اعلاميه ی کميتۀ فعالين حزب دموکراتيک خلق افغانستان مورخ 2013 / 3 / 7
اعلاميه ی کميتۀ فعالين حزب دموکراتيک خلق افغانستان
مورخ 2013 / 3 / 7
فرخنده باد جشن هشتم مارچ، روز آزادی و همبستگی بين المللی زنان آزاده ی سراسرجهان!
هشتم مارچ روز اعلام همبستگی بين المللی زنان سراسر جهان، روز يادبود خاطره ی قربانيان راه پيمايی مسالمت آميز زنان کارگر درشهرنيويارک ( سال 1875 ) ، روز پيکار قهرمانانه و غرورآفرين مليون ها زن آگاه و رزمنده ی اين کرُۀ خاکی را که از سال 1911 به بعد ، در راه آزادی و رها شدن از قيد و بند ستم طبقاتی و جنسی وبمنظور رسيدن به حقوق انسانی خويش می رزمند؛ از آدرس کليه اعضای متعهد و صادق ح. د. خ. ا، به همه ی مادران و خواهران و به کليه بانوان و دختران درسراسرگيتی، بويژه به زنان و دختران داغ ديده و ستم رسيده ی افغانستان، که تا واپسين نفسهای زندگی " يا آزادی و يا مرگ ! " را شعار خود گزيده اند؛ تبريک و تهنيت می گوييم.
آری ! هشتم مارچ، روز ارج گذاری به مقام والای زن بمثابه ی مادر ، خواهر، همسر و دختر، می باشد که سنگ بنای مستحکم و منسجم حق طلبانۀ آزادی زنان، يک صد و سه سال پيش از امروز درسال 1910 دردومين گرد همايی زنان سوسياليست درشهر کوپنهاگ کشور دنمارک گذاشته شد و بربنياد آن زنان پيشتاز و مبارز جهان تابه حالا ودرآينده ها ، با قبول دشواری های بی شمار وبا ايستادگی دليرانه دربرابر مناسبات پوسيده ی قرون و مقابله با قوانين زن ستيزانه، ازطريق پيگيری و استواری درمبارزات سياسی و توده ای، دربسياری ازنقاط کره ی زمين، جايگاه خويش را در عرصه های مختلف کار و ايجاد ارزش های مادی و معنوی در جامعه و در روند تغييرات و تحولات اجتماعی تثبيت و به پاره ای از حقوق سياسی ـ اقتصادی و اجتماعی خود نايل آمده اند و برای توسعه ی آن به پيکار حق طلبانه ی خويش تا سرحد تأمين تساوی حقوق بامردان، در برابر نابسامانی ها ادامه می دهند.
مبارزه ی عادلانه ی بيش از يک صد ساله زنان پيشرو و مترقی جهان، نشان داد که نمی توان نقش ارزنده و سازنده ی زنان را درامر بوجود آوردن تغييرات و تحولات دموکراتيک و دستيابی به پيشرفتهای اقتصادی و اجتماعی، ناديده گرفت و به آن کم بها داد. زيرا بدون حضور فعال و مشارکت گسترده و سهمگيری مؤثر زنان در همه عرصه های زندگی ، اعم از سياسی ـ اقتصادی اجتماعی و در روند توليد نعمات مادی و ايجاد ارزشهای معنوی، اعمار جامعه ی مرفه و مترقی و تأمين عدالت اجتماعی ، امکان ناپذير است.
از آن جايی که مبارزه ی زنان بمثابه ی نيمی از پيکر جامعه ی انسانی ، جزء انفکاک ناپذير نبرد عادلانه ی نيروهای ترقيخواه و رسالتمند ، عليه استبداد، ارتجاع، استعمار، استثمار، نژاد پرستی، امپرياليسم... می باشد ؛ بنابران پيکار حق طلبانۀ زنان بخاطر رهايی از قيد و بند ستم طبقاتی و جنسی و مقابله با ديو تحجرفکری و انديشه های خرافاتی، جهت حصول حقوق حقۀ سياسی و اقتصادی و دستيابی به برابری و عدالت اجتماعی نيز نمی تواند جدا ازمبارزه ی جهانی برضد جنگ و جنگ افروزی برای برقراری صلح ـ ثبات و امنيت بين المللی ، حفظ محيط زيست و جلوگيری از آلودگی هوا... باشد.
