گذرگاه خطر ناک تاریخ (قسمت – سی وهشتم)

سیدداوودمصباح

25 July 2023

گذرگاه خطر ناک تاریخ

(قسمت – سی وهشتم)

 

حزب بلشویک به رهبری لنین معادله قرن بیستم را تغییر داد:

    همانطوری که کارل مارکس و فریدریش انگلس معادله قرن نوزدهم را تغیرداد ومعادله رهایی بشریت را از شرسرمایه داری کشف و فرمولیزه کرد، ولادیمیرایلیچ لنین آن معادله را درقرن بیستم باز کرد وراه عملی آن را به بشریت نشان داد.

همچنان که چارلیز داروین دربیولوژی وگالیله درنجوم وانشتین در فزیک، انقلاب روشنگری را بوجود آوردند؛ مارکسیسم درزندگی انسان راه رهایی ازفقرواسارت را نشان داد. این که انسان روی زمین چگونه زنجیرهای اسارت بار سرمایه داری را از دست و پای خود باز کند وزندگی انسان گونه را بیاموزاند، تنها و یگانه افزار، مارکسیسم لنینیسم است.

اگرانقلاب اکتوبرصورت نمی گرفت سرمایه داری امپریالیستی به رهبری امریکا وانگلیس و فرانسه واقمارآنان جهان بشری و سرزمین های آنان را بین شان بعد از جنگ اول جهانی تقسیم کرده بودند، دیگرتمام قاره آسیا و افریقا و امریکای لاتین دراستعمارامپریالیسم قرار می گرفت وتمام منابع روی زمین به محدود کشورهای امپریالیستی تعلق گرفته بود و می گرفت.

گرچه امپریالیسم با استفاده از حماقت انسان تا کنون به شیوه ها وترفند های مختلف نیروی انسانی و منابع طبیعی جهان را دراختیار دارند؛ ولیکن با قانون مندی تکامل، سرمایه داری با سرعت رو به زوال است.

 آنچه که به دوام سرمایه داری امپریالیستی کمک کرده، میلیون ها انسان درقاره آسیا و افریقا باورهای مذهبی وسنتی خود را نا آگاه سپر سرمایه داری می سازند وکمونیسم را تابو ساخته اند.

این سپربلا برای سرمایه داری امپریالیستی یک پرده ای آهنین ویک نعمت مجانی جهالت و نادانی وخطای بزرگ انسانی می باشد که با روشنگری فرومی پاشد . امپریالیسم امریکا درکشورهای سرمایه داری غرب با سیاست زیرکانه چنان مردم را مشغول ساخته که حتی وقت برای شنیدن اخبار داخلی خود را ندارند؛ چه برسد به پرداختن اوضاع جهانی وآموزش علمی سلاح مبارزه طبقاتی (مارکسیسم) . علاوه برآین ،پایه های دوام امپریالیسم عبارت از : ملیتاریسم امپریالیستی امریکا (مجتمع نظامی صنعتی) و جنگ های امپریالیستی به منظور فروش سلاح، با استفاده از جهالت انسانی راه اندازی جنگ های مذهبی و دینی وتأسیس و تجهیزگروه های جنگی و تروریستی(جهادی، داعشی وطالبانی وغیره)، استفاده ازرسانه های اطلاعات جمعی ورسانه ای، چین، روسیه وایران هراسی وتبلیغات علیه کمونیسم و سازمان دهی احزاب نام نهاد کمونیستی، کارگری و سوسیال دموکراتیک وغیره به منظور منحرف ساختن جنبش های مارکسیستی وچپ انقلابی وکارگری در جهان.

 با همه ترفند های امپریالیستی زوال سرمایه داری اجتناب ناپذیراست و این موضوع کاملاً علمی است که هم در کاپیتال، هم درمانیفست کمونیست و هم در کلیات لنین توضح داده شده است . باز شدن عملی زوال سرمایه داری با پیروزی انقلاب اکتوبر کلید خورد، با دلایل زیر:

1 ـ با پیروزی انقلاب اکتوبر 1917 به بشریت درعمل نشان داده شد که جایگزینی برای عبور از سرمایه داری و رسیدن به فاز دیگرجهان غیر سرمایه داری و استثماری (کمونیسم) وجود دارد وسرمایه داری زوال پذیر است.

