تمدن هاي آرياناي كهن و خر اسان باستان (بخش اول

سيد احسان " واعظی"

 

تمدن هاي آرياناي كهن و خر اسان باستان

(بخش اول)

چگونگي سير دانش وعلوم ازسقوط ساسانيان ( قرن اول هـ مقارن با ظهوراسلام) تاعهد تيموريان( قرن دهم هـ )

       بنا براسناد و شواهد تاريخي در حدود(2500) ق ،م« جمعيت بزرگي از انسانهاي سفيد پوست آريايي در سرزمينی كه آريانا ويجه نام داشت و در وادي هاي شمال آمو( آسياي ميانه ) درحالت كوچ نشيني ( كوچي گري) و رمه داري زندگي مينمودند، با افزايش روز افزون كميت شان از صفحات جنوب آمودريا و سرزمين باختر گذشته و در دامنه هاي شمالي و جنوبي هندوكش مسكون شدند .                     

    اين طوايف، پس ازمدتی بازهم به سبب زيادت نفوس، هجرت هاي به شرق نموده و از  درياي سند به واديهاي هند شمالي جابجا گرديده و مدنيتي را در آن سرمين تشكيل دادند . بعد ها درحدود ، تقريباً دو هزار سال بعد مقارن به 600 ق. م 1500 قبل از امروزهمين طوايف يكي از حوزه هاي بزرگ تمدني وامپراتوري پرقدرت را تشكيل نمودند كه بنام فلات آريانا ياد ميگردد .

    تاريخ گواه بر آنست که فلات آريانا از كوچيدن دو قوم يا دو گروه طايفه اي بزرگي بنام ماد ها و پارس ها ازطوايف صحرا گرد هند و ارويايي كه در حدود(1500) ق . م از مناطق وسيع دشتي و صحرايي آسياي ميانه صورت گرفته، عرض وجود نموده است . اين فلات بخشی از منطقه بزرگ كم آبي راتشكيل ميداد كه از افريقا تا اوراسيا، ادامه مي يافت. مرز آن در غرب كوههاي زاگرس و درشمال فلاتي است كه ازكرانۀ جنوبي درياي خرز تا هندوكش گسترش يافت. كشورهاي ايران وافغانستان امروز در فلات آريانا قرارداشتند. نام  پرشيا { در زبان انگليس } از پرسيس گرفته شده كه نام  يوناني اين منطقه است.

      مادها در بخش شمال غربي فلات و پارس ها  در بخش جنوب غربي آن مي زيستند و هر دو قوم به صورت طوايف خراجگذار امپراتوري نيرومند آشور بوده اند .

    بعد ها مادها وپارس ها در612 ق م با بابليان كه در آنزمان توانمند و پرقدرت گرديده بودند،اتحاد تشكيل داده وبه همراهي يکديگر آشوريان را شكست دادند. ماد ها و پارس ها گاهي به نبرد و ستيز و بعضا در اتحاد و همكاري  حيات بسر ميبردند. دين ماد ها و پارسها  با دين اريائياني كه در حدود 1500 ق م به هند يورش بردند وجه اشتراك بسياري داشت. تا حدود 600 ق م پارسها خدايان بسياري را پرستش مينمودند.

    در حدود 600 ق م اصلاحگر ديني بنام زردشت زاده شد . وي دين پارسها را با خدايان بسيارمردود شمرد و بمنظور جست وجوي حقيقت دين، خانه وهمسر جوان خود را ترك گفت و پس از ده سال به" اهورا مزدا " يعنی خداي يكتا و سرچشمۀ نور وحقيقت، ايما ن آورد.

    روايتي است كه دختر فرمانرواي ماد با شاهزادۀ پارس ازدواج مينمايد و ثمرۀ اين ازوداج پسري است بنام كوروش كه بعد ها بنام كوروش كبير مسمي گرديده است . جنگاوران پارس در اسپ سواري و تاخت و تاز،

مهارت بسيار داشتند وتحت رهبري  كورش  امپراتوري پارس ها را از درۀ رود سند تا درياي اژه گسترش دادند وسپس در 525 ق م كمبوجيه پسر كوروش باشكست دادن مصر و ليبي مرز هاي اين امپراتوري را تا افريقا توسعه داد كه بعد ها داريوش جانشين كمبوجيه از 521 تا485 ق م به امپراتوري گستردۀ آريانا فرمان راند و بعداً ارتش هايش وارد اروپا گرديد و بر تركيه و مقدونيه تسلط يافت .

امپراتوري پنهاوري كه كوروش و جانشينان او بنيان نهادند ، نخستين امپراتوري درتاريخ جهان بود .

      شاه اين امپراتوري خود را، حكمرواي تمام ادميان از ناحيهْ طلوع خورشيد تا ناحيهْ غروب ميدانست .

     نحوه حكومتي كه دراين امپراتوري حكمفرما بود، ارنول توينبي نامي ترين مورخ قرن بيستم آن را اولين (سازمان ملل متحد) در تاريخ جهان ناميده است، همچنانكه ناپيليون آن را نخستين حكومت واقعي تاريخ دانسته بود.

     به تعبير فيلسوف معروف آ لماني هگل، نزديك به سه هزار سال پيش مردمان آرياناي كهن بصورت نخسيتن ملت تاريخ سازجهان پا به صحنۀ تاريخ گذاشته و بازهم به تعبير هگل، اين ملت نخستين آئين جهاني را در تاريخ ، به جهانيان عرضه داشته است .

   امپراتوري آريانا بنوبهْ خود با اعلام نخستين بيانيۀ حقوق بشر تاريخ نوين را آغاز نمود كه در آن كوروش حق آزادي عقيده و احترام به متقعدات مذهبي كليه اتباع اين قلمرو را برسميت شناخته بود. اين امپرتوري بسياري از مراكز تمدن باستاني، از جمله بين النهرين، درۀ سند، مصر ، سوريه و اناتولي را ضميمهْ خود ساخت. شاهان پارس دراين فلات پيروزيهاي نظامي و سياسي شان را با ساختن بنا هاي شكوهمندي در شهر هاي شان گرامي ميداشتند . اين ساختمان هاي پرشكوه نه تنها ثروت پارسها؛ بلكه تاثيرات فرهنگي بخشهاي مختلف امپراتوري را نيز آشكار ميساخت .

    كاخي را  كه داريو