علی رغم پديد آمدن تغييرات مثبت دروضعيت زندگی سياسی ـ اقتصادی ، کار و فعاليت اجتماعی زنان در اکثرمناطق جهان ، بويژه درکشورهای که به پيشرفت های چشمگير علمی و تخنيکی نايل آمده اند ؛ وليک هنوزهم زنان در قاره های آسيا ـ افريقا و امريکای لاتين با مشکلات عديده ای روبرو هستند که چند موردی از آنها به گونه ی نمونه ذکر می گردد:
ـ موجوديت تبعيض بين زن و مرد براساس پندارهای تحجر آميز فکری و سنتهای پوسيدۀ قبيله يی که به آن پوشش مذهبی داده می شود ؛
ـ تسلط ستم مرگ آفرين طبقاتی و دست و پا گير جنسی ؛
ـ بلند بودن آمار خشونت و صعود روز افزون آن؛
ـ استمرارجنايت شنيع تحت عنوان " قتل های ناموسی" ؛
ـ ازدواج های اجباری و پيش از وقت ( عدم تکميل سن قانونی بلوغ ) و تعدد زوجات ؛
ـ بالا بودن رقم بيسوادی نسبت به مردان ؛
ـ مرگ و مير زنان حامله ، نوزادان و کودکان ؛
ـ کمبود خدمات بهداشتی و ساير تأمينات اجتماعی ؛
ـ انجام کارهای ثقيل و شاقه ، جهت تأمين حد اقل مخارج زندگی ؛
ـ موجوديت فاصله عميق درقسمت استخدام به مشاغل ؛
ـ دشواری های محيط کار ؛
ـ موجوديت قيود و وضع محدوديت ها در پروسۀ انتخابات و حق رأی دادن و انتخاب شدن درمقامات؛
ـ وجود قوانين ، مقرره ها، لوايح و صدور فتواهای دست و پا گير از آدرس دين و مذهب، در ضديت با آزادی زنان و درمخالفت با آموزش ـ کار ـ تحصيل ـ سرگرمی های سالم ، حقوق و آزادی های دموکراتيک و اجتماعی زنان....
درسرزمين باستانی ما ، مبارزه ی افتخارآميز زنان آزاديخواه به هدف رهايی از قيد و بن مناسبات فئودالی و از زيربار ستم قرون وسطايی ، از دوران نهضت امانی ، آغاز نهاد؛ اما اين مبارزۀ حق طلبانه زنان ميهن مان با تأسيس حزب دموکراتيک خلق افغانستان درسال 1343 و پايه گذاری سازمان دموکراتيک زنان افغانستان، تحت رهبری دوکتوراناهيتا راتبزاد، بنيادگذار آن، وارد مرحلۀ نوينی از تکامل خويش گرديد و طی مدت کوتاهی، به موفقيتهای چشمگيری نايل گرديد.
وليک دردهۀ شصت خورشيدی ( هشتاد ميلادی) ودر شرايط حاکميت ح. د. خ. ا ، با تسجيل برابری حقوق زنان با مردان در اصول اساسی جمهوری دموکراتيک افغانستان؛ نی تنها از هشتم مارچ بمثابۀ روز آزادی و برابری حقوق زن، با راه اندازی محافل با شکوه و شانداری ، تجليل بعمل می آمد ؛ بلکه زنان افغانستان عملاً درتمام امور زندگی ازحقوق کامل و همسان با مردان برخوردار شدند که مواردی را بصورت نمونه برمی گزينيم:
ـ برای نخستين بارشمارزيادی اززنان درفابريکات وموسسات توليدی و خدماتی بامزد مساوی بامردان استخدام شدند و راه برای پذيرش کتلوی زنان درادارات ، موسسات و ارگانهای دولتی وخصوصی بيش ازپيش بازوهموارگرديد.
ـ زنان بيوه بمثابۀ نان آورخانوادۀ خود، ازتسهيلات خاص قانونی درکار وزندگی اجتماعی بهره گرفتند. چنانچه امکانات قانونی برای بکارگماری زنان بيوه، فراهم شد.
