یک بررسی اجمالی پیرامون فتوای خونبار نسلکشی حکمتیاردر روز عید سعید فطر .ا (قسمت-3)

hekmat yar

یک بررسی اجمالی پیرامون فتوای خونبار نسلکشی حکمتیاردر روز عید سعید فطر .ا

(قسمت-3)

وبه همین ترتیب دراینجا به در افشانیهای ابلهانه وتمرد امیز آقای حکمتیار که بانهایت دیده درائی وقیحانه وبا لجاجت که بدون ذکر هیچ منبع وموءخذ ماجرا جوئی نموده است؛ دقت مینما ئیم که درست در نقطۀ مقابل اصل واقعیتهای قرارمیگیرد که او ادعا مینماید وعکس واقعیتها  را چنین  وارونه سازی   نموده وبا مملو از بغض وکینه وتعصب  اعلام   میدارد  : "... تمام گروه های تحت حمایۀ امریکائیها را تشویق نموده اند تازمینهای پشتونها را غصب نمایند؛ به انها اجازه ندهند تا به مناطق شان بروند وزمینهای خود را تصاحب نمایند.به کوچیها اجازه نمیدهند که به مناطق خود وچراگاه های خود بروند؛ از طرف نیروهای امنیتی به کوچیهای مظلوم حمله صورت میگیرد واز مناطق شان توسط کسانی بیرون رانده میشوند که یونیفرم پولیس برتن دارند..."(!؟)-  یعنی به اصطلاح وطنی ما"بگیر که نگیرندت...!؟"-عکس این اعلامیه ویا فتوای رسمی-دینی حکمتیار در انست که؛ نخست از همه در اینجا صرف اشارتأ عرض مختصر مینمایم نه به تفصیل که در جای مناسب ان شرح داده خواهدشد :کوچیها از تبار افاغنه یاا فغان یعنی پشتون بوده  بطور عمده دونوع اند ؛

یک : _کوچیهای سیار(داخلی وبیرون مرزی "دیورند") که همیشه در داخل کشور وخارج از ان در رفت وآمد هستند ودر طول تأریخ انها از خود زمین ومزارع وباغ وجایدادی نداشت و ندارند  بلکه  بالای علفچر های سایئر ملیتهای بومی و متو طن با  مواشی خود  در  خیمه  ها(غژدی) در هر جائیکه میل داشتند میرفتند زندگی میکردند و مینمایند

. دو  :  _  کوچیهای داخلی:- نیز به دودسته تقسیم میشوند؛

 الف : _  کوچیهای نیمه سیار ونیمه متوطن که مطابق به فصول سرما وگرمای سال مانند سائیر کوچیها ؛مسیر زندگی وحرکت خود را عیار وبه اهلی گری وشهر نشینی متدرجآ روی  اورده و سرائیط مدنی شدن را به خود مساعد میسازند ودر خیمه ها زندگی مینماید وبه جز ان گروهی که در دورۀ امیر عبدالرحمان وسائیر زمامداران متعصب وفاشیست قبائیلی یکجا با دسته های عظیم از مردمان جنوبی وقبائیل دوطرف مرز دیورند بگونۀ ناقل ومهاجر در مناطق مرکزی وشمال وشمال شرق وشمال غرب وغیره محلات ومناطق وسرزمینها پر حاصل مساعد وبا علفچر های فراوان انتقال داده شده بزور علفچر ها و زمینهای مردم را اشغال نمودند که قبل از این دوره وحتا پیشتر ازدوران حاکمیت احمد خان ابدالی  (ملتانی هندبرتانو1747خ.) به جز از چراگاه های ملی ومردمی بومی در وطن؛ انها کدام زمین وجایدادی نداشته اند وندارند..  . 

ب : _ کوچیهای همیشه سیار که؛ یک گروه عظیمی را تشکیل میدهند که هنوز هم زنده گی بیابان گردی وصحرا گردی را بیشتر ترجیح داده و در فصول مختلف سال در زمستان به مناطق گرمسیر ودر تابستان بمناطق سرد سیر کشور با مواشی خود همیشه در حرکت بوده بالای زمینها، باغها، مزارع وعلفچر های مردمان دیگر میچرند؛ پایمال وتخریب میکنند وحتا سرزمینها وعلفچر های انهارا به حمایۀ مستقیم دولتها وزمامداران همتبار خود غصب مینمایند که در طول تأریخ دونیم سده اخیرسرو صدای سائیر ملیتهای تحت استبداد بویژه ملیت مظلوم هزاره گوش فلک را کر نموده است که با خونریزیها ی دوامدار تا کنون همراه بوده است. به چند دلیل ؛

