شبح فروپاشی دریک قدمی افغانستان

عبدالاحمد فیض

شبح فروپاشی دریک قدمی افغانستان

افغانستان کشوراقوام است، ملیتها، گروهای قومی ومذهی گوناگون با عنعنات ورسوم متفاوت دردرازنای تاریخ پراز فرازونشیب این خیطه باستانی پیوسته برادرانه زیستند وچه بسا که آزادانه وپرافتخاردرروزهای دشواربا فرهنگ هم زیستی درکنارهم قرارداشتند.

 هکذا همین تنوع اتنیکی ساکنان این مرزبوم بوده است که این کشورعلی رغم عقب ماندگیهای قرون با سیمای درخشان دربرابرجهانیان چهره گشاید. متذکرباید شد که منظورم ساکنان شریف بومی این وطن است نه سیاسیون وحاکمان مستبدی که درادوارگوناگون ودرامتداد تاریخ این کشورازنام اقوام، زبان و سمت ،سلطه واقتدارظالمانه خود ومشت کوچکی ازحواریون و درباریان فاسد خویش را مستبدانه برمردم ما تحمیل نمودند وهیچگاه حتا درراستای تحقق ابتدائی ترین حقوق قوم که بدان تعلق داشتند، خدمتی را انجام نداده اند.

بحران ناشئ ازدرج نام ملت درشناسنامه برقی که دریک چنین برهه ی حساس تاریخ کشور درحال نضج گیری است بدون ابهام بمثابه یک تراژیدی ویرانگرمحصول شیوه تفکرحاکم و استبداد تاریخی است که نظام های سیاسی ضدملی وسرکوبگردراین دیاردرد وحسرت، به هدف دوام اقتداربدون چون وچرا خویش بربا شندگان این کشورتحمیل وازانجام مسؤولیت ملی وتأریخی خویش درطی قرون درجهت حل مسأله ملی درکشوری با تنوع قومی ، مذهبی و زبانی بی باکانه طرفه رفته وتداوم این رویکرد متناقض، مصالح همگانی، بوضوح مشکلات جاری را بمثابه یک میراث شوم تاریخی موجب گردیده است.

این مسأله بوضوح قابل فهم ودرک است که علی رغم اتحاد وهمبستگی تاریخی باشندگان این سرزمین درمبارزه مشترک بخاطرکسب استقلال ملی، زیست باهمی ودفاع مشترک دربرابر عنصرتجاوزواشغال خارجی که مردم ما ازاقوام وملیتهای متفاوت درمقاطع گوناگون تاریخی ازخود متهورانه به نمایش گذاشته وازوطن واحد دفاع وحراست نموده اند؛ افغانستان بمثابه کشوری دارای کثرت قومی به مشکلات عدیده ی ملی مواجه بوده وعلی رغم ادعاها وبینش خوشبینانه عده ای ازپژوهشگران وسیاسیون که گویا افغانستان با توجه به گذشته ی انکشاف تاریخی اش یک ملت واحد را تشکیل داده وبرای اثبات این ادعای خویش،ازکشورهای مدرن ومرفه با تعدد نژادها وملیتها نام میبرند؛ کشورماکماکان بدلایل وفکتورهای که درفوق به اختصارازآن تذکاربعمل آمد، از روند دولت وملت سازی بمثابه یک پروسه تاریخی واجتناب ناپذیرعبور نه نموده وتبعیض با اشکال گوناگون چون میراث ننگین قرون گذشته ازمجرای اعمال برتری جوئیهای قومی وستمگریانه، درتاروپود جامعه ی ما چون یک واقعیت غیرقابل انکارحاکم است.

افزون براین، لازم بیاد دهانی است که درجهان معاصرحل مسأله ملی با مفاهیمی چون آزادی سیاسی ومدنی، حقوق بشر، آزادی درحوزه حیات فردی، مشارکت سیاسی، توسعه همه جانبه فرهنگی وغیره، گره خورده است، که بربنیادآن دولتها بمثابه اقتدارپایدار، ملزم برعایت ازآن بوده ودرراستای تحقق آن درعمل که متضمن وحدت ویکپارچگی ملی است تلاش نموده اند واما دراینجا درکشورما اقتداربا تأسف درمقاطع گوناگون ، برپایه روشهای سنتی کسب قدرت ازمجرای استمداد جستن ازقوم ونفوذ قومی ویا تعلقات ملیتی وسمتی شکل گرفته است وهمین فکتورموجب گردیده است که روند ملت سازی به کندی مواجه شده وگروهای قومی منافع خود را درمحورکوچک وتنگ نظرانه گروهی وقومی جستجو وهیستری ناسیونالیستی درپیوند به منافع اقوام بطورفزاینده محتوای تعرضی بخود گیرد.

