ضرورت تاريخی بسيج و قيام ملی ـ همگانی، بخاطر دفاع از مادروطن
عبد الواحد فيضی
ضرورت تاريخی بسيج و قيام ملی ـ همگانی، بخاطر دفاع از مادروطن
هم ميهنان گرامی، رفقاء و دوستان عزيز!
ازمدت چهل سال بدينسو، کشور عزيزمان افغانستان، در آتش جنگ خانمانسوز تحميل شده از جانب امپرياليسم جهانخوار امريکا، (جاگزين و وارث بالاستحقاق بريتانيای خون آشام) و متحدين غربی ـ عربی و منطقه يی آن می سوزد.
مونوپول های غارتگر امريکايی و اروپايی، که همواره بخاطر تأمين و بسر رسيدن آز سيری ناپذير تسخير کشورهای ازبند رسته و غنی از منابع سرشار طبيعی زيرزمينی آسيا، جنگ های هستی سوز را در ويتنام و فلسطين آغاز کردند؛ فرجامش رسوايی و شکست مفتصحانه به پنتاگون را ببار آورد.
اما، شامگاهان 26 سرطان 1352 و در پيامد آن سحرگاه هفتم ثور 1357 ، دورويدادی که آرزوهای ذکر شده ی ايالات متحده را به خاک يکسان کرد و به ادامه ی آن درپايان سال 1357 دولت شهنشاهی ايران که حيثيت ژاندارم منطقه را در قارۀ آسيا برای غارتگران غربی داشت، نيز برباد فنا سپرده شد؛ اتازونی را چون حيوان دد منش تير خورده هارتر نمود.
آن گاه سردمدار استعمارنوين، با استيزان و رهنمايی رهبری کميته ی 300 ، راه استفاده از اسلام سياسی سيد قطب ـ وهابی های سعودی و ديوبندی های پنجابی را در اسلام آباد پاکستان، درپيش گرفت و از گروهک های فراری رژيم داوود، هفت تنظيم را به ميزبانی(!) سازمان "آی.اس. آی" درپاکستان و هشت ديگر را با استفاده از جاگزينان ساواک، در ايران تشکيل،تمويل،تسليح و به جنگ خانمانسوز به افغانستان فرستاد. تا از طريق آنها هم انتقام شکست و رسوايی اش را در ويتنام از اتحاد شوروی سابق بگيرد و هم با سرکوب خونين دولت انسان سالار افغانستان، در دهه هشتاد ترسايی، حکومت دلخواه خود را در کابل مستقر و به سمت آسيای مرکزی راه پيمايی نمايد.
علی رغم اين که پس از 14 سال جنگ زندگی برانداز تحميلی که منجر به قتل عام حدود سه مليون انسان و ويرانی بيشتر زيرساختهای اقتصادی و فرهنگی گرديد و تنظيم جهادی ساخت پاکستان، به قدرت رسيدند؛ اما در زمينه تشکيل يک دولت مزدور و فرمان بردار آن کشور، موفقيتی نصيب گرگان خونخوار منطقه و غرب نگرديد.
سرانجام ايالات محدۀ امريکا بوسيلۀ کارمندان نظامی " آی. اس. آی" پاکستان، يک گروه جيره خوار و نمک حلال(!) ديگری را به نام طالبان تشکيل و بمنظور برچيدن بساط جهادی های نابکار و باز کردن راه تجارتی پاکستان به آسيای مرکزی وکشيدن خط لوله نفت و گاز ترکمنستان و ساير کشورهای آسيای مرکزی به پاکستان، بجانب قندهار گسيل نمودند.
همزمان با آن به تاريخ 2 ميزان 1373 مطابق 24 سپتامبر 1994جنرال متقاعد نصير الله بابر وزير داخلۀ پاکستان در رأس يک هيأت (سفرای کشورهای امريکا ـ انگلستان ـ چين ـ ايتاليا و کوريای جنوبی) وارد ولايات جنوب غرب افغانستان گرديد. آنها از همين راه به جمهوریتهای آسيای مرکزی نيز سفر کردند و روی کشيدن خط لولۀ نفت و انتقال آن به پاکستان به توافقاتی هم دست يافتند.
اما مدت پنج سال جنگ، روی تقسيم قدرت و منفعت ميان مجاهدين آزرده خاطر از پاکستان و نبرد آنان با طالبان و همزمان با آن، کشتی رانی اسامه بن لادن دراين دريای خون؛ همه شرايط و راهها را برای لشکرکشی امريکا و ناتو در زمينه ی اشغال افغانستان در خون تپيده، مساعد و هموار نمود.
