زمین؛ سیاره منحصر به فرد در زون طلایی حیات

 
 

محمد عالم افتخار

زمین؛ سیاره منحصر به فرد در زون طلایی حیات

(«ما برای زیستن درعصر مدرن؛ تکامل نیافته ایم»

بخش پنجم        

دوست ارجمندی که خواستند با مستعار«سالنگ نورد» یاد شوند لطف کرده تیلفونی فرمودند:

«با اینکه زحمات شما برای روشن ساختن اذهان قابل قدر است؛ به نظرم بی عیب و ایراد هم نیست. من هم خواستم یک انتقاد به مضمون اخیر شما در مورد تکامل نیافته گی ما برای هضم و استفاده همه خوب و خراب تمدن امروزی داشته باشم.

هرچند مطالعه در روی صفحه سفید کمپیوتر برایم سخت است؛ این مقاله های تکاندهنده شما را به کمک یک پرده سایه دار در روی صفحه میخوانم. اینکه خیلی چیز یاد میگیرم و لذت هم می برم؛ گفتنی است. گرچه فعلاً بیشتر احتیاج این است که اوضاع تاریک انتخابات و جنگ و صلح روشن گردد؛ اما درک میکنم که شما با سیاست نکردن درین موارد؛ سیاست جالبی میکنید و مضامین ماندگار را به جای چیز های روزمره و گذرا قرار میدهید.

به نظرم گاهی همین کار شما باعث کم خواندن مضامین شما و همچنان باعث اشتباه های کلان شما میشود.

طور نمونه شما آدمی را آزاد شده یا تحول کرده برای خطا کاری و اشتباه خوانده و گذشتگان مان را به طفل تشبیه کرده اید.

من که خوانده و برداشت کرده ام نوع آدمی که ما و شما باشیم توسط دانشمندان صاحب صلاحیت «انسان خردمندِ خردمند» نام گذاری و تعریف شده است؛ طفل را که پس از دست زدن ناهوشیارانه یا بی خردانه یعنی خطا و اشتباه کردن؛ به غلطی خود پی می برد؛ هنوز «انسان خردمندِ خردمند» نمیگویند؛ انسانزاده صغیر و بیعقل میگویند. به همین خاطر حتی جرایم سنگین اطفال مانند بالغان مجازات نمیشود.

همچنان بقایای تمدن های کهنه و سابقه که کشف شده میرود؛ بسیاری نشان میدهد که مردمان دوران های خیلی سابقه هم کارنامه هایی داشته اند که حتی دانشمندان متخصص زبده در عظمت آنها حیران می مانند؛ بعضی ها هم برای آنکه مثل نظر پیشتر شما را خلل نزده باشند؛ دعوای میکنند که اینها کار انسانهای قدیم نه بلکه ساخت و ساز کدام قسم موجودات فضایی است.

از این نگاه؛ باید گذشتگان را در حالت بلوغ و نبوغ مدنظر بگیریم نه در حال نوزادی و طفولیت و عاجزی طبیعی."

این تماس و صحبت صمیمی و نقادی عالمانه نیم ساعت بیشتر به درازا کشید و ایشان فرمودند که من مستندات حتی ویدیو های معتبر میتوانم ارائه کنم که ده ها و صد ها سمبول فرهنگ و تمدن دور بشر را طور عینی نشان میدهد که هنوز عقل متخصصان درجه اول عصر مدرن در کان و کیف آنها نمیرسد.

و دیگر اینکه اگر کار و عقل و نبوغ گذشتگان نمیبود اروپائیان پنج شش قرن آخر این پیشرفت های تمدنی را از هیچ و از خلا میتوانستند برپا کنند؟

این دوست خوش فکر و بلند اندیش؛ همچنان فرمودند که غرور بیمار گونه کسانی که خود را صاحب و مالک تمدن امروزی میدانند باعث میشود که به انکار گذشته ها بپردازند و مردمان آن زمان ها را نارسیده و عقبمانده و خرافاتی و بیکاره بخوانند. اگر غلط نکرده باشم شما باید در قضاوت های خود حقیقت سرسخت این غرور و خود پسندی و خود شیفته گی اینها را مدنظر بگیرید و طور مثال؛ پدر پیر ولی محترم خود را نزد سیالان؛ نوکر و یا پناهگزین به آرگاه و بارگاه خود معرفی و تحقیر نفرمائید.

