زنده باد اول می، روزجهانی طبقۀ کارگر!
انجنیرعبدالحســین تلاش
روزاول ماه می روزبه خاك و خون كشيدن تظاهرات گسترده كارگران شهر شيكاگو درسال ۱۸۸۶ ميلادي توسط دژخیمان سلاح بدست آن شهر است. گناه كارگران ستمكش فقط كاهش زمان كار به هشت ساعت در روز و دادن حق تشكيل اتحاديه هاي صنفی به آنان بود. زمامداران شهر به این اكتفا نكرده و اندك مدتی بعد ازین فاجعهء خونین ، بوسیلهء دادگاه فرمایشی شان چندتن ازرهبران كارگران را محاكمه و به جزای مرگ محكوم نمودند.
گفتنی است و آموزندنی كه يكي از رهبران باشهامت كارگران ، پس از صدور و اعلام حكم محكمه ، در برابر قضات این محكمه باشجاعت تمام چنين فریاد برآورد:
" كارگران اينك دريافته اند كه مي توانند با اتحاد و همبستگي و مبارزه جمعي بر مشكلات خود فائق آيند. آنان مي دانند كه چه قدرت عظيمي در اتحاد ايشان نهفته است، به همين علت است كه كارفرمايان با تمام توان مي كوشند تا اتحاد كارگران را بشكنند، و ميتينگ كارگران را به خاك و خون بکشانند. ما كارگران گردهم آمده ايم تا اندكي از حقوق خود را با ز پس گيريم؛ اما اكنون ازدادگاه و زندان سردر آورده ايم. آيا اين است معناي برابري وعدالت در جامعهء ما ؟ امروز اگر صداي حق طلبانه ء ما را با گلوله خفه مي كنيد، مطمئن باشيد كه اين صداها ازاين پس خاموش شدني نيست؛ بلكه هر روز طنين آن
رساتر خواهد شد."
حقایق مبارزات جانبازانهء بعدی كارگران این حقانیت را ثابت كرد كه سركوب خونین این اعتصاب واعدام رهبران كارگران معترض شهر شیكاگو، نه تنها اینكه صداي حق طلبانهء جنبش به پا خاستهء كارگران را خموش نساخت بلكه این خیزش و جانبازی، به عامل « اتحاد و همبستگي » كارگران و زحمتكشان آمریكا وپیوند ناگسستنی آن باجنبش ها و اتحادیه های بین الـمـللی كارگری مبدل و با كذشت هر روز طنين آن رساتر گردید؛ و « ... پرولتاریای اروپا وآمریكا، نیروی رزمندۀ خود را كه برای نخستین بار بسیج گردیده و به عنوان ارتش واحد، در زیر پرچم و احد، و برای هدف فوتی و فوری واحد هم بسیج ...» (۱) ومؤفق گردند تا بوسیلهء كنگره بين المللي كارگران در پاريس درسال ۱۸۸۹، اول ماه می را به عنوان روز جهاني كارگرتصویب نمایند. بدینترتیب، اول ماه می، مُـحكم تر و ژرف تر ثبت حافظهء تاریخ گردیده و خصلت بين المللي بخود گرفت.
ازان كرانه های تاریخ بدینسو همه ساله یاد بود اين روز با شكوه را احزاب مترقی، سازمانها واتحادیه های كارگری ، تشكلات سیاسی، مدافعین محیط زیست،مخالفین جنگ و« جهانی سازی » ، سازمانهای اجتماعی و توده یی و دههاگروه و فعالين سياسی دیگر در سراسر جهان ازطریق مارش ها و میتینگ ها ، گرد همآیی ها، نشر برنامه های رادیویی و تلویزیونی،مقاله ها ورساله ها و .... گرامی داشته و با سرافرازي ، حضورفزیكی و نیرومندی طبقاتي كارگران و زحمتكشان جهان را بطور گسترده منعكس میسازند.
گفته میتوانیم كه اول ماه می ۱۸۸۶ نقطهء عطفي درتاریخ جنبش كارگری جهانی ، روز رستاخیز فریادها ی داد خواهانه و حق طلبانه و آغاز صف آرایی و مقابلهء تشکل یافته وآگاهانهء آنان در مقابل نظام عدالت ستیز سرمايه سالاري ، ستم ، استعمار و استثمار نيروي كار محسوب میگردد.
