شیشه را گر بشکنی هر زره اش یک خنجر است

            "شیشه را گر بشکنی هر زره اش یک خنجر است"

شام هنگام ۱۱ آگست برای فرا رسیدن ساعت  ۹ - ۳۰ دقیقه  شب در مقابل تلویزیون  آریانای کابل برای تماشای برنامه حقیقت لحظه شماری میکردیم . بلاخره انتظار لحظه ها پایان یافت. اما نگاه مان را از پذیرائی  گوینده ای حقیقت در آنشب محروم ساخته بودند .

 برنامه ایکه تحت  عنوان حقیقت جریان پیدا کرد، هرچند که محتوای آن برنامه هم بازگوئی حقیقت بود و حقیقت اثر خود را بر طرزاجرای برنامه به گونه ای دیگر گذاشته بود ، .لیکن با دیدن جای خالی آن فیاض حقیقت که  باآوردن  بلا های شبگیر ونمایش چهره اصلی آنان در صفحه شیشه ئی تلویزیون  آخ از دل مردم بیرون میکشید ، اما در آنشب  آهی دیگر کشیدیم .

آه که آنشب دزدان شبگیر آرام خوابیدند .

آه که آنشب چشمان راه کشیده ای آن دزدان را در شیشه تلویزیون ندیدیم، که در جستجوی وجدان های شان راه میپالیدند .

 

آه که نفس های عمیق ما در سینه ای ما تنگ ماند .

 

هیچ عجب نیست که این حکومت  آدمکشان، قاچاقچیان ،تروریستان، تجاوز کاران به  اطفال وکودکان ونوامیس مردم  در مورد یک گوینده ،یک حقیقت گو ویک فرد مسلح با قلم ،دوسیه میسازد. او را به زندان می اندازد، و به محکمه راجع میکند .از چنین یک حکومت جز این چه توقع میتوان داشت ؟

 

 چنین لجام گسیختگی ها ی  تیم کاری  این حکومت مافیائی دقیق وواضح بیانگر  ساخت وساز های مشترک آنان است .ازاینرو رئیس امنیت یعنی وزیر فرهنگ؟ ووزیرفرهنگ؟( در حقیقت وزیر فرنگ )یعنی ریس جمهورو به همینگونه سایر حلقات مافیائی ، بازیگران دایره وی این بازی ها میباشند .

اگر چنین نبودمثلأ در مورد محترم نصیر فیاض  بعد از افشا سازی هریک از این دزدان شبگیرکم از کم  یکی از این ادارات به سهم خود  اقدامی در اینمورد باید  انجام میدادند . که انجام ندادند ونخواهند داد .  

این در حالی است که نصیر فیاض  گوینده برنامه حقیقت قابل مجازات نی بلکه قابل مکافات  بود واست .  

 

من شاهد  بیان آرزوهای قلبی دها تن (  مادران ، پدران، خواهران، وبرادران)  میباشم که بعد از ختم برنامه حقیقت برای این گویندۀ حقیقت دوعا تحفه میکردند ومیگفتند ومیگویند خداوند او را برای خانواده اش ومردم ما نگهدارد.

 

اکنون دیگر برای درک ماهیت این حکومت مافیائی جستجوئی در کار نیست  . زیرا همه میدانند که در مجموع  تدابیرایمینی  این  اداره مافیائی  برای ادامه حیات حاکمیت خودشان با چه سازش های انجام میشود . آنان همانطوریکه از چنین اقدامات بزدلانه خود  شرم ندارند ، مانند  شیران خانه روز های شرمناک را در تاریخ حکومت مداری خود نیز ثبت تاریخ نموده اند.

 

  یکی از این روز های شرمناک  برای این شیران خانه رسوائی  هشت ثور بود .مردم بیاد دارند بعد از آنکه فاجعه (رسم دوش) هشت ثورواقع شد .مسؤولین نیروی های امنیتی از طرف پارلمان که یکتعداد آنان پیش قراول فرار هم بودند. مورد  استیضاح قرار گرفتند. در مورد تدابیر وزیر دفاع؟   قبلأ یاداشتی تحت عنوان (کسیکه از خانه ای شخصی خود دفاع کرده نتواند توقع دفاع از کشور از او زاید است) به نشر رسیده است.

 وامارئیس صاحب امنیت با ارایه گزارش بعداز حادثه ،چند قطعه عکس را به گفته خودش که با "صفا کاری طب عدلی" اخذ شده بود در یک دوسیه آورده بود، به وکلا در شورا نشان میداد که دفاع من   نادیده گی ها ،و راز های محرم در همین دوسیه است. و آنرا تدابیر امنیتی خود تشریح کرده  و به بهانه افشا نکردن  راز های مملکت به اصطلاح جان خلاصی میکرد.

