بصیر همت

مانچستر – انکلستان

دسیمبر - 2015

پاليسي حمله و مداخله نظامي در کشور ها ، نميتواند ثبات ،دموكراسي  

، امنيت ورفاه اجتماعي را  تامین نماید

از :مصاحبه عبدالباری (عطوان)،ژورنالست و نویسنده شناخته شده

فلسطینی با "دموکراسی نو"

 
تجربه چند دهه اخير نشان داده است كه حملات و مداخله نظامي  از جانب قدرت هاي نيرومند نظامي جهان ،در راس ايالات متحده امريكا ، بمنظور تغير رژيم ها و سقوط حاكميت هاي دولتي كه حامي منافع اين ابر قدرت ها نيستند، ميتواند طي چند هفته اي و حتي كمتر، اين رژيم ها را  سقوط دهد، مگر پاي اين قدرت هاي نيرومند نظامي بعد از اينكه رژیم هاي حاكم غير دلخواه خويشرا سرنگون ميسازند، در تامين ثبات ، امنيت و رشد اقتصادي و اجتماعي مي لنگد و در عوض اينكه  اين تغير ثبات ،دموكراسي و رشد و انكشاف اجتماعي را درين كشور ها به ارمغان أورد ، این کشور ها در گیر جنگ هاي دوامدار سكتاريستي ،خشونت هاي قومي و مذهبي و نفوذ و توسعه بنياد گرائي اسلامي میگردند. با مداخله نظامي ما در حقيقت ابعاد پرابلم ها را وسيعتر ميسازيم.

از سال 1980 تا اکنون ایالات متحده و متحدین غربی اش در امور داخلی چهارده کشور جهان تحت نام مبارزه با تروریزم و محو اسلام گرایان افراطی ، مداخله نموده ، بر این کشور ها بم ریخته و قوت های زمینی اش را پیاده نموده است،کشور های لیبی، لبنان ، کویت،سومالی ،بوسنیا ،عربستان سعودی ،عراق ،سودان ،کوسوو،یمن ، باکستان و سوریه قربانی این مداخلات  و حملات نظامی  بوده اند.
حمله نظامي در  افغانستان  را مثال بياوريم ، طي  چهارده سال ،تاكنون   امريكايي ها و ناتو نتوانسته اند امنيت و ثبات را دراين  كشور تامين نمايند، طي  بيش از يكدهه امريكايي ها طالبان را گاهي تروريست خطاب نمودند و بار ها اصرار ورزيدند  كه "ما با طالبان مذاكره نميكنيم،بلكه ميخواهيم ريشه هاي انهارا بركنيم"،مگر أنها تا الحال نتوانسته اند ، بر مردم افغانستان كمك نمايند تا از شر طالبان رهايي يابند،بلكه برعكس تا كنون أنها ، طالبان، با نيرومندي ميجنگند و از ثبات و امنيت خبري نيست.

امریکایی ها طی چند دهه قبل با سعودی ها در افغانستان همکاری تنکاتنک داشتند و هردو کشور ، امریکا و عربستان سعودی، در سقوط رژیم کمونیستی ذکابل نقش بنیادی را بازی نمودند ،بعدا چه شد ،انها افغانستان را در یک حالت انارشی ، انارشی خونین،گذاشتند و از  وجود همین هزاران عرب مجاهد که توسط امریکایی ها و سعودی ها تربیه و تجهیز گردیدند ،القاعده تولد شد و بعدا همین امریکایی ها با پشتیبانی سعودی ها صدام را سقوط دادند .حا لا  عراق در چه وضعی قرار دارد ،  عراق یکپارچه و متحد در زیر چشم امریکا به عراق چند پارچه وخونین مبدل گردیده است و ثبات ، امنیت و اتحاد ملی از این کشور  رخت بسته است، دارایی و ثروت ملی و آثار تاریخی اش بتاراج برده شده است. واقعیت اینست که با مداخله امریکا در عراق چنان فضای سیاسی – نظامی بوجود امد که باعث تولد داعش گردید.

