ای میهن  من  و خنجر   خا ور من

هستی  سپر  قاره ی   پهنا  ور  من 

 پیغام  زمان  و  زنده  گی را   بشنو

  از" بام جهان " وچشمه ی باور من

"فروغ هستی "

                                  بخش اول

احزاب  ملی - دموکراتیک هوادار حکومت پارلمانی، باید فریاد

 اعتراض خودرا علیه  کشت وقاچاق  تریاک وهیرویین بلند کنند

(1 ): -   جهاد بزرگ  ملی  :

           مقامات  کلیدی دولت تک قومی و قبیله  سالاری  کشور ما ، از آغاز تصرف قدرت  سیاسی تاکنون مانع  حضور  سیطره  ونفوذ  هیچ یکی از میراثخواران دوران  استعمار کهنه ، نو ، امپریالزم واقمار محلی ومنطقه  یی آنان ، بر سرنوشت توده های  مردم  رنجکشیده کشور ما شده  نتوانسته است. بنابرین دروضع کنونی "جهاد بزرگ ملی" علیه کشت وقاچاق تریاک وهیرویین  رسالت  تاریخی ملی  واجتماعی ودینی اکثریت  نزدیک  به اتفاق توده های دربند و زنجیر  جامعه  بلاکش ما میبا شد.

        اگرکه  ،  شماری از  کارشناسان  امریکا یی با استفاده ازتجارب غنامند خویش در آمریکای لاتین ، ضرورت  دوا پاشی ،زهرزدایی بی خطرو مبارزه ی فعال ضد کشت تریاک  وهیرویین  را، با رییس جمهور دولت اسلامی  ومشاوران ایشان مطرح کردند . ولی  شورای علمای  وابسته  به دولت  اسلامی ، به خاطر تداوم  تجارت سود آور تریاک وهیرویین در ولایات  هیلمند ،  کندهار و دوسوی مرز دیورند ، با طرح بی خطر وبی ضرر  کارآگاهان  امریکا یی ، مخالفت نشان دادند و درنتیجه ی این موضعگیری ناعاقبت اندیشانه ، کشت وقاچاق تریاک و هیرویین، در هیلمند ،کندهار وشمار دیگری ازولایات کشور بیش از پیش ترویج یافت       وسو گمندانه صحت  وسلامت  بیش از یک ملیون دهقان افغانستان، قربان تاجران مواد  مخدر  پاکستان ، ایران ، روسیه فدراتیو، منطقه و قربان بدعت عاری از افتخارجان بولتن سفیر کیبر  امریکا درپاکستان ونخستین ترویچ کننده ی تریاک در وادی هیلمند  ومنطقه  گردید.

        در دوران رهبری انحصارگرانه جناب حامد کرزی  ومشا وران ارگ جمهوری کابل، اگر وزارتی بنام " وزارت مبارزه علیه مواد مخدر "  تشکیل گردید وبه هنگام تجاوزحضور ونفوذ  طالبان ،  سا لیانه  دوهزارتن تریاک و هیرویین درافغانستان کشت تولید وبصورت علنی به بازارهای افغانستان فروخته وبه اروپا، روسیه، پاکستان وایران وهند توسط " تاجران مرگ "( تاجران تریاک ) صادر و قاچاق میگردید و به تصور طالبان گویا از برکت این تجارت " هم   خرما  و هم   ثواب "  و  هم اسباب  "   تخدیر   " و  "   بی  حس  " شدن اعصاب " کافران! " فراهم  میشد. ولی با هزاران  دریغ ودرد که سطح تولید وتجارت  این ماده ی زهردار پس  از تشکیل وزارت  مبارزه  علیه   مواد مخدر،  از دوهزارتن  به  هنگام سیطره  ،حضور ونفوذ طالبان و "تاجران مرگ "، اکنون نزدیک به ده هزار تن ارتقاء یافت وشمار بیماران مواد مخدر نیز از صد هزار به یک ملیون ودوصد هزار و به تصاعد هندسی در حال افزایش میباشد.

       درچنین  وضعی،  اگر هر تریاکی  ، هیرویینی وبیماراین زهر کشنده  ، یک خانواده ی دهقانی را به این  بیماری مبتلا  کند دهقانان  بی زمین وکم  زمین  این کشور بدون ترس از  اشتباه دهها  با ر بیشتر  از امروز  به  سرنوشت تلخ ، درمان ناپذیر  وغمناکی  روبه رو خواهند شد که  چنین مباد .

