تأملی در صحبت های امرالله صالح معاون اول رییس جمهور کشور
محمد الله وطندوست
تأملی در صحبت های امرالله صالح معاون اول رییس جمهور کشور
امرالله صالح معاون اول رییس جمهور در یک مصاحبه مطبوعاتی که از طلوع نیوز نشر شد درمورد وضع کشور ومسایل گوناگون دیگر ابراز نظر نمود. وی کوشید با اطمنان وقاطعیت صحبت نماید و به سوالات گرداننده جواب لازم ارائه نماید.
اما معمولاً از جواب طفره می رفت و بعضاً بی ارتباط جواب ارائه می داشت ومی کوشید صحبتش را با چاشنی خنده وشوخی همراه نماید. لیکن چندان توفیقی نصیبش نمی شد.
مهمترین نکته ای که جلب توجه می کرد خوشبینی بیش از حد جناب معاون اول درمورد آینده و رضائیت کامل وی از وضع موجود بود.
اینک برجسته ترین نکات مصاحبه او را به بررسی می گیریم:
جناب امرالله صالح معتقد است که رسیدن به صلح در چهار چوب زمان نمی گنجد و در مذاکرات با طالبان هیچگونه چهار چوب زمانی مطرح نیست. این مسأله می رساند که جناب امرالله صالح می خواهد پنج سال دوره ریاست حمهوری را بخیر و خوبی سپری نموده دوام مذاکره را به دور بعدی انتقال دهد. در چنین حالتی چه سرنوشتی را مردم مظلوم ما در پیش خواهد داشت و چه تعداد فرزندان وطن قربانی ادامه حاکمیت ما فیائی تحمیلی خواهد شد.
او درمورد نظام و اینکه طالبان در برابر نظام موجود امارت اسلامی را پیشنهاد می کنند،
می فرماید نظام موجود درمعرض خطر قرار ندارد و از جمهوریت دفاع صورت می گیرد.
اینکه پوتنسیال این دفاع درکجاست چیزی نمی گوید.او به گفته های مشاور امنیت ملی امریکا که گویا آنان طرفدار افغانستان متحدُ، دموکرات،در صلح با خود و دیگران است، اتکا دارد. درحالیکه وفاداری امریکا به دموکراسی و صلح در افغانستان به همه معلوم است و قاطعیت آن کشور در برابر تروریسم نیز در بیست سال اخیر ثابت گردیده است؟!
در مورد نقش پاکستان و اینکه آن کشور علاقمند صلح افغانستان است و سیطره یک جانبه طالبان را نمی پذیرد، استدلال صالح تعجب آور است. او می گوید که رییس ارتش پاکستان و رییس استخبارات آن کشور به وی گفته اند که با پافشاری بیشتر به جنگ افغانستان ازجانب پاکستان، اعتبار امریکا زیر سوال قرار می گیرد واین امر باعث نا آرامی امریکا و منجر به انتقام گیری از پاکستان می گردد.
گویا پاکستان بخاطر آرام ساختن امریکا به صلح تن درمی دهد. در حالیکه چهره ی ابلیسی زمام داران پاکستان درچهل سال جنگ افغانستان به همه معلوم است و امریکا متحد نزدیک استراتیژیک پاکستان است، که به گفته معاون سابق رییس جمهور امریکا صد مراتبه بیشتر از افغانستان به آن کشور اهمیت می دهد.
در مورد سوال مربوط به خط دیورند و اینکه پاکستان با دیوار کشی در تثبیت این خط اقدام نموده حتی با راکت پراگنی ها در ولایات سرحدی افغانستان به پیشروی های معینی به داخل خاک افغانستان نیز مبادرت ورزیده است؛ جواب معاون اول دراین مورد جالب است.
او معتقد است که دیوار کشی اهمیتی ندارد. دریک روز می تواند برداشته شود.اینکه آن روز چه وقت فرا می رسد معلوم نیست. معاهده دیورند از نظر معاون رییس جمهور ، با دولت ضعیفی منعقد شده و تاریخ آن نیز سپری شده است. لذا باید در مورد این خط مذاکرات دوباره آغاز گردد.
به نظر وی به هیچ وجه دولت افغانستان قباله رایگان دیورند را به پاکستان نمی دهد.
اگر جناب صالح به حرف خود معتقد است، چرا دولت مذاکره در مورد خط دیورند را در دستور روز قرار نمی دهد و توجه مجامع بین المللی را به این امر معطوف نمی کند.
مهمتر ازهمه اینکه چرا به مردم افغانستان مراجعه صورت نمی گیرد.در حالیکه بخاطر رها کردن چهار صد طالب لویه جرگه دایر می گردد؛ آنهم ماشاءالله در چهار روز آماده می شود، در مورد مسأله مهمی همچون خط دیورند که گویا وقت آن نیز سپری شده چرا اقدامی انجام نمی دهند.
