مکث موجزپیرامون برخی دیدگاه های مخالف و

موافق نظام مردمسالار فدرالی درافغانستان

{قسمت چهارم}

حکمت

بجای  عدل  و  عا دل  ظا لم  و  مظلو م  ا فر ید

دنیای  پرکین  و  بغض  و " من تفاوت؟! "  ا فرید

گر  همه ائین  و  نسل و  هم  کتب یکی  بودی

این همه خصم وخصومت بین انسان کی بودی؟.ا

اختلاف در دین و مذهب و طریقت بهر چیست  ؟.ا

اختلاف در رنگ وبو و نسل ونژاد ازبهر چیست ؟.ا

یا  هزا ران  قوم  و  مذهب  در  خصومت  ا فر ید

چرا  یک سان  و  برابر  و  مسا و ی  نا فرید  ؟.ا

نظاره  و " ازمائیش؟! " از " هفتمین؟! " برج فلک

این  همه جنان و جهیم بی حساب دارد ملک ؟.ا

زان سبب هر "حمکتی؟!" ار هست ایدزیرسوال؟

بر "تعالا؟!"پاسخی نیست که گوید،شدست محال؟.

حسن پیمان

        واقعأ جالب است که سکوت وخموشی مرگباردولت وحامیان وبی تفاوتی انها دربرابرمردم وجنبشهای رستاخیزملی ومداخلات وایندۀ مبهم وتاریک وخونبار افغانستان که همۀ شان مات وجاه مانده وپیش از مرگ به اصطلاح"به خود"گور" حفر و"کفن" گز میکنند!"وصرفاً درغم سرشتۀ"میت شکست!" وپیش ازمرگ به ان تابوت میتراشند وبا همه پیامدهای ناگواروخونبارغم انگیزان اگاهانه خودرا بجای پنجه باحوادث، تسلیم حوادث نموده اند.

      درحالیکه تا سال 2014م.درخروج نیروهای خارجی بین المللی هنوز حدود دوسال دیگرباقیمانده است واین درحالیست که برای ترتیب وبراه اندازی ترور و شکارمرموز وتخریب دوقلوهای اسمان خراش مرکز تجارتی بین المللی امریکا که قرار اطلاعات ونشرات رسانه ها، شاید دوساعت راهم دربرنگرفته باشد؛اما اینجا که هنوزدوسال فرصت کافی باقیمانده است؛ یعنی به این مفهوم که دراین مدت طولانی دوساله درپیشروباتوجه با این سلاحهای پیشرفته و حتی باهوا پیماهای بدون سرنشین افسانوی بادغدغه مجهزاند ومیتوان جهان را زیروزبرساخت؛چه رسد به اینکه درمقابل این گروهک های تروریست وملیشه های مزدور"روباتی اتوماتیک دست پروردۀ خود!"بنام طالب وحقانی وحکمتیار وغیره تروریستهای اجیرپاکستانی وپنجابی و-ای-اس-ای- تیروریست پرور ومنافق وعربی؛به یکبارگی چگونه سر تسلیم حیرت اوری گذاشتند وبا ایجاد غول بحرانات وفسادهای مافیائی طی این مدت وفرایند خونبارمجدد ومبهم دیگربعدی ان؛همه یکسره به پای ترور ریست ها زانو میزنند.! وپیش ازمرگ بانگرانیهای مزید به خودبه اصطلاح "گوروکفن" حفر و مترمینمایند؟ ویا اینکه بازهم زیرکاسه نیم کاسه های دیگری نهفته است؟ که سرانجام شعله های فروزان هستی سوز این جنگهای نامقدس فرسایشی نافرجام اینبار؛ بیرون از مرزهای شمالی کشوربرافروخته میشود؟:زیرا:

     الف: ازاین واقعیت انکارناپذیرتاریخی نیزنباید چشم پوشید که پاکستان همیشه بمثابۀ مزدورگوش به فرمان انگلیس واستعمارگران، تختۀ خیزتجاوز اشغالگران و متجاوزین واستعمارگران علیه مردم غیوروقهرمان ودشمن شکن واستعمار برانداز وطن مان؛ درطول تاریخ پیش اهنگ بوده وماجرا جو ترین وخائینانه ترین وپرکینه ترین نقش رابازی کرده است.

