مقام زن مقام مادراست چرا زن را مادر خطاب میکنند؟ ( بخش دوم )

مقام زن مقام مادراست

چرا زن را مادر خطاب میکنند؟

( بخش دوم )

        طرح مسئله:

 

       ـ حسود وعیبجو؛

       ـ مقام مادری بالا تر ازهر معیار است؛

       ـ آیا میتوان هرزن را مادر خطاب کرد؟ (تعریفات) ؛

       ـ حسود وعیبجو؛

       عیبجو ومنفی باف همچو سایه اندر قفاست؛

       گرتو خوب یا بدکنی،درمذهبش چنین رواست

       خود همه عیب است وگردد پی عیب دیگران

       چون به عیب خود رسد ،کوراست وهم پرمدعاست

                                             "حسن پیمان"

 

       مقام مادری بالاتر از هر(معیار)است!

 

        برخی افراد واشخاص دراین رابطه  دید گاه ها ونظریات متفاوت وتعریفاتی ازخود دارند که باید روشن شود؛ درحالیکه صاحبان  این باورها نیز خود بی معیار بوده وکدام معیار پذیرفته شده را برای تعیين مقام مادری وتعریف مادر نمیتوانند شفافتر ارائه نمایند وعاجز اند؛ وبه این باور هستند که

       یک ـ  یا صرفأ به  مادر خود ایشان که از او متولد شده اند ؛ مادر خطاب میکنند ویا شایستۀ مادر بودن را صرفأ به مادر شخص خود قایل میگردند، که البته این  نیز یک حق طبیعی ومشروع انهاست؛

 دو ـ ویا به زنانیکه شاید به نهاد ها وگروه ها ی سیاسی- اجتماعی ومذهبی واتنیستی وفرهنگی وغیره عضویت داشته باشند ویا هم نداشته باشند ویا بطور عادی درهرجای دیگری که انهارا ببینند وبرانها مصادف شوند؛ چه درساحۀ کار با شوهران ویا با سایر برادران شان درمزارع در وقت دروگری، میوه چینی وجمع آوری حاصلات،باغداری ومالداری وابیاری وخيشاوه وخرمن  وسایر همکاریها در ساحۀ کار وتولید؛ وچه در کارخانه جات وفابریکات ویا دفاتر وموسسات وبازارها  وغیره؛ با مردان میبینند وبه ایشان مادر خطاب میکنند وفورأ درذهن شان واژۀ مادری تداعی مینماید وشایستۀ مقام مادری میدانند؛

 سه ـ ویا مادران وزنانیکه از هیچگونه تحولات ودگر گونیهای سیاسی- اجتماعی- اقتصادی وروشنگری ومدنیت واقف وآ گاه نیستند؛ درچهار دیواریهای خانه ها اسیر گونه نشسته؛ صرفأ با پخت وپذ ها وپاک کاریها ونگهداری وتربیۀ اطفال ؛ نان پزی وآشپزی  وگاودوشی وقالین بافی ودوخت وتدبیرمنزل؛ گهواره جنبانی وچوب شکنی یا سرگین چینی وغیره عرصه های کارهای روتین وعادی دیگر زندگی سرو کار دارند ومصروف هستند وبه دیگر چیزی هیچ بلدیت ندارند، که شاید به ایشان مادر بگویند ومادر خطاب نمایند؛

       چهار ـ ویا بسیار عادی تر وساده تر معمولی ومعیاری ؛ یعنی صرفأ به زنانیکه به اصطلاح پیچه سفید(موی سفید ومحاسن) هستند ؛ براساس مسن بودن شان شایدمعیاری قایل گردیده وبطور اتو مات وبا دید اول به او مادر خطاب مینمایند؛

       پنج ـ ویا هم صرفأ به زنانیکه قهرمان ؛ مبارز،میهن دوست، معلم، استاذ، دانشمند، عالم ویا شاعر ونویسنده ومورخ وفرهنگی وهنرمند ورزیده هستند ودارای شهرت بلند وپر آوازه باشند ودر این ساحات وعرصه های مربوط آن از خود استعداد سرشار ونبوغ عالی وفعالیتهای چشمگیری را به نمائیش میگذارند؛ واژۀ مادرشدن و مادربودن را به ایشان قائیل میگردند ؛ وامثالهم. البته معیارهائی اند که بر اساس آن زنان مقام مادری را احراز مینمایند. واما این درحالیست که زن بدون این معیار ها نیز یک مادر است وزن را مادر خطاب مینمایند.

 

       آیا میتوان هرزن را مادر خطاب نمود؟  (تعریفات)

 

       عمیق تر داخل میشویم ومیرویم به سراغ این مطلب. سوال این است که تا امروزبه واژۀ مادری ومقام ان چه تعریفی داده شده است؟ ویا موجودی چو مادر چگونه معرفی گردیده است و معرفی میگردد؟. هرگاه به مفهوم زن ومقام زن که دراصل خود مادر است حد اقل آشنائی وشناخت دقیق بدون تعصب ومنسوب سازیها وتعلقات به این وآن موجود باشد؛ به دلایل آتی میتوان هر زن رامادرخطاب نمود که یک تعریف روشن ومفهوم شده از مادر است وهمگان به آن آشنائی دارند! زیرا:

       الف ـ  وقتا که به این باور باشیم که هر زن یک مادر است؛ درانصورت یک تعریف کلی وهمه جانبه را میتوانیم از ان بدست آوریم که؛ دیگر آن خصوصیات ومعیارها به هر سطح وسویۀ که تراشیده شود خود بخود به حاشیه قرار میگیرند وبه خاطراحترام شمردن به زن وبه مقام زن به او"مادر" خطاب میگردد.  یعنی مقام زن به ذات خود یک معیار بزرگ وعمده وتعيین کننده برای مادر بودن ومقام مادر تعریف میگردد.

        ب ـ زیرا برای تعین مقام مادر وشایستۀ مادر بودن تا کنون هم کدام معیاری دیگری   سنجش وتعریف ومعرفی نگردیده است که بر پایۀ ان زن در آن مقام وهمچنان یک مادر در آن مقام قرار داد ه شود  واین واژۀ ویژۀ مقام  نیزبه اساس آن به زن ویابه مادر اعطا گردد