افغانستان در پرتگاه بزرگترین طوفان سیاسی

افغانستان در پرتگاه بزرگترین طوفان سیاسی

گرد باد های برخاسته از فروپاشی وسقوط بیش از بیست ولسوالی طی یک ماه اخیر خط پیکان وشتاب فروپاشی پایه های رژیم سیاسی افغانستان را مشخص می‌سازد.

نمایی از محشر واقعی وکربلای ثانی در گوشه گوشهٔ این بلاد برپاشده است.

تمامی این روند دریک خط استراتیژیک وتبانی میان دولت آمریکا وپاکستان ودر همدستی عریان با سرنشینان سپیدار و کاخ ریاست جمهوری، وتیم امنیتی و ودفاعی وستون پنجم در ارکان دولت ودر لایی غبارهٔ جنگ زرگری وتیاتر مضحک وعوامفریبانه میان مشاور امنیت ملی حمدالله محب  ووزیر خارجه پاکستان به پیش میرود.شورای امنیت در جاده پراتیک با تسهیل پروسهٔ فروپاشی نظام همواره  در راستای منافع پاکستان گام برمی‌دارد.

دولت نیابتی تحت فرمان آمریکا در کابل با قطع کمک های نظامی،بمباردمان عمدی نیروی ارتش ،عدم حمایت هوایی، قطع موادلوژستیکی ومهمات جنگی وگمارش فرماندهان بیکفایت وگوش بفرمان همه جاده ها را در راستای سقوط رژیم وتهداب گذاری نظام"اماراتی"در کابل فراهم ساخته است.

این سناریو با تلخ‌کامی روز افزون تحت نام "عقب نشینی تاکتیکی" ودر آرامش وبیتفاوتی کامل دولت نیابتی کابل به پیش میرود.

نزدیک به ۳۳ ملیون شهروند افغانستان از جمله اکثر سران احزاب چپ و راست وسلاطین جهاد که روزگاری دیوار برلین را فروپاشیدند(!)،اکنون در طومار سیاسی آی اس آی پاکستان افسون گردیده به این فیلم حزن انگیز به تماشا نشسته و سلسله‌ فروپاشی نظام وسلسلهٔ استقرار صوبهٔ پنجم پاکستان تحت عنوان"امارت اسلامی"راتماشا نموده وبا دستان ولبان بسته چون اسیران ارتش فاشیسم هیتلری بی خیال به سمت کوره های آدم سوزی روان اند.

زلمی خلیلزاد نماینده آمریکا که در نشست اخیر کنگرس آمریکا برای طالبان هویت سیاسی تازه بخشید و آنها راتا سطح فرشتگان صلح و عالیترین الگوی از جهان مدرن تقدیس کرد، پروژه فاجعه بار سقوط رژیم را بطرز آشکار مدیریت مینماید.

آنچه که امروز در پی افسانه صلح در افغانستان به جولان افتیده است،عبارت ازقتل عام ،فوران آتش فشان های هولناک ونهرهای خون در افغانستان است که از شمال تا جنوب و شرق و غرب افغانستان به جریان افتیده است وباسرعت چشمگیری به پیش میرود.

نمایندگان طالبان که از مهرانگیزی های زلمی خلیلزاد بهره می‌جویند آشکارا از فراز ساختمانهای اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا راه بهشت را از طریق کشتار شهریان کابل وجریان خندق های خون در دروازه های شهر کابل نشانی می‌نمایند.

آیا این سناریوی صلح کذایی وگذرگاه قتل وتهاجم طالبان که در دنیای امروز راه دوزخ وخون وآتش را در پیش گرفته است،کدام معنایی دیگری دارد؟

بحران غمبار افغانستان در شرایط پرغوغای کنونی نه تنها تکانه های شدیدی در داخل افغانستان برپا نموده بل مرز ها را درنوردیده وبه نگرانی های جهانی مبدل شده است.

چنانچه وبگاه معتبر آسیا تایمز سناریوی صلح کاذب وپیامد های ناگوار آنرا برای جامعه خون آلود افغانستان تحت عنوان « طالبان خلأایالات متحده را با خشونت و تهدید پُر می کنند»به بحث کشیده مینگارد:(1)

طالبان حملات خود را افزایش می دهد در حالی که نیروهای آمریکایی در واضح ترین نشانه عزیمت می‌نمایند؛ اما گروه شورشی اسلام گرا به دنبال یک پیروزی کامل نظامی است.

با افزایش خشونت در حالی که سربازان آمریکایی خروج نهایی خود را آغاز می کنند، پایان گیم افغانستان به طورفزاینده ای در سمت یک پیروزی کامل طالبان در چرخش است وتابلوهای راهنما در آن جهت با خون مشخص شده اند.