2 -  انقلاب اکتوبر، درعمل مقوله ماتریالیستی تاریخ که توسط کارل مارکس و فریدریش انگلس درمانیفست کمونیست فرموله شده بود؛ قابل تحقق یافتنش را تثبیت کرد. انقلاب اکتوبر نشان داد که نیروی مولده اگر به آگاهی برسد، جهان سرمایه داری را به سوسیالیسم می رساند وبشریت را از استثمار و ستم های گونه گون رهایی بخشیده وستم طبقاتی از میان برداشته شده و بشریت به عدالت پایدارو به پایگاه انسانی خود بر می گردد.

3 – انقلاب اکتوبرمعادله استعماربریتانیا و فرانسه را از بیخ و بن دگرگون ساخت وبا الهام ازانقلاب واندیشه های علمی مارکسیسم با سرعت استعمار زدایی و مبارزات آزادیبخش ملی در کشورهای جهان آغاز گردید وحتی سران ومتفکران امریکایی هم به این نتیجه رسیدند که دیگربشریت بعد از انقلاب اکتوبرو رسیدن به آگاهی وپاگرفتن جنبش های آزادی خواهی، قرن استعماری به پایان رسیده و باید چاره ای دیگری اندیشید.

بعد از جنگ دوم جهانی روزولت به رزم طلبی و سقوط انقلاب روسیه به چرچیل میخندید و روزولت به صراحت می گفت که فاشیسم هیتلر را اتحادشوروی به رهبری استالین شکست داده است.

4 -  انقلاب و شیوه کار انقلاب و سپاه انقلاب و شعار اساسی انقلاب را لنین با مقالات و بیانیه های خود روشن ساخت و طرز حکومت پرولتاریا(طبقه کارگر) راتوضیح داد: (تمام قدرت بدست شوراها) البته شوراها مربوط می شود به مقدار آگاهی توده ها وکارگران و کمونیست ها.

 بطورمثال اگر به یک منطقه ای از پکتیا، شولگر بلخ یا سرجنگل غور درافغانستان گفته شود، که شورای ولسوالی خود را انتخاب کنید، به نسبت عدم آگاهی طبقاتی مردم، همان آخند وسودخور وارباب را انتخاب می نمایند که کوچکترین نفعی برای یک حاکمیت شورایی ومنافع مردم ندارد.

بعد ازانقلاب اکتوبردهقانان شوروی نتوانستند که شوراهای دهقانی خود را بسازند ازین جهت موقتاً کنار گذاشته شد.

5 ـ قرن بیستم قرن انقلاب کارگری اکتوبربود. با الهام ازانقلاب اکتوبرجنبش های رهایی بخش و جنبش های آزادی بخش درجهان آغازیافت. جنبش های آزادی بخش ملی برای استعمارزدایی به پیروزی های دست یافتند وکشورها یکی پی دیگر به استقلال سیاسی خود نائل گردیدند، ولی به نسبت عدم آگاهی توده ها نتوانستند که مانع مداخلات امپریالیستی گردیده وکشورشان را از بازارسرمایه داری کنار کشند و به استقلال اقتصادی برسند.

شعارسران امپریالیسم امریکا (جهان آزاد) منظور از بازار آزاد برای غارت منابع کشورها و فروش کالاهای تولیدی سرمایه داری به آن بازار ها بود و هست.

6 – انقلاب اکتوبروبا پیروزی کامل بر ازتش های داخلی ضد انقلاب و بیست ازتش خارجی تا 1920 با اصل حق تعیین سرنوشت ملل وتأسیس 15 جمهوری، اتحادجماهیر شوروی بحیث یک قدرت جهانی روبه سوسیالیسم مطابق جهانبینی علمی مارکسیسم واصالت و رسالت طبقه کارگردرجهان بحیث ابر قدرت ظهور کرد. این حکومت برای نخستین بارآزادی برابری شهروندی، حق انتخاب مسکن، آموزش رایگان، درمان و بهداشت رایگان و همگانی، لغو کارکودکان، برابری حقوق زن و مرد، لغو مالکیت استثماری ودیگر مسایل عدالت اجتماعی و مناسبات مترقی، دموکراتیک را به تصویب رسانید و عملی کرد واولین زن درکابینه درسطح جهان دراتحاد شوروی انتخاب شد. کار، مسکن برای همه شهروندان تضمین گردید.

