گلبدالدین حکمتیار یکی از متعهد ترین و مصمم ترین ما جرا جوی جنایت پیشه در مسلک حرفوی )قسمت-2-(

گلبدالدین  حکمتیار یکی  از متعهد   ترین  و  مصمم  ترین ما جرا جوی جنایت  پیشه  در مسلک  حرفوی  " جنایات فاشیستی ضد بشری" خود در تأریخ ثبت میگردد.ا

)قسمت-2-(

áÈÏÇáÏیä  Í˜ãÊیÇÑ

یک بررسی اجمالی پیرامون فتوای خونبارنسلکشی حکمتیاردر روز عید سعید فطر:_دراین اعلامیۀ رسمی وسخنانیکه بوی خون وخصومت، ادامه وشعلور نکهداشتن جنگ در جهت تأمین منافع پاکستان وحامیان که در روز عید سعید فطر اخیرماه رمضان سال جاری1392خ. ازطریق مطبوعات ورسانه ها انعکاس یافت نمایانگر انست که اوبنابر انکشافات اخیر اوضاع سیاسی در منطقه وجهان که از نهایت در انزوا قرار گرفتن وبه حاشیه رانده شد نش در این روند؛ناگزیر گردیده است برای تسکین مأیوسیتها وشکستها وبدنامی های خود عقده کشائی نموده؛ نیات شوم درونی فاشیستی-مذهبی خودرا نیزبطور شفاف برملا سازد . واین اهداف شوم وسیاه خودرا از حالت مرئی وپوشیدۀ درونی که تحت نام "جهاد اسلامی ودر زیر پوشش ان..!؟" مردم را فریب داده وتا امروز بخاطر ان خون ریخته است. وظاهرأ از وحدت ملی وبرادری نیز کاذبانه سخن رانده است؛ امروز آنرا بخاطر معاملاتی وامتیازاتی دیگری که از اجانب در پیش دارد   به صراحت اعتراف واز اعماق نیات تاریک خود ناگزیر شده بیرون میکشد. وموضعگیری خصمانه واهداف دشمنانۀ نژادی-مذهبی خود را با صدورفتوای خونبار از  طریق حذف قوم هزاره-شیعی وسائیر اقوام تحت استبداد در جهت حضور مجدد خارجیان وادامۀ جنگ وخونریزیها ؛ به نحو کاملأ عیانتر به پیشگاه مردم به نمائیش گذاشته است که؛ در این مختصرپیرامون ان با ایجازبه نقد و  بررسی گرفته میشود: - نخست از همه آیا او صلاحیت فتوا را دارد یاخیر!؟  که بسا سوالات دیگری را دراین ارتباط نیز ایجاد میکند که از بحث خارج است. واما انچه که به صراحت در فتوای نسلکشی او  با سلسله چرندیات دیگر ی انعکاس یافته است بیشتر قابل  تأمل میباشد ؛ یک : _ او میگوید که: " ا یجاد نظام فدرالی در افغانستان اقوام برادر را به جنگ وادار کردن است..."(!؟)-در اینجا ؛ شارلتانی او از دورویه ودو زبانه وضد نقیض گوئی او نمایان میگردد. به این مفهوم که؛ -

اولأ : چون نظام فدرالی غیر متمرکزپارالمانی زمینه ساز دموکراسی ؛انتخابات ازاد ومشارکت ملی ووحدت ملی واستحکام استقلال وتمامیت ارضی وملی سازی قدرت سیاسی انحصارشدۀ مرکزی وغیره ارزشهای دموکراتیک یک نظام مردمسالاری را ضمانت مینماید که؛ حکمتیار واندیشۀ تاریک او مخالف این همه  ارزشهای دموکراتیک است ودلائیلی برای رد ان ندارد ؛ از آنروبا ضدو نقیض گوئیها بگونۀ اشکارا هزیان گوئی نموده است.