نویسنده به ژرفای اهداف شریرانه وسیاه پروژه صلح آمریکایی نگاه نموده مینویسد:"

برای بسیاری در افغانستان، روند صلح چند ملیتی به طور آشکاری نتوانسته است نگرانی های آنها را در مورد تلاش بی وقفه طالبان برای ایجاد "امارت اسلامی"حل کند."

این نبشته،پیشروی های اخیر طالبان وسیر فروپاشی روز افزون ولسوالی ها،پاسگاه ها وقطعات امنیتی ودفاعی دولت را به برسی گرفته مینگارد:"

افزایش کنترل طالبان بر شاهراه ها به آنها این امکان را می دهد تا پایتخت افغانستان راکه به باور طالبان توسط عروسک های خارجی به رهبری اشرف غنی رئیس جمهورتحت اشغال درآمده است ،محاصره نموده و توانایی عملکرد دولت او را فلج کند"

نویسنده برچشم انداز صلح که برشهر ارواح تحت سلطه طالبان استقرارمی یابد تمرکز نموده می نویسد:

"اما صلح جعلی تحت سایه سلاح های طالبان و چشم انداز قوانین شریعت برای بسیاری از افغان ها تفاوت چندانی با نظمی که بیست سال قبل تحت تهدید بمب افگن های ب-۵۲ ایالات متحده آمریکا و استفاده از چکمه های آمریکایی روی زمین اجرا شد،نخواهد داشت."

از روال بازیهای پیچیده سیاسی در افغانستان وموقعیت طلایی ژئوپلیتیک ،ژئواستراتیژیک و ژئواکونومیک کشور میتوان استنتاج نمود که مقدرات سیاسی افغانستان در عقب پرده در یک معامله سیاسی میان آمریکا وپاکستان نهایی شده و مسیر موجود سیاسی در راستای فروپاشی سریع نهاد های دولتی وامنیتی در همین قطب واسقرار حاکمیت لشکر نیابتی وپیاده نظام پاکستان در افغانستان به پیش میرود.

گزارشات مشعر است که توافقاتی در مورد تاسیس پایگاه نظامی آمریکا در پاکستان صورت گرفته است تا بتواند به سهولت سمت رخداد های سیاسی در افغانستان را از طریق پاکستان وتحت قیمومیت انکشور مدیریت نماید.

درهمین ارتباط پایگاه نشراتی آسیا تایمز در مقاله ویژهٔ،رویکرد تاسیس پایگاه نظامی آمریکا در پاکستان را تحت عنوان «پاکستان متمایل به دادن پایگاه های نظامی به ارتش آمریکا است.»مورد کنکاش قرار داده خاطر نشان میسازد:

"با آغاز خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان،گمانه زنی ها در مورد آمادگی ایالات متحده و پاکستان برای بهبود روابط نظامی درحال افزایش است - یک رویکرد استراتژیک که می تواند آنتن هارا درچین و هند بلند نماید.

پنتاگون آمریكا اعلام كرده است كه به دنبال پایگاه های نظامی در منطقه برای نظارت و جلوگیری از ظهور مجدد افغانستان به عنوان قطب افراط گرایی اسلامی و تروریسم ضد آمریكایی است."

به باور نویسنده ،این پایگاه ها همچنین به ایالات متحده آمریکا یک فرصت استراتیژیک میدهد تا حصاری را علیه روسیه- چین بوجود اورده و خلأ یی آنچه را که انتظار می رود پس از خروج نیروهای امریکایی، در افغانستان، تحت رهبری طالبان ایجادگردد،پُر نماید.

در بخشی ازین نبشته آمده است: "در حالی که ایالات متحده هنوز تأیید نكرده است كه دسترسی جدید خود را به پایگاه های آسیای میانه تأمین كرده است، با توجه به اینكه ایالات متحده آمریكا در ۲۰ سال "جنگ علیه تروریسم"در افغانستان از پایگاه های خود در آنجا استفاده می كند،اما پاکستان به عنوان یك كاندیدای برجسته مطرح شده است"

به پندار نویسنده ،هر اقدامی از این دست بحث برانگیز است و برای فروش به مردم پاکستان نیاز به زبان یی ظریف دارد. وزارت امور خارجه پاکستان علنا دستیابی به "توافقات جدید" با ارتش ایالات متحده در مورد استفاده از پایگاه را انکار کرده است.

وزیر امور خارجه شاه محمود قریشی در ۱۱ ماه می در اسلام آباد به رسانه ها گفت: "ما اجازه نمی دهیم که چکمه های زمینی یا پایگاه های نظامی در خاک خودمان باشند."

