موجی از جنبش های نوین

سیدداوود مصباح

 

‏ 25‏ دسامبر‏ 2019

موجی از جنبش های نوین

آغاز سخن:

اکنون در سیاره ای ما موجی از جنبش های رهایی بخش به راه افتیده، که رسانه های اطلاعات جمعی به نسبت وابستگی های خود آن را نشر نمی کنند. این جنبش ها در امریکای لاتین، امریکای شمالی و خاورمیانه بر ضد ستم طبقاتی میلیون ها توده مردم را به خیابانها و میادین آورده است. این که فقرو بی سرپناهی بحدی رسیده که میلیونها انسان را تا سرحد مرگ از اثر گرسنگی تهدید می کند؛ جنبش ها، دولت های وابسته به سرمایه داری را به چالش کشیده، اما برای رهایی کامل هنوز راهی باقی مانده است. چون جنبش ها خوب رهبری و مدریت نمی شوند. حزب های چپ مترقی مشکل ساختاری دارند ، که با افق های شفاف، رهنمای جنبش های توده ای خلق ها باشند.               

متن : 

از خاورمیانه اغاز کنیم، عراق بعد از صدام حسین دچار آشفتگی های بی شماری تا سرحد تقسیم و تجزیه ونابودی گردید. با تجاوز مستقیم و بی شرمانه و بیشرفانه ارتش امریکا به عراق و اشغال نظامی این کشور، در قدم نخست تمام سلاح و تجهیزات نظامی، هلیکوپترها و جیت های جنگی و زره دارها وسایط نظامی را غارت واز عراق خارج کردند.

 در قدم دوم زیر ساخت های صنعتی دولتی و خصوصی عراق را تخریب و تجهیزات، ماشین و آلات آن رابه خارج ازکشور انتقال دادند و بعد ذخایر طلا، میراث های تاریخی و فرهنگی و نقدینگی عراق را غارت کردند. در آخر، امریکا گروهی از سلفی های تندرو با اندیشه وهابیت را تجهیز وبا سازوبرگ امریکایی برعراق واردجنگ ساخت، که رخداد های ناشی از جنایات ضد بشری این جنگ جویان نیابتی ساخت امریکا بنام «داعش» به قدر کافی شناخته شده است ، که تشریح آن خارج از این بحث می باشد. بعد طبق فرمول استعمار کهنه و نو درکشورهای اشغال شده «حکومت های ضعیف قابل دسترس» بوجود می آید.

درعراق اشغال شده حکومت دست نشانده قومی و مذهبی بوجود آمد. یعنی این حکومت دارای سه شاخه قومی و مذهبی، شیعه، سنی و کردی پا به هستی گذاشت. درچنین ساختار های حکومتی اهداف امپریالیسم قابل اجرا است.

بطور فشرده عراق را بشناسیم:

 عراق: 

– نوع حکومت، جمهوری پارالمانی؛ – مساحت، 437072کیلومترمربع؛ – جمعیت، براساس سرشماری 2014م،37202572 نفر؛ تولید نا خالص ملی، 230655 میلیارد دالرامریکایی؛ سرانه، 3826 دالر؛ واحد پول، دینار؛ منطقه زمانی، جی ام تی (ساعت جهانی + 3) دامنه انترنت، او ای کیو؛ پیش شماره تلفن ، 964+.

عراق در سال 1919 به استعمار بریتانیا ودر 1932 استقلال یافت. مرز های نوین عراق توسط جامعه ملل درسال 1920 پس از تقسیم امپراتوری عثمانی بر اساس معاهده «سور» تعیین شد. 1921م – پادشاهی عراق تحت الحمایه انگلیس . 1932م – عراق استقلال یافت. 1958م – لغو پادشاهی، آغاز جمهوریت1968 – 2003م

 عراق در حال حاضر:

تولید نفت:عراق پنجمین کشور تولید کننده نفت در سطح جهان است. مطابق گزارش دپارتمنت امور اقتصادی و اجتماعی ملل متحد در سال روان ( 2019م) تولید نفت عراق، چهارمیلیون و چهارصدو پنجاه یک هزارو پنج صدو شانزده، بشکه نفت در روز است. نفت عراق 40 در صد صادرات و 90 در صد بودجه این کشور را تشکیل می دهد. اما میزان کاری که این بخش برای شهروندان عراقی فراهم می کند، تنها یک در صد است. زیرا شرکت های خارجی که در صنایع نفتی فعالیت دارند، بيشتر آنها متکی به کارمندان خارجی هستند.

