آياجنرال دوستم شريک مطمين به اشرف غني خواهد بود؟؟؟

(استاد صباح)

دوستم : هرچیزی که داغ  شود، بعد ازمدت کوتاهی سرد می شود، ولی هرچیزی که پخته شود، دیگر به هیچ وجه خام نمی شود! پس درکوران حوادث واتفاقات، همواره سعی کنید پخته شوید، نه داغ.

پاراگراف هاي ازمتن مقاله :

-> بودن جنرال دوستم متظمين حاکميت واداره وبريدنش جزازهرج ومرج وسراسميگي به مخالفينش چيزي ديگرنبوده است .

->  درپهلوي صداقت باطني وموجوديت فزيکي نيرومندش ازشانس خوبي برخوردارنيست

->  معلوم ميشود جنرال دوستم باتفکرجديد وعملکرد نووارد دنياي سياست وهمياري توآم باصداقت باغني گرديده است.

->  دوستم ، درمتن حوادث وبحرانها قد کشيده ومصممانه به پيش رفته است.

->  ازقراين برمي آيد که غني بي توجه ترنسبت به تعهداتش به پيش ميرود.

->  ازغني توقع ميرود تابخاطرنيم خيزشدن جنگ وتفنگ وقدرت گرفتن مجدد بنياد گرايي ، همياري وهمکاري صادقانه رابانيروهاي که حداقل درتاريک خانه هاي افراطگراي وماجراجوي پرورده نشده اند ادامه بدهد.

->  سروردانش ، فرصت مجددی یافته است که درموقعیت متفاوت کاستی‌های گذشته را جبران کند وچهره متفاوتی ازخود به نمایش بگذارد.

->  من دوستم را یک رهبرمنطقه‌ ی یافتیم که عمیقا توسط مردمش احترام می‌شد واو را کسی یافتیم که درسرزمین پرازقاچاق‌بران مواد مخدر، متعصبان مکتب‌سوز، زن‌ستیزان سنگ‌سارگروبمب‌گذاران انتحاری، کسی‌ بهترازاو پیدا نمی‌شد‌.

->  من سالهادرآمريکادروغهاي شاخداري ازژورناليستان وبخصوص احمدرشيد پاکستاني خوانده بودم وچندين بارکه جنرال دوستم راملاقات نمودم ودربين مردم بودم ودانستم که اين همه هياهودروغ بيش نيست.

->  احمد رشيد بخاطرجلوه دادن یک داستان ساختگی به عنوان واقعیت، بعدها ازجنرال دوستم پوزش خواست. اما آن‌وقت، چهره‌ی جنرال تخریب شده بود.

دوباره می سازمت وطن، اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم، اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گل، به میل نسل جوان تو
دوباره می شویم از توخون، به سیل اشک روان خویش
دوباره یک روز روشنا، سیاهی از خانه میرود
به شعر خود رنگ میزنم، ز آبی آسمان خویش
اگر چه صد ساله مرده ام، به گور خود خواهم ایستاد
که بردرم قلب اهرمن، زنعره آنچنان خویش
کسی که عزم رمیم را، دوباره انشا کند به لطف
چو کوه می بخشدم شکوه، به عرصه امتحان خویش
اگر چه پیرم ولی هنوز، مجال تعلیم اگر بود
جوانی آغاز میکنم، کنار نوباوگان خویش
حدیث حب الوطن زشوق، بدان روش ساز می کنم
که جان شودهرکلام دل، چوبربرگشایم دهان خویش
هنوز در سینه آتشی به جاست، کز تاب شعله اش
گمان ندارم به کاهشی، ز گرمی دودمان خویش
دوباره می بخشم توان، اگر چه شعرم به خون نشست
دوباره می سازمت به جان، اگرچه بیش ازتوان خویش - بهبهانی.