  یک : _ که در طی چند دهۀ اخیر تعداد زیادی از این گروه های کوچی از طریق طالبان ونظامیان پاکستان وسائیر نهاد ها وشبکه های تیروریستی شکار گردیده در کمپهای تیروریستی پاکستان مانند سائیر تیروریستها تربیت نظامی دیده تجهیزو تسلیح گردیده تحت نام کوچی به داخل کشور به خصوص به جان جامعۀ هزاره بخاطرقتل وغارت واشغال سرزمینها وعلفچر های ایشان همیشه ودوامدار ومنظم ارسال واعزام میگردند، که ده ها اسناد معتبر تآریخی وجود دارد بشمول اعلامیۀ رسمی علم گل کوچی نماینده کوچیها در مجلس در سال گذشته  در زمان حاکمیت فاسد-فاشیستی اقای کرزی که  رسمأ از طریق پارالمان اعلام نموده بود : "ملیتهای تحت استباد غیر پشتون بویژه باید هزاره-تاجیک-اوزبیک وغیره افغانستان را ترک بگویند به کشورهای همسایه ویا هرجا که میروند بروند واین وطن ازافغانها و کوچیهاست و... !؟" ؛  دولت فاسد-فاشیستی حاکم وتیم تمامیتخواه وسائیر حلقات ونهاد های سیاسی فاشیستی عظمت طلب بدون کوچکترین عکس العمل با سکوت وخموشی از این  اعلامیۀ رسمی از طریق پارالمان به اصطلاح ممثل ارادۀ  مردم !؟ استقبال وتأئید نموده حمایت ومشروعیت دادند که خلاف همه ادعا های پوچ وفاشیستی اقای حکمتیار در این مورد تلقی میگردد  که باعث اعتراضات شدید ملیت هزاره وسائیر ملیتها و مراجع حقوقی وقانونی ومدنی نیز گردیده بود!!! – 

دو  : _   نظر به این تعریفات نخست از همه کوچیها که ازنامش پیداست اصلأ کدام جای وجایداد وزمین وباغ وویا علچری معینی  ندارند که بالای ان دعوای داشته باشند وانها همیشه صحرا گرد وبیابان گرد ومتحرک وغژدی(خیمه) نشین بوده اند وهستند وهرمنطقه ومحلی را که بخواهند و انتخاب نمایند ازادانه در انجا هجوم برده خیمه میزنند وبرای چند روز یا هفته وماه از ان مناطق همه جانبه  از زمین وباغ وعلفچرهای ان ها بهره برداری نموده ودوبار کوچ میکنند و به مناطق دیگری میروند ودر گردش بوده کوچیگری مینمایند !  وزمامداران حاکم قبائلی بخاطر بقای خود وادامۀ استبداد نه بخاطر کمک وهمدردی باکوچیها ؛بخاطر براه اندازی منازعات ملی وقومی ونسلکشیها از این گروه ها تا حال استفادۀ ابزاری نموده امده اند اکثرأ انها را مسلح نموده بجان مردم هزاره وشیعه وسائیر ملیتها اعزام نموده جنایات وفجائیع افریده اند! و اما اندک ترین توجه به زندگی رقتبار کوچیها وبهبود حیات مدنی انها تا کنون ننموده اند

