ماست مالی در سخن پردازی
عبدالحســین تلاش
جون ۲۰۱۰
ماست مالی در سخن پردازی
همه میدانند كه اخیراً لیام فاكس، وزیر دفاع دولت جدید انگلیس همراه باویلیام هیگ وزیر خارجه واندرو میچل وزیر توسعه بین الملل برای نخستین بار پس از به قدرت رسیدن حزب محافظه كارآنكشور، به افغانستان (مثل دیگردولتمردان كشورهای اشغالگر، بدون كدام اطلاع قبلی به سران رژیم دولت نامنهاد مافیایی ومفسد)، سفر«غیرمترقبه» نمودند.
دراین نبشته به مقاصد مجهول ومعلوم دیگر این سفر، كاری نداریم. اما آنچه سزاوارگفتن است سخنان اهانت آمیزیكی از بلند پایه ترین رجال سیاسی رژیم دست راستی انگلیس، آقای لیام فاكس وبه مسخره گرفتن مردم افغانستان است كه بایست روی آن مكثی صورت گیرد:
لیام فاكس به تاریخ ۲۱ ماه می، درمصاحبه یی با روزنامهء تايــمز، چاپ لنــدن درلابلای سخنان ازقبل سنجیده شده یی خودگفت :
«ما (كه منظور ازقوت های نظــــــامی شان است) به خاطــرپیشبردسیاست های آموزشی وپرورشی، دریك كشورعقب ماندهء قرن سیزدهم( یعنی افغانستان درشرایط سیاسی واجتماعی قرون وسطا قراردارد) حضورنداریم، بلكه ما نیروهای نظامی خود را به هدف حمایت ازمردم بریتانیا و منافع بین المللی خود درآن مستقركرده ایم ...حضورنظامي انگليس درافغانستان ارتباطی با ارائه کمکهاي بشردوستانه به آن کشورندارد...».
پس از بازتاب گفته های وزیردفاع انگلیس دررسانه های جمعی كه خشم مردم افغانستان را درداخل وخارج كشور برانگيخت، ازجانب سروران رژیم وابستهء افغانستان، نیزعكس العمل های ظاهری نشان داده شد.
براساس گزارش رسانه های خبری، رئیس جمهورقلابی افغانستان، درنخستین سخنان خوددر واكنش به این مطلب، مثل همیشه باپاشیدن خاك به چشم مردم پاك نهاد ما و«باقهروغضب» تصنعی و زودگذرخود چنین گفت:
« ...این سخنان نشانگر بی احترامی وبی اعتمادی متقابل ازسوی دولت انگلیس است... با این اظهارات، بریتانیا همچنان به عنوان كشوری استعمارگر ونژادپرست شناخته خواهد شد... من بر این باورم كه فاكس به آنچه بیان كرده است باور كامل دارد و از حمایت هایی نیز برخوردارست ... اگر روابط دو كشور این گونه پیش برود باعث
بروز مشكلاتی خواهد شد...».
واما چند روزی ازان نگذشته بود كه حامد كرزی كه دركناردیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا(وی نیزبدون اطلاع قبلی وبگونهء«غیرمنتظره» وارد کابل گردیده بود)، بتاریخ دهم جون، طی مصاحبهء مطبوعاتی در شهركابل دربرابرپرسش یكی ازخبرنگاران درمورد سخنان برهنه وشمرده شدهء لیام فاكس، باچرخش ۱۸۰درجه یی، دردفاع ازاو قرارگرفت وبه نماینده گی ازوی، حرفهای اوراماست مالی نموده ویكباره با پیرهن وتنبان وچپن ابریشمین خود، به چشم خبرنگاران درآمده ودرپاسخ گفت كه هدف «جناب لیام فاكس»، بی حرمتی نسبت به مردم وكشورافغانستان نبوده، بلكه مقصدآقای «لیام فاكس»، حملهء نظامی شوروی به افغانستان ونتایج ناشی ازآن بوده است! و...والله وبالله (یعنی شبه به همین) اگردرگفته های لیام فاكس، كدام هدف دیگری نهفته بوده باشد!
باسخن خود رانمی بایست باخت خلق راازكارشان باید شناخت
ببینیدهم میهن عزیز، تفاوت ره از كجا تا به كجاست؟
این اظهارات دومی حامدكرزی راچه میتوان تعبیركرد ؟ ـ بی شرمی، بیحیایی درانظارعامه، مردم فریبی، دروغ گویی، بی حرمتی به ندای وجدان؛ زیرپا گذاشتن سجایای اخلاقی، شهامت سیاسی و ...
