هدايت حبيب

آيا طالبان استعداد تغيير و تکامل را دارند ويا روشنفکران ما گمراه شده اند؟

از تهاجم طالبان به کابل، پانز ده روز می گذرد هنوز هم هرج مرج در دروازه میدان هوایی کابل در حالی که در اثر دو حمله انتحاری ۱۷۵ تن در دروازه عبوری فرودگاه جان باختند، پابرجاست.

روز پنج شنبله ۲۶ اگست دو مهاجم انتحاری تروریستی تحت عنوان «شاخه خراسان داعش» خود را در میان تجمع کنندگان در جریان عملیات خروج نیروها در فرودگاه کابل منفجر کردند. حمله اول در ساعت ۶ عصر به وقت محلی در نزدیک هتل «بارُن» رخ داد و مهاجم انتحاری دیگری خود را در میان تجمع کنندگان در دروازه ورودی «ابی گیت» فرودگاه بین المللی کابل منفجر کرد.

به گفته کارشناسان روزپنج شنبه، مرگ‌بارترین روز برای  شهروندان افغانستان، که قصد ترک کشور و نجات خويش را از پنجه های خونين طالبان داشتند؛ در یک دهه گذشته بوده است.

گروه طالبان علی رغم اين که این حمله را محکوم کرده و همزمان گفته که در حمله روز پنج شنبه، به افراد این گروه آسیبی نرسیده است؛ اما امرالله صالح معاون اول ریيس جمهور پيشين، با داشتن سابقه کار چهار سال در رأس امنيت ملی کشور، در مصاحبه ای اين قتل عام را ادامه جنايات بيست ساله آنان دانسته گفت که اين جنايت هم کار طالبان بوده و آنان پس از انجام هر جنايت، مسؤوليت اين قتل عام را هم مثل سال های پیش به نام داعش حواله و راجستر نمودند.

پنتاگون تاکنون مرگ ۱۳ نظامی امريکا را دراين  حملات تایید کرده است. آخرین آمار زخمی‌ها در میان نظامیان آمریکایی نیز ۱۸ نفر گزارش شده است. آخرین آمار انفجارهای کابل: ۱۷۵ کشته و بیش از ۲۰۰ زخمی ثبت شده است.

شفقنا- یک منبع وابسته به طالبان گفت که سه انفجار تروریستی در فرودگاه کابل تاکنون ۱۷۵ کشته و بیش از ۲۰۰ زخمی بر جا گذاشته است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزیر خارجه انگلیس افزود که عمیقا نسبت به کشته شدن دو شهروند انگلیسی، کودگ یک تبعه انگلیسی و زخمی شدن دو تن دیگر در حمله تروریستی پنج شنبه ناراحت هستم.

سخنگوی پنتاگون روز (جمعه) اعلام کرد، هزاران تن از زندانیان داعش خراسان پس از آنکه طالبان کابل را تصرف کرد، آزاد شده‌اند.

به گزارش ایسنا، به نوشته بیزنس اینسایدر، جان کربی، سخنگوی پنتاگون در مصاحبه‌ای اعلام کرد، هزاران تن از اعضای داعش خراسان پس از سقوط کابل به دست طالبان در ۱۵ اوت سال جاری میلادی از زندان آزاد شده‌اند.

اما پس از وقوع حمله تروریستی فرودگاه کابل؛ مشاور امنیت ملی ترامپ اعلام جنگ آمریکا علیه طالبان را مطالبه کرد.

اين سیاستمدار و فرمانده نظامی آمریکا خواستار لغو همه توافقات با طالبان و اعلام جنگ جدید واشنگتن در منطقه شد.

به گزارش شبکه خبری تهران نیوز، "مک‌مستر"، ژنرال ارتش و مشاور امنیت ملی رییس جمهوری آمریکا در دوران ترامپ از "جو بایدن"، رییس جمهور این کشور خواسته است تا با توجه به انفجار تروریستی روز پنج شنبه در کابل همه توافقات با طالبان را لغو کند.

