حادثه کنر و برخورد مسولین
محمدالله وطندوست
حادثه کنر و برخورد مسولین
شهادت بیست و یک جوان رشید قوای مسلح کشور در ولسوالی غازی آباد ولایت کنر، حادثه المناک و درد آوریست که همه هموطنان را متاثر و متالم نموده، فامیل های این شهدا را در ماتم عزیزانشان سوگوار نموده است. طبعاً هر انسان با احساس درین غم بزرگ خود را شریک دانسته به عاملین آن لعنت و نفرین می فرستند. من نیز ضمن ابراز تسلیت به خانواده های این فرزندان وطن، به دشمنان وطن، به طالبان جهل و نادانی نفرین و لعنت خود را نثار می نمایم و روح شهدا را شاد و جایگاه شان را فردوس برین آرزو می نمایم
. طبعیست که طالبان منحیث مزدوران دستگاه استخبارات پاکستان که متاسفانه از جانب حامد کرزی همیشه برادر خوانده
می شود چنین جنایت ها را در سالیان متمادی انجام داده و امروز نیز با مباهات به چنین جنایات دست می یازند. از دشمن زبونی که از خود اراده یی ندارد جز این توقعی نمی توان داشت. اما حرف در مورد عملکرد ارگان های مربوط و برخورد مسولین درین حادثه المناک است که بهیچ وجه مورد تائید مردم شریف افغانستان قرار نمی گیرد.
قرار اظهار ارگان های ولایتی از چند هفته بدین طرف راپورهایی در مورد پلان طالبان و نفوذ شان در پسته های امنیتی وجود داشته است اما اینکه این راپور ها چرا جدی تلقی نشده و مسولین در خنثی ساختن پلان دشمن هیچگونه اقدامی نکرده اند، جداَ قابل سوال است. می گویند طالبان عده یی از سربازان را بنابر ارتباط قومی و تباری و وعده مقداری پول وادار به خیانت نموده با اغفال پسته ها به عملیات تمام عیار پرداخته اند. بعد از حمله نیز ساعت های متمادی پسته ها از دریافت کمک محروم بوده و بلاخره بعد از شهادت بیست و یک نفر پسته ها سقوط نموده است. آیا هموطنان ما حق ندارند از مسولین بپرسند که چگونه با وجود دریافت راپور مبنی بر پلان دشمن در ولسوالی غازی آباد به هیچ اقدامی متوسل نشده اند و اینکه در چندین ساعت ادامه برخورد هیچگونه کمکی از جانب قدمه های بالایی به پسته ها مبذول نشده و صرف در کابل از نیروهای ناتو تقاضا نموده اندتا با نیروهای هوایی از پسته ها حمایت نمایند و این حمایت نیز همچون نوشداروی بعد از مرگ صورت گرفته است.
جالبست قومندانان بلوک تولی و نهایت کندک مورد بازپرسی قرار گرفته از قدمه های بالایی مخصوصاً مسولین لمیده در وزارت دفاع ملی هیچگونه پرسشی صورت نگرفته است و از اجرات مسولین ولایت که راپور حمله را قبلاً دریافت نموده بودند سوالی نشده است . در مراسم انتقال شهدا به ولایات مربوط در حالیکه خانواده شهدا از فقر می نالیدند و عده یی از اقارب شهدا از انتقال شهدا به ولسوالی ها و قرا مربوط اظهار ناتوانی می کردند هیچ ارگانی خود را مسول ندانست تا به این خانواده ها اطمنان دهد که دولت همانطوریکه به مراکز ولایات شهدا را انتقال می دهد تا قریه مربوط نیز مسولیت انتقال را دارد و نباید ازین بابت خانواده های شهدا دغدغه داشته باشند. بر عکس برخورد مسولین ، اظهارات پدر شهیدی از بامیان که می گفت بخاطر انتقام پسرش آماده است تا منحیث سرباز در همان پسته ایفای وظیفه نماید و پسردیگرش را نیز می خواهد بخاطر تحقق آرمان پسر شهیدش به سربازی بفرستد، نشان دهنده. شجاعت و مردانگی و احساس عالی وطن پرستی است که طاقت ها ویون ها و همقطاران فاشیست شان چنین وطن پرستان را بیگانه می خوانند و مورد توهین و تحقیر قرار می دهند. می توان از فاشیستان وطن پرسید که فرزندان شما در کدام یونیورستی ها و کالج ها مصروف تحصیل اند که در زمره بیست و یک نفر شهید حتی یک نفر شامل فرزندان یون ها و طاقت ها نیستند.
