانکهای مرکزی تحت کنترل روچیلد و یک مجموعۀ بانکداری پنهان سوئیس و خیلیهای دیگر شناخته میشود.
آیا این فقط یک تصادف است؟
لازم به یادآوری میدانم که سازمان جهانی بهداشت که به عنوان آژانس تخصصی سازمان ملل ثبت شده، در واقع یک آژانس سازمان ملل نیست. این سازمان به دستور راکفلرها در سال ۱۹۴۸ با همان هدف و هر چیز دیگری که خانواده متعهد باشد - برای کنترل جمعیت سیاره و «سلامت» آن تشکیل گردید. [اضافه میکنم که سازمان جهانی بهداشت درست است بدستور و پول بنیاد راکفلر، اما بدست برادران دالس- آلن دالس، رئیس سازمان سیا و جان دالس، وزیر خارجۀ آمریکا تشکیل گردید- مترجم].
امروزه، بیش از ۸۰ درصد بودجۀ سازمان جهانی بهداشت بواسطۀ مؤسسات خصوصی، عمدتاً توسط صنایع داروسازی، بنیاد بیل و ملیندا گیتس، و سایر گروههای خصوصی ذینفع تأمین میشود. ۲۰ درصد بقیه را کشورهای عضو تأمین میکنند. چنین سازمانی به نفع مردم کار نمیکند، بلکه در خدمت کسانی است که آن را تأمین مالی میکنند.
سازمان جهانی بهداشت بازیگر اصلی برای اجرای برنامۀ بازسازی بزرگ مجمع جهانی اقتصاد و دستور کار ۲۰۳۰ سازمان ملل (که به طور کامل با بازسازی بزرگ ادغام شده) شمرده میشود. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد نیز یکی از اعضای باشگاه رُم است. او از کاهش گستردۀ جمعیت جهان حمایت میکند و از متحدان نزدیک کلاوس شواب، مدیر عامل مجمع جهانی اقتصاد است.
همۀ این آژانسهای اخلاقی مشکوک که در آغوش دنج سوئیس آرمیدهاند، به عنوان سازمانهای غیردولتی یا به اصطلاح سازمانهای بینالمللی یا نهادهای سازمان ملل، از وضعیت معافیت از مالیات برخوردارند و بیشتر آنها، اگر نگوییم همه، با مصونیت کامل از پیگرد قضایی محافظت میشوند. همۀ آنها به نوعی با مجمع جهانی اقتصاد مرتبط هستند.
آیا این فقط یک تصادف است؟
امروزه، «محدودیتهای رشد»، یک مبنا برای دستیابی به یکی از اهداف کلیدی مجمع جهانی اقتصاد: کاهش گستردۀ جمعیتاست. ویدیوی ۱۰ دقیقهای ضمیمه شده به مقاله را در اینجا مورد توجه قرار دهید.
«بازسازی بزرگ» دستور کار ۲۰۳۰ سازمان ملل، یک برنامۀ حملۀ سراسری به جهان، یک هجوم اختاپوسی همزمان در بسیاری از جبههها است. همه چیز با دقت برنامهریزی شده و با موقعیتهای احتیاطی، بدیلهای آماده برای لحظۀ آخر تنظیم شده است تا اهداف نهایی را در مقابل دید داشته باشد. این اهداف عبارتند از طیف کامل سلطۀ یک گروه کوچک نخبگان بر جهان و «حاکمیت» آن- مبتنی بر «هژمونی جهانی واحد».
خشونت فزاینده مانند سانسور غیرمنطقی بدون دلیل قانونی، که با متمم اول قانون اساسی ایالات متحده در مورد «آزادی بیان» کاملاً مغایر است، در سراسر جهان آشکارتر میشود؛ برنامۀ تحمیلی «تغییر آب و هوا» که هیچ کس جرأت نمیکند از ترس تحریم شدن با آن مخالفت کند. برای اینکه دستور کار سبز جدید «خدا دادی» برای محافظت از جهان و بشریت در برابر «گرم شدن بیش از حد» طراحی شده است. فقط پوچی محدودیتی ندارد.