طوریكه بیان یافت، حامد كرزی دركنفرانس مطبوعاتی خودچنین گفته بود:« ... من بر این باورم كه فاكس به آنچه بیان كرده است باور كامل دارد و از حمایت هایی نیز برخوردارست ... »؛ ولیك، آنگاهی كه در كنار صدراعظم جدید انگلیس استاده شد،همه چیزرا به فراموشی سپرده، ازروی جبن، درواکنش به حتک حرمت كه صورت گرفته بود، لعاب بیرون انداختهء دهن خود را، با تبارزخوش خدمتی وچرپ زبانی، دوباره ازروی زمین برداشت ویكسره بدون مقدمه وبی ارتباط بااصل قضیه، به رویداد های دههء هشتادمیلادی كه دولت ج د افغانستان ومردم شرافتمند میهن مان به تٱسی ازجنگ تحمیلی واعلان ناشده ورقابت های دوران جنگ سرد، متحمل خسارات بیشمارجانی ومالی گردید، پناه برده وگفته های قبلی خودرابیشرمانه نفی كرد.
آری! جنگی اعلان ناشدهء امپریالیستی كه ازقلمروپاكستان برضد افغانستان به پیش برده می شد؛ پاكستانی كه زادگاه ومركزپرورش تروریستان وتنظیم های بدنام جهادی بود؛ تنظیم های كه ازحمایت بیدریغ سیاسی، مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی قدرت های استثماری، استعماری وغارتگرجهانی برخوردار بودند؛ وتحت تٱثیرورهنمایی وکنترول دستگاه های استخباراتی آنان مانند:
« سیا»، « موساد»،«ام ـ آی ـ شانزده» ویا «اس.آی.اس»،« آی اس آی» وغیره، وظایف تروریستی وتخریبی را درداخل افغانستان، انجام میدادند.
مزید بران ارتجاع عرب به سركردگی عربستان سعودی، شیخ نشینان حوزهء خلیج ومرتجعین حاكم بر دولت مصر؛ همچنان عظمت طلبان چینی، این آدمكشان وخرابكاران بیرحم را، تربیه، تمویل وتجهیز وغرض قتل وكشتار وویرانی به كشور ما گسیل مینمودند كه پی آمد نامیمون ناشی ازان، امروزدر برابردیدگان بشریت قراردارد. مسؤولیت اعمال وحركات خرابكانه وتروریستی دست پروردگان دنیای غرب وارتجاع عرب ومنطقه كه هنوزهم زیرنام القاعده وطالب ومجاهد و...فعال هستند، نه تنهابه دوش این دین سالارن وتروریستان بی عاطفهء داخلی بوده بلكه بعهدهءهمه مشوقین وحمایه گران منطقوی و بین المللی آنان، ازجمله دولت های انگلیس، آمریكا وپاكستان نیز(وحتابیشتر) میباشد؛ باتفاوت اینكه، دردههء شصت خورشیدی، ابعاد اعمال جنایت كارانهء تنظیم های جهادی ساخت پاكستان به اشتراك رهزنان وتروریست های عربی، سندی، پنجابی، كشمیری، ...( باایزادتنظیم های نه گانهء ساخت رژیم قرون وسطایی ایران)، به مراتب گسترده تر، فاجعه بارتر، خرابكارانه تر، دهشت افگنانه تروخونین تربود نسبت به آنچه كه امروزتوسط اشغالگران ومزدوران زرخرید آنان ازان سوی دیورند برضد مردم وكشورما، انجام می یابد؛ البته كه بمباردمان های خشن وخونین هوایی وزمینی كه قوای اشغالگرناتو وشركاء به رهبری تفنگداران وحشی صفت امریكاكه درمناطق مختلف افغانستان انجام میدهند، به حیث حوادث بنیاد برانداز وویرانگر، ثبت صفحات تاریخ كشورما میگردد.
اگركرزی زرهء ازحبت وطن ومردم را دردل میداشت، نه تنها گفته های قبلی خود راپس نمی گرفت، بلكه بدون ترس ومحافظه كاری، به رئیس حزب محافظه كارانگلیس واضح می ساخت كه افغانستان سرزمین عقب مانده نیست؛ كشوریست عمداًعقب نگهداشته شده؛ ومسئولیت این عقب مانی اقتصادی، سیاسی واجتماعی، بگردن استعمارگران انگلیس وامپریالیسم آمریكا میباشدكه همواره ازنظام های خودكامه، استبدادی، عقبگرا، قبیله سالاروملاكین، اعیان واشراف دربار...درمقابل شخصیت ها ٫ جنبش ونیروهای ترقی خواه وتحول طلب دركشورما،درهمسویی بامنافع خود پشتیبانی بعمل آورده اند.