      هدف ازراکت بارانیها وتجاوزات صریح اشغال ومداخلات اشکارا بادستهای باز وتام اللاختیار واحداث پایگاه ها وقرار گاه های تروریستی برای طالبان وشبکۀ حقانی وگلبدین حکمتیار وغیره غلامان خودفرو ش الا پنج کیلومتر درداخل خاک افغانستان درولایت کنرها ونورستان، تحت نام حل مسألۀ خط ننگین"میر تیمیر دیورند" که ازدوران زمامداران سلفی قبائیلی "امیرعبدالرحمان 1897م."به اینسو هیچ حکومتی برسمیت نشناخته است وبا این بهانه بخاطردریافت امتیازات اعظمی وبهره برداری دایمی ابهای دریاهای خروشان کنرها وعلیشنگ وعلینگار ومعاونین ان ودریای پنجشیر که حیثیت( خون دررگهای زمین )رادارند روزانه به ملیونها لیتراب که معادل قیمت نفت است به طرف پاکستان رایگان جاریست که افغانستان را نیز ازاین ثروت سرشارخود محروم نموده باشد؛ازیک سو وازسوی دیگر بخاطر گرم نگهداشتن تنور جنگهای دوامدار وعدم سمع به شکایات وفریادهای جانکاه مردم خرُد وخمیر شدۀ افغانستات درسطح ملی توسط رژیم مزدور ودرسطح بین المللی ان ابرقدرتهای جهانی که عملاً دردرون خاک افغانستان ظاهراً با ادعای دفاع ازامنیت، اسقلال وتمامیت ارضی ونابودی هرنوع تروریست وتجاوز حضوردارند ونبود علاقه به قطع مداخلات ازهیچ طرف ورضائیت وسکوت در برابر ان ازسوی اقای کرزی رئیس جمهور وتیم تمامیت خواه وحامیان ان دال برا نست که پاکستان بمثابۀ تختۀ خیزمداخلات وهدایت دهنده وحمایت کنندۀ این جنگ هستی سوز وبنیاد برانداز مانند بازیهای چند بعدی خائینانه وخصمانه پیشین خود واردبازیهای جدیدی گردیده است.

     ب:-بامداخلات پیهم وراکت بارانیهای خود پاکستان، بیش ازیک ونیم سال به این طرف دولت افغانستان را از موضع زور وقدرت اتمی تحت حمایۀ انگلیس وحامیان به ادامۀ مداخلات پیشین نیم قرنه ای خود تحت فشار های سنگین قرارداده ومستقیماً تهدید میکند تا پیمان استراتژیک نام نهاد روی دست با پاکستان، مطابق به شرایط آنکشور وطبق منافع ان بطور پنهان از مردم وبدون ارادۀ سرتاسری مردم درپشت پرده های تاریک  و بزور که به ان ظاهرآ رضائیت دوجانبۀ را شکل داده وبا استفاده از ويژگی های ضعف وتسلیم پذیری وسازش کارانه وارتجاعی اقای کرزی ؛بالای ان امضاء نماید وصاحب امتیازات بیشتر وصاحب سرمایه ها وثروتهای سرشار بیشتر دیگری گردد که اين خبط بزرگ وترفند دیگریست که باقاتل اصلی ودشمن اشتی ناپذیروسوگند خوردۀ مردم افغانستان، خلاف منافع ملی، این پیمان امضاء میگردد.

      ازاین تهدید واشغالگری وتوسعه طلبی پاکستان وزورازمائیهای ان عملأ ثابت میگردد که دولت پوشالی کرزی وحامیان ان ظاهرأ دیگرقادر نیستند ازاین سرحدات بی درودروازۀ 2500کیلومتری خود دربرابر اين همسايۀ شرير، دفاع نمایند.سرحداتیکه ازبدو پیدایش پاکستان ناپاک وشیطان مکار ومداریگر؛ تا امروز بکلی خللپذیر وغیرمصون وجداً صدمه دیده است ومرزدیورند را بیشتربرخلاف تمامی قوانین وموازین ومیثاقهای پذیرفته شدۀ بین المللی در داخل افغانستان  توسعه داده است.