طی اين بيست سال اشغاگران نه تنها آن وعده های دروغين (برچيدن بساط تروريسم ـ تأمين صلح و امنيت و بازسازی افغانستان و جلوگيری از کشت ترياک و پروسس مواد مخدر و تحکيم حاکميت قانون...) را انجام ندادند؛ بلکه طالبان رانده شده از کشور را با برنامه ريزی بسيار ماهرانه، دوباره تا دروازه های ولايات افغانستان رسانيده، سناريوِی خونبار حاکميت دد منشانه ی آنان را بوسيلۀ دلقک خوش خدمت " سيا" به نام خليل زاد در دوحه و انتقال طالبان شرارت پيشه را توسط حامد کرزی و اشرف غنی احمد زی از جنوب به ولايات مرکزی ـ شمال شرق ـ شمال و شمال غرب افغانستان؛ از فراه تا لغمان و نورستان؛ از بدخشان تا فارياب و بادغيس با بسيار وقاحت؛ بی شرمی و خيره سری بسر رسانيده اند، که شعله های آتش اين جنگ درسراسر کشور بين اين مليشه های مزدور "آی. اس. آی" و معامله گران معاشخوار از يکسو؛ و افسران و سربازان مدافعين ميهن و مردم آزادی دوست، استقلال طلب و عدالتخواه خواه افغانستان ازجانب ديگر بشدت تمام زبانه کشيده، مرد و زن ، پير و جوان در آتش آن می سوزند.
آگاهان سياسی را عقيده براين است، که امريکا و متحدين آن با پاکستان به توافق رسيده اند، که به هر قيمتی ممکن و ميسر گردد، بايست طالبان را در سرتاسر کشور مستقر سازند؛ رزمندگان آزادی خواه ، تحول طلب و ترقی پسند اين سرزمين را از دم تيغ بکشند؛ وانگاه با تأمين تسلط کامل بر سرنوشت مردم؛ يک حکومت دست نشانده ومزدور شبه طالب نيکتايی پوش امريکايی وعربی را، مانند درامه ی " بن " در کشور گسيل و استخدام نموده، آن گاه آب های افغانستان بدون استفاده در داخل کشور به پاکستان و حتا ايران به رايگان تحويل داده شود و راه های تجارتی پاکستان درشرق و غرب از قلب افغانستان تا کشورهای آسيای مرکزی کشيده، نفت وگاز آنان را(که تنها کشورترکمنستان ، 21000 ميليارد متر مکعب گاز دارد وسومين ذخيره بزرگ گاز در جهان است؛ همسايۀ آن ازبکستان نيز دارای مقادير مشابهی گاز است؛ ذخاير نفت قزاقستان و آذربايجان آن قدراست که " افسانه های صنعت" ناميده شده اند؛) تا پاکستان و بازارهای جهانی انتقال دهند و ماستر پلان شصت سال قبل ايالات متحده در غارت قاره آسيا تطبيق و در جاده ی عمل پياده گردد.
بنابرآن از ديد نگارنده ی اين مقال، با آنچه که در افغانستان می گذرد؛ اطلاعات و برداشتهای که از حقايق مشهود کشور مان از طريق رسانه های همه گانی بدست می آيد؛ همه بيانگر آنست که در پشت پرده اين رخدادها، پروتوکول های جنايتبار بين حلقات حاکم در دولت دست نشانده با شعبده بازی های خليل زاد و شرکاء، با طالبان به امضاء رسيده، که کشتار دسته جمعی هم ميهنان تا سرحد نسل کشی خواهران وبرادران هزاره؛ اعمال ددمناشنه طالبان خونخوار و معامله گران وطن فروش؛ ترورهای هدفمند و زنجيره يی؛ بی امنيتی درشهرها و دهات و سرقتهای مسلحانه، از نشانه های بارز آن بوده است.
ازاين رو؛ جويبار خون هم ميهنان غذاب کشيده ما؛ توفان اشک های مادران، پدران، خواهران و برادران به عزا نشسته ما؛ ويرانی کشور تير خورده ی مخروه ی ما، از همه فرزندان رسالتمند اين سرزمين می طلبد، تا همگی با يک صدا به مليشه های آله ی دست " آی. اس. آی." پاکستان جواب " نه" گفته با صراحت اعلام بداريم که مردم افغانستان شما مزدوران پاکستان و محتسب های عصر حجر را از دهه نود سده بيستم تا ايندم خوب شناخته اند! ديگر شما نوکرهای کرنيل امام و نصيرالله بابر پاکستانی را نمی خواهند!