 ودر ثانی :   نظامهای فدرالی که امروز از برکت انها برای حلال سازی جیرۀ خود برای برقراری همچو نظامها نخست از همه  بر حق نظامیگران "پاکستان  فدرالی" وبه تخت وبخت انها  شب وروز دعا میکند وخون میریزد . واز بسا  کشورهای  "فدرالی اروپائی وغربی" نیز حمایت گردیده توسط انها به پیمانۀ گسترده پشتیبانی  مالی وسیاسی ونظامی میگردد وبه جیرۀ  حرام انهابزرگ شده وبه خونش نیز عجین گردیده است ؛ که برای خودش حلال ونظام فدرالی انها مجاز است وعلیه انها کوچکترین اعتراضی هم وجود ندارد که رد نماید؛ واما ایجاد همچو نظامهای فدرالی در افغنستان به زعم او غیر مجازو حرام است!؟

 

 -ثالثأ : _  این ضد نقیض گوی ؛ نخستین مزدور گوش به فرمان  نظامیان-ای-اس-ای- پاکستان فدرالی بود که نخست ازهمه در تأریخ اعلان نموده بود که: " افغانستان باید (کانفدریشن پاکستان!؟) شود... ویا به ( صوبۀ پنجم پاکستان!؟) مبدل شود یعنی به پاکستان ملحق ساخته شود...!؟"- در اینجا به وضاحت دیده میشود که ؛ یک : _ نظام کانفدریشن که طرح انرا خودش به نفع پاکستان اعلام نموده است  مورد تأید اوست هیچ اعتراضی ندارد... دو : _  ونظام فدرالی را نیز تأید نموده است  که( افغانستان کانفدریشن شده) تحت اثر  (پاکستان فدرالی)  که هردونظام را تأ ئید مینماد ؛ هیچ اعتراضی ندارد..!؟ - که این خیانت ملی هم مجاز وهمچو کانفدریشن مربوط به پاکستان فدرالی  را هم تأئید و روامیدارد ؛ که شاید  بی غیرت ترین وبی احساس ترین وبویژ حتا( مزدور ترین وبیگانه پرست ترین) افراد که ذرۀ از وطن دوستی هم اگر در وجود اونباشد چنین یک طرح وموضعگیری بر ضد وطن ومردم خود را نخواهد کرد ونکرده است  که  حکمتیار درمیان همه(شاه شجاع ها!؟) یگانه غلام حلقه بگوش پاکستان  این غلام دیرینۀ انگریزی  بوده است که دراین راه با ریختاندن خون هزاران هزاران انسان بیگناه مسلمان تا امروز تحت عنوان پر طمطراق"جهاد اسلامی!؟" افغانستانرا به دستور مستقیم نظا میان پاکستان  به خون و اتش کشیده وبه خارجیها خدمت نموده آمده است ...!( در این بحث ودر هرنوع بحثی که تا حال از جانب صاحب این قلم به برسی گرفته شده ومیشود ؛ روی عناد شخصی، دشمنی وعقده کشائیها وکاملکستیها  وسائیر مسائیل اتنیستی ونژادی وزبانی وقومی ومنطقوی وغیره پدیده های شوم  تعصب بر انگیز سیاسی-اجتماعی استوار نبوده ونیست .بلکه گفتارها و کردارها وپندارها وروشها ورفتار وباورها واعمال هر کس میتواند حامی ومدافع او وشخصیت او؛ ویا مخرب  ودشمن او وشخصیت او  گردد. نباید از ان  تعبیرو تفسیر دیگری نمودد...!)  - وهمچنان؛ رابعأ : _ این مزدور حلقه بگوش وسرباز فداکار نظامیان -ای-اس-ای- بی شرمانه وبا دیده درائی برضد مردم ومیهن ازادۀ ما قرار گرفته رسماأ اعلان نموده بود که: "هرگاه پاکستان فدرالی  رسمأ جنگ را علیه افغانستان   اعلام   نماید    ؛   من "حکمتیار" وحزب اسلامی ما در کنار پاکستان برعلیه افغانستان قرار خواهند گرفت...!؟ " ؛ که مشهور ترین شاه شجاع تارخی هم با این دیده درائی وبی غیرتی چنین یک موضعگیری را در تاریخ نداشته است..!؟  که مشهور ترین خیانتهای ملی ضد میهنی  ووابستگیهای او به سازمان جهنمی استخباراتی پاکستان(-ای-اس-ای-)  را به نمائیش میگذارد  که  خودش  با این صراحت اعتراف و افشاء نموده است.  به این مفهوم که  هرگاه افغانستان   توسط پاکستان اشغال شود؛ در انصورت تحت نظام فدرالی پاکستان مجاز ومورد تأئید اوست ؛ واگر افغانستان مانند پاکستان نظام فدرالی تشکیل دهد در انصورت بنابر بیم از تقسیم قدرت سیاسی مرکزی انحصاری توسط زمامداران قبا ئیلی خود  همچو نظام مورد قبول او واقع نمیگردد...!؟ -شاید که مردم ما ممبعد اگاه تر گردیده وبه تدریج  در این مورد  داوری واقعبینانه تر نمایند..!- از انروباید اذعان داشت که: و

