وحشت طالبان را مردم از یاد نبرده اند

  ( محمدالله وطند وست)

 

وحشت طالبان را مردم از یاد نبرده اند

 

          زمانی که طالبان بصورت مرموز در سپین بولدک قد علم نمودند و در مدت کوتاهی تسلط و حاکمیت خود را در شهر قندهار پی ریزی کردند، مردم افغانستان بنابر تسلط وحشت ودهشت رژیم جهادی به این نیروی ناشناخته اظهار علاقه مندی نموده با خوشبینی آنان را نجات دهنده خود فکر کردند.

          در تسلط طالبان در ولایات مختلف و حتی در فتح کابل با وجودیکه قتل ناجوانمردانه استاد عبدالعلی مزاری زنگ خطری را بصدا در آورده بود، علاقه مندی مردم به این قدرت نو ظهور نقش اساسی داشت و در هیچ جا مقاومت جدی در برابر طالبان بوجود نیآمد.

          اما تسلط این گروه در شهر کابل که با قتل فجیع و غیر انسانی دکتور نجیب الله رئیس جمهور سابق کشورهم زمان بود، با قرائت قرون وسطایی آنان از دین اسلام، وضع قیود در برابر کار و فعالیت زنان، چهره حقیقی  آنان را در برابر مردم افشا ساخت.

         مردم که تا آن زمان منتظر صلح، امنیت و زنده گی نورمال بودند، با افشای چهره ی اصلی طالبان، انزجار عمیق خود را در برابر آنان ابراز داشته به خیزش ها و مقاومت ها آغاز نمودند.

         تسلط طالبان در شمال که بار اول بنابر معامله گری های خائنانه ملک وهمدستانش به آسانی میسر شده بود با مقاومت خود جوش مردم جوزجان، بلخ، فاریاب و سرپل مواجه شد و در کمتر از یک هفته بساط این حاکمیت از ولایات متذکره بر چیده شد. بار دیگر نیز سازش و خیانت عده یی از قومندانان جهادی علی رغم مقاومت مردم ، زمینه ساز تسلط طالبان در شمال گردید. اما مردم هیچ گاه از مقاومت دست نکشید و اولین هسته های مقاومت در همان اولین هفتۀ تسلط طالبان در کوهستانات سرپل و فاریاب ایجاد و در درۀ صوف و تخار و بدخشان و سمنگان ادامه یافت.

         طالبان که در شهر های عمدۀ شمال مسلط شده بودند با بستن و کشتن و راه اندازی نسل کشی و سیاست زمین سوخته و با نابودی آثار فرهنگی و هنری بساط ظلم و ستم را چنان گسترش دادند که مردم حسرت حاکمیت های قبلی را داشتند و به روز های از دست رفته متاسف بودند.

         حاکمیت طالبان در شمال نه تنها با قرائت قرون وسطایی از دین و سخت گیری های غیر ضروری در برابر زنان همراه بود؛ بلکه با اعمال تبعیض آشکار در برابر ملیت های باهم برادر کشور، با نابودی چهره های سرشناس تاجکان، ازبکان و مخصوصا هزاره ها چهره خشن فاشیستی خود را بر ملا ساختند.

         نخبه گان ملیت های محروم کشور در زمان تسلط طالبان،مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و عده یی که امکان برآمدن از کشور را نداشتند به زندان های طالبان با انواع شکنجه و ظلم مواجه و حتی زنده گی خود را نیز از دست دادند

         طالبان، این مزدوران بیگانه که ظاهراً از تجمل و زنده گی لوکس بیزار و از اندوختن مال و منال فارغ بودند، نقد ینه های مردم را با نیرنگ و فریب از چنگ شان بیرون می کشیدند. آنان دکانداران، زمین داران، متنفذین محلی و حتی انسان های عادی را به جرم داشتن سلاح به زندان های خود ساخته که در منزل هر طالب و ملا دایر بود، می کشاندند و با شلاق و کیبل آنان را مجبور به اعتراف می نمودند و خانواده های آنان را وادار می نمودند که با تحویل سلاح مورد ادعا, وابستگان خود را از زندان نجات دهند. طالب دیگری که منحیث پادو طالب اصلی خدمت می کرد، با ابراز دلسوزی به خانواده زندانی، پشنهاد

می کرد که سلاح مورد نیاز را در بدل قیمت معین از وی بدست آورند. بدین ترتیب بازار فروش سلاح و دست بدست شدن سلاح جریان داشت و پول و دارایی مردم به اختیار طالبان قرار می گرفت.

        عده یی آنانی که بنابر نداشتن پول، از خرید سلاح عاجز بودند و شلاق و کیبل مزید طالبان را متحمل می شدند و در نتیجه به انواع امراض و معیوبیت ها دچار شده اند کم نیستند

         نابودی و قتل شخصیت های شناخته شده شمال اعم از روحانیون، متنفذین و روشنفکران بخاطر ادامه حاکمیت ظالمانه طالبان، وظیفه یی بود که رهبری طالبان برای حاکمان محلی خود تعیين نموده بود و آنان نیز شب و روز این وظیفه را با جدیت انجام

می دادند

         چون بدنه اصلی طالبان را یک عده شاگردان بی سواد و نیمه سواد مدارس دینی پاکستان تشکیل می داد، اداره ولایات عمدتاً توسط کرنیل ها و جرنیل های پاکستانی و اعضای استخبارات " آی.اس.آی صورت می گرفت.