میزان فقر در عراق امروز:

از قرار گزارش « اندیپندین» بخش فارسی، گزارشگر: «خالدالمنشاوی» چهارشنبه 14 میزان 1398خ برابر به 5 اکنوبر 2019م: پنجاه درصد کودکان آستانهای جنوبی عراق زیرخط فقر قراردارند. 14 میلیون شهروندان عراقی بیکار هستند. صندوق بین المللی پول، که خود عامل فقر و سود خواری در جهان است، در ماه می 2018 اعلام کرد که بر اساس اخرین آمار اعلام شده وزارت برنامه ریزی و توسعه عراق نرخ بیکاری در عراق بالای چهل در صد رسیده است.

بدهی های هنگفت خارجی عراق:

بدهی های خارجی عراق در سال 2014 بالغ بر 75،2میلیارد دالر، در 1915 به 98 میلیارد دالر، در 2017 به 122،9 میلیارد دالر و در 2018 به 125 میلیارد دالر رسیده است. جنبش مردم عراق:

مردم عراق از فقر، بیکاری وهم از فساد دولتی وبی کفایتی و مداخلات خارجی، به تنگ آمده اند. از اول اکتوبر سال روان میلیونها عراقی به خیابانها آمدند با شعارهای تغيیر نظام و رفع و ترد نیروهای مسلح خارجی و ترد حضور نظامی امریکا از سرزمین های عراق.

امریکا بعد از اشغال عراق، کشتار، ویرانی و غارت آن، یک دم و دستگاه نیابتی بنام حکومت و بعد سپاه جنگجوی تند رو اسلام سلفی «داعش» (دولت اسلامی عراق و شام) را در آن منطقه تسلیح و تجهیز و دستور به اشغال عراق و سوریه دادند، که داستان آن به قدر کافی در رسانه های اطلاعات جمعی منعکس گردیده است.

بعد از این که فدراتیف روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین متوجه شد که امپریالیست های غربی به سردمداری امپریالیست های امریکا با آوردند نیروهای ضد بشری و تروریست و آدم کشان بی رحم (داعش و دیگر گروه های جهادگر سلفی) منطقه را به آتش می کشاند. دست به مداخله معقول و انسان دوستانه زد و سوریه و عراق را از وجود  تروریست های که به فرمان امریکا فعالیت جنگی داشتند، پاک ساخت. اما این ویروس سرطانی (ارتش امریکا) درحاشیه سوریه و عراق باقی ماند و به تخریب و توطئه های خود ادامه دادند و درعراق توسط یک حکومت دست نشانیده قومی و مذهبی که عامل تجزیه ی، یک سرزمین است، زمینه یک عراق پر از فساد و نفاق و متضاد را برای تجزیه عراق آماده ساختند.

درعراق دامنه فساد اداری و دولتی چنان گستره است، که روزانه میلیونها دالر عواید نفت دود شده به هوا می رود و در ادارات، رشوه ستانی چنان بیداد می کند که هرگاه یک پای واز ، زندانی بخواهد لباس زندانی را به محبس تحویل دهد، باید به زندانبان رشوه بدهد، درغیر این صورت امکان ندارد که لباس و ضروریات زندانی از پای واز زندانی تحویل گرفته شود. برای مردم عراق زندگی سخت و دشوار گردیده است. از این سبب است که مردم پیروجوان ، زن و مرد بدون تفکیک مذهب و فرقه و قوم در اتحاد کامل در کنار هم زیر شعارملی عراق واحد، به خیابان آمدند و به اعتراضات خیابانی شان از اول اکتوبر تا کنون ادامه دادند.