با وجود آغازوختم جنگ جهانی واز دست رفتن25میلیون انسان در جنگ و تخریب بیش از 2000 شهرو قصبه، حزب کمونیست اتحاد شوروی به رهبری  جوزف استالین با یک پلان پنج ساله، کشور شوراها را به پا استاد کرد و با قدرت تمام درحمایت از جنبش های آزادی بخش و رهایی بخش کشور های جهان قرار گرفت واز جنبش های کارگری حمایت کرد.

 راه پیمایی و انقلاب چین به رهبری مائوتسه تونگ ازحمایت بیدریغ اتحاد شوروی تا آخرحیات جوزف استالین بر خوردار بود. صدرمائو یک مارکسیست لنینیست انقلابی بود وبا تمام قد بر ضد امپریالیسم استاد و چین را از فقر و عقب ماندگی ومصیبت های بی شماربه راه رشد انقلابی و رهایی بخش قرارداد.

7 ـ اتحاد شوروی در 1919 اولین کشوری بود که استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت وکالنین به کابل سفر کرد وتمام قرضه های زمان تزار را بخشید وپیمانهای همکاری با دولت جوان امان الله شاه بست.

 با پیروزی انقلاب اکتوبر پیمان ترکمن چای لغو و قروض ایران را هم بخشید. اتحاد شوروی از انقلاب کیوبا در برابرامریکا حمایت کرد. همچنان از تمام جنبش ها و دولت های ملی و ترقی خواه حمایت می نمود. اتحاد شوروی در قرن بیستم سنگرجنبش های مترقی جهان محسوب می شد.

درزمان حال و آینده هرکمونیست، کارگرآگاه و انقلابی ، حزب و سازمانهای مترقی که برای رهایی انسان از فقروستم های گونه گون و عمدتاً ستم طبقاتی مبارزه نمایند یگانه سلاح اساسی آنان برای این کارمارکسیسم لنینیسم است وباید به این جهان بینی علمی مجهز شوند وبه پیکارخود علیه سرمایه داری و امپریالیسم ادامه دهند.

 آنانی که به بهانه شرایط زمانی شکل و شمایل مبارزه را بدون مطالعه و آموزش یک صفحه از مارکسیسم لنینیسم به سلیقه ای شخصی و گروهی ادامه می دهند، بدون تردید که خدمت به سرمایه داری وامپریالیسم می نمایند.

بلی زمان نسبت به یک قرن قبل ازلحاظ علم وتکنالوژی پیشرفت کرده و سرمایه داری ازاین دانش برای انباشت سرمایه وتعمیق استثماراستفاده عظیم نموده است که اکنون این شگاف طبقاتی صد درصد بیشترازقبل می باشد. بدون شک فردا ازهوش مصنوعی سرمایه داری استفاده افزاری می نمایند و قصددارند تا بشریت را به برده ای کامل تبدیل نمایند.

 کمونیست های واقعی و کارگران آگاه و انقلابی، احزاب و سازمان های پیشروکارگری، اکنون بیشتر از گذشته به مطالعه و آموزش مارکسیسم نیاز مند اند. امروزبه لطف انترنت و تکنالوژی امکان دست رسی به آثارمارکسیسم لنینیسم میسر است که باید بطور دقیق و عمیق بحیث یک ضروت مطالعه و آموزش صورت بگیرد.

 سرمایه داری ازهرامکانی برای انباشت سرمایه به غارتگری، جنگ واستفاده از تکنالوژی وویرانی اکوسیستم و محیط زیست می پردازند؛ پس چرا نباید کمونیست ها و سازمانهای کارگری با شتاب بیشتر به مبارزه رهایی بخش ادامه ندهند.

 به فرموده دکتور مرتضی محیط دانشمند مارکسیست لنینیست معاصر «مارکسیسم، آیه نیست و قابلیت انطباقی دارد» می شود ازجهان بینی علمی وگسترش آن در بین طبقه ای کارگربیشتراستفاده کرد وبه روشنی جهان بینی علمی نقاط ضعف مبارزه طبقاتی و رهایی بخش را دریافت و انطباق داد؛ به شرایط موجود ورفع هر گونه ابهام و تردید و شک.