. سه : _ وحکمتیاربا لای سرزمینها وعلفچرهای اشغالی که به امر امیر عبدالرحمن جلاد و بویژه جلاد نامدار وقسی القلب "امیر" بنام "دوست محمد خان ایشک آقاسی"( به زبان اوزبیکی :ایشک= خر یا مرکب است.وآ قاسی= باشی یا خرکار معنا میدهد -این قلم)ویا وزیر محمد گل مهمند مشهور به "فاشیست افراطی" ویا سائیر زمامداران فاشیست قبائلی که با نسلکشیها وکوچهای اجباری وبا کله منارسازیها وتصفیه های قومی وغیره جنایات وفجائیع آفریده وبا تبعید وفرار دادن های مردم هزاره  همه هست وبود شانراغصب وبه مردمان جنوبی وکوچیها وقبائیل هر دوطرف مرز دیورند تعصب امیز ونژاد پرستانه به خاطر یک قومسازی افغانستان توزیع گردیده بود؛ اداعا مینماید وبه سخن دیگر حکمتیارتأریخ را بعد از ایجاد افغانستان طی بیش از دوسده زمامداری احمد خان ابدالی(ملتانی انگلیسی وقت) میخواند واهمیت میدهد وتآریخ ماقبل ان که خراسان است که مآوا وسرزمین اهالی بومی انها را که؛ کی ها بودند وچه تأریخی وتمدنی وفرهنگی داشته اند وچرا نام اصلی خراسان را به افغانستان بنام یک قوم خاص منافقانه  تغییر دادند واین فجائیع را تا امروز افریدند ؛ میخواهد به فراموشی سپارد که محال است ان  تأریخ پنج  هزار ساله را با همه فرهنگ ومدنیت وسرزمینهای ان وفتوحات امپراتور های برزگ ان  با این دیده درائی از تأریخ حذف وبه فراموش سپرد!؟ -که در این مورد باید به این رفرنسها ومنابع معتبر ومشهورکه مایه واساس همه تحقیقات وپژوهشهای علمی موئرخین ونویسندگان بعدی قرار گرفته است مراجعه نماید تا به کنه واقعیتهای عینی تأریخ کمی پی ببرد(*)  . بگونۀ مثال: به کتاب مشهوروموئثق ومعتبر تاریخی بنام (سراج التواریخ-به قلم مبارز مشهور ملا فیض محمد کاتب-  چاپ سال  1372 وسال 1390)--وکتابهای معتبر ومشهور نویسنده ومنتقد وتحلیل گر توانا آقای " دای فولادی "بنامهای( افغانستان: قلمرو استبداد چاپ سال 1377- وکتاب بنام"دین-فرهنگ-سیاست" چاپ اول سال 1382) وکتاب معتبر وموئثق مبارز شهیر میر غلام محمد غباربنام(افغانستان در مسیر تأریخ -ج-اول ودوم-چاپ سال1383) وبویژه نقد وتحلیل نویسندۀ توانا ا قای انجنیر غلام سخی ارزگانی تحت نام(نسلکشی وجنایات ضد بشری به روایت سراج اتواریخ در افغانستان) که در این اوخر به نشر رسیده است وده ها اثار ونوشته جات مهم ومعتبر وموئثق تاریخیرا میتوان نام برد که ازغصب وغارت کوچیها وتجاوز وبیرحمیهای زمامداران قبائیلی وکوچیها ومردمان  انها  تحت رهبری وحمایت مستقیم  زمامداران حاکم شان بر مردم هزاره  از منابع موئثق ومعتبر داخلی وخارجی دست اول واصلی ان حکایت میکند که موی دربدن انسان راست میگردد که به  اثر ان حدود(62 در صد) جامعۀ هزاره در این سرزمین ابائی واجدادی شان نابود ساخته شده اند وسر انجام به کشور های همسایه ایران وپاکستان وهندوستان   واسیای میانه الا روسیه بزور تبعید وفرار داده شدند وهمه هست وبود جامعۀ هزاره توسط زمامداران قبائیلی ضبط   وبه تاراج رفته به کوچیها وبه مردم جنوبی ودو طرف مرز خط دیورند توزیع گردیده است!!!-واگر به این اسناد معتبر واثار گرانبهای تأریخی هم باور ندارد؛ بفر ماید به کتاب مشهور (تا ج التواریخ -سال چاپ 1373 به قلم شخص امیر عبدالرحمان که به زبان خود در ان به وضاحت وشفاف در این موارد  صریحآ اعتراف نموده است) که نباید با این اغماض وطفره رویها اذهان عامه را مغشوش نمود وکتمان واقعیت کردوحقائیق تأریخی را مکتوم کذاشت؛ ونمیتوان آ فتاب عالم تاب را با هزاران انگشت هم باشد از انظار مردم به اثر تبلیغات  تا ابد با این تمرد ودیده درائیها وشارلتانیها ی شیطانی پنهان نگهداشت که تأریخ تیز بین ما همیشه  داوریهای  بیرحمانه خود را دارد و وحقایق تاریخی را قاطعانه افشاء مینماید!؟ که تذکر این همه اسناد وآثار با ارزش به طوالت  بیشتراین مختصرکشیده ودر جای مناسب ان به بحث وبرسی گرفته شده ومیشود. که در همین رابطه  بوضاحت میبینید که بااغماض ازهمه  حقایق تکذیب ناپذیرکه در فوق تذکر یافت؛ آقای حکمتیار خصومت علنی وجنایتکارانه وجنگ افروزانه بر ضد هزاره وشیعی وسائیر ملیتها را در راستای خدمت به پاکستان واجنبیها وبرای شعلور نگهداشتن جنگهای قومی وزمینه سازی برای حضور دائیمی انها با پر روئی کامل وعقده مندانه وبا بهانه تراشی برای وقوع مجدد جنگها چنین ماجرا جوئی مینماید ودر فتوای خود میگوید  : " انروز فرا خواهد رسید که  مردم مظلوم افغانستان برای  احقاق حقوق غصب شدۀ شان کمر همت ببندند( یعنی علیه هزاره وشیعی!؟-این قلم)ودر ان زمان این ظالمان دست از نیروی بیگانه وغاصبان؛ نه اینکه در شرق، غرب،شمال وجنوب ومرکز کشور،زمینها،روستا ها وشهرکهای تازه اباد شده را از دست میدهند؛ بلکه در هیچ گوشۀ کشور پناه گاهی برای خویش نخواهند یافت. بعضی آنان به ایران فرار خواهند کرد وایرانیان هم با انها همان گونه رویه خواهند نمود که دیروز با انها کردند.هیچ کشوری انگونه ظلم وسلوک وحشیانه وبیرحمانه بر مهاجرین صورت نگرفته طوریکه با هزاره ها در ایران صورت گرفته است.... " (!!!)--تعصب برتر جوئی،شوئونیسم وشکل پیشرفته تر ان (فاشیسم) شیطنت ومنافت هم بالاتر از ان نیست که درمحتوای سخن وفتوای فاشیستی اقای حکمتیار در روز عید سعید فطرسالجاری روز خوشی وبا ارزش ومقدس مذهبی که اصلأ دراین روز خجسته ومبارک کینه ها وکدورتها در اغوش هم زدوده شوند وبه فراموشی سپرده شوند ؛ اما بجای ان منافقت وفتنه وشیطنت در فتوای حکمتیار منعکس وچون بمبی منفجر گردیده اذهان عامه وتمام ملیتها واقوام را متأثر وبه افسوس واداشت ...!!! زیرا در این فتوا؛

