شرط مقامات دولت سابق برای بازگشت به افغانستان،
هدایت حبیب
شرط مقامات دولت سابق برای بازگشت به افغانستان،
همان آش است و همان کاسه!
درحالیکه فعالیت کمیسیون ویژه تماس با شخصیتها ادامه دارد، شماری از مقامات حکومت سابق افغانستان برای بازگشت به این کشور خواستار ایجاد هیأتی ویژه هستند.
تاریخ انتشار: ۱۹ می ۲۰۲۳
به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، پس از سقوط نظام جمهوریت و به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان، حاکمان جدید کابل کمیسیون ویژه ای را برای تماس با شخصیتهای خارج شده از افغانستان و بازگرداندن آنها به این کشور ایجاد کردند.
«احمدالله وثیق» سخنگوی این کمیسیون با اظهار اینکه تاکنون شمار زیادی از این طریق به افغانستان بازگشته اند، درباره سازوکار کمیسیون تماس میگوید: شعبه تماس کمیسیون ارتباط با شخصیت های افغان فعال است و به صورت ۲۴ساعته در خدمت همه مردم میباشد. آنها میتوانند با این شعبه تماس گرفته و فرم را که برای ثبت احوال شخصی شان داده میشود را دریافت و پر کنند. بعدا زمینه بازگشت آنها مساعد خواهد شد.
شماری از مقامات پیشین اما با انتقاد از روند کاری کمیسیون میگویند طالبان باید از طریق یک هیأت با شخصیتهای افغان در ارتباط باشد و به نگرانیهای آنها از نزدیک پاسخ داده شود.
«عمر داوودزی» وزیر داخله سابق افغانستان میگوید باوجودی که جای و آدرس آنها معلوم است، اما هیچ هیأتی از سوی طالبان برای فراهم شدن زمینه بازگشت آنها فرستاده نشده است و آنها همچنان منتظر هستند.
به گزارش «شمشاد»، وی افزود: رفتار این کمیسیون توهین آمیز است. این کمیسیون با فرهنگ و سنت افغانی ما همخوانی ندارد. بازخواست به این شکل نیست که فرمها در اینترنت موجود است و باید آن را پر کنید. به جای فرم بروید با آنها رو در رو در مورد نگرانیهایشان صحبت کنید.
داوودزی ادامه داد: آدرس تمام سیاستمداران پیشین معلوم است یا در امارات متحده عربی هستند یا در قطر، ترکیه و یا کشورهای آسیای میانه. اما تاکنون هیأتی برای ارتباط با آنها نیامده است.
از آنچه در گفته های بالا( از هر دوطرف) برمی آيد که ايالات متحده ی امريکا و متحدينش، پس از شکست واپسينش در جنگ تحميل شده در اوکراين، درنظر دارند تا تخم های گنديده ی پيشين خود در هردو سبد (مجاهدين ـ افغان ملتی های شامل دولت های بدنام کرزی وغنی را با طالبان گسيل شده ی "آی. اس.آی"پاکستان) آشتی دهند و ازترکيب هرسه گروه بدنام و تجريد شده های مردم؛ تحت زعامت خوش خدمت ديگری، درکرسی قدرت در سرزمين بی صاحب و فراموش شده ی افغانستان نصب نمايند.
درغير آن اگر نيتی مبنی بر خاموش ساختن جنگ، تأمين نظم و امنيت سراسری در افغانستان و اعمار مجدد اين کشور ويران شده و نجات مردم مظلوم و در خون نشسته ی آن که بيش از ۹۰ درصد در فقر کشنده آخرين نفسهای خود را می کشند؛ مورد نظر می بود و وجدان بيداری وجود می داشت؛ چرا از دوران جنايتبارچهل سال گذشته ی اين ارواح خبيثه چشم پوشی کرده و بازهم می خواهند تا همان آزموده های ناکام و بدنام را بارديگر يک جا کرده برزخم های خونين مردم زجرکشيده ی افغانستان نمک بپاشند.
آيا در افغانستان غير ازهمين جهادی ها ـ افغان ملتی ها و طالبان پيرو تفکر عصرحجر، که بجز نسل کشی ـ دشمنی با اقوام غير از خويش ـ خصومت با علم و فرهنگ و نيمی از بيکرجامعه، (يعنی زنان و دوشيزگان که بجز تحصيل ـ کار و آزادی، و برابری چيزديگری مطالبه ندارند)؛ ديگر هيچ شخصيت سياسی ـ فرهنگی اهل علم و دانش و کادرمسلکی درکشور وجود ندارد؟
نه خير؛ هزاران دانشمند و کادر علمی ـ اهل سياست ـ درايد و تفکر وجود دارد؛ اما آنها مانند مجاهدين ـ طالبان ـ افغان ملتی های هويت باخته؛ مزدوری شرق و غرب ـ شمال و جنوب؛ بويژه مونوپول های غارتگر را که طی پنجاه سال جنگ غارتگرانه را در افغانستان مشتعل نمودند و هنوز هم تا رسيدن به آرزوهای پليد شان درآسيای ميانه و تسلط بر منابع طبيعی قاره ی آسيا اين برنامه را ادامه می دهند؛ نمی پذيرند و عزت و شرف خود و هم ميهنان خويش را حفظ کرده سرتعظيم مزدورمنشانه را در برابر هيچ ابرقدرتی خم نمی کنند.
ازاين رو غارتگران بين المللی که افغانستان را در اشغال و فرمان روايی خويش قرارداده اند؛ سازمان ملل متحد نيز در اختيار آنها بوده؛ در معادلات سياسی روی به جانب روشنفکران رسالتمند و فرهنگيان فرهيخته کشور نکرده و اصلاً به آنان موقع نمی دهند تا روی سرنوشت ميهن و مردم خويش ابرازنظر نمايند و گامی در زمينه تشکيل دولت وسيع البنياد منتخب واقعی مردم، تأمين صلح و استقرار حاکميت قانون و نظام دموکراسی گام بردارند و تصاميم مقتضی را اتخاذ نمايند.