نبرد برای تسخیرمزارشریف بخاطردرهم کوبيدن طالبان تروريست، سرنوشت تمام جنگ را تعیین کرد. دراین نبردعبد الرشید دوستم نقش بارزی را بازی کرد. درجبهات کوهی واقع درجنوب مزارشریف، برای یورش برمواضع طالبان که مجهزبه توپخانه ثقیل بودند، دوستم یکهزارسوارکار را وارد کارزارکرد. جنرال دوستم توضیح می دهد: طالبان انتظارچنین حمله را نداشتند. اگرافراد را با پای پیاده به جنگ می فرستادم، همه شان زیرباران توپخانه طالبان کشته می شدند. با سواری اسپ ها، ما بطوربرق آسا از ساحه انداخت توپخانه ثقیل طالبان گذشته به آنان حمله ورشدیم وطالبان فرارکردند.
دراین حمله بیشترازسه صد سوارکارکشته شدند، اما با وجود این تلفات شدید،همینجا بود که فروپاشی طالبان آغازشد. کابل اشغال گردید، قندوزآخرین مرکزطالبان درشمال سرکوب شد ویک تعداد زیاد نیروهای طالبان ومتحدین آنها تسلیم شدند.

---------------------------------------------------------------------------------------------

" (( اگربيطرفانه ومستقلانه وروشنفکرانه ديده شود وخارج  ازهياهوي مغرضانه وذهنيگرانه ، دوستم مرد همه فصلهاي تاريخ سه دهه کشوراست . بودنش متظمين حاکميت واداره وبريدنش جزازهرج ومرج وسراسميگي به مخالفينش چيزي ديگرنبوده است . درپهلوي صداقت باطني وموجوديت فزيکي نيرومندش ازشانس خوبي برخوردارنيست. وي شايد دربين دولتمردان سه دهه اخيرکمترين امتيازي راازحاکميتها دريافت نموده باشد وهرکدام بايک تعهد ، ابرازدوستي وپيمان وهمياري درآغوشش گرفته اند وباحاصل شدن مراد بيشترين جفارا بر وي روا داشته اند. ازداکترنجيب الله ، تارباني ومسعود وازآمريکاييها تاکرزي وديده شود که اشرف غني چه گلي رابه آب خواهدداد؟. اماازقراين وتبصره هابرمي آيد که وي نيزبي توجه ترنسبت به تعهداتش به پيش ميرود. ولي دوستم همچنان درمتن حوادث وبحرانها قد کشيده ومصممانه به پيش رفته است ، ازغني نيزتوقع ميرود تابخاطرنيم خيزشدن جنگ وتفنگ وقدرت گرفتن مجدد بنياد گرايي ، همياري وهمکاري صادقانه رابانيروهاي که حداقل درتاريک خانه هاي افراطگراي وماجراجوي پرورده نشده اند ادامه بدهد ومانند کرزي اززيک زاک رفتنها وميخ ونعل زدنها اجتناب نمايند وازعملکردهاي بي کفايتانه کرزي درس بگيرد ، وتاجاي که ديده ميشود جنرال دوستم باتفکرجديد وعملکرد نووارد دنياي سياست وهمياري توآم باصداقت باغني گرديده است .    امورخويشرا خسروان خوددانند. حافظ ميگويد : 

حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس

 در بند  آن مباش که  نشنید یا شنید .  )) "

---------------------------------------------------------------------------------------------

جنرال عبدالرشید دوستم درسال ۱۹۵۴ عیسوی در یك خانواده معتبر ازبیك درخواجه دكوی ولایت جوزجان دیده به جهان گشودند و تا دوره متوسطه در یكی از مكاتب این ولایتبه درس و تعلیم مشغول بودند نظر به مساعد نبودن شرایط نتوانستند به تحصیلات شان ادامه بدهند در كشور بیعدالتی ٫ظلم وستم وسركوبگری ها به اوج خود رسیده بود ودوستم ازین حالت خیلی ها متاثر بودند و در پی نجات مردم فكرمیكردند وازدوستان و یاران شان برای مشاركت دریك حركت مردمی دعوت میكردند. طي ساليان درازباخلاقيت وتيزهوشي ازصفرشروع وتااينجاصعود نمود.

