روزگار سیاه
غفار عریف
امروز در استان کندهار؛
در مسجد " امام بارگاه "؛
در نماز آدینه شماری از شهروندان عزیزم؛
از پیامد حمله ی دهشت گرانه، به خون غلتیدند.
--------------------
روزگار سیاه
چه روزگار تلخی ست!
در این قحط سال عشق و مهربانی در سرزمین خورشید؛
بدکاره های کوتاه مغز:
شکوه مندی زندگی را به چوبه ی دار کشیده اند؛
فرهنگ عشق و آزادی را به گلوله بسته اند؛
و، سرود سبز زندگی را در سیاهچال های باورهای خشک و پوسیده خود اسیر کرده اند!
و، از سر دشمنی و کینه توزی با گوهر زندگی؛
شاخه های باغ عشق و زندگی را نشانه می گیرند؛
و گلبرگ ها و شگوفه ها را به خون می نشانند تا گلبانگ زندگی خموش، خموش گردد؛
و کلاغ ها و بوف های کور، یکه تاز میدان شوند.
چه روزگار تلخ و سیاهی ست، در سرزمین خورشید!
شب
با گلوی خونین
خوانده ست دیرگاه
دریا
نشسته سرد
یک شاخه
در سیاهی جنگل
به سوی نور
فریاد می کشد.
( احمد شاملو)
( پایان )
۱۵ / ۱۰ / ۲۰۲۱