       بناءً بااین زورازمائیها وزورگوئیها، این پیمان نیزمثل همیشه برطبق پیشنهادات وبا درنظرداشت منافع ملی پاکستان وضد منافع ملی افغانستان، اگرکسی بخواهد یا نخواهد باید امضاء گردد! زيرا، طی مدت یازده سال خونبار گذشته که کرزی سرشازش باپاکستان ومزدوران ان داشت؛ طالبان و سايراجیران مزدورانکشوررا برادرخواند و همواره تلاش نمود تا بیشتر به انها روحیه ومورال جنگی بدهد وبا ده ها کذب وریا ودروغ وبا بازیهای مختلف زمینه های مساعدی را برای همچومداخلات وتجاوزات، توسعه طلبیها ، کشتارها، تلفات وضایعات فاجعه بار وبحرانات مهيا نمود وامروز هم برای امضاء همچو یک پیمان ننگین باپاکستان با یگانه دشمن وقاتل سازش ناپذیر مردم افغانستان مانند اسلاف وزمامداران قبایلی خود آماده شده؛ سرانجام بسترهای توسعه طلبی وتجاوزرا فراهم ساخته و می سازد! واما، هرگاه باامضای این پیمان با پاکستان همه معضلات وبحرانهای مزمن افغانستان وناامنیهای ان حل وصلح وثبات پایداردرافغانستان ومنطقه برقرار گردد (!)؛چرا همین کاررا یازده سال قبل در"بن اول" ویا درنشستهای بعدی ان انجام نداد؟واین سناریوی تراژیدی خونین یازده ساله راچرا براه اندخت؟

    ت:این پلانهای ناکام؛نخست تحت پلان "ای"طی یازده سال باخونریزی وباتلفات وضایعات جانی ومالی که صرفاً امریکا500 ملیارد دالر وهزاران سرباز کشته درتطبیق این پلان خساره مند گردیده است وپلان دومی"بی"که توسط" رابرت بلک لیک"سفیرامریکا درهند سال 2011اعلام وبراساس ان افغانستان را به دومنطقۀ بزرگ شمالی وجنوبی مطرح نمود، که براساس ان جنوب افغانستان ازقندهار تا لغمان به طالبان وولایاتهای شمالی به اقوام تاجیک-اوزبیگ وهزاره واگذارشود؛ گویا برطبق میل ورغبت پاکستان بخاطریکجاسازی جامعۀ پشتون هردوطرف مرزدیورند وتحقق شعار" لروبرپشتون"حلقات فاشیستی باازبین بردن خط دیورند که پاکستان پلان داشت تا به حیث کنفدریشن ویا هم به یک صوبۀ سرحدی غربی خود دراورد؛ تلاش نمود وپلان سومی که بنام پلان"سی"ازطرف یک وکیل  انگلیس بنام "توبیاس ایلوود"امروزمطرح گردیده وتحت بحث قرارا دارد؛تا افغانستان را به هشت منطقۀ (کابل - قندهار- مزارشریف- هرات- قندز-خوست وبامیان ) ازلحاظ اقتصادی تقسیم نماید وطبق این پلان استراتیژیک ؛خط دیورند نیز برسمیت شناخته خواهد شد.اما سوال اساسی بازهم دراین جاست که:کدام قدرت جهان میتواند تعهد وضمانت نماید وازپاکستان مبنی بر عدم مداخله وتجاوز درداخل افغانستان به هرشکل ورنگی ونحوی که دراینده صورت میگیرد؛تضمینها وتعهد های رسمی وشفاف پایدار وغیر شکننده درعمل مطابق به منافع ملی افغانستان اخذ نماید؟ زیرا مردم افغانستان و جهانیان اگاه هستند که پاکستان درطول تأریخ موجودیت خود یک حرفی هم ازتعهدات خود درعمل پابند وصادق نبوده ورعایت نکرده است؛همیشه دروغ گفته وبا کذب وریا و شیطنت  وبامنافقتها بمثابۀ  بزرگ ترین تجار دین واستفادۀ ابزاری ازدین برضد افغانستان خلاف همه تعهدات وپیمانها وپروتوکولهای رسمی؛چه درمورد سرحدات؛چه درمسائل اقتصادی واجتماعی وترانسپورتی وتجارتی وگمرکات ومهاجرین ومسافرین وده ها مسائل دیگرعمل نموده وبدون رعایت اصول وقوانین سرحدی ومیثاقها و قوانین بین المللی وحقوق بین الدول وعدم احترام به استقلال وتمامیت ارضی؛ باسرکشی ها وتمردهای کاملأ پرعقده وپرکینه با مردم مسلمان افغانستان برخورد نموده است. بناءً اگراین پیمان امضاء گردد یانگردد؛به پاکستان بی تفاوت است. مداخله وتوسعه طلبی آنکشور باصدورتروریسم و شعله ور نمودن جنگ فرسایشی تحمیلی حتا تا اسیای میانه وسائیر کشور های اسلامی وحوزۀ اسیای میانه والا اروپا وامریکا زبانه خواهد کشید.

