به گرامیداشت ازروزاستقلال وطن

 

عبدالاحمد فيض

به گرامیداشت ازروزاستقلال وطن!

آزادی وآزاد منشی دوواژه زیباست که با نام رزمندگان ملی وهزاران سپاهی گمنام دروطن محبوب مان گره خورده است. تاریخ باشکوه میهن ما، مشحون ازمبارزات قهرمانانه بخاطر رهايی ملی ازسلطه جابرانه استعماراست.

 به گواهی تاریخ ملت افغانستان ازمعدود مردمان جهان است که قربانیهای کم نظیری بخاطر رهای ملی، پاسداری ازنوامیس ومفاخر ملی، درمقاطع گوناگون تاریخی درمقابل عنصرتجاوز واشغال متحمل گردیده است.

موقعیت ژئوپولتیک واستراتیژیک سرزمین بنام افغانستان بمثابه گذرگاه وکریدوراتصال درمیان آسیای مرکزی وجنوب آسیا؛غنامندی این وطن ازمنظر ثروتهای سرشارطبیعی، بوضوح موجب شده است، که کشورمان پیوسته درمحراق توجه متجاوزین واستیلاگران قرار گرفته وبهای گزاف وغیرقابل جبران ناشئ ازرقابت های قدرتهای توسعه طلب ومتجاوزرا درادوارمختلف تاریخی بدوش کشد.

درمورد روزکسب استقلال ملی مؤرخین روایات متفاوت درخورفهم عمومی داده اند؛ اما بیست وهشت اسد(۱۲۹۸) یا هجدهم آگست(۱۹۱۹) روزشکوهمند آزادی مردمانی است که رزم و پیکارشان به الگوی مبارزه بخاطررهای ملی از یوغ استعماردرمنطقه مبدل گردید ودرست صد سال قبل ازامروز، به زعامت شاه ترقیخواه وآزاده کشورغازی امان الله خان کشورمان به استقلال ملی دست یافت.

غازی امان الله بحیث زعیم یک دولت مستقل ودارای حاکمیت، ازهمان بدوی حصول آزادی با درک ژرف ازعوامل عقب ماندگی کشوربا اتخاذ سیاست مبتنی برمنافع ملی سعی ورزید تا با رویدست گرفتن پلانهای مترقی، زمینه را برای اعتلای فرهنگی، اقتصادی واجتماعی کشورش فراهم نماید. قانون اساسی یا نظامنامه مصوب سال (۱۳۰۱) که در تاریخ این کشورسابقه نداشته است، ازبارزترین اقدامات مشروطه خواهانه نظام جدید پنداشته میشد که درآن پایه های حقوقی ایجاد یک جامعه مرفه وعادلانه تضمین گردیده بود؛ اما استعمارشکست خورده دراین فرصت تاریخی به قصد سبوتاژ روند انکشاف افغانستان وتداوم مداخلات به شیوه ی نئوکلونیالیستی وبا استخدام مزدوران دروجود محافل سیاه ارتجاع داخلی وبا بکارگیری ابزار دین راه را برای سرگونی دولت مستقل ومترقی کشورهموارنمود ویکباردیگر با سازماندهی دسایس گوناگون مانع بقای یک نظام ملی ومترقی دراین کشورگردیدند.

سقوط نظام شاهی به رهبری امان الله خان که بوضوح محصول توطئه ومداخلات استعماری بود، زمینه را برای آغازصفحه جدید اعتشاش ونبردهای داخلی به استشاره بیرونی فراهم نمود وباعث شد تا این کشوردرطی سالیان متمادی ازوجود یک حاکمیت مستقل،غیروابسته ومترقی محروم وسرنوشت میلیونها انسان این سرزمین که مسیر دشواری تاریخی را با ایثاروفداکاری بخاطرآزادی پشت سرگذاشته بود، بدست استبدادداخلی ونظامهای سیاسی رقم خورد که پیوسته ازمداخلات بیرونی متأثربوده است.

مردم افغانستان درچهاردهه پسین شاهد خونین ترین منازعات ودرگیریهای داخلی بوده است، که بی تردید درمحور مداخلات خارجی ودروجود دولتهای ناکام، سرکوبگرووابسته انجام شده است که بدون اغماض بمثابه یکی ازغم انگیزترین وسیاه ترین فصل تاریخ این کشوربرای همیشه درحافظه تاریخ باقی خواهند ماند. دراین برهه ای ازتاریخ درناک کشورفقدان حاکمیت مرکزی ملی، وابستگی های سیاسی، اقتصادی ونظامی رژیمهای حاکم وگروه های سیاسی به محافل تجاوزکارخارجی و همسایگان طماع درپیرامون این کشورموجب شده است که حق حاکمیت و آزادی این کشوردرمعرض پرسش جدی قرارگیرد.