         حقیقت  این است که امریکاییان افغان  تبار کشور ، درعمل افزارهای پیدایی فقر، سیه  روزی ، پرورش طالبان،  بیکاری مزمن و مهاجرتهای اجباری افغانان وسایر اقلیتهای ملی و مذهبی  داخل کشور ما ، به کشورهای  پاکستان ،ایران، منطقه وجهان بوده اند و تاهمین مکتب واین ابر قدرتها  درسرزمین ما حاکم باشند دورنمای این وضع ، بازهم  سیاه تردردناک تر و مرگبارتر میشود وخواهد شد .

         بنابرین  به  باورم همه  احزاب  دموکراتیک ملی ، سازمانهای مد نی ، مدافعان حقوق بشر، نهادهای اجتماعی ، فرهنگی، عالمان روشن بین دینی ، سازمانهای، کارگری، دهقانی ، زنان ، جوانان ، طبیبان، ژورنالستان، نویسنده گان، ورزشکاران، تاجران ملی  وپیشه وران  پرعدد، با وجود  تفا وتهای زبانی ، قبیله یی ، قومی ومذهبی ، جنسی و طبقاتی میتوانند وباید    دریک  جبهه  وسیع دموکراتیک -  ملی متحد  شوند ودرا ین اوضاع  مرگبار جامعه ، یک    "جهاد  بزرگ  ملی  "  را  علیه کشت تریاک، تولید وتجارت هیرویین  ، ریشه کن کردن    حضور ،  نفوذ ،  شناخت  و شکار تاجران این زهرهای مرگبار درگوشه  گوشه ی  افغانستان ومنطقه  آغاز نمایند .

        این یگانه راه  اتحاد ، وحدت، همبسته گی صلح  آمیز ونجات بخش مردم افغانستان از چنگال فقر،مرض ،بیسوادی ،  بیکاری و خشونتهای مرگبار جامعه بلاکش ما میباشد .

         حا لا پرسشی به میان می آید که خشونت چیست و چگونه میتوان وباید برخشونت های قبیله سالاری  وقومی افغانان غلبه کرد.

         (2)  - خشونت های قومی وقبیله  یی  را  میتوان  و  باید مهارکرد:

        خشونت واژه ی عربی است. درفرهنگهای زبان فارسی، واژه های درشتی ، ناهمواری وتند خویی  بجای واژه خشونت بکاررفته است ( فرهنگ عمید ).

            قبایل و اقوام خراسا نزمین وافغا نستان مستقل ،غیر منسلک ، دموکراتیک و اسلامی -         از باستان زمان تا دوران سیطره ی استعمار کهنه، نو وامپریالزم ، پیوسته در برابر خشونتهای کور طبیعت ، تهاجم جهانکشایان، استعما ر بریتانیای کبیر ،استبداد استعماری وتجاوز مثلث القاعده، طالبان و نظامیگران پا کستان ، از آزادی میهن ، از دست آوردهای دانش ،فرهنگ و سنن پسندیده ی نیاکان خویش ، با تیروکما ن " تیغ حق " وعد الت دفاع دادخواهانه کرده اند .           ازدیدگاه مولانا جلال الدین بلخی" تیغ حق " : تیغ راستی، درستی، داد ، عدل، انصاف است.

        "  تیغ حق از تیغ آهن تیز تر -  بل زصد لشکر ظفر انگیز تر ".

        میهن بی سقف ودر ودیوا ر ما ، در اوضاع وشرایط کنونی نیز ، به گرهگاه تضادهای حاد - بین المللی، منطقه یی، ملی،  قومی، نژادی و مذهبی  به میدان جنگ ، خشونت ، کشتار بیرحمانه ی بی گناهان وبستر کشت، تجارت وقاچاق مواد مخدر ، فقرسیا ه ، بیماریها ی روانی،    آزمایشگاه سلاحهای کشتارخونین توده ها ، به مرکز زورآزما یی کشورهای عضو پیمان همکاری شانگهای  ، ناتو ،کشورهای عربی خاور میانه ، طالبان  مرگ  و" لشکر های " خرابکار دستگاههای انگلیس مشرب  کشورهای عربی خاورمیانه و پاکستان مبدل شده است.

       در چنین احوال واوضاع پیچیده وخشونت بار تاریخی، ملی، منطقه یی وبین المللی، همه قبایل اقوام، بویژه معیوبان، معلولان، مبتلایان مواد مخدر ، کهنسالان، زنان وکودکان مردم افغانستان ، نه تنها از ابتدایی ترین حقوق وآزادیهای دموکراتیک خود محروم شده اند وظلم اجتماعی، ملی، قومی، قبیله یی ، تبعیض جنسی، مذهبی ، زبانی  و خشونتهای گونه  گون و مهاجرتهای اجباری را در گوشت ، پوست وتا مغز استخوان احساس میکنند ؛ بل این سیاستهای تمامیت خواهانه  ، ظا لمانه و آزادی کش ،مانع بزرگی در راه رشد مستقل ملی وتآمین برابری حقوقی شهروندان کشور صلحدوست وترقیخواه ما نیز گردیده است .

