هدايت حبيب

مردم افغانستان به زودی"یک نظام اسلامی" خواهند داشت!

قرارگزارش رسانه های گروهی، روز 25 دسمبر 2020  گلبدين حکمتيار! با جمعی از ياران دوران جهاد ی! که بدستور فرمانده امريکايی تبارش آقای برژنسکی مشاور امنيت ملی جيمی کارتر رئيس جمهور اسبق ايالات متحده ی امريکا، ماموريت آغاز جنگ خانمانسوز را در افغانستان برعهده گرفته بود، تا انتقام شکست امريکايی ها را درجنگ ويتنام، از اتحاد شوروی آن وقت بگيرد؛ ولی پس از انجام اين خدمت، از طرف بادارانش مثل کاغذ استفاده شده در زباله دان تاريخ انداخته شد.

اکنون اين شکست خورده ی تاريخ و بازی های واپسين، شب و روز در تب و تقلا بسر برده می خواهد تا با راه اندازی چنين صحنه های مضحک، باری خود را بمثابه يک مزدور و نمک حلال سازمان "سيا " و از آموزش ديدگان " آی. اس. آی" پرونده ی

ازکار افتاده اش را باری روی ميز جانشينان "برژنسکی و" جنرال کيسی" و" جنرال اختر و حميدگل" گذاشته تقاضای انجام خدمات مجددی را، آرزو نمايد.

چنانچه سفر يک ماه قبل وی به پاکستان و صحبتهای مخلصانه اش به پيشگاه جنرال های خون آشام پنجابی، بيانگر تعهد مجدد وی برای انجام وظايف سپرده شده ی جديدی در کنار برادران طالب! و داعش! در اوضاع و احوال موجود افغانستان بوده، که پس ازآن موج جديدی از انفجار و انتحار و ترور روشنفکران و دست اندرکاران رسانه ها افزود گرديد؛ همه و همه ی اين رخدادها بيانگر اتحاد جنايتبار گلبدين با طالبان و شبکه حقانی می باشد.  

وی در اوضاع و احوال کنونی، برای اینکه آشکار سازد که در انجام خدمت و گرایشهای مذهبی موئيد افکار و نظريات طالبان است، در بین هوادارانش روز ۵ جدی در یک گردهمایی ضمن حمله های شدیدی علیه دولت کنونی، اعلام کرد که مردم در افغانستان به زودی یک نظام اسلامی خواهند داشت.

به گزارش ایمنا او پیش از این نیز خواستار تشکیل دولت موقت در افغانستان شده بود.

امرالله صالح معاون اول اشرف غنی گفته بود که تمام اعضای گروه تروریستی داعش که از سوی نیروهای امنیتی افغان بازداشت شده‌ اند از افراد وابسته به حزب اسلامی گلبدین حکمتیار هستند.

در حالی که تهداب دولت موجوده ی افغانستان در شهر " بن" آلمان با شرکت نمايندگان تمام تنظيم های بنياد گرای اسلامی ساخت پاکستان و ايران بشمول تنظيم وی، درغياب نمايندگان احزاب و سازمانهای سياسی ترقيخواه ، ميهن پرست و مردم سالار؛ گذاشته شد و سپس قانون اساسی جديد با شرکت همين قماش وبدون حضور و مشارکت نيروهای ملی، وطندوست و دموکراتيک، در " لويه جرگه " فرمايشی تصويب شد که درماده اول آن، دولت حاکم در افغانستان ، به نام " جمهوری اسلامی افغانستان" ذکرشده و درماده دوم گفته شده :" دین دولت جمهورى اسلامی افغانستان ، دین مقدس اسلام است.

در ماده سوم آن آمده است: " درافغانستان هیچ قانون نمی تواند مخالف معتقدات و احکام دین مقدس اسلام باشد.

