گلوله های کینه جو!
غفار عریف
گلوله های کینه جو!
(یادداشت:
زمامداران حکومت فاشیستی به رهبری اشرف غنی احمدزی، باید بدانند که ازخون های ریخته شده ی انسان هایی که با روان پاک و وجدان آزاده، برای عدالت خواهی به جاده ها ریختند و یا شب ها و روز ها را با شکیبایی و حفظ آرامش در چادر جنبش " رستاخیز تغییر " تحصن کردند؛ لیکن در فرجام به فرمان خیره سران پر از کثافت به گلوله بسته شدند، در دادگاه های دفاع از حقوق و آزادی و برابری و عدالت و شرافت انسانی، کیفر خواهی خواهد شد و انگل های نوع آمریکایی از جنایتکاری های فاشیستی خویش، آنگونه که جنایتکاران در دادگاه نورنبرگ آلمان پاسخ گفتند، روزی حساب پس خواهند داد.)
نیمه شب بود، همه جا را دنیایی از سکوت سرد فرا گرفته بود!
تفنگداران آمدند، فرمان اهریمنان را با خود داشتند و با قساوت به شلیک کردن ها پرداختند تا فضای رعب و وحشت ایجاد کنند و خون بریزند.
تانک ها نیز به آتش گشودن آغاز نهادند. صدای وحشتناک گلوله های تفنگ ها و تانک ها چنان درهم پیچیدند که تو گویی " مادر بم ها " به زمین خورده و زیرزمینی های ساخته شده در دهه ی هشتاد عیسایی را ویران می کنند!
نه نه آن طور نبود، چادر تحصن جنبش " رستاخیز تغییر " دشمن شماره یک شناخته شده، بایست به هر قیمتی زیر آتش گلوله های کینه جو، کارش تمام گردد و تا طلوع سپیده دم گلیم آن برداشته شود و نگهبانان داد خواه یا نقش زمین گردند و یا به اسارت گاه و زندان خیلخانه ای انتقال یابند!
چشمان چادر نشینان شب زنده دار از وحشت کاری قاصد های سلاح دار اهریمنان، از کاسه ی چشم بیرون شده بود؛ ولی شور و شوق و پایداری در سراپای وجود آنان حضور داشت.
داد خواهان که با باورهای رشد یافته، خالی از تردید وترس، با آرزوهای پاک؛ روزهای آفتابی سرشار از دوست داشتن و شب های دراز را با مسؤولیت و با شور و شوق عدالت خواهی در زیر چادر تحصن گذرانیدند، فریاد بر کشیدند:
های مردم ببينيد!عدالت ستیزان عظمت طلب با ترفند های ابلیسی، گام به گام، آینده ی زندگی بهتر و شرافتمندانه را از خانه های تک تک شهروندان سرزمین خورشید، می ربایند؛
صلح، آرامش و آسایش را با نیرنگ های خیلخانه ای از مردم می گیرند.
ولی در آن نیمه شبی چاره ای در دسترس نبود، قاصد های سلاح دار اهریمنان کار خود را کردند:
چادر تحصن را حلق آویز نمودند و برخی چادر نشینان را به صلیب شکسته بستند و چنین پنداشتند که این پایان تاریخ است!
لیکن سخت در اشتباه اند:
این سرزمین رستم و سهراب و آرش است
این جا شغاد عصر اسیر سیاووش است
زرتشت نمرده است!
هر گوشه یی شرارهٔ ایمان و آتش است!
ضحاک مار دوش!
باور مکن که کاوه یی از راه نمی رسد!
این جا غرور خشم عباسی شکسته است؛
این جا هنوز لشکر چنگیز خسته است؛
این جا صفاریان نشسته ست در کمین؛
این جا سپیده ها کمر صبح بسته است...
(نور سنگر)
(پایان )
۲۰ / ۶ / ۲۰۱۷
مقالات مرتبط
اسپنتا از استراتژیست های اصلی غرب در نظام دست نشانده جمهوری بود. او کرسی استادی در دانشگاه آخن آلمان... ادامه
اولین بند مولف کتاب هنر رزم سون تزو کلید فلسفه ای بدست میدهد که جنگ یکی از مسایل جدی وبا آهمیت دولت... ادامه
آمریکا اول توسط مجاهدین و آی اس آی و بار دوم به اساس خیانت مستقیم کرزی و آی اِس آی و سی آی اِی و بار... ادامه
تعدادی از زنان افغانستان به دعوت از رولا غنی، همسر رئیس جمهور پیشین افغانستان، طی یک نشست در مورد تو... ادامه
چرا دادگاه اختصاصی بر بنیاد حقوق بینالملل برای رسیدگی به این پرونده های فساد و دزدی دایر نمیشود؟ د... ادامه
سوال بنیادی اینجاست که حاکمیت تحمیل شده طالبی موجود بوسیله واشنگتن وشرکاء به حیث یک دولت«دیفکتو» ویگ... ادامه
مبرهن است كه دموكراسي يا بعباره ساده حكومت مردم از بنيادي ترين اهداف مبارزات سياسي واجتماعي دردنياي... ادامه
باختم جنگ دوم جهانی درسال ۱۹۴۵، درعرصهٔ روابط بین المللی تغییراتِ عمده بوجود آمد و شرایط ایجادِ نظا... ادامه
هر پدیده خواه طبیعی یا اجتماعی نیاز به علل و عواملی دارد. تا زمانی که آنها به وجود نیامده و جمع نشده... ادامه
کشور بلا کشیده ی ما افغانستان بیست سال کامل تحت حاکمیت امریکایی - جهادی به یکی از فقیر ترین کشورهای... ادامه
چند گاهی است که شهروندان افغانستان با خوف و بیم، دشوار ترین روز های زندگی را آزمایش می کنند؛ زیرا تب... ادامه
نیم میلیارد دلار برای هواپیماهای که حدود یک سال پرواز کردند. هتلی 85 میلیون دلاری عظیم که هرگز افتتا... ادامه