در جای دیگر این مقاله چنین آمده است :درعین زمان،پاکستان تأیید کرده است که چارچوب های اساسی پشتیبانی هوایی و زمینی از نیروهای نظامی ایالات متحده که در سال ۲۰۱۱ امضا شده اند همچنان معتبر هستند.

فعال سازی این چارچوب خوابیده ،پاکستان را دوباره در مدار ایالات متحده قرار می دهد و راه های جدید کمک مالی و منافع استراتژیک را باز می کند"

جنگ وهمکاری در فعالیت های ضد تروریستی،پاکستان را به سطح یک متحد بزرگ غیر ناتو در ایالات متحده در سال ۲۰۰۴رساند و به آن امتیازات نظامی و مالی مختلفی اعطا کرد.

نویسنده جریان توافقات میان آمریکا وپاکستان را مورد تحلیل بنیادی قرار داده اذعان می‌دارد:

"همانطور که پنتاگون تایید کرده است ،ایالات متحده در حال حاضر در حال مذاکره با پاکستان درمورد پایگاه ها است. اسلام آباد پیش از این موافقت کرده است که برای آمریکا امکان دسترسی ماموریت پرواز را فراهم نموده تا از مأموریت اش در افغانستان پشتیبانی نماید.

"این نشان دهنده تمایل خود پاکستان برای توسعه مشارکت جدید با ایالات متحده است"

در بخشی دیگری این مقاله،نویسنده وجوهات مشترک آمریکا وپاکستان را در بازی علیه جغرافیای سیاسی افغانستان ومنافع آزمندانه آنها رانسبت به این کشور به بحث گرفته یاد آوری می‌نماید:"

هنگامی که شاه محمود قریشی وزیر امور خارجه پاکستان اخیراً در جریان سفری به ایالات متحده با قانونگذاران آمریکایی دیدارکرد،وی چشم انداز اسلام آباد از "یک مشارکت استراتژیک گسترده" را که به دنبال منافع هر دو کشور از جمله در افغانستان است، بیان کرد.

در جلسه اخیر مشاوران امنیت ملی در ژینو دو طرف توافق کردند "همکاری عملی را پیش ببرند"

اری؛

درین آیینه شفاف،سمت رخداد های سیاسی ونظامی کشور،موقعیت میدانی نظام سیاسی در جبهات،سکوت وبی تدبیری دولت درقبال فروپاشی سریع نظامی،گستردگی حملات سنگین طالبان در شمال،وهمآوایی مرموز دولت ومتحدین سیاسی اش بااین پروسه،بیصدایی وعدم حمایت ازکاروزار نظامی وفعالیتهای نظامی و عملیاتی مارشال دوستم برای نجات افغانستان بویژه شمال کشور به حیث جولانگاه طالبان "دولتی" و داغترین مراکز تهاجمی طالبان وتحولات منطقوی که در مرکز آن تبانی آمریکا وپاکستان حول مقدرات سیاسی افغانستان،جلوه گراست،میرساند که زمین لرزه مهندسی شده وبزرگ سیاسی که کشور را در اعماق فاجعه بزرگ و نابودی کامل فرو میبرد در راه است.

شمال با اهمیت ترین ومستحکم ترین دیوارهٔ رژیم سیاسی کابل است.باسقوط شمال خطوط جنگ به دروازه های کابل تقرب خواهد کرد.لذا درین نبرد داغ باکاروان مدافعین وطن باید پیوست واز قلمرو شمال،جنوب،شرق وغرب افغانستان به مثابه پیکر جدایی ناپذیر کشوز در برابر یورش طالبان باید قاطعانه حمایت کرد.

دلبستگی به معجزه دولت موجود به مثابه دولت نیابتی امریکابرای نجات افغانستان خوشباوری بیش نیست.

با اطمینان کامل باید تصریح نمود که سقوط پیهم پایگاه های نظامی دولت وولسوالیها به هیچ وجه معرف توانایی های طالبان نه بلکه ضعف وبیکفایتی دولت ونقش مرموز ستون پنجم در دولت است.

سرعت وسلسلهٔ سقوط پیهم مراکز اداری دفاعی و امنیتی کشور،جریان فروپاشی شهر موصل عراق واظمحلال سه لشکر بزرگ نظامی را در آستانه یک حمله چریکی داعش که به مدد آمریکا که در راستای برنامه جوبایدن بخاطر تجزیه عراق براه افتید در ذهن انسان تداعی مینماید.