بنیاد گرایی كه درنهایت امر به اساس مداخلات صریع آنعده ازكشور های كه میخواستندافغانستان را به مركز بنیاد گرایی تبدیل نمایند.كشور ما را در كام جنگ وآتش فروبرد و بزرگترین مصیبت جبران ناپذیرایجاد تفرقه ٫ سو اعتماد و از همپاشیدن شیرازه وحدت ملی را كه تا اكنون تاثیرات منفی آن مردم ما را به تحمیل رنج وعذاب وادار گردانیده است به همگان روشن است .بخاطر هویت سیاسی ٫ حفظ استقلال ملی وتمامیت ارضی عده یی از روشنفكران ٫نظامیان ٫ متنفذین و شخصیت های ملی ٫ درسال۱۳۷۱ هجری شمسی به ایجاد جنش مبادرت ورزیدند تا با همآهنگ ساختن اقدامات و تدابیر نظامی سیاسی دركشور راه حل معقول و قابل قبول برای ملت را به خاطر تامین صلح سراسری ٫ تساوی حقوق همه ملیت ها ٫ استقرارنظام معتدل كه درآن زمینه های رشد متوازن جامعه افغانی باز تاب داشته و ازتبدیلی افغانستان به مركز بنیاد گرایی جلوگیری نماید تدابیرلازم اتخاذ شد ٫ دركمترین زمان بعداز ایجاد جنبش برای دستیابی به اهداف فوق ٫سالم اندیش ترین نیروها و اقشارمختلف اجتماعی با هم متحد گردیدند كه نتیجه آن سقوط رژیم نجیب الله گردید .ولی باكمال تاسف به اثربرخورد های غیرمسوولانه تنظیمی به خاطراحراز قدرت همه آرزوهاو امیال ملت ما قربانی خود خواهی ها وانحصار طلبی ها ی رهبران تنظیم های بنیادگرا شده نه تنها دركشورما صلح تامین نگردید بلكه جنگ با دامنه وسیعتر با عناوین قومی ٫ مذهبی ٫ملی ٫محیطی و تنظیمی تداوم یافت و به رنج ها وآلام ملت ابعاد گسترده تربخشیده عملا كشورما را از وجود حاكمیت مركزی محروم گردانیده بیك مركز تولید وصدورمواد مخدر ٫ترور ٫اختناق ٫عدم احترام به حقوق بشر و به خصوص پایمال شدن حقوقزنان مركز تربیه تروریست های بین المللی و بسی جنایات دیگر تبدیل نمود.

جنرال دوستم بعد ا زحاکميت بنيا د گرايا ن درسال سيزده هفتاد يک- آگاهانه شمال وجنبش را سپرمطميني براي روشنفکرا ن وآواره گان گردا نيد وتعدا د زيادي ازروشنفکران آقوام پشتو ن ، تا جيک ، ازبيک ، هزاره ... به شمال پناه بردند تا ازخطرتروري بنيادگرايان تفنگ بدست نجات يابند .

مادراينجا مشت نمونه خروارتعد اد ازين روشنفکران که مقا م ومنزلت نزد جنبش داشتند تذ کرميدهيم . ولي آرزو دارم که اين روشنفکران خود لب به سخن بگشايند .

ازاقوام غيور پشتو ن :

- جنرا ل داوود ( عزيزي )

- جنرال اکادمسين موسي ( ورد ک )

- جنرا ل رحمت الله ( روفي )

- جنرال عوض ( قوماندان غند 101 وزارت امنيت دولتي )

- جنرا ل معاذ الله

- رزاق سياوش

- زيا رمل قبلآ والي ننگرهارکه مد ت درشمال بودند .

- شفيق الله ( توده يي ) قبلآ والي لغمان درشمال زند گي مي نمودند .