مک‌مستر در این ارتباط در گفتگوی تلویزیونی از بایدن خواست تا با لغو توافقات با طالبان، یک جنگ جدید علیه ترویسم و شبکه‌های تروریستی در آسیای میانه آغاز کند.

به گفته مستر، آنچه امروز در افغانستان می‌بینیم، تازه اول کار است و شاید افغانستان شبیه رواندا شود.

مک‌مستر هم چنین شبکه حقانی مرتبط با طالبان و القاعده را به مشارکت با داعش در حملات روز پنح شنبه فرودگاه کابل متهم کرده است.

 بايست با صراحت کامل گفت، که کشور مان افغانستان به یک نماد وحشت و خشونت مبدل شده است. مردم ما خشونت های گوناگونی را تجربه کرده و می کنند و باور به گفته های غربی ها و حرکات فريبنده، مصاحبه های اغواکننده و وعده های دروغين طالبان و باداران منطقه يی و امريکايی آنان ندارند.

طوری که آگاهی داريد، - سهیل شاهین سخنگوی طالبان در گفتگویی که با اسکای نیوز داشت، از خروج شهروندان افغانستان از کشور به دلایل اقتصادی و نه به دلیل ترس خبر داد و گفت: آن‌ها می‌خواهند در کشور‌های غربی اقامت داشته باشند. این یک نوع مهاجرت اقتصادی است، زیرا که افغانستان کشوری فقیر است.

هفتاد درصد مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند. همه می‌خواهند در کشور‌های غربی ساکن شده و به زندگی آزاد و مرفه دست پیدا کنند.

سخنگوی طالبان با همچو صحبت غير مسؤولانه؛ نه تنها از گذشته ی سياه و جنايات ضد بشری پيشين خويش در دهه ی نود ترسايی چشم پوشی نمود؛ بلکه فراتر از آن  آستین را برزد موضوع فرار مردم را از حاکميت ترور و وحشت خويش که درج برگه های تاريخ کشور بوده است، صرفاً مسأله اقتصادی عنوان کرده، به توهین، تعجیز و کوچک ساختن شخصيت حقوقی و حقيقی شهروندان کشور ما، که قصد بیرون شدن از کشور را بخاطر نجات جان خود و اعضای خانواده خويش دارند، پرداخت.

شاهین همچنین در ادامه به رد این ادعا که طالبان خانه به خانه به دنبال کارمندان سابق دولت و جستجوی افرادی را که با نیروهای ایالات متحده و یا ناتو همکاری کرده‌اند‌، می‌گردند پرداخت.

آقای شاهین اعتراف نکرد، و نگفت، که پيش از رويداد خونين ۲۶ اگست؛ طی ده روز اول اشغال کابل در اثر ازدحام و تیراندازی از سوی طالبان در نزدیک میدان هوایی کابل ۲۵ تن از هم وطنان مان نيز جان باختند.

هم چنان آقای شاهین اذعان نکرد، که یک مترجم اين کشور توسط طالبان دار زده شده و دستانش قطع گرديد. خانواده وی هم کشته شدند و دختر ده ساله اش به یکی از فرماندهان طالبان داده شده است. مردم با نگاهی به گذشته حاکميت طالبان و آنچه که طی بيست سال تا ايندم سپری شده آنان ازهيچ گونه وحشت و قساوت در برابر شهروندان افغانستان بشمول خبرنگاران و فرهنگيان کشور دريغ نکردند، ازاين رو مردم ما نسبت به حرکات و وعده های فريبنده ی کنونی آنها بی باور اند.