ـ دررابطه به آموزش ، افزون برتضمين حقوق مساوی ازلحاظ قانونی، درعمل نيز تسهيلات زيادی برای آموزش وپرورش دختران فراهم گرديد، شمارمکاتب دخترانه افزايش يافت و تحصيلات عالی برای دختران بگونۀ مشترک باپسران، به يک امرعادی اخلاقی مبدل گرديد.
ـ دختران بيش ازنيم دانشجويان موسسات دانشگاهی را تشکيل می دادند و درزندگی اجتماعی وفرهنگی آزادانه شرکت ميورزيدند.
ـ شمارزيادی اززنان دارای آموزشهای عالی درنهادهای اجتماعی وفرهنگی کشورمشغول به کاربودند.
ـ شرکت گستردۀ دختران وزنان درزمينه های آموزش وپرورش وبهداشت بعنوان آموزگاران، استادان، پزشکان وکارمندان طبی درکشورچشمگيربود.
ـ اکثريت معلمان در مکاتب ابتدايی پسرانه وتمام معلمان مکاتب دخترانه وبخش بزرگی ازکارمندان فرهنگی درموسسات، زنان بودند. حتی برطبق آمار منتشره ازسوی منابعی، که رويدادهای دهۀ هشتاد را درافغانستان هنوز به ديدۀ تعصب مي نگرند، هفتاد تاهشتاد درصد آموزگاران، درحدود 50 درصد پزشکان (دوکتوران) وبيش از50 درصد پرسونل طبی اعم ازنرسها، قابله ها ودواسازان دردهۀ هشتاد زنان بودند، که مجموعآ درحدود 60 درصد را تشکيل ميکردند.
اما با سقوط حاکميت ح. د. خ. ا در دهۀ هفتاد خورشيدی ( دهۀ نود ميلادی ) و غصب قدرت بوسيلۀ تنظيمهای بنيادگرای جهادی و طالبان سيه دل تا هم اکنون نی تنها زنان از تمام حقوق و آزادی های دموکراتيک و مدنی که در نظام جمهوری دموکراتيک افغانستان دريافت نموده بودند محروم شدند؛ بل از آن مرحله نيز به فرسخها عقب رانده شدند، که نمونه های از آن را برمی شماريم:
الف: ـ زنان و دختران دردوران حاکميت تنظيمهای ساخت پاکستان و ايران دراثر اشتعال جنگ ها برسر تصاحب قدرت که درآن تنها 70 هزار شهروندان درشهرکابل شهيد شدند؛ با آتش زدن و چورو چپاول ادارات دولتی ، موسسات اقتصادی ـ توليدی ( دولتی و خصوصی) و آموزشی ، ازکار و آموزش و تحصيل محروم گرديده ، زندانی چهار ديوارخانه شدند.
ـ به عزت ، آبرو و حيثيت شماری از زنان و دختران ميهن ازسوی جنگجويان مسلح، دست درازی و تجاوز صورت گرفت که نمونه های آن ازجمله درجنگهای افشار و سيلو ثبت دفاتر ديد بان حقوق بشرشده است.
ب: ـ در دوران امارت اسلامی طالبان اجير شده از سوی پاکستان نه تنها زنان و دختران ازرفتن به کار و تحصيل محروم شدند ؛ بل از برآمدن ازخانه و رفتن به بيمارستان ، خريداری ضرورت زندگی از مغازه ها و ديدن اقارب ، " بدون داشتن محرم شرعی (!) " نيز ممنوع الخروج (!) اعلام گرديدند.
ـ به زنان درکوچه و بازار و حضورداشت مردم ، دشنام داده می شد؛ لت و کوب می گرديدند؛ کتک می خوردند ؛ مطابق تفکر عصر حجر زيرضربات دره قرارمی گرفتند و درملای عام تيرباران می شدند.
