گذرگاه خطرناک تاریخ قسمت سی و نهم

سیدداوود مصباح

گذرگاه خطرناک تاریخ

قسمت  سی و نهم

         درروی این سخره عظیم و این سیاره پرچالش، درمرحله پیشرفت های سترگ علم و تکنالوژی و آگاهی، یک سوال اساسی و قابل تجدید در برابر بشریت این است:« کدام سیستم ایدئولوژیک می تواند بهترین راه نیل به دموکراسی سیاسی و اقتصادی، استقلال سیاسی واقتصادی رشد همگانی ورفاه عام وصلح را ارائه کند؟ سوسیالیسم علمی مارکس، انگلس و لنین با گنجی سرشارازاحکام و استدلالات علمی، با توشه ای پر باراز تجارب خلاق، بحق مدعی آنست که چنین سیستمی است. دست اورد های سوسیالیسم بهترین گواه صحت دعوی بزرگ اوست. این دست آورد ها باهمه نقص ها ونارسایی ها ناگزیر وقابل درک، انکار ناپذیر است. لذا اگردرست است که جامعه انسانی حرکتی ناگزیربسوی تأمین دموکراسی، استقلال، رشدورفاه و صلح دارد، پس درست است که پیروزی سوسیالیسم علمی به عنوان عالی ترین کلید حل این معضلات ناگزیر است.» 1

         به این اساس یگانه راهی که بشریت به پایگاه انسانی خود برسد، دیگرستم و فقری وجود نداشته باشد، راه بسوی سوسیالیسم است. سوسیالیسم علمی، نه تخیلی و بورژوازی.«سوسیالیسم یا بربریت»، بلی اتاق فکر امپریالیسم امریکا به این باور بودند که سرمایه داری به هژمونی امریکا جاودان است. چنانچه در بخشی از کتاب «  ایستوان مزاروش»، چنین می خوانیم: « قرن بیستم را تازه پشت سر گذاشته ایم، قرنی که سر سخت ترین مدافعان نظام سرمایه داری آن را « قرن امریکا » نام نهاده اند. این دیدگاه طوری بیان می شود که گویی نه انقلاب اکتوبر1917 اتفاق افتاده است، نه انقلاب چین وکیوبا ونه مبارزات آزادی بخش ضد استعماری در دهه های بعد از آن ؛ بگذریم از شکست تحقیر آمیزکه در ویتنام بر کشور قدرتمند ایالات متحده وارد آمد. مدافعان بی چون وچرای نظام حاکم درواقع با اطمنان خاطرپیش بینی می کنند که نه تنها سرنوشت قرن بیست و یکم، بلکه آینده تمامی هزاره ی سوم این است که ازاحکام چالش ناپذیرپکس امریکانا ( سیطره بلا منازع امریکابرتمام جهان) پیروی کند.» 2

          اکنون که بشریت به دهه سوم قرن بیست و یکم رسیده، بیشترین کشورهای خاورمیانه، فدراتیف روسیه، چین، هند، امریکای لاتین وکشورهای افریقایی از دالرو امریکا بریده ودرحال پا گرفتن قدرت های بزرگ اقتصادی هستند و امپراتوری «وحشت» ( امریکا ) دربحران عمیق اقتصادی و آشفتگی های اجتماعی در حال فروپاشیدن است. وقتی در جهان حکومت جنایت کار اختاپوس امریکا سقوط نماید ، جهان یک نفس عمیق کشیده و راه بسوی صلح و سوسیالیسم بازو بازترمیگردد. حکومت امریکا از همان آغازتوسط برده داران و سرمایه داران بزرگ اساس گذاشته شده وتا حال به همان شیوه ادامه می دهند و مردم در این ساختار کمترین نقشی ندارند. هرشرکت بزرگ افرادخود رادردولت و ساختارهای آن تنظیم می نمایند واین افراد به لابی های همان شرکت ها و انحصارات لابی گری می نمایند. اما، در اهداف عمومی سیاست گذاری یک اتاق فکری مشترک دارندکه سیاست اقتصادی وزمینه های تسلط برجهان را تعیین وکنترول و نظارت می نمایند که همان (حکومت پنهان جهانی) در وال استریت است. سازمان «سیا» و پنتا گون وشاخه های اطلاعاتی و اتاق های فکری در سایت دانشگاه ها از زیر مجموعه های همان ( حکومت پنهان جهانی ) می باشد. روئسای جمهور،وزیران دفاع، رؤسای سی آی ئی (سیا) وسایرنهاد های کلیدی را حکومت پنهان توسط یکی از بزرگترین سرمایه داران تعیین ومعرفی می نمایند. بطورمثال: « بل کلینتون» را « مک رابرت روبین » از ایالت ارکانزاس به واشنگتن آوردورئیس جمهورش ساختند. بل کلینتون قبل از ریاست جمهوری وکیل مدافع گلدین سکس یک بانک بزرگ در ایالت ارکان زاس وخانمش هیلی کلینتون در سیتی بانک که رابرت روبین یکی از سهم داران ومدیر این هردو بانک است. رابرت روبین یکی از صهیونیست های دو آتشه امریکا می باشد. آقای « بارک اوباما» را خانواده « کرون» که سهامداران شرکت جنرال دینامیک هستند وخانواده « پریگ سر» وی را سپورت کردند. آقای « جوبایدن» را از ایالت دیلی ویر کنار ایالت نیوجرسی، خانواده « دوپان» که دست اندر کار مجتمع صنایع شیمیاوی است بالا آورد و سپورت کرد. وزیر خزانه داری وی خانم « جنت یلن » که در بانک فدرال کارمی کرد. وزیر خارجه بایدن « تونی بلینکن » در شرکت « ویست ایکس » جز مدیران وبنیان گذاران بوده که این شرکت درضمن دلال شرکت های اسلحه سازی است ولابیست انحصارات اند. وزیر کشاورزی بایدن « تام ویلسک» حقوق بگیر سه شرکت « مونستو»، « کارگیل » و ای دی ان » است. این شرکت های انحصاری فرآوردهای کشاورزی اند. آقای «دونالدرامسفلد» دلال شرکت «لاک هیت مارتی» بزرگترین شرکت اسلحه سازی. آقای « دیگ چینی» جزسهم داران وهیئت اومنای شرکت « هیل بیرتون» ازپیمانکاران پنماگون . آقای « لوید آستین» وزیر دفاع جوبایدن از دلالان شرکت اسلحه سازی « ریتیان » است.» 3

          حکومت ایالات متحده امریکا همه از دلالان و لابی های شرکت ها وانحصارات تشکیل گردیده، مردم امریکا در کجای این نظام ملیتاریستی حضور دارند ؟ که ندارند. حکومت امریکا ازهمان بدوتأسیس خود بربنیاد سرمایه داری وتسلط برمنابع جهانی وبازار بود. از گژدم نمی شود گله کرد که چرا نیش می زنی ؟ فطرت او این است. این حکومت سرمایه داری به تمام معنی ومحتوای واجزای خود بوده وملت امریکا در آن نقشی ایفا نمی کنند.     

           اندیشه ای تسلط برجهان :                                                                                                             قدرت از بریتانیا به امریکا دارای چندین میراث محاسبه شده بود وعمدتاً انتقال قدرت پولی از پوند به دالر، توسط سه نهاد مدریتی که عبارت بودند از؛ فرماسیونری، صهیونیسم ودولت دایمی ازنخبگان متفکرمجموع نهاد های سرمایه داری هم از بخش صنایع، بانک داری، تجارت وکشتی رانی واداره وتشکیلات دولتی که ( حکومت پنهان جهانی ) است. ترکیب این نهاد ازفرماسیونرهای بسیار کارکشته وصهیونیست های باتجربه ونظریه پردازان، دانشمندان زبده بخش های مختلف وسیاست گذاران نخبه واقتصاد دانان، شکل گرفته است. چون این نهاد ( حکومت پنهان ) برای مدریت جهانی برای نظام سرمایه داری کار می کنند ، این نهاد خارج ازهرگونه مداخله دولت ونهاد های دولتی ایالات متحده امریکا می باشد . هرعضوحکومت پنهان طبق معیارهای گزینشی فرماسیونری تشخیص وانتخاب می شوند. دراسکناس یک دالری امریکا نشان فرماسیونری را که عبارت از یک چشم درمیان مثلث بالای یک مخروط سمت چپ ملاحظه می توانید. وشاه کلید کنار تصویرهم جزء نشان فرماسیونری است .این شاه کلید دردرکلیسا وسایر جاهای دیگر دیده می شود.این کانون جهانی (حکومت پنهان جهانی) نظریه پردازان علنی و مخفی داشتند و دارند که برنامه های جهانی سلیط برجهان را ارئه می دهند. منجمله نظریه پردازمشهورانگلیسی « هالفوردمکندر» در سال 1919، نظریه هارتلند رامطرح کرد ومعتقد بود که هرکشوری که فلات مرکزی وغنی از منابع از سیبری گرفته تارودولگا دراروپا وبلندی های هیمالیا، مغولستان وزاکروس ایران را در کنترول داشته باشد درواقع بر کل جهان حکومت خواهد کرد. نظریه پرداز هلندی بنام « نیکولاس اسپایکمن» درسال 1942، نظریه معروف ریملند را مطرح کرد. اومعتقد بود که قدرت اصلی جهان یعنی شرط تسلط برجهان بویژه قدرت اقتصادی درحاشیه رود ها، تنگه ها،دریاها وبنادر متمرکز است. نظریه پردازدیگر« اقای «هنری کسینجر» ازدهه 1970بیش ازهمیشه برای درک سیاست خارجی ایالات متحده دراولین دهه قرن جدید حقیقت داشت «نفت راکنترول کنید تا بر همه جهان کنترول داشته باشید ...»4

         سیاست گذاری ایالات متحده امریکا درگذشته وحال براساس سیاست تدوین شده ی کانون فکری سرمایه داری ( حکومت پنهان جهان) است. البته بعضی جزئیات درکنگره امریکا مورد مباحثه های فرعی قرار می گیرد، اما مسایل عمده بر اساس طرح و تدوین همین اتاق فکرمرکزی سرمایه داری در وال استریت است. وقتی منافع اقتصادی ایالات متحده می گوئیم منظور همان منافع و سیاست راه بردی و تدوین شده مجتمع صنتعتی نظامی، مجتمع صنایع شیمایی وصنایع داروسازی وبانک ها وبنیادهای مختلف اقتصادی و سرمایه مالی می باشد که هیچ کدام به دولت امریکا تعلق ندارد وهمه بخش ها خصوصی است. حکومت امریکا صرف بازوی اجرایی سیاست های تدوین شده بوده می تواند. بودجه نظامی ودیگر بخش ها را حکومت مدریت می نماید، که در ترکیب اعضای حکومت حقوق بگیران و دلالان شرکت های بزرگ و انحصارات قرارمی گیرند. مثلاً تمام وزیران دفاع امریکا ازمجتمع نظامی صنعتی می آیند.

         درایالات متحده امریکا علاوه برسیاست گذران وابسته به بازوهای کانون های مختلف فکری تسلط بر جهان، دانشمندان، شخصیت های اکادمیک، استادان دانشگاه ها ووطن دوستان واقعی امریکایی زیادی هستند که بر ضد کانون های توطعه ضد بشری و اتاق های فکری سرمایه داری قراردارند وبه روشنگری می پردازند . بطورنمونه ؛ اکادمیسین های چون پل سوئیزی ، هری مگداف و ایستوان مزاروش وهمین آقای جفری سکس که با دوسال بررسی روی منشأ ویروس کوید19 اعلام داشت که این ویروس نتیجه دست کاری های لابراتوار های بیولوژیکی امریکایی است. همچنان، جان بلامی فاستر، پل باران و دیگران. میلیون ها جوان و خردگرایان امریکایی درمقابل کلبه ای شیطان (حکومت امریکا) قراردارند؛ که بر اساس حکومت پنهان سرکوب ووحشت نمی توانند نقش سازنده داشته باشند.

         این امپراتوری شرارت (حکومت امپریالیستی امریکا) بعد از جنگ جهانی دوم و در طول جنگ سرد سیاست ژئوپلتیک نوینی راطرح و تدوین کردند که تا امروزادامه دارد؛ ژئو پلتیک رسمی، ژئو پلتیک کار بردی و ژئو پلتیک عمومی.

         1 – ژئو پلتیک کاربردی عبارت است از: طرح دکترین ها وبرنامه های روزجهان طبق زمان؛ دکترین ترومن از آغاز جنگ سرد، استراتیژی سدنفوذ جرج کنان (سدنفوذ کمونیسم در کشورهای پیرامون واروپا)، طرح مارشال، سند سیاسی شورای امنیت ملی امریکا، دکترین امپراتوری شرارت ریگان وتصویراهریمنی از اتحاد جماهیر شوروی وغیره.

         2 – ژئو پلتیک رسمی: ارائه سیاست های سلیطه برجهان و منابع ازجمله سیاست هارتلند، ریملند، دومینو وطرح هنری کسینجر و برژنسکی و دکترین های دیگر.

         3 – ژئو پلتیک عمومی : تبلیغات ، شایعه پراگنی واتهام وغیره ترفند های فریب افکار عمومی از طریق رسانه های اطلاعات جمعی ، رادیو ، تلویزیون ، نشریات روزنامه ها ویدئو و فلم و سینما وغیره. بعد از جنگ دوم جهانی تا کنون سردم داران حکومت امپریالیستی امریکا با اشکال مختلف تسلط خود را بر جهان احمال کرده است ودالر را بحیث پول جهانی برجهان تحمیل نموده وثروت های عظیمی به شرکت ها وانحصارات ومنجمله بر شرکت های تولید جنگ افزارسرازیرساخته است.

          هشدار سمیر امین :

         جان بلامی فاستر سردبیر روزنامه مانتلی ریویو در شماره 21 اپریل 2021 می نویسد: « اگربه جهان امروز بنگریم، سیر حرکت « بی نهایت خطرناکی»که سمیرامین برای سیستم سرمایه داری تصویرنمودظاهراً در حال زخ دادن است. درسال 1992 بود که سمیرامین کتاب کوچکی به نام « امپراتوری آشفتگی» را درمطبوعات مانتلی ریویو منتشر نمود. فصل آغازین کتاب « دنیای غرق در آشفتگی» با این پرسش آغاز شد: آیا از سلطه ایدئولوژی جهانی سازی «می توان به این نتیجه گیری رسید» که « همه ی جوامع کره زمین باید خود را تسلیم ضوابط عقلانی نمایندکه حاکم بر گسترش جهان سرمایه است؟

          این نظرگاه، گرچه امروزحاکم است، نه تنها غیرمنطقی واشتباه، که بی نهایت خطرناک است.                     جان بلامی فاستر در ادامه می نویسد: « دشواراست که امروزابعادجشن کبیرسرمایه داری، که در سال های 1991تا 1992، آغازشدرا به یاد آوریم، دربحبوحه جنگ خلیج به رهبری ایالات متحده امریکا علیه عراق، ازهم پاشی بلوک شوروی، نابودی اتحاد جماهیر شوروی وادغام هرچه بیشترچین دراقتصادجهانی رئیس جمهور وقت امریکا جورج بوش پدر، پیروزمندانه ایجاد یک « نظم نوین جهانی»را اعلام داشت. اظهارگردیدکه سرمایه داری، یک بار وبرای همیشه پیروزگشته است. هیچ چیزقادربه متوقف نمودن گسترش امپراتوری جهانی تحت سلطه ایالات متحده نخواهد بود. کتاب فرانسیس فوکویامادرسال 1992،به «پایان تاریخ وآخرین انسان» پرداخت. درهمین اوان، درسال 1992، بودکه سمیرامین کتاب کوچکی به نام « امپراتوری آشفتگی» را در مطبوعات مانتلی ریویومنتشرنمود. امین معتقد بود که یک جهانی سازی گسترش یابنده درغیاب دولتی فراملیتی به موازات افول هژمونی اقتصادی ایالات متحده به سرعت شکافهای جدیدی را درسیستم جهانی سرمایه داری بوجود خواهد آورد. منبع اولیه آشفتگی روندامپریالیستی دنباله داربه تبعیت کشاندن کشورهای پیرامونی( ونیمه پیرامونی) جهان سرمایه داری توسط مثلث ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا وجاپان بود. نئولیبرالیسم، که فاقد هر گونه «ارزش علمی» بود، به زبان ساده چنگ اندازی جهانی سرمایه به قدرت بود که ناگزیربه ایجاد درگیری های جدی تر درحیطه های ژئوپلتیک وفرهنگی بین دولت وتمدنها ، به موازات مبارزه شدید طبقاتی در درون کشورها می انجامید. سیستم سرمایه داری به حد رکود رسیده است. سمیر امین می اندیشید که منحنی کلی سیاسی، متمایل به از هم گسستگی دموکراسی لیبرال و « سقوط به سوی گونه ای از فاشیسم دون پایه » می باشد که نژادپرستی فزاینده ، زن ستیزی وحاکمیت زور از مشخصه های آن خواهد بود .» 5                                                                                                    در بالا یاد اوری گردید که حکومت ایالات متحده امریکا بر اساس اراده کاری سه نهاد بنیان گذاشته شده است، فرا ماسونری، صهیونیسم واتاق فکرسرمایه داری ،یا اتحادیه ای سرمایه داران برای ساختن یک حکومت جهانی (حکومت پنهان جهانی)، که هردوبخش یا نهاد فراماسونری و صهیونیسم شامل در ساختار (حکومت پنهان جهانی) می باشد. فعالیت وکارکردهای فراماسونری واتاق فکری سرمایه داران در وال استریت همان قسمی که از نام و هویت شان هویدااست ، از دید عامه پنهان است ، اما صهیونیسم پنهان نیست وکاروفعالیت های ضد بشری آن وقدرتش دردولت به ویژه در نهادهای چون پنتاگون ، سیا وکنگره نهادینه گردیده وتسلط برامور سیاسی و اقتصادی ومجتمع نظامی صنعتی دارند . لازم است مکس کوتاهی بر این نهاد ضدبشری داشته باشیم:

         صهیونیسم درامریکا :                                                                                                                 تاریخچه صهیونیسم به سالهای 1820،برمی گرددکه مجمع یهودیان مذهبی ، سیکولار وچپ باهم درتشکیل اولین کنگره یهودیان سهیم شدند . بیشترین کنگره های نوبتی آنان در اروپا برگزارمی شد .                            اکنون در امریکا بااین که حدود 4/5 درصد جمعیت امریکا راتشکیل می دهند ،ولی از لحاظ ثروت وسرمایه بزرگترین شرکت ها وانحصارات به آنان تعلق دارد. بزرگترین لابیست ها درامریکاصهیونیست اند وباخواست آن ها درسال1995، بنام ( قانون شفاف سازی فعالیت های لابی ) درکنگره تصویب واین قانون به لابیسم مشهورگشت. لابیست های بسیار هدفمند، پروژه های بزرگی را درسطح جهان به راه انداختند. ازاین میان می توان «آیپک» به عنوان بزرگترین لابی یهود ویک سازمان هم آهنگ کننده که در کمیته اجرایی ان رؤسای 40 سازمان یهودی با 5میلیون عضو وهمچنان لابی « جی استریت (خیابان یهودی) است.

         همچنانی که سرمایه داران امریکا یک اقلیت جمعیت آن کشوراست، اما حکومت مپریالیستی امریکا را دربر می گیرد وعده ای از این سرمایه داران یهود وصهیونیست اند وبالابی گری های سازمان یافته ی خود دولت، سیاست ورسانه ها را درکنترول دارند ، منجمله شبکه « ای .بی . سی» امریکا وشبکه « سی .بی .اس». « ناکراک» یک سازمان یهودی دیگر است که نفوذ درحکومت امریکا ونظارت بر منافع اسرائیل می باشد. «آیپک» وهم « ناکراک» و« جی استریت» زیرمجموعه های زیادی درامریکا، کانادا، بریتانیا واروپا دارند که سازمان یافته، طبق رهنمود کنگره صهیونیسم جهانی عمل می نمایند.

          درایالات متحده امریکا ، سرمایه داران نهاد های دولتی را کنترول می نمایند. درواقع حاکمیت متعلق به اقلیت سرمایه داران ، انحصارات ، بانک ها ومجتمع نظامی صنعتی می باشد ،که صهیونیسم یک بخش عمده آن محسوب می گردد.

         به گفته ای ستیفن ولف، پژوهشگردردانشگاه ویرجینیا: « امریکا یک دایناسوربزرگ با مغزکوچک است»

          منابع :                                                                                                                              1 -  د.احسان طبری، یادداشت های فلسفی سیاسی، نشر: حزب توده ایران، ص 123.

         2 -  پروفیسور .د.استیوان مزاروش، سوسیالیسم یا بربریت، « قرن امریکا» تادوراهی سرنوشتساز، برگردان به فارسی: د. مرتضی محیط ، انتشارات: اختران .

          3 -  د.مرتضی محیط ، صحبت درتلویزیون پیام افغان، 30 جون 2021، .

           4 -  د. ویلیام اف انکدال، صد سال جنگ، برگردان به فارسی: د. ابراهیم شایان، نشر: رود، 1397خ، ص 293 .

         5 -  جان بلامی فاستر، سیر حرکت سرمایه داری وجهان امروز، هشدار سمیرامین ومانتلی ریویو، برگردان : ا.مانا، نشر درسایت اخبار روز« چپ»، 29 ثور 1400خ .