         مردم شمال شاهد بودند که عده یی زیادی از حکمرانان طالبی به زبان های رایج کشور بلدیت نداشتند و در میان خود به زبان اردو صحبت می کردند. حتی در پسته های تلاشی شاهراه ها جوان های هژده نزده ساله اردو زبان، هموطنان را مورد بازرسی بدنی قرار می دادند.

         جالب است که این جوانان بی خبر از دین از رهگذاران اعم از روحانیون، محاسن سفیدان، روشنفکران و عالمان، مسایل دینی را می پرسیدند و آنان را به خواندن دعای قنوت ، دعای میت و سوره فاتحه مجبور می ساختند.

          طالبان که خود را نماینده قوم بزرگ پشتون قلمداد می کردند و بنام آنان حاکمیت خود را توجیه می کردند، در حقیقت مشتی مزدوران پاکستان بودند که پالیسی پاکستان را در کشور تطبیق می کردند و در خدمت مستقیم آی.اس.آی قرار داشتند. آنان به خواست پاکستان کشور بزرگ ما را به زندان عظیم مبدل نموده مردم مارا به گروگان گرفته بودند.

           این نیروی قرون وسطایی که از مظاهر تمدن و پیشرفت بیزار و از زنده گی انسانی گریزان بودند می خواستند کشور را به قرون وسطی بازگرداندند و همه مظاهر تمدن و پیشرفت را نابود کنند. آنان مصمم بودند که افغانستان را به کشوری جدا از جهان تبدیل نمایند و این کشور را به مأمن مطمین افراطیون عرب و عجم مبدل سازند. چنانکه القاعده این سازمان افراطی بنیادگرا کشور مارا محلی مطمین برای خود تشخیص داده بود و از این محل در سراسر جهان وحشت خلق می کرد

         مروری به گذشته و یاد آوری از تسلط رژیم طالبان در کشورهر انسان با وجدان را وا می دارد تا با عبرت از گذشته و با در نظر داشت درس های آن دوران بهیچ صورت به مشتی از بیگانه پرستان خود فروخته اجازه ندهند که بر سرنوشت و مقدرات این مردم سرفراز و آزاده مسلط شوند و دستآورد های ولو نیم بند و ناچیز ده سال اخیر را به یغما برند

         وظیفه مدعیان ترقی و پیشرفت است که علیه معامله گری های طبقه حاکم زیر چتر مصالحه و آشتی، در صف واحد قرار گیرند و بهیچ صورت اجازه ندهند که سرنوشت کشور بار دیگر در معامله های ننگین با بیگانگان قرار گیرد و مزدوران پاکستانی با لباس جدید بر سر زمین بلا کشیده ی ما مسلط گردند

مقالات مرتبط

...

خدا که می دهد نمی پرسد بچه کیستی؟! "اما آی اس آی"و ده ها مماثل ... وسیله می شوند. ادامه

...

طوری که شما آگاهی کامل داريد؛ اشغالگران امريکايی پس از بيست سال جنگ و خونريزی؛ غارت و سيه روزی مردم... ادامه

...

سه سال پوره، از حاکمیت گروه وحشت و دهشت تالبانی در کشور من و تو میگذرد. این سومین سالگرد سیاه و خشن... ادامه

...

لشکرکشی طالبان در برابر مردم و فراخوان قیام عمومی مردم افغانستان علیه آنان! از خیزش مردم بدخشان ده ر... ادامه

...

آتشی را که رژیمهای مزدور پاکستان ودیگرکشورها به نیابت ازقدرتهای آمپریالیستی، از نیم قرن قبل تا بدینس... ادامه

...

تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه

...

اجلاس دو روزه دوحه درباره بحران افغانستان به سرپرستی سازمان ملل با شرکت ۲۵ کشور و چندین نهاد منطقه‌ا... ادامه

...

اخیرا نهاد تحقیقی «رواداری» که تحت نظر سازمان ملل، توسط شهرزاد اکبر فعالیت می‌کند گزارش تکان دهنده‌ا... ادامه

...

این روزها پخش جریان حضور آقایی به نام عبدالباری عمری نماینده ی‌!؟ طالبان در آلمان و گرفتن عکس یادگار... ادامه

...

ازآغاز سده ی بیست و یکم تا این دم، تاریخ چه پیش آمد های شگفتی را در سرزمین خورشید، درج برگ های روزگا... ادامه

...

افغانستان دراثرتجاوزات استعماری یکصد وشصت سال قبل زمان تسلط انگریزیها وبخصوص پس ازتحمل شکست ننگین شا... ادامه

...

دو سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زلمی خليلزاد سفير کبير(!) و نماینده پیشین ايالات متحده ی امری... ادامه