چه باید کرد؟

اتمسفر جامعه سیاسی افغانستان در سراسر قلمرو کشور نشان میدهد که طالبان به حیث لشکر نیابتی پاکستان ومامور استقرار نظام سیاه ومستبد امارتی هرگز قادر نخواهند بود،تا باجامعه سیاسی و فرهنگی معاصر افغانستان که طعم دموکراسی نیم بند و جهان مدرنیسم راطی دودههٔ اخیر تجربه نموده آمیزش نموده وهمرنگ گردند.

سطح کشتار وجنایت روز افزون طالبان که افغانستان را به مسلخگاه انسانی مبدل نموده اند، انها را به منفورترین عنصر تبهکار تاریخ معرفی داشته واین رویکرد تلاطم های بزرگ سیاسی و اجتماعی را در سراسر قلمرو افغانستان بوجود آورده ومنتج به قیام های خود جوش و شورش های مردمی گردیده است.

در چنین وضع ودر راستای هماهنگی این موج از شورشها وقیام ها ضرورت برپایی "ستاد مرکزی" در قالب یک جبهه گسترده" نجات "بیش از پیش مطرح میگردد.

ضرور است تا در خارج از ساختار دولت وبطرز مستقلانه شخصیت ها وسازمانهای مطرح افغانستان به" گفتمان ملی" پرداخته واین ساختار را بنا نهند.این ساختار میتواند در راستای دفاع از داعیه میهن با نیروهای نظامی ومدافعین صدیق وطن ارتباط وزبان مشترک پیدا نموده و پایگاه نیرومند دفاعی را در افغانستان تشکیل نماید.

خروج آمریکا وایجاد پایگاه آمریکا در پاکستان تمامی معادلات پیشین منطقوی را دگرگون نموده و تغییرات چشمگیری را در قطب بندی های جدید افغانستان شکل خواهد داد.درین صورت این جبهه بزودی میتواند حمایت بسا کشور های جهانی ومنطقوی را جلب نموده وسد معتبری برای جلوگیری از سقوط وفروپاشی ولاجرم نجات افغانستان گردد‌.

در اوج این طغیانها،عقربه های ساعت در مدار سال های ۹۰ وآستانه سقوط جمهوری دمکوکراتیک افغانستان شمارش معکوس را آغاز نموده وبرای همه سرنشینان قایق شکسته کشور هوشدار می‌دهد که اگر نجنبند  این موج، بزودی افغانستان را در بحر طوفانی غرق مینماید.

بااحترامات بی پایان

عارف عرفان

لندن،جون۲۰۲۱

منابع :

[1] Asiatimes, filling US vacuum with violence and threat,May 10,2021

[2] Asiatimes,Pakistan leans towards giving US military,29 May 2021

مقالات مرتبط

...

خدا که می دهد نمی پرسد بچه کیستی؟! "اما آی اس آی"و ده ها مماثل ... وسیله می شوند. ادامه

...

طوری که شما آگاهی کامل داريد؛ اشغالگران امريکايی پس از بيست سال جنگ و خونريزی؛ غارت و سيه روزی مردم... ادامه

...

سه سال پوره، از حاکمیت گروه وحشت و دهشت تالبانی در کشور من و تو میگذرد. این سومین سالگرد سیاه و خشن... ادامه

...

لشکرکشی طالبان در برابر مردم و فراخوان قیام عمومی مردم افغانستان علیه آنان! از خیزش مردم بدخشان ده ر... ادامه

...

آتشی را که رژیمهای مزدور پاکستان ودیگرکشورها به نیابت ازقدرتهای آمپریالیستی، از نیم قرن قبل تا بدینس... ادامه

...

تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه

...

اجلاس دو روزه دوحه درباره بحران افغانستان به سرپرستی سازمان ملل با شرکت ۲۵ کشور و چندین نهاد منطقه‌ا... ادامه

...

اخیرا نهاد تحقیقی «رواداری» که تحت نظر سازمان ملل، توسط شهرزاد اکبر فعالیت می‌کند گزارش تکان دهنده‌ا... ادامه

...

این روزها پخش جریان حضور آقایی به نام عبدالباری عمری نماینده ی‌!؟ طالبان در آلمان و گرفتن عکس یادگار... ادامه

...

ازآغاز سده ی بیست و یکم تا این دم، تاریخ چه پیش آمد های شگفتی را در سرزمین خورشید، درج برگ های روزگا... ادامه

...

افغانستان دراثرتجاوزات استعماری یکصد وشصت سال قبل زمان تسلط انگریزیها وبخصوص پس ازتحمل شکست ننگین شا... ادامه

...

دو سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زلمی خليلزاد سفير کبير(!) و نماینده پیشین ايالات متحده ی امری... ادامه