در ختم این مکالمه؛ بسی افسوس خوردم که ضبط مکالمه تلیفون را روشن نکرده بودم تا ثبت زنده آنرا خدمت عزیزان و تاریخ تقدیم می نمودم. خدا میداند که این نقل های به معنی؛ عین مطالب مورد نظر ایشان خواهد بود یا چطور؟

اعتراف میکنم که از چندین زاویه ایراد این دوست محترم؛ تا حدیکه من برداشت نمودم؛ به مورد و وارد است و صرف میان من و ایشان یک باریکی موجب تفاوت نظر شده است. میگذارم عزیزان خواننده و کاربران رسانه ها و انترنیت؛ پیدا کردن این باریکی را مشغولیت فکری خویش ساخته و نظرات و اندیشه هایشان را به هرطریق که میخواهند و میتوانند همه گانی سازند و یا به ایمیل اینجانب بفرستند.

 

********-******-********

اصطلاح «کمربند حیات» و «منطقه (زون) طلایی حیات» تنها به همان پدیدار که محور زمین ما به دور خورشید را مشخص میکند؛ منحصر نیست. در عالم مادی؛ ملیارد ها کهکشان و در هر کهکشان از حدود یک میلیارد تا چندین ملیارد ستاره یا منظومه ستاره ای(مانند منظومه خورشیدی ما و خوردتر یا بزرگتر از آن) وجود دارد.

اصطلاحات فوق به هرکدام از دوایریکه در اطراف ستاره خورشیدی یا شبه خورشیدی اطلاق میگردد که نه بسیار گرم است و نه بسیار سرد. با اینهم هنوز ثبوت نشده است که در دوایر فرضی مذکور حتما به نحوی از انحا حیات وجود دارد یا در گذشته وجود داشته یا در آینده به وجود خواهد آمد.

لذا دست کم تا کنون به طور یک عام و مطلق نمیتوان حکم کرد که به محض «نه گرم و نه سرد بودن» یعنی مطلوب ترین حالت برای حیات؛ در این یا آن منظومه ستاره ای دور و نزدیک کیهان حتما حیات وجود دارد و نیز تمدن های فرا زمینی برپاست!

در عین حال هیچ دلیل علمی و عقل پذیر وجود ندارد که زمین؛ یگانه ی عالمِ هستی و ما؛ تنها ترین نمونه حیات باشیم. لذا ما در مورد زمین و موقعیت طبیعی و امتیازات آن که منحصر به فرد می نماید؛ نظرات غالباً درست را بررسی می نمائیم.

 

ولی پیشاپیش باید دقت داشته باشیم که اذهان و به ویژه ضمیر های ناخود آگاه ما معتاد به افسانه و اسطوره است؛ مثلاً چیز هایی مانند اعداد ملیون و ملیارد ... بسیار مشکل در آن ها فرو میرود؛ ولی قیاس ها و خیالاتی چون قدر ستاره گان آسمان و ریگ های بیابان و دانه های باران و برگ های درختان....به آسانی!

این چنین سوابق ذهنی ی وهمی و خیالاتی برگرفته از محیط های کودکی و تالاب های فرهنگی کودکانه در ما بسیار و شدید و حتی سنگواره شده است. مردمان اولیه همانقدر میتوانستند که به گرفتاری ها و جبر های تنازع بقا برسند و لذا در موارد دور دست ها و دیده نشدنی ها و لمس و حس نشدنی ها ... خیالی می بافتند و می گذشتند و همین خیالات اغلب خام و اکثر غلط؛ میان جوامع تیت میشد و از روی سادگی و بیچاره گی باور می گردید. آنچه هم که بیشتر افراد باور کرده بودند؛ مقدس می گشت؛ و.....

تو خود حدیث مفصل بخوان؛ از این مجمل!

 از همین جمله؛ چون آنسوی زمین دیدنی و دریافتنی نبود؛ ولی جنب و جوش و زلزله و توفان... داشت نظر به توان دماغی و تخیلی اولیه در هزاران سال پیش خیالی بافته شد که زمین روی شاخ گاوی قرار دارد و گاو بر پشت ماهی و ماهی بر آب زیرین. از جمله وقتی که یک شاخ گاو به فشار وزن زمین خسته شود؛ گاو زمین را به شاخ دیگرش میگذارد و این موجب تکانهای زلزله و سونامی و چه و چه میشود.

شاید نخستین کس که این خیال را بافت؛ مقصدی مثلاً جز آللو گویی کودکی یا پر کردن وقت خالی اطرافیان ساده و بدوی خود نداشت ولی تصادفاً به مثابه جوابی به یک سوال لاجواب اکثریت مردمان روزگار پذیرفته شد و باور گردید تا جاییکه در کلیت باور های مقدس خیلی از قبایل و کتله ها در آمده هزاران سال پائید و هنوز بسیار مقاوم است؛ در زمره حتی در برخی از تفاسیر قرآن و اسطوره های اسلامی ما نیز آمده است.

