سیدداوودمصباح 

‏سه شنبه‏، 25‏ مه‏ 2021

درمان درد

در افغانستان کنونی مشکل اساسی مردم، درد و رنج مردم از چیست؟ آیا درد و رنج کنونی انفرادی است یا درد مشترک و همگانی؟ مشخص است، وقتی واژه مردم یا خلق مطرح است، درد مشترک و درد اجتماعی است که تشخیص درد و مداوای آن مربوط به بخش علوم اجتماعی می شود.

حوزه علوم اجتماعی هم وسیع و هم بار فلسفی سیاسی و اکادمیک دارد. لذا نمی توان دراین مختصر به جنبه های فلسفی و اکادمیک پرداخت.

 دوم این که می بایست مطلب ساده و روان نگاشته شود. بنا برآن به روال اوضاع جاری مردم افغانستان و بحرانهای موجود پرداخته می شود.

در اوضاع و احوال جاری افغانستان در قدم نخست درد و رنج مردم را باید تشخیص داد و بعد به ارتباط طرح مداوا پرداخت.

در سرخط همه بحران ها جنگهای فرسایشی شش دهه این کشوراست که از 1336خ[ 1346ـ سپيده دم] از فاکولته شرعیات به رهبری غلام محمد نیازی و برهاندین ربانی سنگ بنای آن نهاده شد که تا اکنون ادامه دارد.

« درسال 1336خ [سال 1346 ـ سپيده دم] دردانشگاه شرعیات تعدادی ازاستادان آن دانشگاه نظیرغلام محمد نیازی، سید موسی توانا، وفی الله سمیعی (اخرین وزیرعدلیه حکومت محمد ظاهر شاه)[آخرين وزير عدليه محمد داوود که در قيام 7 ثور1357 درکنار داوود خان به قتل رسيد. ـ سپيده دم] ، استادمحمد فاضل، عبدالعزیز فروغ، سید احمد ترجمان و برهاندالدین ربانی و. . . نهضت جوانان مسلمان  را تأسیس نمودند ، که با استعفای غلام محمد نیازی از رهبری آن در سال 1351خ رهبری آن نهضت را برهاندالدین ربانی با نام جمعیت اسلامی افغانستان بدوش گرفت.

 درسال 1353خ / 1974م پلان کودتای اخوانی ناکام داکتر غلام محمد نیازی با جمعی از یارانش دستگیر و عده ای از لیدران آن چون: برهاندالدین ربانی ، گلبدین حکمت یار، احمد شاه مسعود، مولوی یونس خالص، مولوی محمد نبی محمدی و قاضی وقاد با جمعی دیگر به پاکستان فرار کردند. در پاکستان مورد استقبال دولت پاکستان قرار گرفتند و باحمایت جمعیت اسلامی زمینه آموزش نظامی به دستور حکومت پی پلز پارتی در چوکات سپیشل فورس قرار گرفت.

در اواسط سال 1975 م عملیات تخریبی توسط گروپ های آموزش دیده نظامی در کنر، غزنی، پکتیا، بدخشان، کابل و عملیات پنجشیر آغاز گردید.

به این ترتیب جنگ های موجود بین حکومت نیابتی امریکا و شرکاء با جنگجویان افراطی طالبانی از 1974م آغاز گردیده است، که تا حال به اشکال و شیوه های مختلف ادامه دارد وگروه طالبان هم از دل جهاد بر آمده و مولود همان بنیادگرایی وتروریسم است.

مردم افغانستان گرفتار همین تروریست ها شده اند. ترور فزیکی و جنگ وانتحاری، ترورفرهنگی و تروراقتصادی . جنگ وانفجارو انتحار یکی از مشکل اساسی است؛ اما تنها این نیست، بلکه مسائل اقتصادی و فرهنگی از بزرگ ترین درد و رنج مردم میهن است.

فرض کنیم همین امروز جنگ ختم شد، که نمی شود، آیا مشکل مردم حل است؟ نه، مردم گرفتار مافیای اقتصادی است که از ارگ تا برگ را در بر می گیرد.

 سازمان غذایی جهانی اعلام میدارد که در افغانستان 18میلیون انسان به کمک غذایی نیاز دارد.

« برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) پیش بینی کرد، که ممکن است میزان فقر در افغانستان به 70درصد افزایش یابد و افراد نیاز مند به کمک تا پایان سال 2021م به 18 میلیون نفر برسد» 1

این شوخی نیست. یعنی شصت درصد مردم اصلاً برای زنده ماندن غذا ندارند. این درد و رنج مردم است که مرگ از گرسنگی آنان را تهدید می کند. کسانی که نمی خواهند جنگ در افغانستان به پایان برسد، حکومت امپریالیستی امریکا و مافیای در قدرت حکومت افغانستان است.