هرکه پا کج مینهد و خون دل ما میخوریم

شیشۀ  ناموس   عالم  در  بغل  داریم  ما 

 -  خامثأ : _    بویژه   به گذارش اخیری  خبر گزاری "8 صبح" ازکابل به ارتباط یک حملۀ تیروریستی در مسجد امام مجتبا واقع در سرک "شهید مزاری" در غرب شهر کابل در دشت برچی  قبل از انکه توسط دونفر تیروریست "لشکر جنگوی" پاکستانی  که میخواستند مسلمانان بیگناه را به ارتباط شیعی بودن به خاک خون بکشند ؛ توسط نیروهای امنیتی کشته میشوند ؛ ضمن ارزیابیهای عینی خود از این حالت ومداخلات آشکارای پاکستان ونظامیان خون آشام ان  در این خبر چنین گزارش داده شده است که  : "  ... وقتی شنیده میشود که این افراد مأموران لشکر جنگوی بوده اند؛ یک واقعیت تلخ به ذهن میرسد که دشمنان ثبات در افغانستان تلاش دارند تا اینبار از طریق اختلافات مذهبی ثبات وامنیت افغانستانرا برهم بزنند...

این مسئله آشکار است که سازمان استخباراتی پاکستان  همواره کوشیده تا ثبات وامنیت را در افغانستان بر هم بزنند ... خبر می افزاید : یکی از نکته های بارزی که توسط سازمان استخبارات پاکستان اعمال شده است؛ حمایت از گروه های افراطی  ومخالفان مسلح در افغانستان بوده است... وتأکید میورزد که :  امروز تمام تحلیلگران واهل خبره هم در افغانستان وهم در سطح منطقه تأئید میکنند که -ای-اس-ای-نسبت به "طالبان" و"حزب اسلامی حکمتیار" که دو گروه اصلی مخالف دولت افغانستان بوده وبا خشونتهای شان افغانستان را نا امن میکنند؛ نقش حمایتی را بازی میکند....لشکر جنگوی که  دست پروردۀ -ا-اس-ای- است میخواهد عین تفرقۀ را که در پاکستان انجام میدهد در افغانستان نیز پیاده نماید...وبا تشدید اختلافات مذهبی با هدف قرار دادن نماز گزاران در مسجد ؛اهداف شوم شیطانی منافقت امیزی را بر آورده سازد تا آتش اختلافات مذهبی شعلور نگهداشته شود و..."(18) (!؟)- ده ها وصد ها اسناد وشواهد موئثق ومعتبر تأریخی از این دست  در این موارد وجود دارد که در این مختصر به هیچ وجه گنجائیش ندارد تا به یک فرصت مناسب دیگر؛وبویژه برمبنای بسا حقایق و واقعیتهای عینی دیگرتمامی چرندیات وهزیان گوئیها واعمال ضد میهنی وضد مردمی وضدانسانی وضد اسلامی اوو بالخصوص در فتوای غیر انسانی وغیر اسلامی خونبار اونیز وسیعأ انعکاس یافته است که جز وار و به دلائیل زیر چنین رد میگردد؛ یکم- : _ برعکس  دشمنی او بادموکراسی ومردمسالاری؛ ایجاد نظام فدرالی غیر متمرکز پارالمانی ؛ نتنها ملیتها واقوام مختلف افغانستان را از این حالت کنونی خصمانه ودشمنی ونفاق ملی وتعصبات گوناگون وتفوق طلبیهای قومی-قبیلوی-زبانی ونژادی ومذهبی وسمتی وامتیاز خواهیهای ناعادلانه و سیطره جوئیها درغصب وانحصار قدرت سیاسی تک قومی وغیره نجات داده؛ وبه هریک از اقوام برادر زمینۀ مشارکت وسیع ملی-سیاسی ودموکراتیک در همه عرصه ها وسهم مساوی وبرادرانه را مساعد میگرداند؛ بلکه همه افراد جامعه واقوام بر مبنای شعاع حضور وهستی خود در انتخابات به شکل گسترده ودموکراتیک اشتراک نموده وبه حق وحقوق مسلم ومشروع خود میرسند؛ که این نوع تغییر درساختار نظام وقوانین ان باعث رفع نارضائیتیها ونا هنجاریها وتنشها وخشونتهای ناشی از منازعات ملی وسیطره جوئیهای فاشیستی وجنگ وخونریزیها طی سده ها به اینسورا مهارنموده ؛ وزمینه های وسیع