 الف : _ با در نظر داشت ارزیابیهای اشاره شده؛ صد درصد اهداف شوم نژاد پرستانه در جهت سیطره جوئی فاشیستی وتحقق  ارمانهای بر تر جویانۀ اسلافش در طی دونیم سدۀ اخیر بدرستی وبطور شفاف باز تاب یافته است که با هر قیمت با نسلکشیها وتصفیه های قومی وفرار از وطن را راه حل وراه بیرون رفت از معضلات  وبحرانات کنونی  در کشور دانسته است..

ب : _ اقای حکمتیار در این قسمت از فتوای اسلامی جنایتکارانۀ خود  به عین موقف دوست محمد خان ایشک اقاسی قرار میگیرد؛ یعنی  هر انچه وهر نوع جنایاتی که دلش خواست با دست آزاد باید انجام بدهد. واز قول "سراج اتواریخ" دوست محمد خان ایشک اقاسی چنان یک شخص ظالم وهمه کاره وبا صلاحیت ترین فاشیست وماهر ترین نسلکشی بود وبه حدی صلاحیت بی حد وحصر داشت مانند باند  حفیظالله امین که در بعضی موارد بیدون هیچگونه استیذان وامر از مقام زمامداری وحکام ان وحتا در برخی موارد زمامدار فاشیست ومستبدی چون امیر عبدا لرحمان را نیز بنابر اعتماد راسخ وی بالای خودش نمیپذیرفت وشخصآ خودش نیزدر راستای اهداف امیر جبار فرمان میراند واعمال وشگرد های را در حق مردم شریف هزاره وسائیر ملیتهای تحت استبداد مرتکب میشد که با عث خوشی خاطر امیر عبدا لرحمان این جلاد جابرو سفاک  مشهور به قصاب انسان میگردید ! .

