ازگریه های عاشقانه تا سکوت واعمال جفاکارانه


ازگریه های عاشقانه تا سکوت واعمال جفاکارانه

 

به درستی میدانیم که در سیاست دوست دایمی ودشمن دایمی وجود ندارد، چرا که فراز و فرود وسبک سنگین شدن وزمانی بودن این مناسبات با نظر داشت منافع جمعی سازمان های اجتماعی سیاسی چون دولت، احزاب، جنبش ها، نهضت ها وسایر تشکلات اجتماعی شکل میگیرد.

 

همینگونه وقتی در درون خود این اجتماعات رفتار های افراد جداگانه در تعویض دوست به دشمن ودشمن به دوست محسوس وملموس میگردد، این چنین رفتارها بصورت معلوم متاثر از منافع فردی میتواند باشد. در این حالت (تعویض دوست به دشمن واز دشمن به دوست) مفهوم اصطلاح مروج سلیقه رفتاری را افاده نمیدهد بلکه به مثابه رفتار جفا کارانه نسبت به اهداف تعهد شده ومسئولیت در قبال آ ن در‌واقع به انحراف از اندیشه باوری می انجامد.

 

امروز ما این چنین رفتارهای جفاکارانه وانحراف از اندیشه باوری را در سکوت عاشقان سینه چاک رهبر فقید ما رفیق «ببرک کارمل» در برابر توطئه یکی از خانه‌های مشترک سیاسی رهروان آرمانهای حزبی که آن رهبر فقید مارهبری میکرد بخوبی مشاهده میکنیم. این سکوت ما را به یاد گریه های عاشقانهء وداع ووعده سپاری ها، به روح آن رهبر زنده یاد در دل تاریخ مبارزات سیاسی کشور ما می اندازد.

 

یکی از آن عاشقان سینه چاک رفیق پنهان شده ولی محرم راز های توطئه گرانِ توطئه علیه یکی از خانه های مشترک سیاسی ما یعنی «حزب مردم افغانستان» شفیق الله «توده‌ای» است رفیق توده‌ای که از تودهء حزبی ها پنهان ولی درجمع دسیسه سازان عیان است. این همان رفیقی است که هدیه جاکت شُسته شده رفیق «ببرک کارمل» را به یک تن از حزبی ها مهاجر و آواره در بالین جسد خفته آن مرد بزرگ حکایت میکرد ، نه تنها آنانی را که در این وداع حضور داشتند به آه و افسوس کشاند، باور دارم هر آن رفیق عزیز ما که این مراسم را از طریق ویدیو ها مشاهده کرده اشک احساس رفاقت هم باوری و هم پیمانی را تحفه این وداع نموده اند. اما امروز در برابرچشمان ترانه سازآن گریه وفریاد و از کنار او جریان سیل توطئه، خانه مشترک ما را تهدید میکند، مگر زانوی این رستگار ترینِ خموشان را هم «تر» نمیتواند؟ عزیزان! مگراین طلسم است ؟ نه این خموشی به خاطری که آن توده ائی ؟ محرم خلوتگاه توطئه گران است

 

بیاد میاورم که به اساس ضرورت‌های حزبی 3 مرتبه با این رفیق پنهان از حضور وعیان در غیاب تیلفونی تماس گرفتم اتفاقاً هر 3 مرتبه این رفیق را با نور احمد نور در لین تیلفون یافتم.واتفاقآ یک مرتبه هم که به اساس هدایت وحدتخواهان با نور احمد «نور» تماس گرفتم درست همان رابطه بر قرار بود و «نور» به توده ائی گفت «ملگری هادی په لین کی دی بیا وروسته خبری کوو» منظور این است که برقراری تماس و تیلفون کدام عیب وگناه نیست. اما خاموشی وسکوت در برابر این توطئه از جانب مصاحب محرم سر دستهء توطئه جفای بزرگیست که عیب وگناه این تماس را بر ملا میسازد.

مگر آیا رفیق ترانه ساز گریه های وداع رهبر، با این رابطه‌ های خودمانی که وجود داشته بی‌خبر از همه مسایل بود و است؟ به هیچ صورت هیچ کسی فکر نمیکند که «توده ائی» بعد از این همه سر وصدا ها بی‌خبر از آن باشد که سردار دسیسه سازان وتوطئه گران (نور احمد نور ) که اکنون در عمل با اعمال خیانتکارانهء سلیمان «لایق» رقابت میکند، برای ترک کردن ریاست «حزب مردم افغانستان» قیمت تعین میکند. وبه رفیق گرامی شیر محمد «بزرگر» که در امانت داری ایستائی میکند میگوید «که اگر از اصول کنار بروید به شما لقب احزازی مؤسس حزب وهمان موتر دفتر حزب را هدیه میکنم» واه؛ مرحبا به این نیروی پادشاه ساز واین شیوه شرم آور که در خانواده سیاسی ما خیانت وننگ شمرده میشود.

در اینجا لازم می بینم پاسخ بسیار شریفانه رفیق «بزرگر» که نور احمد «نور» را تکان نداده به شما باز گویی کنم.

«رفیق ! من سردار کدام قوم و قبیله نیستم که شما از من بعیت قوم را میخواهید. من دیروز سپاهی امر حزب بودم و آن سپاهی که در کوه کمر وسنگر حافظ نظم واصول بوده‌است . مطمین استم که شیرمیهن فروشی را نه مکیده ام. از این جهت به شما باید بگویم که عسل حزب فروشی هم به طبعیت این سپاهی سازگار نیست پس اگر میشود بازی را بس کنید» اگر نور احمد«نور» جرأت دارد بگوئید که این حرف هاغلط است

 

تا آنجا که معلوم است دسیسه سازی و توطئه گری توسط نور احمد «نور» گذشته از اینکه از شخصیت طبعی او ناشی می‌شود در خصوص این توطئه جاری علیه حزب مردم افغانستان بعد از آنکه در طی دو سال گذشته به نسبت دست باز های «او» رفقای مرکز تمام رابطه‌های خود را با او قطع کرده بودند در صدد انتقام رفقای که او آنان را هدف قرار داد و در واقع حزب را به آسیب‌پذیری خواست بکشاند روی همین دلیل قطع ارتباط رفقای مرکز با او بود که با افرادی از شوارای اروپائی هم آهنگ شد وچند تائی را هم استخدام کرد تا از رفقای مرکز و در‌واقع حزب انتقام بگیرد میخواهم با تمام صراحت بگویم که بعد از قطع رابطه او با مرکزدر طی دو سال اخیر وقتی دید که توطئه ناکام شد با انگیزه رشوه دهی با کابل وشخص رفیق شیر محمد«بزرگر» تماس گرفته تا به نحوه توطئه را کامیاب بسازد وپاسخی که دریافت کرد مبارکش باد.

 

حالا سؤالاتی زیادی باقی‌مانده که حلقه دسیسه وتوطئه باید به آن پاسخ بگویند. از آن جمله گفته میشود مصارف جریان کنگره وحدت شفاف نیست. وجه مصرفی مقدار تخصیص معلوم نیست&l