ایجاد  تفاهم ووحدت ملی وعدالت اجتماعی وخود گردانیهای محلی را در چوکات (قانون اساسی فدرالی مرکزی ومحلی) خود مهیا وصلح وثبات وامنیت سراسری را صد در صد تأمین وتضمین نموده؛ استعداد های شگوفان خلقها را در روند رقابتهای دوستانه وبرادرانه بین موئلدین ومردمان مناطق مربوطه در رشته های گونا گون کار وتولید وآفرینشها وتقویۀ اقتصاد وابادی وشگوفائی مملکت در جهت رشد وانکشافات متوازن  در همه عرصه ها ودگرگونیهای انرا رونق میبخشد؛ بلکه باعث تحکیم دوستی وبرادری واقعی ؛نه کاذبانه !؟؛ وایجاد وحدت ملی واقعی؛ نه کاذبانه ؛ دروغین وتبلیغاتی ...!؟؛ که باعث ایجاد محتبها وصمیمیتها بین خلقهای برادر میگردد؛ رشد متوازن وعادلانه را در همه عرصه ها ونهاد های سیاسی-اقتصادی-اجتماعی وفرهنگی؛ ضمانت وجامعه را از حالت فقر وبدبختی ومرض وتبعیض وانسان ستیزی وتاریک اندیشیهای قبیلوی نجات داده به روشنائی وشفافیت ومردمسالاری ومدنی سمت وسو میبخشد...!   دوم  : _ نظام فدرالی غیر متمرکز پارالمانی علی الرغم پندارهای تاریک برتر جویانه وفاشیستی حکمتیار؛ یگانه وسیلۀ تهدید قدرت انحصاری مرکزی تک قومی بوده؛ مفهوم آن عبارت از: تقسیم عادلانۀ قدرت سیاسی انحصاری(ملی سازی قدرت های انحصاری مرکزی) وتقسیم صلاحیتهای انحصار شدۀ مرکزی بدست مشتی از تمامیت خواهان بر سر اقتدار وانتقال ان به ولایات  در جهت تسریع عمل واجراآت  سریع در همه امور رسمی واداری ورهبری؛ تفکیک صلاحیتهای سه گانۀ قدرت دولتی(اجرائیه -قضائیه وتقنینیه) وشفافیت اجرائی وحسابی در همه سطوح وعرصه های کار واجراات واحساس مسئولیتها در برابر آن طبق قوانین موضوعه در کلیه امور میباشد که انحصار گران قدرت سیاسی وتمامیت خواهان را همچویک نظام مردم سالار سخت به "هراس" انداخته است. سوم : _  حاکمیت قانون وقانونمداری در همه عرصه های حیات جامعه؛ اقدامات واجراات  کاملأ قانونی؛ ارزش واهمیت دادن به قانون؛پیروی از قانون؛ رعایت واطاعت از قانون اعم از بلند ترین مقامات مسئول وکلیدی الا پائینترین سطوح وخرد ترین واحد اداری وحسابی وساختاری وبه شمول همه افراد جامعه در مجموع در این رابطه بوده؛ و(قانونی سازی نظام وجامعه وزندگی مردم در مرکز ودر محور اساسی اهداف وقوانین وبر نامه های نظام فدارالی غیر متمرکز پارالمانی) قرار میگیرد . !- چهارم : _ نظام فدرالی پارالمانی غیر متمرکز   یگانه آلتر نتیف مثبت عملی وضامن  اصلی واساسی  نجات افغانستان از تجزیه طلبیهای" سمتی-نژادی-قومی وقبیلوی-ومذهبی والحاق طلبیها وشعار های تند تجزیه طلبانۀ -ای-اس-ای- پاکستان واجیران هواخواه  یعنی پاکستانیهای هر دوطرف مرز دیو رند تحت عنوان "پشتونهای لر وبر!؟" در مقابله با  سائیر ملیتهای تحت استبداد ..."ویگانه عامل وضامن ایجاد وحدت ملی واقعی ومشارکت ملی  در قدرت سیاسی انحصاری مرکزی ؛ وتثبیت هوئیتهای ملی تمامی اقوام برادر بگونۀ مساوی که رفع هرگونه کدورت ونزاع ملی -قومی-زبانی ونژادی-مذهبی است .."؛ تلقی میگردد.    حکمتیار درجای دیگری از پیام وفتوای فتنه جویانۀ خود میگوید: "... بنام اقلیت واکثریت فتنه ایجاد مینمایند  و...""(!؟)  شارلتانی وبهانه جوئی  خود اقای حکمتیارنهایت ماهرانه وزرنگانه  است؛ در واقعیت این مسئله در حرف اعتراف میکند ؛ اما واضح نمیگوید که