اگركرزی، به وطن ومردم خود صادق می بود، با صراحت می گفت :
ـ این استعمارگران انگلیسی بودند كه جلو پیشرفت های علمی وتخنیكی وترقی را درافغانستان گرفتند وبه عوض آن با اجیرساختن ملاهای انگریزی وروحانیون دین فروش داخلی به ترویج اندیشه های خرافی وجهالت پرستی دربین مردم، پرداختندد.
اگركرزی اندكی هم استقلال واستقرارفكری میداشت بدون پس گرفتن آن سخنان«تندو تیز»چند روزقبلی اش، میتوانست با صراحت تمام بگوید:
ـ این استعمارگران انگلیسی، بمثابه گنهكاران بزرگ تاریخ، بودند كه پس ازتقسیم نیم قارهء هندوایجاد پاكستان، به منظورعقب نگهداشتن كشورما، ازشاهراه تمدن ونیل به سایرامیال شوم وغارتگرانهء خویش، از حكام ملكی ونظامی پاكستان استفاده نموده ومقاصدخود را درمراحل مختلف تاریخ، درافغانستان پیاده كرده اند؛ واین دانهء سرطانی ولانهء شیطانی تاكنون نقش كلیدی رادراستقامت تٱمین منافع انگلیس ـ آمریكا ودوام ضربات مرگبار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وفرهنگی بر پیكرخونین وجنگ زدهء میهن ما، مانند گذشته ایفا نموده ومی نماید.
كرزی اگرعامل نیروهای شیطانی واهریمنان غارتگرخارجی نمی بود، درجواب پرسش آن خبرنگارمحترم بدون هراس ازصدراعظم انگلیس وبا تٱییدگفته های قبلی خود، می افزود:
ـ اگرهدف وزیردفاع انگلیس، ازمداخلهء نظامی شوروی درافغانستان عقب نگهداشته شده بوده باشد(كه چنین نبود)، این انگریزها بودندكه با اشتراك آمریكا وسایرنیروهای ارتجاعی وآمپریالیستی، بااستفاده ازخاك پاكستان بمثابه تختهء خیز، جنگ اعلان ناشده یی را برضدافغانستان ومردم آن، سازماندهی وبه راه انداختندتا زمینهء دخالت ارتش شوروی را به افغانستان مساعدگردید.(۱).
درخور گفتن است كه درنظام بی نظم وبی قانون كنونی افغانستان، تحت زعامت (!) كرزی، هرگونه پدیدهء منفی وشایستهء نكوهش، ازجمله فساد مالی واداری وریشه گیری روزافزون آن، بی توجه یی به خواسته های برحق مردم وحیف ومیل دارایی های عامه ...وجود دارد؛ و اگركرزی اندكی هم وطنخواه ومردم دوست می بود، بجای پس گرفن سخنان «غضب آلود» قبلی خود، باید اذعان میداشت كه:
ـ مافیای مالی واداری به دوران رسیدهء فعلی درافغانستان، عامل اصلی بروزهمهء این مصیبت های اقتصادی واجتماعی دركشورمان اند؛ واین مافیای مالی واداری خود مولود فعالیت های عیان ونهان اشغالگران میباشدكه به بهانهء بازسازی وایجاد نظام دموكراتیك...، درآرزوی به غارت بردن هست وبودمردم افغانستان، لنگرانداخته اند؛ وامراض علاج ناپذیراقتصادی، سیاسی، اجتماعی و وفرهنگی رادرزدوبند های ناپاك مالی، اداری وسیاسی باهمه گروه های مافیایی، درجامعهءما بست وگسترش میدهند؛ وبدین ترتیب دورنگهداری جبری میهن ما ازشاهراه تمدن بشری، كماكان درسیاست های استعماری واستثماری بیگانگان نهفته است كه نشانه های روشن آن طوریكه گفته آمدیم، دروجود«دولت جمهوری اسلامی افغانستان» كه مورد حمایهء عام وتام اشغالگران ناتو، ازجمله دولت انگلیس، قرار دارد، آشكاروقابل لمس است.