تردیدی وجود ندارد که هرگاه باشندگان این سرزمین حقوق وارزش های را که شایسته فرد در جهان امروزی دانسته میشود کسب واقدامات عملی درجهت امحای سکتاریزم قومی واستبداد تاریخی علیه اقوام وملیتها برداشته میشد درج ملت وذکرنام یکی ازاقوام این وطن درآن هیچگونه اعتراض وحساسیتی را درپی نمیداشت، مگراینکه درعقب چنین تصامیم اهداف شوم ومغرضانه بعزم تمامیت خواهی یک مشت انگشت شمارتوآم با دسایس سازمان یافته بیرونی به هدف پارچه پارچه ساختن کشورمحبوب مان وجود داشته باشد.

به باوراین قلم دستیابی به یک راه حل عادلانه مشکلات موجود درمقطع حساس کنونی که بقای یک افغانستان متحد ویکپارچه بدان پیوند دارد، ایجاد یک فضای تفاهم ازمجرای مذاکرات میان نمایندگان واقعی اقشار ولایه های اجتما عی واتنیکی گوناگون درکشور ویا گشودن راه تفاهم جمعی دریک اجتماع بزرگ ملی است. سیاسیون ونخبه گان ما که توسعه کشوررا بربنیاد اصول دموکراسی جستجومی کنند، بخوبی درک مینمایند، که حتا درنظامهای سیاسی دنیای مدرن نیزگاه ازگاهی تصمیم گیری روی برخی مسائل عمده ملی به بن بست مواجه میگردد، که درچنین فضای عدم تفاهم میان حکومت وسیاسیون، سرانجام مراجعه به آرای مردم از طریق یک همه پرسی بوده است نه اصرار وتحکم.

فلهذا باتوجه به حساسیتهای ناشئ ازتصمیم حکومت مبنی بردرج واژه ملت وملیت درشناسنامه برقی که عواقب ناگواری درقبال خواهد داشت ، حکام درکابل بایست لزومأ بجای اصرار بر اجرائی شدن این موضوع ، دسایس وتوطئه های مرگباردشمنان مکار بیرونی وداخلی را که درصدد نابودی افغانستان متحد هستند، درک و درراستای بسیج عمومی درامر دفاع قاطعانه ازاستقلال،حاکمیت وامنیت ملی وعقیم نمودن دسایس دشمنان وتجاوزات اعلام ناشده ی خارجی که دروجود مزدوران جنگی وتشکیلات متعدد تروریستی علیه کشورما با شدت ادامه دارد؛ تلاش ورزد.

 درغیرآن استمرارچنین رویکردها جزآب ریختن به آسیاب دشمن وفروپاشی کامل کشورپیامد مثبتی نخواهد داشت. 

مقالات مرتبط

...

اسپنتا از استراتژیست های اصلی غرب در نظام دست نشانده جمهوری بود. او کرسی استادی در دانشگاه آخن آلمان... ادامه

...

اولین بند مولف کتاب هنر رزم سون تزو کلید فلسفه ای بدست میدهد که جنگ یکی از مسایل جدی وبا آهمیت دولت... ادامه

...

آمریکا اول توسط مجاهدین و آی اس آی و بار دوم به اساس خیانت مستقیم کرزی و آی اِس آی و سی آی اِی و بار... ادامه

...

تعدادی از زنان افغانستان به دعوت از رولا غنی، همسر رئیس جمهور پیشین افغانستان، طی یک نشست در مورد تو... ادامه

...

چرا دادگاه اختصاصی بر بنیاد حقوق بین‌الملل برای رسیدگی به این پرونده های فساد و دزدی دایر نمی‌شود؟ د... ادامه

...

سوال بنیادی اینجاست که حاکمیت تحمیل شده طالبی موجود بوسیله واشنگتن وشرکاء به حیث یک دولت«دیفکتو» ویگ... ادامه

...

مبرهن است كه دموكراسي يا بعباره ساده حكومت مردم از بنيادي ترين اهداف مبارزات سياسي واجتماعي دردنياي... ادامه

...

باختم جنگ دوم جهانی درسال ۱۹۴۵، درعرصهٔ روابط بین المللی تغییراتِ عمده بوجود آمد و شرایط ایجادِ  نظا... ادامه

...

هر پدیده خواه طبیعی یا اجتماعی نیاز به علل و عواملی دارد. تا زمانی که آنها به وجود نیامده و جمع نشده... ادامه

...

​کشور بلا کشیده ی ما افغانستان بیست سال کامل تحت حاکمیت امریکایی - جهادی به یکی از فقیر ترین کشورهای... ادامه

...

چند گاهی است که شهروندان افغانستان با خوف و بیم، دشوار ترین روز های زندگی را آزمایش می کنند؛ زیرا تب... ادامه

...

نیم میلیارد دلار برای هواپیماهای که حدود یک سال پرواز کردند. هتلی 85 میلیون دلاری عظیم که هرگز افتتا... ادامه