واما در میهن فقر زدهء ما :
هشت سال حضوراشغالگران امپریالیستی در كشور ماسالهای سخت و دشواری براي مردم بی نوا و زحمتكش از جمله كارگران بیكارو دارای مهارت های مختلف مسلكی بوده است. بیكاری یا بیكار سازی مرض ساری و علاج ناپذیر نظام سرمایه سالاری درجهان است و سوگمندانه باید گفت كه با تداوم اشغال كشوراین بیماری مرگ آفرین از طریق عمال وابستهء داخلی شان بگونهء روز افزون به كشورما « هدیه » گردیده و میگردد چونكه وجود ارتش دائمی بیكاران شوم ترین مظهر فساد سرمایه داری را تشكیل میدهدوکشورماراگنداب فسادساخته است.
افزون بران شاقه كاری، بی عدالتی و استثمار ، تورم و كساد، فقر و فلاکت ، ودیگر مصیبت های اجتماعی در سایهء پر بركت؟! « دموكراسی » آمریكایی در همدستی با دارندگان و رانندگان چرخ « نظام اسلامی ؟!» ،هزاران خانواده وطن مارا بیرحمانه به سوی فاجعه و گودال فقر، مرض، مرگ و نابودی سوق داده است.
طی هشت سال گذشته كه ادعا میشود ملیارد ها دالر برای « بازسازی ؟! » بنیاد های كاری و كاریابی، حقوقی و اقتصادی، خدماتی وبهداشتی ، امنیت،عدالت و برابری وغیره از سوی « جامعهء جهانی » به كشور سرازیر شده است، اما واقعیت بگونهء وحشتناكی معكوس آن را نشان داده و میدهد؛ وآن سیرقهقرایی و نزولی بدون وقفه ء این عرصه ها است.
با اندوه فراوان باید گفت كه طی دوران اشغال افغنستان توسط نيروهای امپرياليستی ، كارگران و زحمتكشان میهن ما هیچ گونه اقدام و حركت قابل لمس را برای از میان برداشتن فاجعهء بیكاری، نابرابری های عميق اقتصادی واجتماعی و بهبود شرایط زندگی فلاكت بار شان در كشور شاهد نبوده اند. چونكه اشغال كشورمان از سوی اتحادیهء امپریالیستان ، نه عمل« سخاوتمندانه و جُود وكرم » آنان برای « بازسازی ودموكراسی و...» بوده است؛ بلكه این اقدام سبعانهء آنان در مطابقت با ماهیت جهانگشایی وغارتگرانهء نظام سرمایه سالاری صورت گرفته است. زیرا نظام پلید سرمایه داری،«
مقالات مرتبط
کميته ی رهبری نوين حزب دموکراتيک خلق افغانستان،(حزب زحمتکشان افغانستان)، صميمانه ترين و گرم ترين شا... ادامه
تاریخ مبارزات طبقاتی کارگران ارتباط ناگسستنی با شعار کارگران جهان متحد شوید، دارد. هرگاه با این شعار... ادامه
کميته ی فعالين حزب دموکراتيک خلق افغانستان،(حزب زحمتکشان افغانستان) گرم ترين شاد باشهای خويش را به ن... ادامه
طبقه کارگر بیش ازصدوسی سال است که درسراسر جهان، اول ماه مه این روزتاریخی را، گرامی می دارد. تظاهر... ادامه
راه تو همیشه درخشان باد ای کارگر در نشیب و چرخش و فراز این زندگی ادامه
انقلاب ملی دموکراتیک افغانستان (انقلاب هفت ثور 1357خ / 27 اپریل 1978م) را کهنه اندیشان بیروکرات، تکن... ادامه
سه هفته از جنایت و آدمکشی وحشیانه جمهوری اسلامی و به رودخانه انداختن کارگران مهاجر افغانستانی توسط م... ادامه
غروب پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، اول ماه مه روز جهانی کارگر بیش از پنجاه نفر از کارگران فصلی افغانستا... ادامه
اخیرأ سران دولت افغانستان، دریک روش کاملآ ستمگرانه، بینواترین بخشی از کارگران وکارمندان نفت وگازشبرغ... ادامه
و باز روز تجديد ميثاق وفادری به آرمانهای انسانی کارگران و زحمتکشان جهان و ارج گذاری به متانت و جسار... ادامه
اول ماه می، روز همبستگی بین المـللی كارگران و تمام زحمتكشان جهان؛ روز تجدید پیمان کليه ادامه
کارگر (کارگران بخش های مختلف از کارگر صنعتی تا دهقان ، پیشه ور، کارگران وخدمه های ادارات دولتی و ادامه