افغانستان بازيچه قدرت مافيايي

 

عبدالاحمد فيض

افغانستان بازيچه قدرت مافيايي!

با يك نگاه گذرا به چگونگي شكل گيري ساختارقدرت در افغانستان ميتوان متذكر شد، كه نخستين باردرتاريخ اين كشور بعد از بقدرت رسيدن نيروهاي چپ، ضربات كوبنده به سيستم سنتي قدرت وارد شد وبه ساختار ميراثي وخانوادگي قدرت نقطه پايان گذاشته شد؛ اما با فروپاشي رژيم تكت حزبي در اواخير دهه نود وبقدرت رسيدن احزاب جهادي كه سر آغاز درگيريهاي گسترده داخلي بود، مفهوم قدرت وحاكميت وارد دگرگونيهاي درامانيك گرديده، حاكميت مركزي فروپاشيد وقدرت درعمل ازكنترول يك نهاد مركزی بنام دولت خارج وبدست مراكز متعدد زور تقسيم شد، كه اين وضعيت تا سقوط حاكميت طالبان تداوم يافت.
بعدازتهاجم مسلحانه ائتلاف غرب برهبري ايالات متحده در اكتوبر(٢٠٠١) كه به زوال نظام طالباني منجرشد، تفكرعامه به اين امر معطوف گرديد كه اينك فرصت تاريخي براي ايجاد دولت وملت سازي در يك فضاي جديد سياسي ناشي از حضور مدعيان دموکرا سی وحقوق بشردراين وطن طوفان زده مساعدشده است؛ اما راهبرد معماران دموكراسي خلاف توقع عامه به گونه اي دراين كشور خون وآتش طراحي گرديده بود كه زير نام دموكراسي بدون اهتمام به ريشه هاي عقب ماندگي تاريخي در يك جامعه سنتي، تلاش در راستاي آشتي دوگروه، يعني سنت گراهاي تشنه قدرت وحلقه كوچك تكنوكراتهاي فرصت طلب به هدف ايجاد يك ساختار ناهمگون مطيع وپاسبان بدون چون وچرا منافع حاميان خارجي، صورت گيرد واين رويكرد باعث شد تا در اوج سرازير شدن منابع هنگفت مالي غرب، حاكمان به سرنوشت مردم بدون اهميت دادن به تمايلات وخواستهاي يك جامعه اي بشدت نيازمند ودر حال گذار از يك جنگ طولاني بسوي صلح وبازسازي درصدد تحكيم وگسترش قدرت نا محدود با دسترسي نامشروع به ثروتهاي افسانوي خود  گرديده وعرصه درعمل براي ظهورقدرتهاي مافياي مساعدگرديد.
مردم افغانستان از اقشارگوناگون جامعه درمند وبشدت متشتت بخوبي در دودهه گذشته شاهد هستند كه توزيع قدرت بر مبناي مراكز مختلف زور موجب آن شد تا نيروهاي ملي، دموكرات ووطندوست درحاشيه قرار گرفته، گسترش فساد، قانون شكني، بيروكراتيزم، كليپتوكراسي، زور گويي ووجود ساختارهاي نيپتوكراسي(حكومت فاميلي) در عمل به مانع قدرتمندي در زمينه ايجاد نهادهاي مردم سالار ودموكراتيك مبدل گردد.
در فرجام باورم اينست تا زمانيكه به سيستم مافيايي قدرت خاتمه داده نشده، زور وثروت منبع قدرت باشد، هيچ انتخاباتي به يك قدرت مشروع منتهي نخواهد شد.

 

مقالات مرتبط

...

جبهه یا اتحاد چپ مترقی ومارکسیستی یک ضرورت است یا یک آرزو، هوس یا دیکوریشن بورژوازی؟ اکنون بشریت وار... ادامه

...

دراین قسمت وارد فاز جدیدی از تاریخ بشریت بروی این سخره عظیم حیات می شویم. دراین مرحله است که طبقه اس... ادامه

...

با يك نگاه گذرا به چگونگي شكل گيري ساختارقدرت در افغانستان ميتوان متذكر شد، كه نخستين باردرتاريخ اين... ادامه

...

(با عرض سپاس های فراوان خدمت بزرگان علم و فرهنگ و از جمله دوست گرامی سراج الدین ادیب منجم و محقق؛ که... ادامه

...

پیام تان در مورد تبجیل ا زدو صد سالگی تولد کارل مارکس مرا در ناگزیری خاصی قرار داد. از یک طرف لطف ادامه

...

کارگر (کارگران بخش های مختلف از کارگر صنعتی تا دهقان ، پیشه ور، کارگران وخدمه های ادارات دولتی و ادامه

...

«شکست باور های انترناسیونالستی چپ و راست و سقوط حاکمیت داکتر نجیبالله بعنوان آخرین ادامه