ـ كشت كوكناروتولیدتریاك آنهم به پیمانهء وسیع درساحاتی مربوط این كشورعقب نگهداشته شده صورت میگیرد كه زیرتسلط نظامیان انگلیس«متمدن» قرارداشته ومعاملات پولی را بامافیای این عرصه، انجام میدهند.
ـ كشتارغیرنظامیان، بمباردمان روستا هاو تلاشی بی باكانه وخود سرانهء منازل مسكونی مردم بی دفاع ما؛ همچنان صد هامصیبت والم های تكاندهنده دیگركه بوسیلهء نظامیان وحشی واشغالگربرمردم وكشورعقب نگهداشته شدهء ما رواداشته میشود، تاهنوزازجانب اشغالگران «متمدن» بدون پاسخ باقیمانده است.
ـ اگر رویداد های تاریخی وجنگ های تحمیلی استعمارگران انگلیس كه طی سال های مربوط به قرن نزدهم وبیستم برضد افغانستان به راه انداخته شده بود، بدرستی نگریسته شود، پاسخ عقب افتادگی اقتصادی واجتماعی افغانستان بدست می آید، كه نقش مركزی ومحوری را دران،باز هم انگلیس هابازی كرده اند.
ـ اگر افغانستان منحیث یك كشورعقب نگهداشته شدهء دست نگر، با مشكلات متعدد روبرو است، اما بربرهای قرن بیست ویكم، به بهای هستی، خون وسرنوشت آیندهء بشریت، خواهان استقرار نظام دكتاتوری سرمایه داری، در كرهء خاكی می باشد.
اما نه! از دست نشانده وعروسك كوكی نباید چنین انتظاری را، داشت! هرگز و هرگز!
وبه حسن اختتام با بیتی ازلسان الغیب خواجهء شیراز، رفع زحمت میكنم:
ای مگس، عرصهء سیمرغ نه جولانگه تـست .......... عرض خود می بری و زحمت ما میداری
..............
(۱) ـ « به عقیده بخش قابل ملاحظه ای ازمورخین سیاسی "جنگ سرد" درگیرساختن شوروی درباتلاق جنگ افغانستان بخشی از پروژه سیاسی و پنهانی " سیا " بود که در سال های ریاست جمهوری جیمی کارتر در سال های ۱۹۷۸ ـ ۱۹۷۶ به مورد اجرا گذاشته شد... با تكیه برمنابع موثق، جنگ پنهانی آمریکا درافغانستان واستفاده از پاکستان به عنوان "سکوی پرش"، کارتردردوران ریاست جمهوری خود، حتی نزدیک به ـ۷ـ هفت ماه پیش ازمداخله نظامی شوروی درافغانستان، اولین دستورالعمل رسمی کمک های پنهانی برای حمایت ازمجاهدین ودیگر نیروهای مخالف دولت افغانستان را امضاء کرد سال ها بعد ، بریژینسکی درمصاحبه خود با نشریه نوول آبزرواتوار گفت :
در همان روز(۳ جولای ۱۹۷۹) به رئیس جمهوری خاطرنشان کردم که این حمایت ، ارتش شوروی را واداربه مداخله خواهد ساخت... عملیات مخفی "سیا" در افغانستان ازطریق پاکستان " اخته شده " به دومنظوربه مورد اجرا گذاشته شد . اول اینكه آمریکا می خواست با تضعیف و نابودی حزب حاکم در افغانستان بتدریج شوروی را درگیر عملیات نظامی در آن کشور ساخته و به قول زبیک بریژینسکی ( رئیس شورای امنیت ملی آمریکا در دوره ریاست جمهوری کارتر) ، افغانستان را به " ویتنام شوروی " تبدیل سازد . دوم اینکه هیئت حاکمه آمریکا در تلاش بود که از نفوذ
شوروی به دیگر کشورهای آسیای جنوبی (ازطریق افغانستان) جلوگیری کند. بر این اساس حمایت سیا از گروه ها و دسته های اسلامی از طریق پاکستان برای نابودی دولت سکولار افغانستان، بویژه بعد از مداخله نظامی شوروی در آن کشور، شدت یافت...»
www.rahekargar.net(۱) سایت راه كارگر
…….
دیوید كامرون وحامد كرزی درحال تجدید پیمان
اشغالگران «متمدن»یا بربرهای قرن بیست ویك، شعارمیده معترضین خشمگین برضدكشتاروحشیانهء