ازینکه بگزریم در مراسم انتقال شهدا به ولایات اکثریت اعضای کابینه، معاونین رئیس جمهور و شخص رئیس جمهور حضور نداشت در حالیکه رئیس جمهور سفر خارجی خود را با شنیدن حادثه کنر گویا به تعویق انداخته بود . پس چه مصروفیتی بالاتر از این مراسم وجود داشت که عالی جنابان نتوانستند اشتراک نمایند.فقط یک مسله می تواند دلیل عدم حضور جنابان باشد و آن هم چانه زنی های انتخاباتی و تدویر جرگه های قرون وسطایی روسای قبایل بخاطر ائتلاف کاندیدان مورد نظر و حفظ تسلط تیم حاکم دردور بعدی ریاست جمهوری است.
آیا چنین برخورد از جانب حاکمان و عدم احساس مسولیت در برابر شهادت بیست و یک نفر هموطن قهرمان که حافظ نوامیس ملی و تمامیت ارضی کشور اند می تواند قابل قبول باشد؟
اگر عدم شرکت رئیس جمهور و معاونین وی را در مراسم متذکره که حتی از ارسال پیامی نیز دریغ نموده اند، با برادر خوانده گی رئیس جمهور با طالبان و شهید راه صلح خواندن یکی از اعضای هیت رهبری طالبان که در هفته گذشته صورت گرفت و اظهارات دلسوزانه نماینده شورای عالی صلح در مورد رهبر جنایتکار القاعده مورد مقایسه و ارزیابی قرار گیرد و بدون شک نفوذ طالبان و تسلط افکار طالبی در ارگ ریاست جمهوری اظهرمن الشمس است و از چنین حاکمان توقع همدردی با شهدای راه وطن توقع نابجاست. چنین زمامداران فردا وقتیکه مردم سرنوشت خود را بدست خود گیرند مورد قضاوت عادلانه مردم و تاریخ قرار خواهند گرفت و از عملکرد غیر مسولانه خود جوابده خواهند بود.
مقالات مرتبط
خدا که می دهد نمی پرسد بچه کیستی؟! "اما آی اس آی"و ده ها مماثل ... وسیله می شوند. ادامه
طوری که شما آگاهی کامل داريد؛ اشغالگران امريکايی پس از بيست سال جنگ و خونريزی؛ غارت و سيه روزی مردم... ادامه
سه سال پوره، از حاکمیت گروه وحشت و دهشت تالبانی در کشور من و تو میگذرد. این سومین سالگرد سیاه و خشن... ادامه
لشکرکشی طالبان در برابر مردم و فراخوان قیام عمومی مردم افغانستان علیه آنان! از خیزش مردم بدخشان ده ر... ادامه
آتشی را که رژیمهای مزدور پاکستان ودیگرکشورها به نیابت ازقدرتهای آمپریالیستی، از نیم قرن قبل تا بدینس... ادامه
تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه
اجلاس دو روزه دوحه درباره بحران افغانستان به سرپرستی سازمان ملل با شرکت ۲۵ کشور و چندین نهاد منطقها... ادامه
اخیرا نهاد تحقیقی «رواداری» که تحت نظر سازمان ملل، توسط شهرزاد اکبر فعالیت میکند گزارش تکان دهندها... ادامه
این روزها پخش جریان حضور آقایی به نام عبدالباری عمری نماینده ی!؟ طالبان در آلمان و گرفتن عکس یادگار... ادامه
ازآغاز سده ی بیست و یکم تا این دم، تاریخ چه پیش آمد های شگفتی را در سرزمین خورشید، درج برگ های روزگا... ادامه
افغانستان دراثرتجاوزات استعماری یکصد وشصت سال قبل زمان تسلط انگریزیها وبخصوص پس ازتحمل شکست ننگین شا... ادامه
دو سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زلمی خليلزاد سفير کبير(!) و نماینده پیشین ايالات متحده ی امری... ادامه