اگرطبقه ای کارگر وکمونیست ها برمبارزه رهایی بخش آگاهی رسانی ضعیف داشته باشند، فردا برای این اهداف دیر است؛ چون هوش مصنوعی بحیث یک افزار سلطه بر اذهان انسان بکارگرفته می شود ورباط بجای کارگردر تولید افزایش می یابد. این پروسه کارمبارزه را پیچیده تر خواهد کرد.

امروزه ملیتاریسم با افزایش تولید انواع بسیار پیشرفته جنگ افزاراز یک جانب وافزایش شرکت های تولید داروهای بی کیفیت ودست یابی به مراکزتولید انواع ویروس به عامل غیر مطلوب ومخرب تبدیل گردیده است.

همانطوری که مجتمع نظامی صنعتی برای فروش جنگ افزار به میادین جنگ ها نیازمند اند، شرکت های داروسازی برای فروش محصول به بازارنیازمند اند. کوید19 یکی ازدست کاری های بیولوژیکی در لابراتوارهای اوکراین به مدریت پسر بایدن رئیس جمهور امریکا بود.

 با دست کاری و فعال ساختن ویروس، جان میلیون ها انسان را گرفت و حالا دوز اول و دوم به چهارم و پنجم هم رسیده وهم اکنون در ایالات متحده امریکا دارو درمان وبیمارستان ها به کالای تجارتی تبدیل گردیده و داکترها در استخدام شرکت های خصوصی قرار دارد. منشأ ویروس کوید19 را ازجفری ساکس استاد دانشگاه کلومبیا در یوتیوب ملاحظه می توان کرد . /1

سرانجام به این واقعیت می رسیم که در پرتو دانش مارکسیستی و لینینیستی باید مبارزه رهایی بخش را تشدید کرد، ورنه به مرحله ای می رسیم که با دشواری های زیادی دست و پنجه نرم کرد.

احزاب طبقه کارگرونیروهای رزمنده انقلابی اکنون علاوه بر جهان بینی علمی مارکسيستی در آینه ای تاریخ تجارب انقلاب اکتوبر1917 انقلاب چین به رهبری مائوتسه تونگ، انقلاب ویتنام به رهبری هوچیمن، انقلاب کیوبا به رهبری فیدل کاسترووانقلاب های رهایی بخش دیگر را با خود دارند.

پیروزی اتحاد جماهیر شوروی درجنگ دوم جهانی بر فاشیسم هیتلری الگویی شد برخیزش توده های زحمتکش کشورهای مستعمره برای استقلال ورهایی از استعمار.

درسال 1945، اندونزی وویتنام شمالی استقلال یافتند.

در سال 1946، جنبش در سوریه و لبنان آغاز شد .

درسال 1947 ، هند و پاکستان استقلال یافتند.

درسال 1948 ، برمه وسیلان وکمونیست ها درچین وکره شمالی پیروز شدند .

همچنان انقلاب کیوبا در 1959 و انقلاب و جنبش های ضدسرمایه داری در افریقا و آسیاو امریکای لاتین الهام گرفته از انقلاب اکتوبر 1917 و برخوردار از حمایت بیدریغ اتحادشوروی بودند.

از پیروزی انقلاب بیشترین واکنش و خصومت علیه دولت شوراها نشان داده شد، توسط انگلیس بود، چون میدانستند که این انقلاب برای جنبش های ضد استعماری الهام بخش است و یاری می رساند. ایالات متحده امریکا که امپراتوری بریتانیا را مانع عمده برای تسلط بر بازار جهانی میدانستند، زیاد به سخن بریتانیا گوش نمی دادند ومی خواستند که به استعمار خاتمه داده شود.

 بعد از جنگ دوم جهانی چرچیل بیش از دیگران ضد کمونیست و ضد انقلاب اکتوبر بود با استفاده از هر ترفندی کارمی گرفت تا روزولت را متقاعد وهمدست سازد برای یک جنگ به تمام قدرت حتی اتمی برای ساقط ساختن انقلاب اتحادجماهیر شوروی. اما، امریکا در ظاهر سرتکان می دادند ، ولی درخفا برای از پا در آوردن کامل امپراتوری بریتانیا بودند وبه بهانه ای «حق تعیین سرنوشت ملل » گرفتن یا آزاد سازی مستعمرات یعنی بازار، از چنگ بریتانیا بود ند.