این به گفته ای سران باند مافیایی افغانستان و ایران که طرفدارحضور امریکا در منطقه اند ، این به اصطلاح آنان « تیوری توطئه » نیست. به این دلایل:

1-  این سران باند های مافیایی در افغانستان را کی بوجود آورد و تمویل مالی و تسلیحاتی کرد؟

مشخص است حکومت امریکا با همکاری آی اس آی پاکستان به رهبری پروژه « ویلیام کیسی» رئیس سیا (سی آی ای) به مشوره و رهنمایی« کینت دمورانش» رئیس سازمان اطلاعات فرانسه و مشاور سابق « جنرال دوگول» درجنگ دوم جهانی. مرد کارکشته و با تجربه، او بود که برای اولین بار با ریگان ملاقات کرد، در باره افغانستان جنگ مسکیتو را پشنهاد کرد. ریگان خندید و گفت: چرامسکیتو

(پشه ملاریا) گفت: پشه ها می توانند یک خرس را نیش بزنند، اما اورا نمی کشند، بلکه عصبانی

می سازند.(منظور وی از خرس اتحاد شوروی بود) به این ترتیب هفت خر مارا در پشاور تسلیح و به جنگ هموطنان فرستاد.

 2 ـ بعد از کودتاه درون حاکمیت و به سرازیر شدن جنگجویان هفت خر و هشت گاو کشتارو چپاول وویرانی کابل درخون تپیده رضایت حکومت امریکا با چشمک زدن آخند های ایران و حضور کارمندان اطلاعاتی پاکستان در کابل، تاریخ گواه است که چه شد.

3 ـ ماموریت گری سی شرون در جنوری 2001 در پینجشیر با دادن بسته های دالر به فهیم ، انجنیر عارف، عبدالله عبدالله و از طریق فهیم به قوماندان عطا دربلخ و دادن یک بسته 250 هزار دالری به سیاف وموافقه گرفتن حکومت بعد از سقوط دادن طالبان به جبهه شمال. 2

4 -  حضور بیست ساله نیروهای امریکایی، ناتو و 48 کشور اقمار امپریالیسم امریکا در افغانستان و آرام آرام به صحنه آوردن دوباره طالبان به رهبری اسامه بن لادن و آی اس آی پاکستان برای گرم نگاه داشتن جنگ و ناآرامی در افغانستان. ده ها مورد دیگر از بازی بزرگ در منطقه و افغانستان.

ترور اقتصادی:

 یکی از علت های دوباره به میدان آوردن گروه طالبان وگرم نگاه داشتن جنگ، فراری دادن سرمایه گذاران داخلی از افغانستان و تخریب زیرساختها و مؤسیسات تولیدی؛ امریکایی ها آنچه از تجهیزات نظامی سالم باقی مانده بود به اشاره امریکا، حکومت پاکستان به فرمان ربانی به کشورشان انتقال و باقی مانده را تخریب به پاکستان بردند و کارخانه خانه سازی و دیگر کارخانه های تولیدی را تخریب و حتی لوازم شفاخانه چهارصد بستر را هم که ساخت شوروی بود از بین بردند و تذکره ها را دفن کردند و حتی قلفک های در وازه ها و الماری را تعویض کردند.

انحلال اردوی افغانستان که یکی از خطرناکترین و خائینانه ترین جنایت علیه افغانستان بود توسط برهان الدین ربانی صورت گرفت که تفصیل آن را در کتاب طلای زرد می خوانید . 3

گروه های تروریست تنظیم های جهادی برای تخریب زیر ساخت ها و پروژه ها و پل و پلچک ها تا پای جان کوشیدند و تخریب کردند و برای بستن راه ها و جاده ها همان کارهای را کردند که اکنون تروریست های طالب به دستور سی آی ای و آی اس آی انجام می دهند.

از میان صد ها جنایت و ترور اقتصادی بطور مثال، مشت نمونه خروار از سرنوشت فابریکه نساجی گلبهار نقل می شود:

عنوان: سرنوشت نساجی گلبهار در گرداب جنگ های خونین حزب اسلامی .