   الف: _:این به اصطلاح (اقلیت واکثریت) ویا (برادر بزرگ وبرادر کوچک) را کی اختراع نموده  ؟وچرا اختراع نموده ؟ وتحت این واژگان شوم سده ها در بین ملیتها واقوام برادر فتنه انداخته خلقهای تحت استبداد را چاپیده، حق وحقوق مسلم ومشروع انهارا غصب وپامال نموده و  در همه عرصه ها و از همه چیز محروم ومحکوم ساخته است و تا امروز بالای انها غیر مشروع وخلاف ارادۀ تمامی خلقهای افغانستان  فر مان میراند وبه اجنبیها خدمت نموده امده است...!؟  که حکمتیار کاذبانه از این سوالات وپاسخهای ان طفره میرود وآگاهانه اغماض واگنور مینماید و خود را به کوچۀ حسن چپ میزند...؟!  

ب : _  که  با این زرنگی وهوشیاری گویا خواسته است  اختراع این ( واژه گان فتنۀ تأریخی سلفی خود را نیز بدوش ملیتهای تحت استبداد وبیگناه وبی دفاع ) بار نماید!؟- یعنی به این مفهوم که؛ به زعم او وبرعکس واقعیتهای تاریخی ؛ این ملیتهای تحت استبداد هستند که در( طول سده ها تا امروز حق وحقوق مسلم همتباران حکمتیار را  گویاغصب نموده وفتنه وشور) برپانموده باشند... آیا مضحک تر وغیر عاقلانه ترخصمانه تر ولجوجانه تروبی شرمانه تر ازاین وجود دارد؟؟؟ که باز هم به همان قصۀ گرگ وگوسفند در بین دریا وبهانه سازی  گرگ برای دریدن گوسفند میماند ..! و آیا دور از همه حقایق آفتابی تأریخی در کشور نیست..!؟  زیرا 