اتحاد جماهیر شوروی به رهبری جوزف استالین با برنامه های غربی ها ازطریق شبکه های اطلاعاتی ، آگاهی کامل داشت. استالین با طرح یک برنامه پنج ساله، نه تنها تمام ویرانی های ناشی از جنگ را باز سازی کرد، حتی سطح تولید کشاورزی را به حد خود کفایی بالا برد و درصنعتی ساختن به حدی توان یافت که در سال 1949، به سلاح ذره وی دست یافت.

پنجم مارچ 1946، وینستون چرچیل درکالج وست منستر در فولتون میسوری ایالات متحده امریکا با حضورداشت « ترومن » رئیس جمهور امریکا سخنرانی معروف خود را که بنام « پرده آهنین» معروف شد، ایراد کرد. چرچیل در این سخنرانی خواستار اتحاد تمام کشورهای انگلیسی زبان گردید تا به اصطلاح پرده آهنین اتحاد شوروی رادر اروپای مرکزی و شرقی، ورشو، پراک، برلین، وین، بوداپست، بلگراد، بخارست و صوفیه را کنار زنند.

 به این ترتیب چرچیل « جنگ» غرب علیه اتحاد شوروی را اعلام کرد. چرچیل با پیشنهادی مبنی بر سازماندهی « کارزار 14 قدرت» علیه اتحاد شوروی مطرح شد. در این زمان ایالات متحده هنوز آماده پیوستن به این فراخوان نبود. حکومت انگلیس 400هزار سرباز المانی را در نروژ به دستور محرمانه چرچیل به امید آن که دوباره به سمت اتحاد شوروی مارش کند خلع سلاح نکرده بود. اما ، روزولت حاضر به همکاری ویاری به این برنامه نشد.

بعد از مرگ روزولت در 25 اپریل 1945«هری ترومن » به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید. ترومن  توسط وزیر جنگ «استیمسون» به راز پروژه « منهتن» آشنا شد ویاد داشتی را تنظیم کرد که در بخشی از آن تذکر داده شده بود: « درحال حاضرما تنهاکنترول منابعی را داریم که می توانیم از آن استفاده کنیم وتا مدت ها هیچ قدرت دیگردرجهان چنین سلاح را نخواهد داشت» (یاد داشت ترومن که سرویس اطلاعاتی اتحاد شوروی به آن می خندید، به ویژه « آناتولی آنتونوویچ یاتسکوف به نام کاری (الکسی) در پیرامون « منهتن»)

دولت امریکا به ریاست «هری ترومن» (جنایتکار تاریخ بشریت) در 6 و 9 اگوست 1945 بمب های ساخته شده در «منهتن» را بالای ناکازاکی و هیروشیما پر تاب نمود. پس از بمباران، امریکا به این نتیجه رسید که دیگر نیازی به اتحاد شوروی ندارد.

پس از پرتاب بمب به ناکازاکی و هیروشیما به جهان نشان داده شد که ایالات متحده امریکا قدرتمند ترین سلاح های را در اختیار دارند. دررسانه های امریکایی تبلیغات عظیمی ستایش گونه برای امریکا تبلیغ شد بدون آن که کوچکترین اشاره ای بر فاجعه ای انسانی که در جاپان رخ داد کرده باشند وقرن بیستم را قرن امریکا اعلام کردند.

 در27 اکتوبر 1945، « ترومن» در سخنرانی خود اعلام کرد: «ما بزرگترین نیروی ملی روی زمین هستیم...»

« درمحافل نظامی کشور، مقدمات حمله اتومی به اتحاد جماهیرشوروی فراهم شد  در نهم اکتوبر 1945، رؤسای ستاد ارتش ایالات متحده امریکا دستورالعمل محرمانه شماره 1518« مفهوم طرح راهبردی برای استفاده از نیروهای مسلح امریکا» را تهیه کردند که از آماده سازی امریکا برای حمله اتمی پیشگیرانه علیه اتحاد جماهیر شوروی نشان می گرفت. با انباشت سریع سلاح اتمی در ایالات متحده امریکا در 14 دسامبر 1945، دستورالعمل جدیدی به شماره4220 / دی، از کمیته رؤسای ستاد تهیه شده که در ضمیمه آن 20 مرکز صنعتی اصلی اتحاد جماهیر شوروی وترانس تهیه شد . راه آهن سیبری به عنوان اولین هدف اتمی معرفی شد ....» 2