«دیجیتالی کردن تمامی حوزهها» دقیقاً یکی دیگر از مواد برنامۀ بازسازی بزرگ-دستور کار ۲۰۳۰ سازمان ملل متحد است. این شامل شکل جدیدی از پول، ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)، یک شکل قابل برنامهریزی پول است که مهلت آن میتواند منقضی شود، صاحب آن بسته به رفتار انسان، میتواند آن را مسدود یا دسترسی به آن را محدود کند. این، یعنی کنترل کامل، یعنی پیک استبداد.
حتی به مغز انسانهایی که زنده میمانند، باید تراشه نصب شود تا مردم به انسانهای فرا-انسان یا سایبورگ تبدیل شوند. یعنی به نوعی ربات تبدیل شوند که توسط وسایل الکترونیکی به بردگی گرفته میشوند و همچنین، اگر به هر دلیلی رفتار آنها از کنترل نخبگان خارج شود، میتوانند به صورت الکترونیکی نابود شوند.
بالاخره و در نهایت، سانسور کامل عبارات نوشتاری و شفاهی و همچنین کنترل افکار. مفهوم «بیدار شو- به هوش باش» (واکیسم) به حد افراط کشیده شده است. ایرلند در تلاش است قانونی را تصویب کند که خواندن و انتشار اطلاعات غیراصولی را به بهانۀ اینکه هر چیزی که مغایر جریان اصلی باشد، «اطلاعات غلط» است و باید ممنوع شود. افراد متخلف نیز باید زندانی شوند.
حیرتانگیز است، اما بیش از ۶۰ سال پیش، رئیس جمهور جان اف کندی به بشریت در مورد سانسور و کنترل مطلق آینده هشدار داد. در آوریل ۱۹۶۱، کندی با انجمن ناشران روزنامه در آمریکا در مورد خطراتی که جهانیگرایان برای همۀ ما ایجاد میکنند، صحبت کرد. او، از جمله، گفت:
«این امر مستلزم تغییر ذهن، تغییر تاکتیک، تغییر مأموریت از طرف دولت، مردم، هر تاجر یا رهبر اتحادیه و هر روزنامه است. زیرا، در سرتاسر جهان ما با توطئۀ یکپارچه و بیرحمانهای روبرو هستیم که اساساً برای گسترش حوزۀ نفوذ خود بر ابزارهای مخفیانه مانند نفوذ به جای تهاجم، براندازی به جای انتخابات، ارعاب به جای انتخاب آزاد، چریک در شب به جای ارتش در روز متکی است.
این ساختاری است که از منابع عظیم انسانی و مادی برای ایجاد یک ماشین منسجم و بسیار کارآمد که عملیات نظامی، دیپلوماتیک، اطلاعاتی، اقتصادی، علمی و سیاسی را ترکیب میکند، استفاده کرده است.
آن در خفا تدارک دیده میشود، علنی و آشکار نمیشود. اشتباهات آن را بجای تیتر اخبار کردن، دفن میکنند. مخالفان آن به سکوت وادار میشوند. هزینهها زیر سؤال نمیرود، شایعات منتشر نمیشود، اسرار فاش نمیشود. خلاصه، با نظم و انضباط زمان جنگ، جنگ سردی به راه انداخته شده است که هیچ دموکراسی هرگز به آن امیدوار نبوده و آرزوی برابری با آن را نداشته است».
کندی در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ هنگامی که با مشایعت زنجیرۀ خودروها در مرکز شهر دالاس (ایالت تگزاس) حرکت میکرد، ترور شد. نگاه دوراندیشانه و بسیاری از اقدامات یا برنامههای وی که به نفع مردم آمریکا و کل مردم جهان و با منافع نخبگان در تضاد بود، رئیسجمهور را به هدف قتلهای خونسردانۀ سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا تبدیل کرد.
امروزه در بسیاری از کشورها، از جمله در استرالیا، زلاندنو، ایالات متحدۀ آمریکا، بصورت پنهانی و مخفیانه اردوگاههای اجباری ساخته میشود که آمادۀ پذیرایی از همۀ آن شهروندانی خواهد بود که بد رفتار میکنند. اردوگاهها برای هشدار به دیگران، برای مجازات بخاطر نافرمانی، شاید هم برای «مجازات نهایی» بر اساس برنامۀ اصلاح نژاد ساخته میشوند.