 از گزارشگر رویتر در 23نوامبر 2019 چنین می خوانیم:

«جنبش مردم عراق بدون رهبری است، ولی با سرعت بسیار زیاد همبستگی غیر قابل تصوری را که تا قبل از ان وجود نداشت، بین مردم بوجود آورده است. دراین وحدت و همبستگی سراسری مردان و زنان جوان همراه با یکدیگر تظاهرات می کنند. دانشجویان،  بی کاران ، کارمندان دولت، سر بازان در لباس شخصی همراه با تعدادزیادی از مادران افراد ارتش، روئسای قبایل با لباس های خاص خویش، خانمهای با شهامت پرستار بیمارستانها در کنار خانمهای با حجاب کامل و کارگران مجهز با کلاهای زرد کارگران ساختمانی و ماسکهای ضد گاز اشک آور هستند، حضوردارند. در وسط همه ای این ها، رانندگان سه چرخه های بنام توک توک در رفت و آمد هستند که این سه چرخه ها داوطلبانه و بدون در یافت کرایه در خدمت تظاهر کنندگان اند که زخمی هارا با سرعت به درمانگاه و آب و موادغذایی و سایر ضروریات را به قیام کنندگان می رسانند. مردم عراق این سه چرخه ها را قهرمانان انقلاب خویش می دانند و می نامند.»(1)

جنبش خلق لبنان:

یک چهارم خلق لبنان در جنبش اعتراضی خیابانی پیوستند. دراین کشورهم مردم بخاطر فساد گسترده ای حکومت دست به اعتراض زدند. در لبنان چهار میلیون جمعیت زندگی می کنند که در حدود دومیلیون آن مهاجرین اند که به این حساب از دو میلیون لبنانی یک میلیون، یعنی نصف جمعیت لبنانی از فساد دولتی معترض اند. اعتراضات خیابانی همزمان با اعتراضات خلق عراق آغاز یافت که هنوز ادامه دارد. اما این جنبش خیابانی مدنی و بدون برخورد های نیروهای امنیتی بوده و برخلاف عراق که کشته و زخمی های زیادی بر جا گذاشته است.

جنبش خلق ایران:

 در باره ایران پژوهشگران و کارشناسان زیادی با رسانه های اطلاعات جمعی فراوان، از نوشتاری تا تلویزیونی و تصویری وجود دارد که بهتر از این قلم ارائه می دهند. اما، آنچه که ما درک می کنیم، جنبش های در ایران را بصورت کل به دو بخش می توان تقسیم کرد:

جنبش های رهبری شده و غیر رهبری شده و خود جوش.

در جنبش های رهبری شده همین مطالبات حقوقی کارگران و معلمین و دانشجویان است که در جریان سال شاهد تجمعات و تظاهرات آنان بودیم. این صنوف آگاهانه و رهبری شده خواست های صنفی و حقوقی دارند. اما جنبش های دی ماه و آبان ماه، خیزش مردمی است که به مراتب فراتر از مبارزات و تجمعات صنفی می باشد که از شعارهای آن مشخص است وآن

 جنگ توده ها، جنگ طبقاتی است. مسأله ای اقتصاد و معیشت و سفره خالی مردم و استبداد مطرح است، که با تأسف این جنبش رهبری ندارد و نمی تواند دوام بیاورد. از جانب دیگر جاگزینی برای تغیير نظام ندارند. از این سبب با دادن قربانی های بیشماری متوقف ساخته می شود.