« به دستور هری ترومن جلسه ای با رهبران ارشد دولت ایالات متحده در 24 سپتامبر 1946 ، برگزار شد، تحت عنوان «سیاست امریکا در قبال اتحاد جماهیر شوروی» که به ویژه می گوید:

« لازم است به دولت شوروی اشاره کنیم که ما نه تنها برای دفع یک حمله، بلکه برای درهم شکستن سریع اتحاد جماهیر شوروی از قدرت کافی برخورداریم ... ایالات متحده باید اماده انجام جنگ اتمی و باکتریولوژی باشد.» 3

« دراواسط سال 1948، کمیته رؤسای ستاد ارتش ایالات متحده امریکا طرح را آماده کردند که در 133روز اول جنگ، از 70بمب اتمی بالای 30 شهر شوروی Charioteer  استفاده کرد. قرار بود 8 بمب اتمی روی مسکو و7 بمب اتمی روی لنینگراد پرتاب شود.قرار بود در دوسال آینده جنگ 200 بمب اتمی دیگر و250 هزارتن بمب معمولی روی اتحاد جماهیر شوروی پرتاب شود.» 4

به ادامه یوری ایلیانوف می نویسد: «با این حال، ایالات متحده امریکا جرأت نکرد بلا فاصله وارد جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی شود. متحدان اروپایی نیز برای چنین چرخشی آماده نبودند.»

منابع:

1 ـ استفاده شده از صحبت دکتور مرتض محیط درتلویزیون افغان وهم از مجله پزشکی معتبر لند ست دریوتیوب.(جفری ساکس استاد دانشگاه کلومبیا وظیفه گرفت ودوسال روی حقیقت یابی منشأ کوید 19 مطالعه و تحقیق کند. بعد از دوسال بررسی اعلام نمود که از لابراتوارهای امریکایی برخاسته است ...)

2 ـ یوری املیانوف، آغاز جنگ سرد؛

http//www.stoletie.ru/trritoriya_istori/tak_nachalas_kholodnaja_Vojna_224.htm 3 – 4 – همان ، تارنماfa.topwar.ru       

مقالات مرتبط

...

    همانطوری که کارل مارکس و فریدریش انگلس معادله قرن نوزدهم را تغیرداد ومعادله رهایی بشریت را از شر... ادامه

...

شوروی سرسختانه مبارزه کرد و بی امان جنگید، به الگویی برای تمام جهان تبدیل شد و فراموش نشدنی است. درب... ادامه

...

چرا اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید؟ چرا حزب کمونیست شوروی فرو پاشید؟ شی جین پینگ (رییس جمهور چین) به... ادامه

...

با توجه به تعدد رسانه های غربگرا و تولید محتوی از دریچه ماموریت قلم بدستان غرب زده، به منظور انحراف... ادامه

...

یکی از پیش‌نیازهای تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، اتحاد دیپلماتیک جمهوری‌های شوروی بود که ادامه

...

والنتین کاتاسانوف (Valentin Kasatonov)، پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مز پژوهش‌های اقتصادی «شاراپ... ادامه

...

صنعتی کردن در اتحاد جماهیر شوروی از اواخر دهۀ ۱۹۲۰ شروع شد. اهداف صنعتی‌سازی غلبه بر عقب ماندگی شدید... ادامه

...

  گنادی زیوگانوف، دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست روسیه، در باره مرگ میخائیل گورباچف، آخرین رهبر حزب... ادامه

...

(جاسوس سابق جمهوری دمکراتیک آلمان در ناتو: گورباچف"خیانت کرد و ما را به آلمان فروخت") ادامه

...

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ماه دسامبر سال ۱۹۹۱ یکی از مهمترین رویدادهای ژئوپولیتیک قرنی بود که دو... ادامه

...

بگزارش رسانه‌های جمعی، میخائیل گارباچوف آخرین رهبر حزب کمونیست اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در پی ب... ادامه

...

توضیح: همان طور که خوانندگان ملاحظه می کنند، این نوشته دنباله بحثی درست با همین عنوان است که در ۹ او... ادامه