همۀ اینها ترسناک به نظر میرسد و برای ایجاد واهمه در میان مردم طراحی شده است. جمعیت در حال ترس، کمتر مقاومت میکند و به راحتی اداره میشود.
آنها، دستۀ کشنده یا فرقه مرگ هستند. فرقه، انگلی است که از خواص جسمی و روحی افراد ارتزاق میکند. تا زمانی که به آنها اجازه دهیم این کار را انجام خواهند داد.
آنها چیزی بدست نمیآورند. با این حال، هر چه بیشتر طول بکشد تا ما - مردم - به طور مسالمتآمیز اما قاطعانه علیه دولتهای خود و نخبگان فرقهای که آنها را از طریق سازمان جهانی بهداشت و مجمع جهانی اقتصاد کنترل میکنند، سازماندهی کنیم، تأثیر آنها بلحاظ استبداد و نسلکشی مخربتر خواهد بود.
هم قانون سانسور فوقالعادۀ ایرلند، هم «اجماع ایالات متحده، اتحادیۀ اروپا، ناتو و آلمان» برای از بین بردن خط حیات اقتصادی اروپا- خط لولۀ گاز نورد استریم بین روسیه و آلمان فدرال و همچنین، نسلکشی و عقیمسازی مداوم بواسطۀ واکسیناسیون با مدرنا، فقط برای صدمه زدن، عذاب دادن، ترساندن و کاهش جمعیت جهان طراحی شده است.
من اینها را برای ایجاد ترس و واهمه نمینویسم. اما باید درک کرد که وضعیت بشر وخیم است و نباید بیهوده وقت تلف کرد. برای شروعی سازمانیافته و صلحآمیز مینویسم نه به عنوان خبر باب روز. بسترهای اجتماعی و شخصی خودتان را برای ارتباطات و اطلاعات ایجاد کنید. و از جی-۵ دوری کنید که فرزندش جی-۶ خواهد بود. این امواج فوق کوتاه برای دیجیتالی کردن کامل همۀ چیز، از جمله کنترل و دستکاری مغز ما استفاده میشود.
ما باید برای شروع دوباره، برای ایجاد تمدن جدید مبتنی بر اخلاق و عشق، که به جهان چندقطبی و به چنان نظام حقوقی بینالمللی منتهی شود، که به مردم خدمت کند نه فرقۀ نخبگان، آماده باشیم.
مهمترین و شاید بزرگترین مشکل تنفر است. مهم نیست ظلم چقدر قوی است و بدون توجه به جنایات بی حد و حصر آنهایی که تخم نفرت میپراکنند، هیچ نفرتی به این جنایتکاران.
نفرت آن چیزی است که گروه فرقۀ مرگ میخواهد. این لرزانش ما را به فرکانس پائین تاریکی که هیچ نوری نمیتواند بر آن بهتابد، کاهش میدهد.
عشق همان چیزی است که نور و آرامش به ارمغان میآورد و ما مردم در جامعه جدید پیروز خواهیم شد و به طور پویا خود را از وحشت و ظلم و ستم گروه فرقۀ دولتی دور خواهیم کرد.
ــــــــــــــ
*- در بارۀ نویسنده: پیتر کونیگ پژوهشگر مرکز مطالعات جهانیسازی (مونترال، کانادا) و عضو ارشد غیر مقیم در مؤسسۀ چونگیانگ در دانشگاه رنمین در پکن، اقتصاددان و تحلیلگر ژئوپلیتیک، کارمند سابق بانک جهانی، سخنران مدعو در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا، اروپا، آمریکای جنوبی. سخنرانیها و مقالات او در Global Research، ICH، RT، Sputnik، PressTV، th Media4 The (چین)، TeleSUR، The Vineyard of The Saker Blog و غیره پخش یا منتشر میشود.
منبع: وبگاه مطبوعات آزاد
مطلب مرتبط: سه ایدۀ باشگاه رُم
۲۷ اردیبهشت-ثور ۱۴۰۲