ت : _  وقرار اثار وشواهد ومعتبر عینی اشاره شدۀ تاریخی ؛ در همین دورۀ لجام گسیختگی تأریخی وبی بندو باری(فاشیسم شاخدار) که هزاران هزاراز جامعۀ  هزاره وشیعه وسائیر ملیتهای تحت استبداد ؛ با چنان وحشت ودهشت غم انگیزی به توپها پرانده شده وبا دست باز به نسلکشی وکوچهای اجباری، تجاوزات جنسی بر زنان واطفال در پیشروی والدین وشوهران ومنسوبین، قاچاق وربودن زنان ودختران ومردان؛ونکاه اجباری با دختران و زنان شوهردار، تصفیه های قومی ونسلکشیهای دستجمعی وکله منار سازیها در هر محل ومنطقه در کشور بخاطر اشغال سر زمینهای اجدادی وبومی انها وسر انجام فرار وتبعید ازوطن به کشورهای همسایه واسیا وشرق وغرب الا  اذر بایجان و روسیه و اروپا؛ به اوج خود رسیده وکاملأ  به رسم ورواج ان دوره مبدل گردیده  و ورد زبانها وبه افسانه های تأریخی مبدل گردیده بود که به اثر ان حدود 62 در صد قوم هزاره قتل عام و بکلی نیست ونابود گردیدند (*) که ایا فتوای جنایتکارانۀ حکمتیار واعلان جنگ  او علیه هزاره وشیعه وغیره برای تحقق همان پالسی اسلاف عبدا لرحمان خانی نیست که تحت عنوان جهاد اسلامی بر علیه کفر  براه اندخته ومی اندازد وتا کنون برای تطبق همان اهداف شوم یک قوم سازی افغانستان خون میریزد؟؟؟؟؟؟.ا-

 ث : _  بروی این حقایق عینی وتکذیب ناپذیر تأریخی به اساس فتوای جنایت افرین جهادی - اسلامی خود؛ حکمتیار برای تکرار جنایات اسلافش میخواهد باقیمانده هزاره ها وشیه هارا نیز از مناطق ابائی واجدادی شان : ازهزاره جات، بامیان، بهسود، وردک ومیدان-از هلمند وقندهار- از کابل وارزگان- ازترینکوت وهزار جفت -زمیداور ودایه چوپان-دای کندی ودای فولاد-از شیر نار وکتواز -از غزنی وبلخ- از سرپل وسمنگان واز غور وپروان-از هرات وبدخشان- از یکاولنگ ونیمروز وغیره مناطیقیکه طور پراگنده زندگی دارند ؛ نیز با خونریزیها ونسلکشیها وتجاوزات گونا گون وتصفیه های قومی از ترکیب  این جامعه اجدادی خود حذف واین ملیتهای تحت استبداد را بکلی نیست ونابود بسازد ویاا ز وطن فرار دهد؛ ودر این راه کمر همت بسته واز همتباران خود نیز به ارتکاب این جنایات ونسلکشیها  کمک وهمسوئی خواسته است !؟ واما به این سوال تاریخ پاسخی ندارد که بگوید: امیر عبدا لرحمان وسائیر زمامداران قبائلی تا کنون با ارتکاب همچو جنایات فاشیستی وخونریزیها انهم  تحت حمایت خارجیها چه خدماتی را به خلق پشتون وکوچیها انجام داده اند وزندگی کوچیگری انها را بهبود بخشیده ودر طول سده ها صلح وارامی را در مناطق پر اشوب انها در مرزهای دیورند تأمین نموده از قربانی دوامدار انها را رهانیده  اند که؛ امروز حکمتیار به این جنایات تکراری دست میازد و به زعم خود به خلق برادر پشتون  وکوچی از این راه میخواهد خدمت بکند !؟. بگذاریم که مردم وتاریخ تیز بین وبیرحم ترما در این مورد چه داوری منصفانه مینمایند؟؟؟؟ ..  