- جمعه خا ن همدرد والي فعلي.

- دوستي وروابط گرم دوستم با پشتو نهاي ولايت بغلا ن وکندز .

- رحما ني والي سمنگا ن .

- خويشاوندي جنرال دوستم با اقوام پشتو ن . ( همسروي نيزپشتون است ) .

- حا جي نواب قوماند ان امنيه ولايت بغلا ن .

- جنرال جاجي -  -   -    -    -     -    -    - 

- امرخيل

درشوراي علما وشوراي رهبري شمال نيز تعدا دي ازبرادران پشتو ن سهم عمد ه داشتند . ( نويسنده نه عضو حزب جنبش ملي بوده ونه درشمال زند گي واجراي وظيفه کرده وارقام فوق که به هيچوجه تکميل نيست ، زيراشخصيتهاي زيادي ازمليتهاي باهم برادروبرابردرشمال حضورداشتند. ازلا بلاي آرشيف شخصي اش جمع آوري نموده ام ) . ..

ا زمليت برادرتا جيک :

- موسي ( توانا ) معاون تنظيم جمعيت

- جنرال اکه ياسين

- صا دق ( مد بر؟) معا ون حرکت اسلا مي

- جنرال عبد الحميد ريس امنيت ملي بلخ

- عطا محمد نورمعا ون جنبش

- جنرال مومين اند رابي معاون جنبش

- علم آزادي قوماندان گارنيزيون شهرمزارشريف

- مولوي علم والي بلخ

- جنرال هال پيلوت.

- شهيد پيلوت مصطفي قهرمان

- شهيد محراب غوربندي

- جنرال خليل پرواني

- داکترجنرال رزاق سياوش

- جنرال مومين اندرابي قوماندان لواي سالنگ

- جنرال حيدراندرابي فعلا دروزارت دفاع

- قوماندانان تنظيم ها مستقردرشمال ازتمام اقوام 

- جليل پرشورنويسنده

- جنرال ظاهرازخوست ولايت بغلان

- جنرال عصمت قوماندان امنيه ولايت بغلا ن ازنهرين

- جنرال سرورريس امنيت ملي ولا يت بغلا ن ازنهرين

- جنرال سيد احمد قوماندان امنيه ولايت سمنگا ن

- جنرال رزاق قوماندان امنيه بلخ

- ببرک غوربندي ريس امنيت نظامي شمال ...

ازاقوام هزاره زحمتکش وسيد :

- محقق فعلا حزب وحد ت مرد م

- جنرال سيد يونس

- سيد منصورنادري عضوهيت رهبري جنبش

- جنرال سيد جعفرنادري والي قبلي ولايت بغلا ن

- سيد ظاهرريس روابط خارجه جنبش

- سيد نسيم مهدي معا ون جنبش

- جنرال اميرشاه ريس امنيت ملي بغلان ومعاون امنيت شمال

- جنرال شاه قد م نيک پي آمرامنيت قومانداني امنيه بغلا ن

- جنرال حيدرنيک پي قوماندا ن لواه

- جنرال کامياب

- جنرال اميرريس ارکان قول اردوي نمبرشش

- سيد الفت قوماندان گارنيزيون شهرپلخمري

- نادرعلي قوماندا ن امنيه جوزجان که د رحوادث قلعه جنگي توسط القاعده به شهاد ت رسيد

- ارزگاني قوماندان لواه .

هيت رهبري جمعيت وشوراي نظاربعد ازفرارازکابل همه درشمال زند گي داشتند وهمچنان اسماعيل خان وهيت رهبري حوزه جنوب غرب بعد ازسقوط هرات به شمال پناه بردند .

-  داکترعبد الرحمن معاون شوراي نظارووزيردرحکومت انتقالي ...

جنرال ( دوستم) بعد ازحوادث تروريستي يازده سپتمبردرسرکوب تروريستا ن بين المللي ني