آقای شاهین اعتراف نکرد، در حال حاضر در بسیاری از بخش های کشور، کارهای زیر نام امارت اسلامی صورت می گیرد که مغایراحکام دین اسلام استند؛ فهميده شده نمی تواند، که برخی از نام و آدرس ملا در بسیاری ازاین رویداد ها نقش فتوا دهنده را داشته و دارند، درحالی که بزرگ ترين علمای جيد کشورما عملکرد آنان را خلاف احکام دين اسلام اعلان کردند؛ به نظر می رسد که چنین  ملا ها بیشتر ازعرف و سنت های قبيله دوطرف مرز با پاکستان و هدايات سازمان جهنمی" آی. ای. آی" پیروی می کنند تا احکام دین اسلام.

چنانچه طالبان در ولایت تخار یک زن را به دلیل نپوشیدن چادری درجاده عمومی به گلوله بستند. همچنان دیروز طالبان صفیه فیروزی پیلوت نظامی را سنگسار کردند، شبه نظامیان طالبان امروز یکشنبه ۲۹ اگست"فوآد اندرابی"، خواننده محلی را از خانه اش در ولایت بغلان بیرون کشیده کُشتند.

آنچه یاد شد، کاهی از کوه عظیمی از رنج و اندوه مردم مان در افغانستان بوده؛ دامنه ی ابعاد آنچه که بالای مردم ما می گذرد  به آن حدی بزرگی است که در گزارش کنونی و نگارش کتاب ها هم نمی گنجد.

به باور نگارنده ی اين سطور طالبان قابليت تغيير و تکامل را از پايين شدن از پشت الاغ و اشترعربی و صحرا نشينی عصر حجر، به هواپيما ندارند.

 اما شور بختانه شماری از روشنفکران کشورما در حالی که يکی رهبری يک گروه سياسی را نيز ادعا دارد، کنار آمدن با طالبان و همکاری با اين موجود پيرو تفکر عصر حجر را موعظه می کند؛ وان ديگری به شيوه غير مستقيم و با کاربرد، واژه های کاذب " اکثريت ..."، طالبان را حمايت کرده مخالفين آنها را به اين پندار و گناه بزرگ(!) که آنان تاجيک ها و هزاره ها هستند، و گويا حق ندارند تا درمورد سرنوشت کشورخويش با باداران اصلی آنان حرف بزنند؛ ويا صدای اعتراض و مخالفت خود را عليه طالبان، خارج از مرزهای افغانستان به گوش جهانيان برسانند؛ با واژه های خيلی بدور از ادبيات انديشه و قلم؛ به نام " اقليت دجال بی آزرم" توهين و تحقير نمودند.

اما اين روشنفکران چپ نمای ما، آگاه باشند، که طالبان با عملکرد های بيست سال قبل و امروزشان در سرزمين افغانستان، و حتا نزد اربابان سرمايه سالار امريکايی و اروپايی خويش هم، ديگر جای پای ندارند؛ وليک داور تاريخ، نسل جوان امروز و فردای کشور ما، در مورد همچو نگارشهای غير مسؤولانه حکم خود را صادر خواهد نمود.  زيرا درافغانستان تا کنون نفوس شماری علمی صورت نگرفته؛ آمار اقليت و اکثريت شهروندان کشور، تا هنوز ثبت و سجل در دفاتر آمارگيری افغانستان نگرديده است.

 پس در چنين حالت، هيچ قوم و قبيله ای، پنجا ويک فيصد آمار شهروندی را در اين کشور دارا نيست؛ همه اقوام بدرجه های مختلف، درکتگوری های معين، در اقليت نسبی قراردارند.

بنابرآن تفکر " اکثريت" و " اقليت" تيکه دران سده ی بيستم؛ همکاری(!) و بيعت کردن(!) درزير بيرق طالبان متحجر در عصر کيهان، نه تنها ارزش حقوقی و سياسی؛ بلکه ارزش اقتصادی خود را، در بازارهای اسلام آباد و رياض ؛ لندن و واشنگتن هم از دست داده است.

هرکه ناموخت از گذشت روزگار  ــ هيچ ناموزد، ز هيچ آموزگار

(رودکی)