ج : _   یعنی ؛  جانی بودن وجنایتکارشدن کدام تعریف خاص دیگردارد ویا کدام معیار دیگری میشود بر اوبسازند؛ در صورتیکه خود جنایتکار از موقف رهبری یک حزب سیاسی-مذهبی فتوای جنایت ونسلکشی را برای نابودی یک قوم وچند قوم صادر نماید وانرا بالای این جوامع عمدأ تحمیل نماید و مانند سائیر (جنایات  تحمیلی) خود در طول حدود نیم قرن جهاد اسلامی خود در راه خدا که از دورۀ سلطنت  محمدظاهرشاه سابق با به قتل رسانیدن جوان پرشور و شهید انقلابی بنام( سیدال) مربوط به گروه شعلۀ جاوید و شهید مبارز انقلابی (عبدالرحمن) در هرات و شماری در ننگرهار ونقاط دیگر کشور که جنایات را تحمیل نمود؛ وراه اندازی (شورشها وقیامها) علیه جمهوری سردار محمد داود در پنجشیر وتخار ولغمان وکنر وغیره که اسباب ایجاد جنایات گردیده بالای حکومت داود خان عمدأ وقصدأ تحمیل نمود وسائیر تیرورها وکوده تا ها وجنایاتی را که در همه رژیمهای بعدی تحمیل نموده امده است وهنوز که از خون خواری وجنایت سیرائی ندارد واز بس که به تنگ امده وناکام ومنفور عام وخاص شده جنایات بعدی را حتا داخل فتوای رسمی خود نموده اعلام میدارد یعنی تحمیل انرا پیش از پیش رسمی میسازد!؟  ، ایا همه ی این جنایات؛ تحمیلی نیست که بالای (دولتها، احزاب ونهاد ها ومردم مظلوم وبی دفاع ما به دستوراشتی ناپذیرترین دشمنان  تاریخی واجنبی ها مانند پاکستان ونظامیان خون آشام ان و بخاطر تامین منافع ملی انها بالای مردم وومیهن مان دشمنانه تحت حمایت این دشمنان دیرینه وسوگند خوردۀ خلق انرا تحمیل نموده امده است وتحمیل مینماید) ؛ پس جنایتکار اصلی کیست که جنایت را( تحمیل وتعمیل )مینماید ویابالای طرف مخالف خود تحمیل واو را وا دار به جنایت میسازد دیگر چه تعریفی از این نوع جنایات شده میتواند؟؟؟؟؟؟؟؟.ا- جنایت پیشۀ حرفه ای ومصمم ومتعهد  به پیشۀ جنایت انهم فاشیستی-مذهبی چگونه تعریف میشود که از اغاذ فعالیتهای خود تا این دم جنایت نموده وجنایات را در جامعه تحمیل وتعمیل نموده امده باشد واز جنایات وفجائیع دست نکشیده باشد که کمتر در تارخ سراغ میگردد.!!ا- 

ح : _ ودلچسپ تر  هم اینکه  دراین قسمت از سخنان خود حکمتیار دموکرات میشود وبه وکاذبانه میگوید که: "  ... بگذار افغانها مشکلات خود را خود شان حل کنند ونظام مورد خواست خودرا خود شان انتخاب کنند و.."(!؟)-دراینجا حکمتیار چرا به انتخابات وبه ارادۀ مردم خواسته است کاذبانه گردن نهد وبالای همه عقاید وباورهای ضد مردمی خود پا میگذارد و به یک باره گی طفره میرود!؟

 - نخست: _ با اطمینان کامل باید

مقالات مرتبط

...

پس از آن که امريکايی ها با امضای توافق نامه ی قطر با طالبان بوسيله زلمی خليلزاد برنامه ی کشيدن سرباز... ادامه

...

     دست نوشته ای از زنده یاد وحید مژده؛ منتشره مورخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ وجود دارد که هر انسان را به شاک و حتی... ادامه

...

طوری که در بخش قبلی تذکر رفت، شورای رهبری تنظيم های هفت گانه مقيم پيشاورپاکستان در منزل نوازشريف نخس... ادامه

...

قرارگزارش رسانه های گروهی، روز 25 دسمبر 2020  گلبدين حکمتيار! با جمعی از ياران دوران جهاد ی! که بدست... ادامه

...

رئیس جمهور ترومپ بعد از اینکه در هشت مرحله مزاکرات با طالبان در دوحه و تقریبن در آستانه نهائی شدن تو... ادامه

...

گلبدین حکمتیار، به نمایندگی از "مجمع بزرگ وحدت ملی" به حکومت هشدار داد که اگر پیشنهاد این احزاب برای... ادامه

...

قای گلبدين حکمتیار که مردم کابل به اولقب راکتیار را داده اند، دراین روزها در ولسوالی خاک جبار ولايت... ادامه

...

  روز۲۸/ ۲/ ۲۰۱۸ را به یاد می آوریم که آقای گلبدین حکمتیار با خبرنگار خبرگزاری تلویزیون طلوع مصاحبه... ادامه

...

گلبدین حکمتیار این امیر خود خواه و خود خوانده حزب اسلامی در شیادی دست همه را به پشت بسته است. ادامه

...

گلب الدین حکمتیار این امیر بی رحم حزب اسلامی و یکی از چهره های جنگ افروزی که سال های متمادی در تنور ادامه

...

سیمای شهر، قیافه جاده ها و نمای جوانب پارک ها، کوچه ها و پس کوچه ها، و بویژه سیماها ، ژست ها و حرکات... ادامه

...

امیر حزب اسلامی افغانستان جناب گلبدین حکمتیارکه چندی قبل بعد از سالها غیبت وغارنشینی بعد بعث بعد الم... ادامه