واقعیت اینست که خط دیور ند از نظر جهانی به رسمیت شناخته شده؛ هیچ کشوری به شمول ایالات متحده امریکا که متحد استراتیژیک افغانستان است، حاضر نیست در این مورد بحث صورت گیرد.
اگرحکومت افغانستان علاقمند بحث در این مورد است نباید به آینده نا معلوم موکول نمایند. بایست منحیث یکی از مسایل مورد مناقشه با پاکستان که عامل جنگ دوامدار چهل ساله نیز تلقی می شود، بصورت فوری اقدام نماید.
توجه جناب صالح را به یک حقیقت تاریخی باید جلب نمود که در خانواده سلطنتی، مرحوم
محمد داوود طرفدار پر و پاقرص پشتونستان و مبتکر پشتونستان خواهی بود؛ اما زمانیکه مسیر حرکتش بجانب غرب تغیير یافت، به بهای فرزند خوانده گی ذوالفقارعلی بوتو نزدیک بود این مسأله را یک طرفه نماید؛ اما حوادث بعدی فرصت این سازش را از وی گرفت.
امرالله صالح در مورد اینکه ارگ همنوا و همصدا عمل می کند و هیچ گونه اختلافی میان رییس جمهور و معاون اول وجود ندارد، پافشاری داشت. در مورد سوال اینکه چند وزیر را او معرفی نموده است جوابش هیچ بود.
امرالله صالح رابطه اش را با عبدالله عبدالله بسیار معمولی تعریف کرد و از گذشته ها شکایاتی را عنوان نمود. او تاکید داشت که از سال ۲۰۰۵ بدین سو با جمعیت ارتباطی ندارد. وی در مورد این سوال که عبدالله عبدالله پنجاه درصد در حاکمیت سهیم است اظهار داشت که عبدالله در حاکمیت شریک نیست؛ بلکه بر اساس توافق سیاسی از تیم وی سرباز گیری شده و پنجاه فیصد اعضای کابینه از تیم وی تعین شده اند، که همگی گویا مامور و زیر دست معاون اول قراردارند.
چنین اظهارات صاف وساده عوام فریبی و خود فریبی است. درغیر آن کدام عقل سلیم قبول می کند که پنجاه در صد وزرا به میل و رغبت تیم دولت ساز، از تیم ثبات و همگرائی دست چین شده وهر زمانی که معاون اول اراده نماید می تواند تعویض نماید.
در مورد سوال جوانی از فاریاب که اظهار داشت هشتاد نفر نماینده گان ولایت فاریاب درلویه جرگه هیچ گونه آگاهی درمورد زندانیان طالبان نداشتند وعموما ازمیان قوماندانان وزورگویان محلی انتخاب شده بودند، جوابی ارائه نکرد.
در مورد برق غور که جناب صالح در ۲۰۱۷ وعده تحقق آن را داده بودند نیز سوال جوان فاریابی بی جواب ماند. در باره امنیت شکننده کابل و افزایش جنایات در شهر کابل نیز جناب معاون اول جواب در خور تذکر ارائه نکرد.
خانمی از معاون اول پرسید که خط سرخ شما چیست جمهوریت یا امارت؟ جناب صالح با آنکه به جمهوریت پافشاری داشت ،اما عدم اعتقاد خود را به خط سرخ و زرد ونارنجی نیز ابراز داشت. معنی دقیق حرف وی اینست که با وجود پافشاری به جمهوریت هر گونه نظام دیگری نیز پذیرفتنی است؛ اما خود جناب صالح زیر دست ملابرادر مستقیما ماموریت نخواهد کرد؟!
جناب معاون اول همچون رییس جمهورغنی به نظام ریاستی معتقد است. او نظام موجود را کارآ می داند؛ اما به اصلاح و ریفورم های جزئی نیز علاقمند است. موصوف صریحا اظهار داشت که با نظام غیرمتمرکز سر سازش ندارد.
باید از این سیاستمدار نو به دوران رسیده پرسیده شود که تحقق دموکراسی ومشارکت عمومی در یک نظام متمرکز چگونه ممکن و عملیست. آیا چنین نظام استبدادی و تمامیت خواه را در کدام کشور دیگری نیز سراغ دارند؟ اگر عربستان و چند کشور شرقی را استثنا قرار دهیم در کجا نظام متمرکز را سراغ دارند.