ج :ـ درمدت 12 سال حکومت دست نشانده و ساخت امريکا و ناتو ( حکومت افغان ملتی های قبيله گراـ مجاهدين و طالبان جنايت پيشۀ وابسته به پاکستان و ايران) و باصطلاح دوران شگوفايی (!) دموکراسی غربی ؛ گلوباليسم (!) و حضور نيروهای نظامی، امنيتی، استخباراتی و سياسی بيش از 40 کشور اشغالگر و در زيرچشم جامعۀ جهانی (!) و مطبوعات آزاد (!)، چی شعبده بازی های نيست که درزمينۀ اتلاف حقوق حقۀ همۀ مردم ، ازجمله زنان مصيبت رسيدۀ ميهن صورت نگرفته است ؛ بگونۀ مثال:
ـ فروش و اختطاف دختران جوان ، اعمال خشونت عليه زنان و دختران که منجر به خود سوزی ها می گردد، توأم با مبادلۀ دختران با حيوانات درمناطق روستايی .
ـ سنگسار نمودن دختران و پسران مانند صديقه و خيام دوجوان دلداده به گناه داشتن محبت پاک و عشق ورزيدن ، در زيرچشم عساکر آلمانی به وحشی ترين شيوه که تاريخ معاصر نظيرآن را نديده است.
ـ قطع و بريدن اعضای بدن زنان و دختران ، ازجمله قطع بينی عايشه دختر 18 ساله که هربينندۀ با احساس بر بی رحمی و دد منشی عاملين آن لعنت و نفرين می فرستد.
ـ شکنجه دادن و اعمال خشونت عليه زنان و دختران ، چون سحرگل دختر 14 ساله که عاملين وحشی صفت آن، واژۀ زيبای انسانيت را لگد مال کردند.
ـ محروم خواندن زنان و دختران از آموزش و کار بر پندار واهی قرار دادن مرد درجايگاه اصل ( حاکم ) و زن درجايگاه فرع ( محکوم ) براساس فتوای اسلام نماهای دين فروش پيرو تفکر عصر حجر ( جهادی و طالبی ) و تاييد حکومت قبيله گرای کنونی ....
کميتۀ فعالين ح. د. خ. ا ، آن طوری که در طرح خطوط اساسی اهداف مرامی و برنامۀ خويش، منتشرۀ سايت سپيده دم ازحقوق حقۀ زنان و دختران ميهن به شرح زير دفاع نموده است:
« - تامين برابری واقعی حقوق زن ومرد ( درعمل نه درحرف که صرف ماهيت پوچ تبليغاتی داشته باشد) درزندگی فردی واجتماعی بوسيلۀ تدوين قوانين دموکراتيک وفعال نمودن ارگانهای نظارت برقانونيت ؛
- لغو قانونی تبعيض جنسی درگزينش کادرهای مسلکی درفعاليتهای ادارۀ دولت ورشته های اقتصاد ملی ؛
- رفع کليه تضيقات مرد سالارانه ( محدوديت دراشتغال- آموزش وتحصيلات عالی ، فعاليت های علمی- پژوهشی-فرهنگی- ادبی- هنری، ورزش وسرگرمی های سالم ) بالای قشر زن؛
- منع قانونی نکاح دختران صغير ونوبالغ وغيرقانونی شمردن ازدواج های اجباری و جلوگيری از تعدد زوجات ؛
- پرداخت حقوق مساوی برای زن ومرد درمقابل کارمساوی ( مسايل مربوط به حقوق وامتيازات ويژۀ خانم ها مطابق به قانون تنظيم می شود ) »؛
يک بار ديگر پشتيبانی عام وتام خود را از تعهدات انسانی و حزبی خويش، بدفاع ازکليه حقوق و آزادی های دموکراتيک و مدنی زنان و دختران افغانستان ابراز می داريم.
مادران و خواهران گران ارج!
به گواهي تاريخ و تجارب حاصله از روند زند گي ، يک ملت زمانی ميتواند به حقوق وآزاديهای دموکراتيک خوددسترسی پيدا کند و از مزايای تأمين عدالت اجتماعي مستفيد گردد که همۀ مردم ( مرد وزن )، آراسته به زيورعلم و دانش وآگاهي اجتماعی باشند و در راه اتحاد و همبستگی با همی سعی بليغ بخرج دهند تا وسيلۀ موثری شود ، برای تحقق عملی خواستها و هدف های که جهت اعتلا و ترقی اقتصادی ـ اجتماعی درپيش روی خود قرار داده اند . دراين کارزار نقش تشکل ها و سازمانهای سياسی ترقيخواه و پيشرو معتقد بحقوق وآزادي های دموکراتيک همه زحمتکشان بخاطر رسيدن به هدف، از اهميت ويژه ای برخوردار است.