 «درافغانستان اولین فابریکه نساجی در گلبهار در سال 1332خ به سرمایه عبدالمجیدزابلی و قسماً سهم دولت و کمک کشورجرمنی ساخته شد.... قرار محاسبه های وقت به تعداد پانزده هزار کارگر در دو تایم کاری، به تعداد 1500کارمند ومستخدیم اداری 450 نفر انجنیر و میخانیک ، 1200 نفر کارگر نقلیه و اکمالاتی، 200کارگر دستگاه برق 15000نفرکارگراستخراج ذغال سنگ و موادمحروقاتی، 500 نفر کارگر خدمات لوزیستکی، 500نفر کارگر خدمات اعاشوی، 1300نفرکارگرمسلکی ترمیمات در ورکشاپ ها، 2500نفر کارگر ساختمانی، 263 نفر داکترو پرسونل خدمات بهداشتی ، 700نفر باغبان و عمله زیست محیطی، 165 نفر معلم و پرسونل خدمات فرهنگی، تخمیناً 20000نفر پخته کارو تهیه کننده پشم و سایر مواد خام ، درحدود ده هزار نفر زارعان گندم و برنج و لبنیات وگوشت و سایر مواد غذایی . برای دستگاه نساجی حدوداً چهل هزار دکاندارو تاجر و فروشندگان که بصورت کل حدود یکصد هزار نفر به ارتباط نساجی گلبهار مصروف کار بودند که اگر هر نفر کارگر را با پنج عضوفامیل آن محاسبه گردد ، بالغ بر نیم میلیون نفر می شد . تولیدات نساجی گلبهار سالانه میلیونها متر تکه شامل مفروشات ، کمپل ، تکه های دریشی ، پارچه های پشمی ، نخی و ابریشمی که در داخل کشور مصرف و هم به المان صادر می شد . این فابریکه بزرگ بدست حزب اسلامی گلبدین افتاد و مورد تاراج و ویرانی قرار گرفت ....»4

ترور فرهنگی:

درباره ترور فرهنگی در تاریخ نمونه ها و تجارب کشورهای مختلف منجمله حوزه فرهنگی آریانا و ایران وکشورهای منطقه را داریم که از یورش های چنگیزو تیمور تا اسکندر و اعراب بدوی و اخر هم استعمار انگلیس. خوشبختانه که فرهنگ و زبان پارسی آنقدر نیرومند و ریشه دار بود که هرجهانکشایی که آمدند در این فرهنگ ذوب شدند؛ اما بعضی قسمت های ضعیف و آسیب پذیر فرهنگی را تحت تأثیر قرار داد. استعمار کهنه و نو غرب بسیار تلاش کرد که فرهنگ های کشورهای منطقه را تخریب نمایند ودر هندوستان استعمار انگلیس توانست زبان پارسی را از گویش و کتابت براندازد. استعمار نو به سرکردگی امپریالیسم امریکا در افغانستان از زمان اشغال2001 ـ 2021م بسیار تلاش کردند که برای بر اندازی پایه های اساسی فرهنگی کاری انجام دهند؛ خوشبختانه به ریشه و پایه ای فرهنگی نتوانستند آسیب های جبران ناپذیر وارد سازند؛ اما توانستند که با تشکیل و تمویل گروه های جهادی و بعداً طالبی آسیب های زیانباری به پیکر فرهنگی افغانستان وارد سازند.

 فرهنگ خشونت، خیانت ووطن فروشی، چوروچپاول دارایی های عامه وقاچاق آثارمیراثهای فرهنگی، تخریب سایت های باستانی، تضعیف احساس وطن دوستی و احساسات ملی، تخریب ساختارملی، ترویج کاشت کوکنار و تولید مواد مخدر و ترویج فسادهای مختلف و مخرب روان اجتماع و فساد حکومتی و بدتر ازهمه تبدیل اسلام سنتی به اسلام سیاسی فندامنتالیستی و بنیاد گرایی وغیرعقلانی جهادی و طالبی؛ افغانستان از 1992 تا کنون بدترین وضعیت را داشته وبه شکلی از اشکال تروریستها و سران باندهای مافیایی درحاکمیت قرارداشته و حال حکومتی بدتر ازاین نمی شود.

اين حکومت ازهر لحاظ فاسد و غیر کارآمد است و سران باند های مافیایی در قدرت از لحاظ فرهنگی بی شعورترین و فاسد ترین حکومت در تاریخ معاصراست. دونرها و جیزگران این باندها در حاکمیت با زدوبندهای پشت پرده با مولود خود یعنی تروریست های متحجر قرون وسطایی حکومت مشارکتی با طالبان را سرکار غارتگری و فندامنتالیستی می آورد و ترور فرهنگی ادامه می یابد.