ایالات متحده که قبله وراهنمای نظام شمااست، آیا به شکل فدرالی اداره نمی شود؟ آیا پاکستان و هند که در پهلوی شما قرار دارد، به شکل متمرکز اداره می شود؟
چرا با خواست مبرم مردم که مشارکت درنظام و تقسیم عادلانه قدرت و صلاحیت اند توجه نمی ورزید؟
چرا از انتخابی بودن مقامات از قریه تا ولسوالی و ولایت و بالاخره پارلمان و ریاست جمهوری بیم دارید؟
چرا به اداره شورائی که با آموزه های دینی نیز مطابقت دارد، گردن نمی نهید؟
آیا فکر می کنید لیاقت اداره کشور را چند فرد بر گزیده بالائی دارند و بس؟
بهر حال معاون رییس جمهور در عین ملایمت از تحقیر و توهین افراد نیز ابائی نداشت.
در مورد این سوال که نظام الدین قیصاری چگونه در کابل در هوتل انترکانتننتل اقامت دارد؛ گستاخانه اظهار داشت که آیا معاون اول رییس جمهور از اقامت هر پشه یی دراین کشور اطلاع داشته باشد؟ این جواب برعلاوه اینکه بسیار زشت و دور از اخلاق است، نشان دهنده غرور بی حد و خود محوری وبزرگنمائی خطرناکی هم است.
از همه بحث های امرالله صالح که سراپا مغالطه، عوام فریبی و خود بزرک بینی جناب شان را بر ملا می ساخت، یک نکته قابل تائيد و تأمل است.
جناب شان فرمودند که خلیل زاد را منحیث یک امریکائی برسمیت می شناسد و حتی به انگلیسی با وی صحبت میکنند. اگر واقعا چنین برخوردی با خلیلزاد داشته باشد و با وی نه منحیث یک افغان و حامی حاکمیت کنونی؛ بلکه منحیث یک خارجی برخورد کرده باشد؛
"ای والله اش"؟! اما فکر نمی کنم در دستگاه موجود شخصی بدون توجه به عطوفت وجلب حمایت خلیل زاد و اتکا به مشاوران بی شمار امریکا ئي بتواند بصورت عادی انجام وظیفه نماید.
با همه حرف ها، اظهارات معاون اول رییس جمهور با چیغ زدن ها و سر وصدا های
بی مورد رییس جمهور متفکر! قابل مقایسه نیست .
تسلسل کلمات و افاده درست ما فی الضمیر معاون اول را باید مورد تائید قرار داد.
اما با همه شرین زبانی ها انکار واقعیت ها و خاک زدن به چشم مردم افغانستان در هرجمله معاون اول هویدا بود، که عواقب ناگواری را می تواند در قبال داشته باشد.
مقالات مرتبط
اسپنتا از استراتژیست های اصلی غرب در نظام دست نشانده جمهوری بود. او کرسی استادی در دانشگاه آخن آلمان... ادامه
اولین بند مولف کتاب هنر رزم سون تزو کلید فلسفه ای بدست میدهد که جنگ یکی از مسایل جدی وبا آهمیت دولت... ادامه
آمریکا اول توسط مجاهدین و آی اس آی و بار دوم به اساس خیانت مستقیم کرزی و آی اِس آی و سی آی اِی و بار... ادامه
تعدادی از زنان افغانستان به دعوت از رولا غنی، همسر رئیس جمهور پیشین افغانستان، طی یک نشست در مورد تو... ادامه
چرا دادگاه اختصاصی بر بنیاد حقوق بینالملل برای رسیدگی به این پرونده های فساد و دزدی دایر نمیشود؟ د... ادامه
سوال بنیادی اینجاست که حاکمیت تحمیل شده طالبی موجود بوسیله واشنگتن وشرکاء به حیث یک دولت«دیفکتو» ویگ... ادامه
مبرهن است كه دموكراسي يا بعباره ساده حكومت مردم از بنيادي ترين اهداف مبارزات سياسي واجتماعي دردنياي... ادامه
باختم جنگ دوم جهانی درسال ۱۹۴۵، درعرصهٔ روابط بین المللی تغییراتِ عمده بوجود آمد و شرایط ایجادِ نظا... ادامه
هر پدیده خواه طبیعی یا اجتماعی نیاز به علل و عواملی دارد. تا زمانی که آنها به وجود نیامده و جمع نشده... ادامه
کشور بلا کشیده ی ما افغانستان بیست سال کامل تحت حاکمیت امریکایی - جهادی به یکی از فقیر ترین کشورهای... ادامه
چند گاهی است که شهروندان افغانستان با خوف و بیم، دشوار ترین روز های زندگی را آزمایش می کنند؛ زیرا تب... ادامه
نیم میلیارد دلار برای هواپیماهای که حدود یک سال پرواز کردند. هتلی 85 میلیون دلاری عظیم که هرگز افتتا... ادامه