مداخله نظامی مسکودراواخردهه هفتاد تحت پوشش دفاع مضاعف ازافغانستان برضد جنگ اعلام ناشده ازقلمرو پاکستان به محوریت غرب که باعث مرگ، معلولیت ومهاجرت کتلوی میلیونها انسان گردید وسپس فرارمسکودر اواخردهه هشتاد ، بعد وقوع تراژیدی های مرگبار وهکذا شکل گیری جنگهای فجیع داخلی میان گروهی جریانها وگروه سیاسی مسلح که به انهدام بخشهای وسیع کابل، قتل وکشتارجمعی وامحای کلی زیربناها، تأسیسات عامه المنفعه، نابودی بنیادها وساختارهای سیاسی، اداری واقتصادی منجرگردید وهکذا تداوم این فاجعه تا سقوط رژیم متحجرواستبدادی طالبان دراواخیر(۲۰۰۱) مظهرانکارناپذیرفقدان حاکمیت ملی بود، که درهمسوی با منافع واهداف بیگانه ها برمردم رنجدیده ی کشورتحمیل گردید.

مزید براین مداخله گسترده نظامی غرب به سردمداری امریکا بدون مجوزحقوقی وتحت پوشش مبارزه با تروریزم دراکتوبر(۲۰۰۱) درامورافغانستان که به نظام طالبانی پایان داد، دورجدیدی ازرقابت های منطقوی وجهانی برسر منافع آزمندانه شان درکشورآغازگردید، امریکا ومتحدین درهجده سال گذشته که درزمین وفضای افغانستان تسلط داشت ازقلمرو افغانستان درراستای اهداف ومنافع راهبردی خود به نحوی بهره برداری نمود که با ماهیت حضورآن کشورومعاهدات دوجانبه با دولت افغانستان درتناقض قرارداشت واین امرباعث گردید که حضورنظامی وسیاسی واشينگتن به گسترش نفوذ گروه های تروریستی انجامیده وقدرت سیاسی درنتیجه ی دخالت خارجی به ایجاد ساختار های نا مشروع، اداره فاسد و درنهایت دولتهای ضعیف درکابل منتهی وزمینه برای گسترش جنگ وکاهش سطح مشروعیت دولت فراهم گردد.

دراین روزها که مردم افغانستان درآستانه صدمین سالروزاستقلال کشورمحبوب خويش قرار دارند، وابستگی سیاسی وبویژه اقتصادی دولت درکابل باعث شده است که حتا حامیان خارجی کابل، نسبت به حق حاکمیت ومردمان این کشوربه دیده حقارت نگریسته وسرنوشت افغانستان را درعقب درهای بسته درتشریک منافع با حامیان بحران این کشور تعیین نماید، لذا مسؤولانه میتوان اذعان داشت که حق حاکمیت وآزادی افغانستان ازسالیان متمادی بدینسو بدلیل ضعف نظامهای سیاسی حاکم ووابستگی شدید به بیگانگان درهاله ابهام قراردارد.

صدمین سالگرد استقلال وطن خجسته باد!

مقالات مرتبط

...

ده سال حاکمیت این دوره با وجود کمبودی ها و نواقص با تدوین و تصویب اولین قانون اساسی در کشور، ایجاد م... ادامه

...

اما، بعد ازمزدوری به متجاوزین اشغالگر امریکایی و بخاک وخون کشیدن مردم ومیهن ودرنهایت درموافقت کامل ب... ادامه

...

روسیه ( که وارث اتحاد شوروی پیشین است) و افغانستان از دیرباز روابط سیاسی و بازرگانی دارند. این مناسب... ادامه

...

چندی قبل مصاحبه که حاوی نظریات دلچسپی درزمینه استقلال افغانستان است شنیدم، درین مصاحبه آقای وحیدالله... ادامه

...

ملت افغانستان در استقبال از یکصد سالگی بدست آوردن استقلال کشور قرار دارند. اهمیت تجلیل و بزرگداشت از... ادامه

...

آزادی وآزاد منشی دوواژه زیباست که با نام رزمندگان ملی وهزاران سپاهی گمنام دروطن محبوب مان گره خورده... ادامه

...

در مورد «اشد جنایت علیه بشریت» و قتل عام نیمه شب شرکت کنندگان یک محفل عروسی درغرب کابل چنانکه شوک دا... ادامه

...

ازآغازجنبش مشروطيت دوم تا پيکارآزاديخواهانۀ مبارزين افغانستان!         دوران زمامداری شاه امان ال... ادامه

...

محک ها، سنجش ها و معیار ها متأسفانه در بسا موارد ذهنی، من درآوردی و تا حد زیادی تباری و قومی شده است... ادامه

...

آمادگی های گسترده مردم در مرکز و ولایات بخاطر تجلیل از روز استقلال ، بازتاب نوستالژیک یا گرایش به گذ... ادامه