همچنان در ماده (62 )آن تاکيد بعمل آمده که رئيس جمهور افغانستان بايد يک شخص مسلمان باشد. حتا گفته نشده است که اين اولی الامر افغانستان شخص تحصيل کرده و با سواد باشد يانه؛ فقط قيد شده که مسلمان باشد.

مطابق احکام  دست وپاگير اين ماده قانون اساسی؛ هيچ يک از برادران مليت اهل هنود و سکه های افغانستان، بحيث شهروند اين کشور، حق در خواست کانديد ی را، در انتخابات رياست جمهوری، مانند ساير شهروندان اين سرزمين ندارند.

پس دراين صورت فهميده شده نمی تواند که منظور آقای حکمتيار از نظام اسلامی چيست؟

آيا مقصدش همان نظام امارت قرون وسطی و تفکر برخاسته از پندارهای عصرحجر است ويا اينکه اگر آقای حکمتيار در قدرت شريک، يا جيب شريک باشد اسلامی است؛ درغير آن هرکسی ديگر، که بدون حضور مبارک وی در قدرت باشد، نظام اسلامی نيست وجهاد صادرشده ی کارتر و برژنسکی و جنرال کيسی و ضياء الحق و جنرال اختر و حميدگل، دوباره بالای مردم درخون نشسته افغانستان فرض می گردد.

حکمتيار می خواهد مثل دهه هشتاد ترسايی مردم را فريب دهد؛ در حالی که مردم افغانستان بيش تر از هزار سال گذشته دين اسلام را قبول کرده و دراين کشور در تمام دوره های تاريخ اعم از شاهی و جمهوريت ، معتقد به تطبيق " اسلام عبادی" در ارکان دولت و زندگی خود بوده اند، که از برکت آن در آن دوره ها نه انتحار بود ونه انفجار؛  نه تفنگسالار بود و نه دين سالار و ترياک سالار؛ همه مردم در امنيت نسبی زندگی میکردند؛ وليک از وقتی که دربرابر " اسلام عبادی" واژه وارداتی" اسلام سياسی" توسط حسن البنات ـ عبده ـ سيد قطب و محمد قطب، جاگزين و به افغانستان و پاکستان و با کمی تغيير به ايران، توسط سرمايه سالارهای غارتگر بين المللی صادر و بوسيله مزدوران آنان در افغانستان در معرض تطبيق قرارداده شد؛ صلح و امنيت؛ آرامش و خواب راحت را از مردم مسلمان، خوش باور و فريب خورده وسايرين ربود.

مکتب ها و مدارس به آتش کشيده شدند؛ شاه راهها ؛ پل ها منهدم و همه زيربناههای اقتصادی ويران گرديد؛ بيش از پنج مليون انسان مقتول و معيوب گرديدند و مليونهای ديگر به پنج قاره جهان آواره شدند؛ تنها هفتاد هزار شهروندان کابل در جنگ های تنظيمی آقای حکمتياربا پرتاب راکت های سکر 60 و خوشه يی وی و جواب رقبايش،جام شهادت نوشيدند، که مسؤوليت درجه اول آن بدوش آقای حکمتيار آغازگر جنگ ها بوده است.

از همين رو، شهريان کابل تخلص ايشان را از واژه " حکمتيار" به مقام جديد و والاتری به واژه " راکتيار" تغيير وارتقاء داده تقديرش نمودند!

من نمی دانم که آقای حکمتيار، با آنچه گفته شد و اينکه درافغانستان جوی خون جاری بوده و مردم در زندگی خود و بداخل کشور خويش عذاب " جهنم" را می کشند؛ و ازهمه چيز بيزار شده اند؛ اسلام سياسی سيد قطب ـ طالب ـ داعش و القاعده عربی و پاکستانی را بالای کی ها، تطبيق می کند.

آقای حکمتيار و شرکاء جهادی ـ طالبی و داغشی! مردم به شما ها اين اخطار را می دهند:

ای که در مردم کُشی هر لحظه صد خون می کنيد

وای! اگر انسان نماند، بعد از آن، چون می کنيد.