لیبی:

از زمانی که امریکا و انگلیس و شرکای جرمی و جنایی شان دولت معمر القضافی را ساقط ساخت، علاوه بر این که لیبی زیرساخت ها و اقتصادو ثروت خود را از دست داد، تا کنون نتوانیست که ثباط خود را بحیث یک کشور مستقل بدست بیاورد. اکنون دو حکومت وجود دارد. یکی به سرداری جنرال افتر با حمایت امریکا وغرب وعربستان سعودی و مصر؛ دوم حکومت فیاض با تایید به اصطلاح ملل متحد.

در لیبی جنگ و ناآرامی ها به شدت ادامه دارد که از شش میلیون جمعیت آن دونیم میلیون مهاجر و آواره گردیده اند. در الجزایر سال تمام مردم و جوانان در خیابان هستند و ازوضع بد اقتصادی و فساد دولت به تنگ آمده اند . در این کشور 42میلیون انسانی که 54درصد آن را جوانان تشکیل می دهد ، که 34در صد این جوانان بیکار اند. مردم با مبارزات خود از شر بشیرالتفلیقه 83 ساله بیمار خود را رهانیدند؛ ولی یک سلطان مواد مخدر بجای او درقدرت رسیده است. الجزایر که فروشنده سومین کشور گاز در جهان است، برای بودجه سالانه ای خود به بانگ جهانی پول نیازمند است.

امریکای لاتین:

ایالات متحده امریکا، که امریکای لاتین را حیات خلوت خود تصور می کند، همیشه در امور داخلی این کشورها مداخله می نماید. درکیوبا از زمان مبارزات استقلال از اسپانیا، امریکا نه تنها مداخله، بلکه برای اشغال کامل کیوبا و الحاق آن به ایالات متحده بودند وبعد از انقلاب کیوبا تا سرحد آغاز یک جنگ اتمی با اتحاد شوروی بر سر کیوبا پیش رفتند. در تمام سالها تا کنون کیوبا در تحریم اقتصادی امریکا قرار دارد. 32کشور امریکای لاتین با 630 میلیون جمعیت در تقابل با سیاست های مداخله گرایانه ای امریکا مواجه است.

 سیاست نیولیبرالیسم یا (نیوکان) در اندیشکده حکومت پنهان شیکاگوبایز، تحت نظر«میلتون فریدمن» از زمان کودتای امریکا یی علیه سلوادور هالندی در 1973 و به قدرت رسانیدن

« اگوستو پینوشه» درشیلی، سیاست نیولیبرالیسم پیاده شد. در تمام جریان سال 2019م در شیلی مردم در خیبان بودند و علیه دولت و مداخلات امریکا وفقرو بیکاری گسترده مبارزه

می کنند که این اعتراضات رسانه ای نمی شود. در مقاله « گابریل آی روسمن» ، چنین میخوانیم:

« برکناری لوگو، مخصوصا به این خاطر مورد توجه است که آخرین اقدام ازسری اعمالی است که بر علیه دولت های مترقی پوپولیست منتخب مردم درامریکای لاتین انجام شده است. در سال 2009 در یک کود تا برعلیه دولت دموکراتیک انتخابی رئیس جمهور« مانوئل زلایا » که سطح حد اقل دستمزد را در سراسر کشور بر خلاف مخالفت صاحبان سرمایه افزایش داده بود؛ وی را با تهدید اسلحه برکنار کردند. در سال 2010رئیس جمهور اکوادور« رافائل کوریا» را در یک کود تای نافرجام افسران شورشی پلیس با گاز اشک آور مورد حمله قرار گرفت و گروگان گرفته شد. کودتای که با تیر اندازی و نبرد مسلحانه به پایان رسید.»(2)

کود تای نیروهای وابسته به امریکا علیه « اوامورالس » رئیس جمهور بولوی که حتی به سختی توانست به مکزیک برود. در برزیل، ارژانتین و شیلی موج پناهندگان در مرزهای تکزاس و قیام مردم در کلمبیا قابل بر رسی است که در این مقاله نمیگنجد.