یا دانشمند بزرگ و نابغه عصر روشنگری «گالیله» به خاطر قرار گرفتن در برابر همین باور در ابعاد بزرگتر ؛ نزدیک بود توسط کلیسا؛ مانند هزاران کاشف و مخترع و دیگر اندیش؛ زنده زنده به آتش سوختانده شود یا طعمه دار و گیوتین گردد تا که جان خود را در بدل توبه جبری نجات داد.

ولی کنون در جایی قرار گرفته ایم که اخلاف محاکمه کنندگان گالیله هم؛ حقایق علمی و عینی در مورد زمین و منظومه شمسی و فراتر از آنها را با سخت کوشی تألیف و تدوین میکنند؛ تا از اساسات باور های گشن بیخ و بسیار شاخ شان؛ نه با آتش و دار و گیوتن که با علم و شبه علم و مغالطات علمی دفاع نمایند.

تألیف و نوشتار زیر؛ اگر نه نمونه کامل؛ کم از کم نمونه ایست که به مدعای بالا نزدیک تر است؛ من آنرا عمداً برگزیدم و بی تلخیص و تصرف تقدیم میدارم. شما فقط به موضع عقیدتی و ایدئولوژیک صاحب اثر؛ کار نداشته حقایق درخشان مندرج در آنرا با سپاسگذاری و احترام به آزادی عقیده ایشان؛ پذیرا شوید. لطفاً!

زمین،‏ گهوارهٔ حیات

زمین از ویژگی‌های بسیار منحصربه‌فردی برخوردار است که بدون آن‌ها حیات هرگز روی آن شکل نمی‌گرفت.‏ برخی از این ویژگی‌ها تا قرن بیستم،‏ یا کاملاً ناشناخته بود،‏ یا اطلاعات اندکی در مورد آن‌ها وجود داشت.‏ برخی از این ویژگی‌ها به قرار زیر است:‏

·  موقعیت زمین در کهکشان راه شیری و در منظومهٔ شمسی،‏ مدار زمین به دور خورشید،‏ انحراف محور زمین،‏ سرعت گردش زمین به دور خود و داشتن قمری غیرمعمول

·  میدان مغناطیسی و جو زمین که همچون دو سپر محافظ عمل می‌کند

·  چرخه‌های طبیعی که هوا و منابع آبی را تمیز نگاه می‌دارد و تجدید می‌کند

هنگام بررسی هر یک از این موضوع‌ها از خود بپرسید:‏ ‹آیا این ویژگی‌ها حاصل تصادف است یا نظمی حساب‌شده در آن دیده می‌شود؟‏›‏

 مکانی ایده‌آل برای زمین

 

 

موقعیت زمین برای وجود حیات بی‌نظیر است

شما هنگام نوشتن نشانی خانهٔ خود به چه اشاره می‌کنید؟‏ احتمالاً نام کشور،‏ شهر و خیابان خود را می‌نویسید.‏ در مورد نشانی کرهٔ زمین نیز می‌توان کهکشانِ راه شیری را «کشور،‏» منظومهٔ شمسی را که شامل خورشید و تمام سیّارات آن می‌شود «شهر» و مدار زمین در منظومهٔ شمسی را «خیابان» فرض کرد.‏ اکنون به لطف پیشرفت‌هایی که در علوم ستاره‌شناسی و فیزیک حاصل شده است،‏ دانشمندان بینشی عمیق در مورد موقعیت خاصّ و ایده‌آل زمین در کیهان،‏ کسب کرده‌اند.‏

نخست می‌توان به منظومهٔ شمسی یا به اصطلاح «شهر» ما اشاره کرد.‏ موقعیت منظومهٔ شمسی در کهکشان راه شیری کاملاً برای حیات مساعد است؛‏ نه بسیار نزدیک به مرکزِ کهکشان است و نه بسیار دور از آن.‏

غلظت عناصر شیمیایی در این ناحیه که به «ناحیهٔ قابل زیست» معروف است،‏ دقیقاً به میزانی است که وجود حیات را ممکن می‌سازد.‏ اگر از مرکز کهکشان دورتر بودیم،‏ میزان این عناصر بسیار کمتر می‌بود و اگر به آن نزدیک‌تر بودیم،‏ به سبب بالا بودن میزان تشعشعات مرگبار و عوامل دیگر،‏ بقای حیات ناممکن می‌شد.‏ به گفتهٔ مجلّهٔ سایِنتیفیک امریکن ‏«در واقع ما در بهترین نقطهٔ کشور زندگی می‌کنیم.‏»‏1