 

گویند دو شخص با هم دعوا داشتند، یکی از انها دست به جیب خود محکم گرفته بود وتکان میداد وهی میگفت : ترا میکشم  و  پول همین  جیب را به سرت برباد میکنم . کسانی  که همانجا بودند گفتند بیایید ببینیم که چه مقدار پول در کیسه دارد که خون بهای  یک قتل را میدهد. او را محکم گرفتند وپولش را کشیدند حساب کردند که سه روپیه بود.

 

دوسیه محرم رئیس صاحب امنیت چیزی بیش از این قصه  نبود.  رئیس  امنیت همینقدر جان خلاصی را باید یاد میداشت .اوحتی  با این چال مسؤولیت آینده را هم رفع نمود وگفت که:

هیچ تضمینی ندارد تا در انتخابات آینده  پارلمانی وریاست جمهوری چنین چیزی  با حضوراین چنین  سیستم تکرار نخواهد شد، ودر مجموع سیستم را  مقصر میدانست و هیچکسی هم سوال ننمود که هدف او ازگفتن" این سیستم " چه بود؟

 جناب رئیس امنیت در عین حال بهترین تدابیر را برای تامین امنیت  اعدام چند نفر میدانست که اگر اعدام میشدند دنیا گل و گلزار بود  و فضیحت "رسم دوش" به وقوع نمی پیوست.

 

 با نظرداشت این روحیه مسلط بر وجدان این گروپ مافیائی به اقدامات پیش گیرنده آنان برای بقای حاکمیت مافیائی خودشان وقتی  توجه شود  چیزی که به مشاهده میرسد فقط توطئه است وبس . واین توطئه ها برعلیه آنانی انجام میشود که  قلم بدست دارند نه تفنگ.

 مانند توطئه علیه  غوث زلمی نطاق وژورنالست معرف ، توطئه و به زندان کشیدن کامبخش دانش آموز جوان کشور ،توطه علیه عبدالطیف پدرام رهبر سیاسی یک حزب رسمی باری به اساس سازش های شخصی بنام اکبری بای علیه جنرال عبدالرشید دوستم  واخیرأ با پیش کشیدن جعلیات وساخته کاری های ناشی از تعصبات ملیتی.

 و اکنون در مورد گویندۀ  برنامه  حقیقت  برای سرزنش دیگران او را نیز  باید به زندان اندازند و برایش دوسیه بسازند.

 

در حالیکه تفنگداران ،تروریستان ، آدمکشان و قاچاقچیان مانند  گلبدین حکمتیار حزب خود را در کابل رسمی میسازد ونماینده اوآقای عبدالهادی (ارغندیوال)  رئیس حزب اسلامی معرفی میشود واز تمام اعمال آن حزب در گذشته وحال در مطبوعات دفاع میکند واین در حالی است که گروپ گلبدین حکمتیار و شخص او در لیست ترورستان شامل میباشند که همین حالا هم مسؤولیت یک سلسله انفجارات وانفلاقات را در پهلوی القاعده میپزیرند.

 

 ليست سازی ها ونام گذاری کشور هایکه  خودآنان نام این جانیان رابالا "کشیدند" واکنون میخواهند آن نام هارا در ظاهرازبین ببرند  به اصطلاح بر جایش باشد . علاوه بر آن آنان جواب  قتل شصت وپنجهزار مردم کابل را ،با راکت پرانی های شان ، صرف در یک مرحله  کوتاه  به امتداد وحشت ودهشت شان  همچنان بی شرمانه  قابل توجیه میدانند .از اینرو آقای عبدالهادی(ارغندیوال) در یکی از مصاحبه های خود در تلویزیون  پیام افغان در برنامه ای آقای عمر(خطاب) بنام "سپینی خبری" این توجیه را "عریان" بیان کرد  و در برابر سوالی گفت  با توجیه که آنان از این عملکرد دارند  مسؤولیت این کشتار را می پذیرند.

حالا هم مجرم وجود دارد وهم اعتراف به جرم  وهم قاضی که مردم است.اما چیزیکه وجود ندارد حکومت مردم است تا اجراات کند.

 واما توجیه آنان چه خواهد بود ؟ البته که دین است . دین چیست ؟ دین راه وطریقه به منظور تأمین زندگی انسان در روی زمین است . منظورآنان ازدین کدام دین است ؟ منظور آنان از دین،دین اسلام است. اسلام چیست ؟ اسلام سلامتی و تسلیمی به حق است. سلامتی چه کسی  وتسلیمی به کدام حق  ؟ سلامتی انسان و تسلیمی  به خداو حقوق خلیفه خدا   . چرا اسلام آمد ؟ بخاطر رفع ستمی که در جامعه رواج داشت.

حالا کدام یک  از این  جوابات مختصر با اعمال  دین مداران اسلامی  در کشور ما  تطابق دارد.

 وقتی دین این است پس آنان چه کسانی اند . یا دین غیر از این است ویا آنان غیر از آنچه به ظاهر دیده میشوند.

 م . ی. هادی