همچنان جا دارد تا از رزم و پيکار و قهرمانی های افسران و سربازان مدافع صديق ميهن با ابراز سپاس، حمايت عام و تام مان را اعلام داشته، بگوييم، که ما در کجايی، که قرار داريم ؛ درهر حالت
با شما هستيم؛ چه با حضور فزيکی و چه با قلم و زبان، با پيام و کلام در حمايت شما قرارداريم!
همين گونه، به تمامی فرزندان ميهن که در سنگرهای نبرد دربرابر اين جامه سپيدان سيه دل عصر حجر و مزدوران پاکستانی، شجاعانه رزميدند؛ از وجب ـ وجب خاک وطن دفاع نموده سردادند؛ ولی سنگرندادند؛ جام شهادت نوشيدند، مگر تسليم دشمن نشدند؛ سرتعظيم فرود آورده؛ روان شان را شاد؛ خاطرات شان را تابناک و ماندگار،می گوييم و به فاميل های غزادار شان تسليت و استقامت بالاتر از اين درد بزرگ را عرض ارادت می نماييم.
واما، اکنون، که سوال بود و نبود سرزمين آبايی مان با مردم دربند کشيده ی آن در معرض آزمون بزرگ تاريخ و چشم داشت دوست و دشمن قرار دارد؛ آرزو می رود تا تمام مردم ميهن دوست؛ آزادی خواه؛ تحول طلب و صلحجوی افغانستان، صرف نظر از همه کشيدگی های ديروز (ملی ـ زبانی ـ منطقه يی ـ تباری و سختگيری های ايده ئولوژيک)؛ بايست باديد ژرف براين مصيبت بزرگ که مليشای پاکستان تا پشت دروازه های ما رسيده اند نگريست و بخاطر دفاع از شرف ـ حيثيت و ناموس خويش و کشور دوست داشتنی مان افغانستان،با بسيج وتشکل باهمی، قيام های سراسری را از دهکده ها تا دهستانها ـ از شهرستانها تا استانها و پايتخت کشور؛ و سرانجام از تأمين نظم و امنيت، استقرار حاکميت قانون و نظام دموکراسی تا برچيدن بساط طالبان مزدور؛ همکيشان و حاميان معامله گر و خائن داخلی و درکمين نشستگان آزمند منطقه يی و بين المللی آنان؛آغار و فرجام بخشيد.
زنده باد مردم آزاديخواه، تحول طلبب، ترقی پسند و سلحشور افغانستان!
مرگ بر طالبان مزدور و حاميان داخلی ـ منطقه يی و بين المللی آنان!
برافراشته باد، پرچم افغانستان آزاد، سربلند و مستقل!
تازه ترین مقالات عبدالواحد فیضی
مقالات مرتبط
خدا که می دهد نمی پرسد بچه کیستی؟! "اما آی اس آی"و ده ها مماثل ... وسیله می شوند. ادامه
طوری که شما آگاهی کامل داريد؛ اشغالگران امريکايی پس از بيست سال جنگ و خونريزی؛ غارت و سيه روزی مردم... ادامه
سه سال پوره، از حاکمیت گروه وحشت و دهشت تالبانی در کشور من و تو میگذرد. این سومین سالگرد سیاه و خشن... ادامه
لشکرکشی طالبان در برابر مردم و فراخوان قیام عمومی مردم افغانستان علیه آنان! از خیزش مردم بدخشان ده ر... ادامه
آتشی را که رژیمهای مزدور پاکستان ودیگرکشورها به نیابت ازقدرتهای آمپریالیستی، از نیم قرن قبل تا بدینس... ادامه
تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه
اجلاس دو روزه دوحه درباره بحران افغانستان به سرپرستی سازمان ملل با شرکت ۲۵ کشور و چندین نهاد منطقها... ادامه
اخیرا نهاد تحقیقی «رواداری» که تحت نظر سازمان ملل، توسط شهرزاد اکبر فعالیت میکند گزارش تکان دهندها... ادامه
این روزها پخش جریان حضور آقایی به نام عبدالباری عمری نماینده ی!؟ طالبان در آلمان و گرفتن عکس یادگار... ادامه
ازآغاز سده ی بیست و یکم تا این دم، تاریخ چه پیش آمد های شگفتی را در سرزمین خورشید، درج برگ های روزگا... ادامه
افغانستان دراثرتجاوزات استعماری یکصد وشصت سال قبل زمان تسلط انگریزیها وبخصوص پس ازتحمل شکست ننگین شا... ادامه
دو سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زلمی خليلزاد سفير کبير(!) و نماینده پیشین ايالات متحده ی امری... ادامه