آن حکومت مشارکتی قادر به حل مسایل صلح، امنیت شده نمی توانند. جنگ های تازه رخ خواهد داد. دراین حکومت مشارکتی بنیادگرایی دینی، زنان و جامعه مدنی و نسل جوان میهن تمام آزادیهای نیم بند خود را از دست می دهند. چون این جهادگران تنظیمی و طالیبی الگوی شان صحرای عربستان چهارده صد سال قبل است. درآن الگو زن مقام انسانی اش را از دست می دهد و زن به مثابه وسایل خانگی و آموزش و پرورش و دانشگاه ساقط و یا فندامنتالیستی و به مدرسه دیوبندی تبدیل می گردد.

این صلح بدون شک به قیمت از دست دادن هرگونه مظاهر تمدنی وحقوق انسانی و اجتماعی می باشد. تن دادن به حکومت مشارکتی تنظیمی و طالیبی، گذشتن از هرگونه حقوق مدنی وحتی متوسط اجتماعی ، سیاسی و اقتصادملی است.

با تأسف که این حکومت موجود اگر تن به این صلح مشارکتی تنظیمی و طالیبی ندهد قدرت مدیریت عملیات سرکوب تروریست های طالیب را هم ندارند. وقتی حکومتی چنان ضعیف باشد که قادر به مدیریت دستگاه خود را نداشته باشد، چگونه می تواند که قوای نظامی را برای سرکوب و تصفیه ای کشور از وجود جنگجویان رنگارنگ بنیادگرایی دینی مدریت نماید.

 در افغانستان این تجارب 23 ساله حکومت جهادی و طالیبانی به روشنی کامل نشان داد، که سران این گروه ها به هیچ صورت نمی توانند، حکومت رفاه ملی و صلح و انکشاف اقتصادی را بوجود آورند . اکنون این شعار اساسی است که نه حکومت جهادی و نه طالیبی! بلکه حکومت مستقل سیکولارملی! بگذارید که بجای دین سرکاری، باورهای دینی متعلق به هر شهروند میهن باشد وازین حکومت نیابتی مزدور به سرعت باید عبورکرد.

پس برای درمان درد مشترک در افغانستان یک راه باقی می ماند که آن مؤلیفه رهایی توده ها به خود دفاعی است.

این خود دفاعی ملی زمانی تحقق می یابد که جبهه رهایی بخش ملی از ترکیب احزاب مترقی، اتحادیه ای گران، دهقانان، نویسندگان، معلمان، دانشجویان، سربازان، افسران و سایرنهادهای فعال اجتماعی ترقی خواه و سیکولار شکل گیرد و با سرعت به رهبری و مشارکت جبهه رهایی بخش ملی  شوراهای روستاها، ولسوالی ها و ولایات سازماندهی و تشکیل گردیده، امور خود دفاعی و سازماندهی روند زندگی اجتماعی رهبری شده به آن شوراها محول گردد.

گرچه این روند بسیار دشوار به نظرمی رسد؛ اما بسیار آسان و سریع شکل می گیرد و قابل اجرا

می باشد.

شورای رهبری جبهه رهایی بخش ملی  تا زمان انتخاب نمایندگان شوراها به شورای عالی کشور حکومت را بدست گیرند و امور تشکیل شوراها و امنیت و اداره کشور را مدریت نمایند.

تبصره :

این یک موضوع قابل بحث و تبصره و دید گاه های صاحب نظران متعهد میهن است و آنچه درمتن آمده یک پشنهاد و طرحی می باشد که قابل گسترش و جمع آوری دیدگاه ها بوده می تواند.

 منابع :

1 -  بی بی سی / 18حمل 1400خ / 6 اپریل 2021م .

2 -  گری سی شرون، ماموریت سقوط، برگردان فارسی: اسدالله شفایی، ویرستاری: زکیه میرزایی، ناشر: مؤسیسه مرکز مطالعات صلح و توسعه ، چاپ: انتشارات تاک ، کابل.

3 -  مارک جیمز ، ژورنالیست امریکایی، کتاب طلای زرد، برگردان فارسی: نورآقا ولی زاده .

 4 -  عبدالوکیل کوچی، سرنوشت نساجی گلبهار، نشرشده در سایت«حقیقت».

 چگونگی انحلال اردوی جمهوری افغانستان از: کتاب طلای زرد Gloden Yellow.نويسنده: مارک جمیز Mark Jems ژورناليست امريکايی ترجمه نوراقا ولیزاده Nooraga waliezada...
پرتوکول اول در مورد انحلال اردوی جمهوری افغانستان میان برهان الدین ربانی رئیس جمهور حکومت مجاهدین و جنرال وحید لوی درستیز پاکستان: شماره کود رسمی:

 (000458 - PLHC- 222/ 14000/PO) اسلام آباد پاکستان : 7 جولای 1992 میلادی :
فشرده پرتوکول را اينجا بخوانيد: