پاکستان یازخم ناسورِافغانستان

دوکتور نظیفه توخی

پاکستان یازخم ناسورِافغانستان

پاکستان که درسال ۱۹۴۷ از شبه قاره هند جدا شد و به عنوان یک کشورمستقل تشکیل گردید، از بدو تأسیس با افغانستان اختلافات جدی داشته و هنوز هم ادامه دارد.  

افغانستان یگانه کشوری بود که درشورای امنیت سازمان ملل متحد به عضویت پاکستان در این سازمان مخالفت کرد.افغان ها معتقد بودند که کشور جدید التأسیس پاکستان سه منطقه را که مربوط به افغانستان است، به زور ضمیمه خود نموده است:

( ایالت بلوچستان، ایالت خیبر پختونخواه و منطقه قبیله نشین(

افغانها معتقد اند که این سه منطقه از لحاظ تاریخی جزو افغانستان بوده و بعد از اشغال توسط انگلیس ها ازافغانستان جدا شده اند وبنأ بعد از اخراج انگلستان این مناطق باید، دوباره به افغانستان ملحق شوند. اختلاف درمورد این مناطق، از ابتدای تأسیس کشور پاکستان، میان این کشور و افغانستان به صورت جدی وجود داشته است.

درمقابل، پاکستان ادعا دارد که براساس توافقی که رهبران استقلال هند داشته اند، مناطق مسلمان نشین جزو پاکستان و مناطق هندونشین وسایر ادیان جزو هندوستان بایست باشد.

از دید پاکستانیها، افغانستان نیز درآن مقطع زمانی یک کشورمستقل نبوده و به نوعی تحت حاکمیت انگلیسی ها قرار داشت. توافقات میان شاهان افغانستان و مقامات انگلستان، نوع تحت الحمایگی را برافغانستان ایجاد کرده بود.

وقتی دولت بریتانیا درسوم جون ۱۹۴۷ تخلیۀ شبه قاره هند را اعلان داشت، اکثر رهبران پشتون تلاش خود را درتشکیل کشور مستقل پشتونها متمرکز کردند.صدها تن از افراد و عناصر فعال جامعه پشتون آنسوی دیورند در جرگۀ ”بنو” که در ۲۱ جون همین سال تدویر یافت، خواستار ایجاد کشور مستقل متشکل از پشتونهای شبه قاره گردیدند. درحالی که در این جرگه، ادغام به هر دو کشور هند و پاکستان  مورد تردید قرار گرفت، از طرح و اندیشۀ الحاق به افغانستان صدای برنخاست.

خان عبدالولی خان پس از انجام یک سفر به افغانستان درسال ۱۹۶۳، الحاق پشتونستان به افغانستان را نادرست و غیر عملی خواند. سفراو که مصادف به آخرین سال صدارت سردارمحمدداوود بود، در حالی صورت گرفت که افغانستان برسر حمایت از  “حقوق” پشتونستان تا یک قدمی جنگ با پاکستان پیش رفته بود. قبلاً روابط دیپلوماتیک میان دو کشور قطع گردیده بود و فریاد حمایت ازحقوق پشتونها و آنسوی دیورند در کابل بیشتر از هر زمان دیگر بگوش میرسید.

خان عبدالولی خان پس از بازگشت ازسفر به افغانستان درمقالهً به تحلیل این موضوع پرداخت که برای پشتونهای شرق دیورند، پیوستن به افغانستان بهتر است یا باقی ماندن با پاکستان؟  وی در این بحث و تحلیل مثال های زیادی راجع به عقبمانی افغانستان و پیشرفت های پاکستان ارائه کرد.

درگذشته احزاب هفتگانه مخالف ج.د.ا. بخصوص سه گروه عمده در این کشور فعالیت کرده اند که مورد حمایت مستقیم پاکستان بوده اند. گروه طالبان، گروه اسلامی گلبدین حکمتیار و شبکه حقانی که به صورت مستقیم با دستگاه اطلاعاتی پاکستان درارتباط اند.

با توجه به فعالیتِ این سه گروه در پاکستان، مردم افغانستان معتقد اند که این کشور در امور داخلی آنها مداخله می کند. در دورهٔ به اصطلاح جهاد برعلیه اتحاد شوروی، پاکستان از هفت گروه جهادی فعال در پیشاور حمایت می کرد.

در دوره جنگ داخلی هم از حکمتیار حمایت کردند و بعد هم زمانی که دولت ربانی از طالبان شکست خورد و کنار رفت، مردم افغانستان معتقداند این پاکستان بود که طالبان را در افغانستان روی کار آورد.

زمانیکه آمریکا وارد افغانستان شد، طالبان به پاکستان منتقل شدند و باز هم افغان ها معتقد شدند که دخالت های پاکستان کماکان ادامه داشته است. البته پاکستانی ها این دخالت ها را انکار می کنند، اما شواهد و دلایل زیادی مبنی بر دخالت پاکستان در افغانستان وجود دارد.

بعد از کودتای داوود خان درافغانستان، گروه های اسلام گرا تحت فشار دولت داوود خان قرار گرفتند و به پیشاور مهاجرت کردند.از جمله برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار و احمدشاه مسعود و بسیاری دیگر از اسلام گرا ها.

در آن زمان ذوالفقار علی بوتو نخست وزیر پاکستان بود. وی در مقابل ادعای داوود خان در رابطه با مسأله پشتونستان و بلوچستان، از گروه های اسلام گرای افغانستان حمایت کرد. از آن زمان ارتباطات میان گروه های اسلام گرای افغانستان با پاکستان گسترش پیدا کرد. حتی طرح های جنگ در مناطقی مانند دره پنجشیر توسط همین اسلام گرایان به اجرأ درآمد که البته احمدشاه مسعود در این جنگ شکست خورد.

برهمین اساس خیلی ها معتقد اند که ریشه های افراط گرایی مذهبی در رابطه با افغانستان  را پاکستان ایجاد کرده است. در زمان موجودیت شوروی در افغانستان، پول و نیروی انسانی کشورهای عربی به منظور به اصطلاح جهاد با شوروی به پیشاور پاکستان ارسال و در آنجا گروه های جهادی سازماندهی میشدند.

عدهً ازهمین گروه ها بودند که بعدأ سازمان القاعده را تشکیل دادند. طالبان و شبکه حقانی نیز با القاعده در ارتباط بودند. در واقع در آن مقطع زمانی هم کشورهای عربی و هم کشورهای اروپایی و آمریکایی ها به شکل گیری این جریان کمک شایانی کردند.

پاکستان درسال‌ های نخستِ شکل ‌گیری ‌اش، چیزی بیشتر از انصرافِ افغانستان از ادعایش بر آن ‌سوی دیورند و پایبندی کابل به تعهداتِ دولت‌ ها و زمام ‌دارانِ پیشینِ افغانستان در مورد توافق‌ نامۀ دیورند نمی‌ خواست؛ اما در سال‌ های بعد و بویژه بعد از نیمۀ دومِ دهۀ هفتادِ قرن بیستم که ارتش پاکستان به‌ خصوص سازمان استخبارات نظامی آن داعیۀ دیورند را به حالتِ معکوس درآورد و کابل را از آن ‌سوی دیورند مورد تهدید قرار داد و پاکستان تدریجاً به قدرت اتمی دنیا تبدیل شد، سطح مطالباتِ خود را بالا برد.

اکنون پاکستان به عنوان کشوری که در تمام عرصه های حیات نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از افغانستان برتری دارد و در عقب جنگ و بی ثباتی افغانستان ایستاده است، شش مطلب را در افغانستان بخشی از اهداف و منافع ملیِ خود تلقی

 می کند:

۱ـ منصرف شدن افغانستان از منازعۀ دیورند و شناخت مرز دیورند به عنوان مرز

 دو کشور؛

۲ـ کاهش مناسبات نزدیکِ کابل با دهلی نو در پرتو آگاهی و نظارت پاکستان؛

۳ـ ایجاد خط ترانزیت و دسترسی بلامانع پاکستان به منابع انرژی و بازار آسیای میانه از طریق افغانستان؛

۴ـ تضمین دسترسی به منابع مشترک آبی افغانستان؛

۵ـ مشارکت بلامانع در برنامههای باز سازی و بازار افغانستان؛

۶ـ ایجاد دولتِ دوست در کابل به رهبری و محوریتِ پشتون ها و ایجاد روابط نزدیک و دوستانه میان کابل و اسلامآباد.

برخی تحلیل ‌گران دسترسی پاکستان به افغانستان را عمق استراتژیکِ آن کشور در دشمنی با هند تلقی می‌ کنند که تنها شناسایی مرز دیورند به دخالتِ اسلام ‌آباد نقطۀ پایان نمی ‌گذارد.

صرفنظر از اینکه دولت ها و زمامداران افغانستان دیورند را به عنوان منافع ملی به منازعه با پاکستان تبدیل کردند و هنوز شماری از حلقات و  گروه های سیاسی و اجتماعی بسوی این منازعه با دید خاصی نگاه میکنند و دسترسی به آنسوی دیورند را جزوی از منافع ملی میپندارند؛ افغانستان جدا از دیورند منافع ملیِ بسیاری در پاکستان دارد و بدون دسترسی به آن منافع از ثبات سیاسی، عدالت اجتماعی، پیشرفت اقتصادی، اقتدار نظامی، آرامش و امنیت محروم میماند. این منافع عبارتاند از:

۱ـ دسترسی آسان و بلامانع افغانستان به راه دریایی از طریق بنادر کراچی و گوادر با ایجاد راه آزاد ترانزیت از افغانستان تا آن بنادر؛

۲ـ تخصیص زمین مورد نیاز به افغانستان در بندر کراچی و گوادر غرض ایجاد تسهیلات صادرات و واردات اموال، امتعه و تمام تولیدات زراعتی و صنعتی داخلی و خارجی؛

۳ـ پرهیز از هر گونه دخالت در امور داخلی افغانستان؛

۴ـ جلو گیری از فعالیت خرابکارانۀ مخالفین مسلحِ دولت افغانستان درخاک پاکستان؛

۵ـ تحویل مخالفان مسلح، مجرمین جنایی، قاچاق چیانِ مواد مخدر و تمام افراد و حلقات مافیاییِ اتباع کشور افغانستان به دولت افغانستان؛

۶ـ ایجاد خط و یا دهلیز ترانزیت و دسترسی آزاد و بلامانعِ تاجران افغانستان برای صادرات و واردات به کشور هند؛

۷ـ امضای توافقاتِ دوجانبۀ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی غرض گسترش روابط در تمام این عرصه ها با حداکثر تسهیلات.

بررسی پروسه صلح افغانستان از سوی سیاستمداران پاکستانی این تصور را ظاهر میسازد که پاکستان تلاش میورزد تا بتواند زمینه ‌های استیلا جویی مجدد بر افغانستان  را به بررسی گیرد.

گرچه روابط پاکستان وایالات متحده چندی قبل تاحدودی برهم خورده بود و حضور پاکستان در برخی از تصمیم‌ گیری ‌ها و سیاست ‌گذاری‌ های بین‌المللی و جهانی درمورد افغانستان کم‌  رنگ شده بود، ولی از آنجائیکه اسلام ‌آباد نمی ‌خواهد در سیاست ‌گذاری‌های مربوط به افغانستان در حاشیه قرار داشته باشد، تلاش می ‌کند تا زمینه‌ های ورود به ماجراها و سیاست‌ گذاری‌ های مربوط به افغانستان را به بررسی بگیرد و راه موثر برای قرار گرفتن در محور تصمیم‌ گیری ‌ها و پلان گذاری‌ های مربوط به افغانستان  را دوباره پیدا کند.

افغانستان با توجه به روابط نه چندان خوب با پاکستان از ده ها سال پیش در پی یافتن جایگزینی برای بندر کراچی در امور تجاری خود بوده است.

این موضوع برای دولت افغانستان همواره از اهمیت بسزا برخوردار بوده است که در صورت تیره شدن  روابط کشور ما با پاکستان و بسته شدن بندر کراچی به روی افغانستان، از گزینه دومی استفاده کند.

حالا به نظر می رسد که با اجرای طرح شاهراه زرنج ـ دلارام، تا حدودی این نگرانی افغانستان کاهش یافته است. همچنین احتمالاً پس از این کالا های هندی از این طریق وارد  افغانستان خواهد شد.

همچنین آنگونه که اعلام شده مبارزه با تروریسم یکی از موضوعات عمدهً مورد بحث با مقامات هندی است. در این زمینه هم هند وهم افغانستان خود را قربانی تروریسم

می دانند.

شهروندان هندی درسالهای اخیرهم درهند وهم درافغانستان مورد حملات مرگبار تروریستی قرار گرفته اند. درحال حاضر تقریبأ چهارهزار شهروند هندی در ساحات مختلف غیر نظامی در افغانستان مشغول کار هستند. به همین دلیل، هند همکاری دولت افغانستان را دراین زمینه مهم میداند.

ولی دولت هند درمواردی دست برخی سازما نهای پاکستانی را درعقب این حملات دانسته است. دولت هم همواره گفته است که مراکزعمده تروریستی و مخالفان این دولت درخاک پاکستان قرار دارد.

مقامات امنیتی افغانستان همواره گفته اند که بیشتر حملات تروریستی در افغانستان از داخل خاک پاکستان سازماندهی میشود. زیرا لانه‌ های گروه‌ های تروریستی درخاک پاکستان است و باید آن کشور در برابر این گروه‌ها مبارزه جدی کند. اما دولت پاکستان همواره این ادعاهای افغانستان و هند را رد کرده است.پاکستان اظهار میدارد که عملیات آنان بر ضد گروه ‌های تروریستی ادامه دارد؛ اما نسبت به صداقت این کشور در برابر مبارزه با تروریزم شک و تردید وجود دارد.

جنجال‌ های حکومت‌ های افغانستان بر سرموضوع خط دیورند، زمینه لازم برای دخالت پاکستان درافغانستان را فراهم کرده است. پاکستان درگذشته ها توقع و خواست زیاد  از کشور ما نداشت ؛اما طوریکه فعلا دیده میشود، توقعات و خواست های این کشور روبه افزایش است و در حقیقت میخواهد همه چیز به اجازه آنها مطابق میل وخواست شان در افغانستان انجام یابد.

 

 

مقالات مرتبط

...

از مدتی است که اتاق فکری امریکا (کانون نظم نوین جهانی) با تجارب بدست آمده از حمایت بیدریغ مالی و تسل... ادامه

...

تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه

...

افغانستان را خطر جدی سقوط در پرتگاه نیستی تهدید می کند! یک بازی خطرناک دیگر در راه است، که باید با ه... ادامه

...

طوری که خوانندگان گرامی و هم ميهنان عزيز آگاهی دارند؛ عمران خان نخست وزير پيشين پاکستان، ادامه

...

گروه بین الملل: سال گذشته پاکستان به لبه پرتگاه کشانده شد. مجموعه‌ای از بلایا از جمله سیل‌های فاجعه... ادامه

...

طبق گزارش رسانه ها روز دوشنبه هفته گذشته یک هيأت علمای دینی پاکستان به رهبری مفتی تقی عثمانی به کابل... ادامه

...

پاكستان ازبنيادش كشوري است سرگردان وپيوسته درحال استحاله وستيزه جوئي. خلقت اين كشور كه درآن استعمارن... ادامه

...

پس از آن که امريکايی ها با امضای توافق نامه ی قطر با طالبان بوسيله زلمی خليلزاد برنامه ی کشيدن سرباز... ادامه

...

آيا وقعاً طالبان افغانهای با غيرت اند؟ غرور افغانی شان همانا قتل دکتر نجيب الله ولی‌نعمتِ‌ شما آقای... ادامه

...

پاکستان با توجه به هزینه های بزرگ مالی در پروژه های تروریستی،هزینه سرشار نظامی،اوج فساد در ارکان بلن... ادامه

...

جبهه یا اتحاد چپ مترقی ومارکسیستی یک ضرورت است یا یک آرزو، هوس یا دیکوریشن بورژوازی؟ اکنون بشریت وار... ادامه

...

هم ميهنان عزيز، خوانندگان گران ارج! محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر، درحاشیه نشست سالانه م... ادامه