       به این ترتیب اين دانۀ سرطانی حیات بشررا به خطرات مدهشی قرار خواهد داد .انجام این اهداف به پاکستان به گفتۀ امریکائیها"به یک بزنیس یا تجارت ومسلک"او مبدل گردیده است. پاکستان نمیخواهد تا پایگاه های تروریستی وپناه گاه های تروریستها و مدارس نظامی تربیه گاه های آنان ، بويژه سلاح جهانشمول " تروریسم انتحاری" پردرامد خودرا که بمنظور تجارت دین وجهاد وسود جوئی ايجاد نموده و تعداد آنها به هزاران هزار میرسد؛ از اين تجارت کلان (!) ؛ (هزاران تیروریست وگروهای انتحاری پردرامد) خود بگذرد ویاانهارا ازبین ببرد ویابدون ادامۀ جنگ بااستفادۀ ابزاری این تروریستهای تربیت یافته با تجهیزات وتأسیسات ان که بالای ان مصرف نموده ازان منصرف شود ويا این تأسیسات تروریستی را به این زودیها ویران ونابود کند؛ تا ده چند ان باج نگیرد، ميخواهد ازتیروریستان ان بطوردوامدار به بهانه های مختلف حفاظت نمايد؛ آنان را بکاراندزد ؛ بمصرف رساند وبالای انهاتجارت وسودجوئی را ازغرب نماید.وترس وبیم هم ازهیچ قدرت جهانی ندارد.زیرا پایگاه های اتمی وسلاح های اتمی هیستریک ان به سطح بین المللی حمایه میگردد.

     غرب باهمه مقاومت وتلفات ازیازدۀ سپتمبر2001به اینسو، تمامی قدرت ناتو و امریکا وبیش از50 کشورجهان با حضورخود درافغانستان نتوانستند در مبارزه با تروریسم ونابودسازی ان دردرون خاک پاکستان وافغانستان به موفقيت نایل ایند که سکوت دولت وحامیان آن علامۀ رضائیت وتسلیم بوده که مصداق روشن وشفاف برادعای فوق میباشد. ازانرو به اواز رسا وبه تأکیدباید اذعان داشت:

       تا زمانیکه پاکستان شریر واین یگانه حامی تروریسم بین المللی وپناه گاه ها وتربیت گاه های تروریسم؛ بکلی ازبنیاد تجزیه نگردد ونیروی اتمی وهیستریک تباه کن ان وشبکۀ جهنمی تروریستی وخون اشام ان(ای-اس-ای) وبا همه مدارس نظامی تروریستی و"دیو بندی" سرتا سری ان نابود نگردد وجنرالان خون اشام وجنایت پیشۀ -ای-اس-ای- ونظامیان ان به محاکمۀ بین امللی کشانیده نشوند؛هرگز صلح و ثبات وارامش نتنها درافغانستان ودرمنطقه ؛بل تمام اسیا واروپا وامریکاوجهان از هجوم ویورش بربر منشانه ووحشیانۀ تروریسم و شکل پیشرفته تر ان تروریسم انتحاری درامان نخواهدبود!

    ث: نگرانیهای عمیق وجدی اقایان اسلام کریموف رئیس جمهور اوزبکستان  وهمتای ان بیردی محمدوف درعشق اباد پایتخت تورکمنستان براساس خبرگذاری های فارس(3و4اکتوبر/12)هرگونه اماده گیهای نظامی ودفاعی منظم متقابلۀ مرزی خودرا بخاطرتأمین امنیت وصلح وثبات  بطورخاص درافغانستان ومنطقه دربرابر هرنوع هجوم وحملات احتمالی طالبان مزدوروملیشه های اجیرپاکستانی که مانند سالهای 1996م.درصفحات شمال افغانستان الا 90 درصد خاک افغانستان را اشغال وحوضۀ اسیای میانه را تحت تهدید قراردادند تشویشهای را باراورده است. قرار گزارش خبررسانی ایتار تاس (5 اکتوبر2012)اسلام کریموف رهبراوزبیکهاتأکید نمود:

     " باهمرای دیگرکشورهای منطقه باید خودرا برای چالشهایی که مطمئاً پس ازخروج سربازان خارجی ازافغانستان بروز خواهد کرد اماده کنند.وی تأکید کرد که من مطمئن هستم منطقۀ ما باتشدید جدی تنشها؛تهدید روزافزون افراطیون و تروریستها وتقابل نیروهای حاضر درافغانستان روبرو خواهدشد. بنا براین؛ حفاظت ازمرزها وارامش دهی مردم وظیفۀ است که درحال حاضر تمام کشورهای منطقه اسیای میانه باید دراولوویت قرار دهند"..