عين حالت در ليبي تكرار گرديد، امريكايي ها و ناتو اظهار مينمودند كه "قذافي يك دكتاتور مستبد است"و به اين بهانه ، انگليس و فرانسه با كمك  سي أي اي سه ماه بالاي مردم ليبي بم ريختند ،،تأسيسات نظامي و اقتصادي ليبي تخريب گرديد و در نتيجه قذافي را نابود ساختند ،بعدا چه واقع شد؟
خشونت ،جنگ د وامدارقومي وقبيلوي دامن ليبي را گرفت و اين بي ثباتي أب به أسياي القاعده و داعش ريخت و اين خلا توسط گروپ هاي راديكال القاعده و داعش پر شد و اكنون ميراث اين مداخله خونبار يك دولت ضعيف و ناكام در ليبي است.
ما همين اكنون در بيش از پنج كشور عربي دو لت هاي  ناكام بعد از  حمله نظامي قدرت هاي غربي داريم.كه ها و چگونه رژيم ها ،اين خلا هاي قدرت را پر نموده اند،بجاي رژيم هاي گذشته شاخه هاي مختلف از القاعده ، داعش، اخوانالمسلمين ،سلفي ها و ساير راديكالهاي اسلامي در اين كشور ها ريشه دوانده اندو شاخه فعال داعش در مصر ،صنعا، خلافت داعش در عراق و سوريه  مسلط شده اند و جوانه هاي فعال داعش در پاكستان و افغانستان در حال رشد و توسعه اند. ،شواهد نشان ميدهد كه بزودي در فلسطين و نوار غزه چنين سمارق هاي زهري جوانه خواهندزد،همه اينها نشان ميدهد  كه تنها اتكا به روش حمله و مداخله و اشغال نظامي نميتواند مشكل را حل نمايد.تجربه ما از عواقب اشغال و حمله دراين كشور ها اينها اند.
مردم از هر گونه مداخله نظامي و اشغال كشور ها نفرت دارند ،مداخلات نظامي همواره باعث خشم ،نفرت و اهانت مردم گرديده است.نا اميدي و مايوسيت  و مهمتر از همه بيكاري  ميان جوانان اين كشور هاي جنگ زده ، صفوف راديكالهاي اسلامي را پر مي نمايد و بر مخالفين دولت مي افزايد.
داعش و  القاعده و ساير گروپ هاي راديكال اسلامي با استفاده وسيع از وضع نا هنجار كنوني اين كشور ها رسانه هاي جمعي را تسخير نموده ،و وسيعا در جلب و جذب جوانا ن مصروف اند،امروز اثر گذاري إنترنيت بخصوص فيس بوك ،تويتر و ويبسايت هاي گوناگون انترنيتي ، بيشتر از تاثير تلويزيون ها و راديو هاي دولتي و نيمه دولتي و يا أزاد است.داعش ، القاعده و ساير گروپ هاي راديكال اسلامي اين جبهه موثر رسانه اي را تسخير نموده و تا كنون موفق هم بوده اند و هر لحظه از طريق همين وسايل تبليغاتي و معلوماتي از ايديولوژي ،و موفقيت هاي خويش سخن ميگویندو خلاها و نواقص  مخالفين خود را به مردم ميرسا نند.، داعش همین اکنون بیش از پنجاه هزار صورت حساب در تویترو بیش از هزاران صفحه فیس بوک دارد.
    پس بیایید در پهلوي حملات نظامي و اتكا به ستراتژي حمله و اشغال ، در مورد بخش هاي بهبود وضع اقتصادي ،اجتماعي ،دريافت ريشه هاي عميق  پیدایش، نشر و أموزش اين ايديولوژي راديكال و منابع تبليغ و ترويج و صدور اين ايديولوژي و ايجاد الترناتيف هاي كه بتواند واقعا جاگزين خوب در جهت حل پرابلم هاي كنوني در اين كشور ها باشد بينديشيم.
     بعنوان نمونه بيياييد نقش عربستان سعودي را در نظر بگيريم:

همه ميدانند ، حتي امريكايي ها و همه غربي ها ، كه عربستان سعودي منبع رشد و توسعه راديكاليزم اسلامي در شرق ميانه و ساير كشور هاي اسلامي است،چرا؟زيرا:               
ايديولوژي القاعده و اكنون ايديولوژي  داعش همان ايديولوژي وهابيت  است كه توسط عربستان سعودي بحيث اصل قوانين و قواعد اسلامي پذيرفته شده و مورد اجرا قرار ميگيرد، اگر به اعمال وهابي هاي زمان محمد بن عبدالوهاب ،1704،نظر افگنيم، همين وهابي هاي نو برخاسته سعودي بودند كه در سالهاي 1704 و  1706 به كربلا و نجف در عراق حمله نمودند ،زيارت هاي اهل تشيع را تخريب و زيورات و دارائي هاي أنها را غارت نمودند، همين عمل امروز در عراق و سوريه توسط داعش اجرا ميگردد، و حالا سعودي ها يكجا با قطر و تركيه نوعي ائتلاف و همپيماني در سوريه دارند، أنها بودند كه مشكل را در سوريه  بار أوردند و مليون ها دالر را بخاطر سقوط أسد در سوريه بمصرف رسانيدند، و هزاران جوان داوطلب را أموزش و تجهيز نموده از مرز هاي تركيه به سوريه فرستادند. 

حالا سعودي ها ،تركها و قطري ها  و امريكايي ها بيصبرانه خواها ن سقوط رژيم بشار أسد اند ، خوب رژيم أسد سقوط نمود ،چنانچه رژيم  قذافي را سقوط داديد، عبدالاه صالح را در يمن سقوط داديد، مكر الترناتيف سقوط اين رژيم ها چه است؟
بي ثباتي ، نا أمني ،سكتاريزم قومي و مذهبي ،بيكاري ،فقر ،و بلاخره راديكاليزم اسلامي.  حالا با سقوط بشار اسد پلان ،ب،چه خواهد بود؟
چه تضميني وجود دارد كه با سقوط رژيم بعثي اسد دموكراسي  و ثبات و حقوق مليت ها تامين گردد ،يا اينكه بر عكس مانند عراق ،يمن و ليبي ،كشور سوريه نيز به اين لست تبهكاري افزوده شود.

نبود دولت داري خوب دراين  كشور ها ، در مجموع در کشور های عربی ،باعث انزجار ،تنفر مردم ،بخصوص نسل جوان گرديده ، بهانه خوبي جهت پيوستن اين جوانان به صفوف بنياد گرائي شده است.به سعودي ها نظر اندازيم،قطر،بحرين، كويت ويا مصر و سوريه و اردن ،در همه اين كشور ها رژيم هاي مستبد ، شيخ هاي عياش و منزوي از مردم، حکومت می نمایند و جالب تر اینکه همه این حاکمان دوستان ستراتژیک همین کشور های مدافع دموکراسی و حقوق بشراند.

                            پایان