در بهترین «خیابان»:‏

مدار زمین در منظومهٔ شمسی نیز موقعیتی ویژه دارد؛‏ یعنی می‌توان گفت «خیابان»ما در بهترین محلّهٔ «شهر» است.‏ این مدار که حدوداً ۱۵۰ میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد،‏ در ناحیه‌ای قرار دارد که کاملاً برای حیات مناسب است؛‏ زیرا نه بسیار سرد است،‏ نه بسیار گرم.‏ علاوه بر این،‏ مدار زمین به دور خورشید تقریباً دایره‌ای شکل است و در نتیجه فاصلهٔ ما تا خورشید در تمام طول سال تقریباً ثابت است.‏

خورشید را نیز می‌توان «نیروگاهی» ایده‌آل برای زمین خواند.‏ خورشید هم بادوام است،‏ هم اندازه‌ای مناسب دارد.‏ به علاوه،‏ میزان انرژی‌ای که به ما می‌دهد کاملاً مناسب است.‏ بی‌دلیل نیست که آن را «ستاره‌ای ویژه» خوانده‌اند.‏2

 ‏«همسایه‌ای» ایده‌آل:‏

اگر از شما خواسته می‌شد همسایه‌ای برای زمین انتخاب کنید،‏ مسلّماً نمی‌توانستید همسایه‌ای بهتر از ماه بیابید.‏ قطر ماه کمی بیش از ربع قطر زمین است.‏ با مقایسه‌ای ساده میان قمر زمین و قمرهای سیّارات دیگر منظومهٔ شمسی متوجه می‌شویم که اندازهٔ ماه نسبت به سیّارهٔ میزبان آن،‏ بسیار بزرگ است.‏ اما داشتن چنین قمری چه فایده‌ای برای زمین دارد؟‏

اول آن که ماه عامل اصلی ایجاد جزر و مد در اقیانوس‌هاست که تأثیری حیاتی بر اِکولوژی زمین دارد.‏ ماه همچنین به محور زمین ثبات می‌بخشد.‏ بدون این قمر ایده‌آل،‏ سیّارهٔ ما همچون فرفره‌ای می‌بود که هنگام گردش،‏ مرتباً به اطراف لنگ می‌خورد و گاه حتی کاملاً واژگون می‌شد!‏ چنین حرکت‌هایی سبب تغییرات شدید در آب و هوا و جزر و مد اقیانوس‌ها می‌شد و فاجعه می‌آفرید.‏

 

مناسب بودن زاویهٔ محور زمین و سرعت گردش آن:‏

زاویهٔ محور زمین ٫۴‏۲۳ درجه است.‏ وجود این زاویه سبب ایجاد فصول سال،‏ اعتدال در حرارت زمین و تنوع اقلیمی در مناطق مختلف زمین می‌شود.‏ در کتابی در مورد موقعیت خاص زمین چنین آمده است:‏ «زاویهٔ محور زمین برای حیات ایده‌آل است.‏»‏3

طول شبانه‌روز که نتیجهٔ گردش وضعی زمین است نیز کاملاً برای حیات مناسب است.‏ اگر سرعت گردش وضعی زمین بسیار کمتر می‌بود،‏ افزایش طول شبانه‌روز سبب می‌شد طرفی که خورشید به آن می‌تابد داغ و طرف دیگر منجمد شود.‏ برعکس آن،‏ اگر سرعت گردش زمین بسیار بیشتر می‌بود،‏ طول شبانه‌روز بسیار کوتاه می‌شد و این چرخش سریع،‏ تندبادهای شدید به وجود می‌آورد و تأثیرات مخرّب دیگر نیز به جا می‌گذاشت.‏

سپرهای محافظ زمین

فضا به دلیل وجود تشعشعات مرگبار و شهابسنگ‌هایی که در هر سو در حرکتند،‏ محیطی بسیار خطرناک است.‏ اما سیّارهٔ آبی ما از میان این تیرهای سرگردان بی‌آنکه صدمه‌ای جدّی ببیند،‏ عبور می‌کند.‏ چگونه؟‏ زمین به دو سپر محافظ مجهز است؛‏ یک میدان مغناطیسی قوی و جوی که طراحی آن مختص زمین است.‏

 

 

میدان مغناطیسی نامرئی زمین

مقالات مرتبط

...

در باره اینکه زمین در«زون طلایی حیات» در مدار خورشید قرار گرفته و بنابرین شانس عظیم میزبانی زندگانی... ادامه

...

تعیین اینکه اینجا و آنجا تا چه حد میتوان و باید پیرامون "باور ها" سخن گفت و آنها را به نقد گرفت و...... ادامه

...

اصطلاح «کمربند حیات» و «منطقه (زون) طلایی حیات» تنها به همان پدیدار که محور زمین ما به دور خورشید را... ادامه