       به همین منوال چندی قبل در (29/سپتمبر/12)کینیازوف کارشناس فدراتیف روسیه به خبرگذاری فار س نیز گفته بود": درصورت تجزیۀ افغانستان به جنوب وشمال واستقلال خواهی ان عملی گردد؛ والی مزار عطا محمد نوربیشترتحت فشار ووضعیت دشواری قرار میگیرد. وجود پایگاه وحضور نیرومند نظامی امریکا در مزارشریف از یک سو؛ وکنترول ارتباط امریکادر"سمت اوزبیکستان وسائیر کشورها "وموضع طرفداری اوزبیکستان از امریکا وتا حد زیادی تاجیکستان و رویاروئی جامعۀ اوزبیک که ازطریق فرمانده نیرومند ان جنرال عبدالرشیددوستم درهرزمان میتواند توسط امریکائیها فعال شود؛ بااین دشواریهای که پیش میاید؛ عطامحمد نورنیز مجبورخواهد شد به طرفداری از امریکا ازجمله ازحفظ حضور نظامی امریکارادرپیش گیرد..." واین نگرانیها نمودارانست که امریکا بخاطر حفاظت ازپایگاه نیرومندخود درمزارشریف که در برابرنخستین هجوم وحملات یلغرگران وحشی طالبی وپاکستانی وپنجابی وغیره تیروریستها قرار میگیرد  در انصورت فرماندهان نیرومند وبانفوذ چون ستر جنرال عبدالرشید دوستم رهبر جنبش ملی اسلامی افغانستان واقای عطامحمدنور والی مزارشریف راازهرگونه حمایت نظامی ومالی ولوژیستیکی همه جانبه حمایت وپشتیبانی خواهد نمود.

این واقعیتهای عینی شکل یافتۀ امروز وانکشافات اوضاع موئید انستکه:

     یک: هدف ازشعله ورنگهداشتن جنگ درداخل افغانستان وایجاد پایگاه های تروریستی مجدد با عبورازسرحدات جنوب شرقی بویژه درولایات کنرها ونورستان که حد فاصل راه را به اسیای میانه کوتاه ترمیسازد؛پاکستان را میتوان بمثابۀ تختۀ خیز تجاوز ازطریق افغانستان علیه کشورهای اسیای میانه وهمسایه های دور و نزدیک ان تلقی نمود.

      دو:- این حالت دال برحضورمجدد وبرگشت دوبارۀ نیروهای خارجی در افغانستان را به نحو دیگری وزمینه سازی برای مداخلات مجدد وادامۀ جنگهای طولانی تحمیلی فرسایشی وارد بازیهای جدیدی خواهد ساخت که درانصورت پاکستان مزدور وتحت حمایۀ مستقیم وغیرمستقیم انگلیس شیطان میخواهد نقش فعالترازپیش داشته ودوباره به الۀ دست متجاوزین برای تحمیل وتعمیل اهداف دور ونزدیک وارد صحنه های فعال سیاسی- نظامی گردیده راه های جدید پول جوئی وامتیازات وکمکهای دیگرنظامی را درعمل جستجومینماید وخودرا ازلحاظ نظامی واقتصادی بیشترازپیش تأمین وتحکیم نموده وبیشترجهان را تهدید وبویژه حامیان خودراتحت فشاراورده وبیشترباجگیری وامتیازخواهی وسودجوئی مینماید. که دراین کارزارنقش شبکۀ تروریستی حقانی وبرخی طالبان وتیروریستان تازه نفس دیگر دست داشتۀ خودرا به پیش می اندازد(4)-.وحامیان خودرا بازهم دراین بازیها بادرنظرداشت منافع خود بیشترازپیش بدنام ورسوانموده وبه شکستهای جبران ناپذیری مواجه خواهدساخت.