        بنا براین مبارزه ، اتحاد وهمبسته گی نیرومند همه گروههای قومی وقبیله ها، اقشار ولایه های محروم و تحقیر شده ی کشور واحد وتجزیه ناپذیر ما و پیکار داد خواهانه آنان، علیه یک فیصد  نیروهای هوادار  تجاوز و خشونت قومی، ملی  واجتماعی ،برتری جویی نژاد ی و گرایشهای عظمت طلبانه ی ملی وطبقاتی، عمده ترین رسالت تاریخی وملی اکثریت  نزدیک  به اتفاق مردمان آزادی دوست کشورما میباشد .

       بازتاب روشن اندیشه های پیشرو سیاسی فرهنگی، در پلتفورم ( اعلامیه یا مرام حزبی ) احزاب سیاسی ملی ودموکراتیک  وسیکولارافغانستان معاصرنیزبه  افزایش احساس همبسته گی دوستی وبه کاهش خشونت ،سردمهری ،درشتی وتند خویی توده های مردم مساعدت میکند  و راه آزادی، دموکراسی ،ترقی اجتماعی ، صلح وبرابری حقوقی همه گروههای قومی  وتسا وی حقوقی زنان  با مردان را روشن وهموار مینماید.

       پیروزی دراین پیکار داد خواهانه زنده گی اجتماعی وملی امری دشوا ر ولی ممکن است. راهها و و سایلی که 99  درصد  جامعه مستعد به تکامل مارا میتواند از مرداب خشونتهای مرگبار اجتماعی و ملی رهایی بخشد هما نا شناخت بسترها وانگیزه ها ی خشونت  ونبرد  دادخواهانه علیه تخدیردختران  مکاتب  ، تخدیر صدها هزار از معتادان تریاک وهیرویین   و تحقیر ملیونها زن  ومرد  دهقان فقیر، از سوی یک فیصد از طفیلیان خون  آشام میباشد.  با شناخت بستر وعوامل  تاریخی اجتماعی -  ملی  وبین ا لمللی خشونت اینک راهها  ووسایل   مبارزه ی دادخواهانه را به پیشگاه نسل جوان و خشونت ستیز جامعه بلاکش ما  به ایجاز کامل   مطرح میکنیم وباور نیرومند دارم که  توده های بپا  خاسته ی میهن مستعد  به تکامل ما  ،در آینده ی نی چندان دور ، علیه  افراط کاریها مستبدان تاریخ  معاصر،  بپا  خواهند خاست  و  سرانجام عوامل  خشونت  وستمهای گونه گون اجتماعی، ملی ،  سیاسی و تبعیضهای قومی،   قبیله یی مسلط کنونی  را  تشخیص ومهار خواهند کرد و در فرجام قادربه  انجام  وظایف مبرم تاریخی  وشناخت  ضرورت تجدید نظر  بر تشکیلات اداری وتقسیمات  ملکی  کشور مستعد به تکامل ما خواهند شد.

        ( 3 ) – ضرورت  تجدید  نظر  بر تشکیلات اداری وتقسیمات ملکی کنونی  کشور:

        با بیان پیشینه ی مبارزات پرافتخار آزادیخوانه ی ملی توده های مردم وشناخت ماهیت نظامات ستمگستر وخشونت بار فیودالی قبیله سالاری ، استبداد ا ستعماری ، امپریالزم جهانی وشناخت دردهای استخوانسوز زحمتکشان ورنجها ی بیکران همه گروههای رنجدیده ی قومی افغانستان دروضع مشخص دشوار وپیچیده ی  کنونی : به منظور ایجاد اتحاد واقعی ملی بین شهروندان برابر حقوق افغانستان وکاهش خشونت وسرد مهری میان توده های مردم بایستی از راههای قانونی مطا بق به موازین واصول دموکراسی بر تشکیلات اداری  افغانستان با  آهنگی  شتابنده ،  تجدید نظر شود ودر تقسیمات ملکی نوین کشور ، ساحه ، تعداد نفوس رابطه های اقتصادی، زبانی وفرهنگی شهروندان افغانستان مد نظر قرار گیرد .