ت : _ حکمتیار در اینجا سر خود را در ریگ گور نموده از فتنه گریهای که بدون نفوس شماری  واحصایه گیریهای علمی ومتود لوژیک  از طریق یگانه کانون علم ومعرفت وفرهنگی در کشورکه ( اکادمی علوم اجتماعی افغانستان ) است با نفوذ یک حلقۀ  متعب وفاشیست بی بهره از علم و برتر جو که تلاش دارند این یگانه مرکز تحقیق وپژوهشهای علمی را به یک  مرکز  اند یشه های برتر جوئی و فاشیستی  مبدل نمایند؛ دور ازهر گونه  منبع  وموئخذ علمی (62درصد)ترکیب نفوس جامعه را صرفأ به اقوام برادر پشتون بطور خیالی تر سیم و اعلام نموده و(42 در صد) ترکیب نفوس متباقی کشور را به سائیر ملیتها تخصیص داده  ودر دائیر تاالمعارف تذکرۀ نفوس خود رسمآ اعلام نموده اند که ؛ صد درصد ریشه در تعصب وتصفیۀ قومی ویک قومسازی افغانستان دارد. واین درحالیست کهاولأ: _ هیچ یک از اقوام افغانستان به تنهائی اکثریت نبوده و (51 درصد) نفوس کشور را تشکیل داده نمیتواند- و  ثا نیأ : _  هرگاه به زعم حکمتیار وحلقات برتر جوی وفاشیست در کشور این به اصطلاح (اقلیتها) یکجا شوند شاید که  کم و بیش(62درصد)ترکیب نفوس جامعه را بسازند..! واگراین مراجع فتنه جو ومزدور نباشند ومنافقت نکنند( منافق کسی را گویند که در بین مردم واقوام" نفاق" برمی انگیزد وفتنه گری مینماید .) زیر: در شرائیطی که مردم به صلح وثبات وآرامی و به زنده ماندن و به نفس کشیدن اشد ضرورت دارند و"اقلیت واکثریت" که  برای فعلأ این مشکل عمده را حل نمیسازد  که حل سیستماتیک ودموکراتیک  این معضله بدوش یک حاکمیت ملی ودموکراتیک مردم سالار واز وظائیف عمدۀ ان خواهد بود ؛ طرح همچو مسائیل اتنیستی -افتراق و دامن زدن نزاع ملی وشعله ور نگهداشتن تنشها وجنگها  در اوضاع واحوال تنشزا ومتشنج کنونی، آیا خدمت به انگریز ها واستعمارگران وخارجیها وبطور عمده به پاکستان مزدورو تیروریست نیست . وآیا بهتری مثال ونمونۀ از "منافق " بودن و"فتنه گر" بودن نیست.؟؟؟ واقعیتی است که هر گز کسی نمیتواند از ان انکار نماید؛ یعنی دیگر چه تعبیر شده میتواند!؟-   پنجم : _   ودرجای دیگر فتوای فتنه گرانه وشیطنت آمیز حکمتیار چنین امده است که   میخو  انید  :  "...دادن سهم بزرگ به اقلیتها در نیروی امنیتی وادارات ملکی رابه حدی که اقتدار بصورت کامل در اختیار ان باشد؛ محروم ساختن اکثریت قاطع افراد جامعه را از حقوق شان  تا آنان به عکس العمل مجبور شوند..." (!؟)-آیا دلچسپتر ازاین هم وجود دا

مقالات مرتبط

...

پس از آن که امريکايی ها با امضای توافق نامه ی قطر با طالبان بوسيله زلمی خليلزاد برنامه ی کشيدن سرباز... ادامه

...

     دست نوشته ای از زنده یاد وحید مژده؛ منتشره مورخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ وجود دارد که هر انسان را به شاک و حتی... ادامه

...

طوری که در بخش قبلی تذکر رفت، شورای رهبری تنظيم های هفت گانه مقيم پيشاورپاکستان در منزل نوازشريف نخس... ادامه

...

قرارگزارش رسانه های گروهی، روز 25 دسمبر 2020  گلبدين حکمتيار! با جمعی از ياران دوران جهاد ی! که بدست... ادامه

...

رئیس جمهور ترومپ بعد از اینکه در هشت مرحله مزاکرات با طالبان در دوحه و تقریبن در آستانه نهائی شدن تو... ادامه

...

گلبدین حکمتیار، به نمایندگی از "مجمع بزرگ وحدت ملی" به حکومت هشدار داد که اگر پیشنهاد این احزاب برای... ادامه

...

قای گلبدين حکمتیار که مردم کابل به اولقب راکتیار را داده اند، دراین روزها در ولسوالی خاک جبار ولايت... ادامه

...

  روز۲۸/ ۲/ ۲۰۱۸ را به یاد می آوریم که آقای گلبدین حکمتیار با خبرنگار خبرگزاری تلویزیون طلوع مصاحبه... ادامه

...

گلبدین حکمتیار این امیر خود خواه و خود خوانده حزب اسلامی در شیادی دست همه را به پشت بسته است. ادامه

...

گلب الدین حکمتیار این امیر بی رحم حزب اسلامی و یکی از چهره های جنگ افروزی که سال های متمادی در تنور ادامه

...

سیمای شهر، قیافه جاده ها و نمای جوانب پارک ها، کوچه ها و پس کوچه ها، و بویژه سیماها ، ژست ها و حرکات... ادامه

...

امیر حزب اسلامی افغانستان جناب گلبدین حکمتیارکه چندی قبل بعد از سالها غیبت وغارنشینی بعد بعث بعد الم... ادامه