      دراین ارتباط تلویزیون طلوع(8/اوکتوبر/12)ازقول گروه جهانی بحران میگوید: "گروه بحران جهان نگرانی شدید خودراباخروج نیرو های خارجی بعداز 2014م.که باعث سقوط دولت افغانستان خواهدگردید وانتخابات رامعطل خواهد ساخت وافغانستان دوباره به میدان رقابتها وجنگهای داخلی مبدل خواهدشد؛ازانرو اقای کرزی کنارخواهدرفت وبه عوض خود تلاش دارد از طرفداران خودکسی را پیشنهاد نمايد تا یک تغیری را درساختاردولت اورده باشد".  وازجانب دیگرازقول همین منبع؛نمایندۀ کمیتۀ صلیب سرخ که وظیفۀ ان به افغانستان به پایان رسیده است؛بیشترنگران ازان است که مردم افغانستان درچنگال تروریسم گروگان است. هرگاه جنگهای داخلی رخ دهد باعث فرار ومهاجرتهای بیشترمردم میگردد؛ حیات مردم تأمین نیست وسخت بجان امده اند وپریشان اند.وهمچنان مردم نیز درسراسر افغانستان اگاه گردیده اند وازاین وضع ناهنجار نهایت رنج مبرند وسخت براشفته هستند...."

       اقای کرزی بابی اعتنائی همۀ این قضایا وواقیتها را رد نموده ان را تبلیغات غربی ها  خواند وتأکید کرد که انتخابات درافغانستان صورت میگیرد وحتمأ صورت میگیرد ومطابق به وقت و زمانی که برایش تعین گردیده حتمأ صورت میگیرد؛ اما عواقب اینده بعداز2014 را ماست مالی وباخموشی ازکنارش عبور میکند که در اینده درافغانستان چه اتفاقی روی خواهدداد؟ا

     ج:- درحاشیۀ این حرفها ودرارتباط به این بحث باید به یک واقعیت دیگری نیز اشاره نمود، که درزمان حضورقطعات اتحاد جماهیرشوروی درافغانستان سربازان جنگی اسیای میانه علیه تروریسم صادرشده وتجاوزپاکستان؛بیشتردرصف مقدم تر  جنگهای تحمیلی قرار داشته اند وبا توجه به نگرانیهای رهبران خلق اوزبیک و تورکمن درنشست دوروزۀخود درعشق اباد؛بویژه تجارب اندوخته های جنگی سربازان وافسران کشورهای اسیای میانه درطی مدت 13سال دربرابرهجوم و حملات همین تروریستها وتروریسم کور وتحمیلی ازطریق پاکستان که تاکنون به چهره های گوناگون ادامه داده شده است؛غنامند بوده وبخاطردفاع ازصلح وثبات وتأمین امنیت درافغانستان ومنطقه تحت عنوان شناخت انها ازخصوصیات وفرهنگ وزبان مشترک وهمسرحدی بین انها؛ درصف مقدم جنگ درقبال سایر نیروهای اتحاد شوروی سپرشده بودند. بخصوص زمانیکه انها به خصوصیات جامعه و جنگهای تحمیلی تروریستی صادرشده از پاکستان بداخل افغانستان را درک وشناخت نموده وبه تاکتیکهای نظامی جنگی انها پی برده وشناخت کرده بودند که به اثرتوطۀ اشکار و پلان شدۀ اقای گرباچف رهبرکریملین درشوروی؛این سربازان جنگی با ذخایر واندوخته های کافی ازتجربۀ نبردهای سنگین بادشمنان داخلی وپاکستانی و هجوم بین المللی؛افغانستان را ترک گفتند ودرضمن ان قابل یاد اوریست که هرچند اسیای میانه شاهد حوادث خونبار درپس منظرتأریخی بین طوایف مختلف است؛ قدرت جنگی وفتوحات تأریخی وکشورکشائیهای  بینظیر تورکها وتاتارها ویا  طوایف مربوطه که سلاطین ان درطی  مدت (400) ساله امپراتوریهای خود در جهان که با(دوازده)امپراتوری های شان درسراسرجهان که از( 165 سال ق.م) ازاسیای میانه گرفته تا افغانستان امروزی،سند وپنجاب، واگره هندوستان وشمال شرقی چین،سائبریا،قفقاذ،ایران وسیستان واذربایجان وبلغاریا، ارمنستان، کردستان واناتولی ودوطرف رود دجله وکوه های اورال وغیره الا مدیترانه واروپا گسترده بوده است؛ که تأریخ فراموش شدۀ انها را امروز که مورخین، پژوهشگران، محققین ودانشمندان معروف ومشهورجهان چون زائیران چینائی،پژوهشگران و مورخین مشهورهندی،یونانی؛المانی،فرانسوی،انگلیسی وروسی وامریکائی وغیره به وضاح