دراين ميان زنان يک جامعه وقتی به حقوق و آزاديهای دموکراتيک و مد نی ، همچنان به تساوی حقوق برابر با مردان، نايل می آيند که بدور سازمانهای اجتماعی و توده ای مدافع منافع خويش گرد آيند و بربنياد يک برنامۀ علماَ تنظيم شده فعاليت خود را به پيش برند. زيرا حق داده نمي شود؛ بلکه حق گرفته مي شود.
مادران و خواهران ميهن!
به اميد اين که ديگر افسونگريها و موعظه های فريبکارانۀ نازپرورده گان استعمار، استثمار و امپرياليسم، سد راه شما نشود و شما را از انتخاب راه درست و اصولی که درپيش گرفته ايد باز ندارد؛ به پيکار حق طلبانۀ خويش به تأسی از انديشه های انسانی جنبش بين المللی هشتم مارچ، تا سرحد پيروزی کامل ادامه دهيد .
ـ پيروزی از آن زنان مبارز افغانستان، درپيوند با زنان پيشرو سراسر جهان است!
ـ فرخنده باد هشتم مارچ ، روز رستاخيز زنان بخاطر همبستگی و رهايی از انقياد و ستم در سراسر جهان !
ـ مرگ بر دشمنان نهضت دموکراتيک و عدالتخواه زنان افغانستان و جهان !
کميتۀ فعالين
ح . د. خ. ا
مقالات مرتبط
دومين پلنوم کميته رهبری نوين ح. د. خ. ا (ح.ز.ا) امروز پس از سپری شدن (يک سال و پنج ماه) نسبت شرايط خ... ادامه
نوردرخشانی که جسماً غروب کرد؛ ولی دراندیشه وآرمان نام بزرگش درقلبهای ما ومردم شریف افغانستان همیشه ت... ادامه
پنجاه ونه سال پیش به تاریخ ۱۱/ ۱۰/ ۱۳۴۳ خورشیدی - ۱/ ۱/ ۱۹۶۵در جامعه ی بیداد زده ی افغانستان، رخ... ادامه
جنبشهای رهایی وبیداری مردم ازسکوت ورکود قرون متمادی از دو الی سه صد سال قبل در بسا نقاط جهان وبخصوص... ادامه
بحث تحولات بزرگ سیاسی تاریخی، نیازمند پژوهش وتحقیقات عمیقِ گزینه ها وپیش زمینه هاییست که درظهور ایج... ادامه
به تاريخ 13 قوس 1401 خورشيدی، مطابق 4 دسامبر 2022 ترسايی دومين نشست تاريخساز پيشکسوتان ح. د. خ. ا (ح... ادامه
هفده سال قبل، جنبش ترقی خواهی افغانستان بهترین فرزند برو مند، شحصیت فرهیخته،نستوه، انقلابی وچهره اکا... ادامه
زنده یاد فدا محمد دهنشین فرزند محمد اکرام خان در شهر شبرغان تولد گردیده ودر همین شهر درس خوانده و به... ادامه
همانگونه، که شما آگاهی داريد؛ تاریخ مبارزات سازمان ها و تشکل های سیاسی، در "دهه ی دموکراسی و بعد آن... ادامه
سرزمین آریانا مهد دانش وفرهنگ وبهترین کانون مدنیتهای قدیم بحساب می آید که در دامان آن علما ودانشمندا... ادامه
در سیاهی شب، از کرانه های آسمان، ستاره ها، عربده جویی کرگس های لاشخوار را به تماشا نشسته بو... ادامه
پيوست به وقوع تحولات عظيم دراروپا درقرن هژدهم (انقلاب کبيرفرانسه، انقلاب صنعتی، نهضت فکری عصر... ادامه