         - شورا های روستاها ،ولسوالیها، شهرداریها وواحد های تشکیلاتی ولایات  وایالات  کشور بر اساس موازین دموکراسی و برابری  حقوقی شهروندان بیدرنگ تشکیل شود وبه مقصد غلبه بر بیروکراسی وکاهش سرگردانی توده های فقیر دهقانان وزحمتکشان روستاها ، از سوی پارلمان ودولت مرکزی به واحدهای محلی، ولسوالی، ولایتی ، ایالتی  وشهرداریها     صلاحیت بیشتر قانونی انتقال یابد.  باید دانست که اشتراک دموکراتیک، آگاهانه وفعال توده های مردم در قدرت سیاسی جامعه   نه تنها تجزیه طلبی نمی باشد؛ بل پایه های اتحاد و همبسته گی ملی جامعه چندین قومی مارا تحکیم  و تقویت بیشتر می بخشد.

     (4) -  قانونی اساسی دولت  جمهوری اسلامی افغانستان به ترمیم  ضرورت دارد:

         تمرکز دولت  جمهوری  اسلامی، به دست  نماینده  گان بی کفایت تمامیتخواه ،کج آهنگ و ثبات پرست یک قوم وقبیله درشرایط افغانستان چندین قومی وقبیله سالاری ، به گونه ی    آشکارا  ، فرایند جوشش و رشدشتابنده جامعه ی مستعد  به تکامل ما را کند وکند تر میکند.

         پاسداری وتداوم  نظامات کهن وفرتوت قبیله سالاری ، زمینداری اربابی و بهره کشی ظالمانه از دهقانان کارگران  وزحمتکشان ،  تجاوز آشکار به  حاکمیت  ملی ی ، شهروندان  برابر حقوق  مردمان کشور چندین قومی وقبیله یی افغانستان  میباشد  .

           با الهام از راه و رسمهای  زنده گی نوین و دموکراتیک  بشریت ترقیخواه ،همانگونه که دانایان جهان آموخته اند " بایستی نی حکومتها ، در موعظه های دینی ومذهبی شهروندان   کشور  ، دخالت کند " ونی "  عالمان دین ومذاهب ،  به بودجه  وسیاست  دولت کاری داشته باشد ".

        - در روشنی  این ضرورت  تاریخی وارزشهای اعلامیه ی  حقوق بشر ، قانون اساسی کنونی افغانستان  بایستی بیدرنگ ترمیم  گردد وبر  تمرکز وسیطره ی  فاقد  قابلیت  حیاتی ی وتحرک  دوران حاکمیت  آقای حامد کرزی وشرکای قبایلی وافغانان امریکایی تبار ایشان  ، با   آهنگی شتابنده ، تجدید  نظر اساسی شود وبا چنین جنبش ملی دموکراتیک ودادخواهانه ی توده های  خشما گین میهن، از فروپاشی  وزوال  افغانستان بیمار  وفقیر  جلوگیری به عمل آید.

       (5 ) -  مسأله زبانهای افغانستان  به حل اساسی ودادخواهانه  نیازدارد:

         ـ به  حل اساسی مسآله ی زبانها ی همه اقوام افغانستان بر مبنای اصول دموکراتیک اقدامات تآ خیر  نا پذیر به عمل آید  .        

        -  تشکیل شورای فرهنگستان زبانهای ملی افغانستان ، وضع مصطلحات علمی وتخنیکی جهان؛ درچها رچوب اکادمی علوم جمهوری افغانستان به غنامندی زبانهای ملی ورشد زبانهای همه اقوام وملیتهای افغانستان تکانه نیرومند می بخشد . بنابرین  اقوام و قبایل حاکم کشور نباید بیش ازاین دربرابر آزادی  ورشد شتابنده ی  زبانهای کشور کثیرالمله ی افغانستان بیهوده سنگ اندازی وزبانهای اقلیتهای ملی را  آگاهانه مسخ کنند.

(6 ) ـ  تشکیل دموکراتیک شوراهای محلی ،ولایتی ،ایالتی  و شهرداریها ضرورت زمان   وزنده گی معاصراست:

- سنگ اندازی در برابر حق اشتراک فعال وشفاف همه شهروندان  برابر حقوق جامعه  ،             در شوراهای  محلی ،  ولایتی  شهرداریها ،  شوراهای  ایالتی   وشورای ملی به هر بهانه ای که باشد فقط به دوام مردابهای خشونت -ستم ملی ، فربه شدن سر برآورده گان قبایل حاکم ، سرمایه داران دلال ، بیروکراسی فاسد  ، افزایش قربانیان  خاشخاش سالاری  و    سلاطین   بی تاج      &