در « ونزوئلا » مداخلات نیوکانها امپریالیست کار را بدانجا رسانیده که امکان مداخلات نظامی بوجود آمده است که « نیکولاس مادرو » رئیس جمهور ونزوئلا دستور آماده باش کامل رزمی به ارتش و شبه نظامیان وفادار به دولت را صادر کرد.

نتیجه :

 سرانجام به این نتیجه می رسیم که جنگ طبقاتی که یک نیاز عمده توده های میلیونی بشریت امروزی است، ایجاب می کند که رهبری شود. رهاکردن میلیون ها انسان در خیبانها بدون رهبری یک جفای بزرگ به جنبش های جهانی بشریت مولد و زحمتکش علیه سرمایه داری و دولت های وابسته به امپریالیسم، محسوب می شود و جنبش ها را به شکست مواجه و عمر سرمایه داری امپریالیستی را طولانی تر می سازد.

 در عراق بیش از سه ماه است که مردم در خیابان است و با تلفات سنگین جانی وانرژی ووقت مصروف مبارزه اند و از حزب های چپ مترقی خبری نیست. در شیلی یک سال است میارزه در خیابان است، رهبری نمی شود. همچنان در ایران، لیبی، لبنان، مراکش، تونس، الجزایر و امریکای لاتین وجنبش های بلواری.

زمان آن فرا رسیده است که نیروهای چپ مترقی و انقلابی در هر کشوری با سرعت دریک جبهه واحد در صفوف خلق های به پا خاسه بپیوندند و جنبش ها باید رهبری شود. با نبود رهبری جنبش های طبقاتی، نیروهای مزدور نیوکانها این جنبش ها را بسوی انحراف می کشانند و رنگ وشکل مذهبی، دینی، قومی و نژادی می دهند. در صورتی که جنبش های وسیع مردمی در اوضاع کنونی جهانی به شدت طبقاتی و ضد سرمایه داری می باشد.

99در صد خلق ها توسط یک در صد از سرمایه داران و غارتگران منابع مادی کنترول و استثمار می شود. در امریکا پنجاه نفر از هشت خانواده سرمایه دار بر سرنوشت 300میلیون انسان با سواد و تحصیل کرده ای دانشگاهی مسلط است. این در دنیای کنونی با این همه آگاهی فاجعه بار و اسف انگیز است.

 نیوکانسرواتیف (نیوکانها ) در امریکا آنقدر قوی نیست که مبارزه علیه آن و رهایی انسان ناممکن باشد. این ببر های خود ساخته با همه سلاح و تجهیزات نظامی و مصارف میلیاردها دالر در افغانستان در مدت 19 سال حتی یک گروه ده پانزده هزار نفری طالب را نتوانستند، شکست دهند، پس در برابر میلیونها انسان به پا خواسته چه گونه می توانند مقاومت کنند.  عیب کار این است که نیروهای مترقی و چپ انقلابی رهایی بخش در کشورهای شان، با هم در یک جبهه واحد ضد سرمایه داری متشکل نشده اند و در کشورهای شان بدیل حکومت های دست نشانیده امپریالیسم نیست.  انقلاب رهایی بخش بدون رهبری از کف خیابان به پیروزی نمی رسد. جنبش ها باید رهبری شود و آگاهی داده شود و بدیل حکومت های ضد ملی مشخص باشد . جنبش های رهایی بخش باید ملی باشند و انترناسیونالیستی بی اندیشند و دشمن جهانی بشریت را بشناسند و از پیکار سایر کشورها علیه سرمایه داری حمایت نمایند.

منابع:

1- کرستف، مجله اشپیگل ، شماره 24 نوامبر 2019 برگردان فارسی، علی شفیعی .         2 -  کابریل آی روسمن ، بازگشت کودتاها در امریکای لاتین، برگردان فارسی: نوید پاپور ، در تارنمای «تدارک» ، 13 جولای.

3 -  خالد المنشاوی، اندیپندین بخش فارسی، 14مهر/ میزان 1398خ / 5 اکتوبر 2019م .     4 -  از صحبت داکتر مصطفی دانش، تلویزیون بهار.