بزرگداشت از روز مادر
سيد احسان " واعظی "
بزرگداشت از روز مادر
به تو ای مادر !
شيرين ترين کلمه ای که از ميان لبهای عقيق گون به گوش می آيد ، کلمۀ " مادر" است.
کيست که اين واژۀ زيبا و دلنشين را بشنود و عواطفش به جوش نيايد؟
وکيست که مهربانی های مادر را بخاطر بياورد ودلش ازفرط اشتياق پر نزند؟
آری ! مادر موجودی است که همه چيز خود را فدای سلامت ، تندرستی ورشد وبالندگی فرزندش می نمايد.
آنانی که سعادت و خوشبختی هميشگی می خواهند ، بايد قلب مادر را شاد و خاطرش را خرسند نمايند و بدانند که با اين گوهرارزشمند ودارايی معنوی است که ميتوانند همه جاده های پر پيچ و خم وکوره راههای تاريک زندگی را تا رسيدن به سرمنزل مقصود پيروزمندانه بپيمايند.
همين گونه بايد دانست که ، فقط دست پر از مهر وقلب پر عطوفت مادر است که غم واندوه را به شادی تبديل و آثار تيره بختی را از صفحۀ دل زدوده ، جای آن را به خوشی و شادمانی وامی گذارد.
انسان به همان اندازه که درزندگی به ماديات نيازمند است، به معنويات نيز احتياج دارد.
مادر بزرگترين نيرو ودارايی معنوی انسان است که در تمام مراحل زندگی ازفرزندش مواظبت وحمايت می نمايد. مادر شمع جمع ايست دردل خانواده، که با شعلۀ محبت خود حيات همه را گرم وروشن ميگرداند. وی است که شب وروز درپرورش فرزندش عاشقانه رنج می کشد وهمه دردها ورنجهای مواظبت فرزندش را بی هيچ گلايه و توقعی بجان می خرد.
مادر، جانبخش زندگی ، هستی بخش جامعۀ انسانی ، بالندگی تفکر انسانی و گسترده ترين معنی مهر و مظهر تمامی زيبايی خلقت است. اوست که شبها را بربالين طفلش سر ميکند ودر دامان پر مهرش شيرۀ جان برکامش ميسازد.
اين مادر است که خوردن ، گفتن و رفتن را بوی می آموزاند وخنده را بر لبهای فرزندش ميشگفاند و محبت را با جانش می آميزد وسرانجام تبسم روان پرورمادر است که جهان را برايش خندان ونشاط آور ميسازد.
شاعر گرانمايه ، توانا وچيره دست معاصر ايران " ايرج ميرزا " در قطعه شعری در وصف مادر چه نيکو بيان فرموده :
گويند مرا چو زاد مادر پستان به دهن گرفتن آ موخت
شب ها بر گا هوارۀ من بيدار نشست و خفتن آ موخت
لبخند نهاد بر لب من بر غنچۀ گل شگفتن آ موخت
يک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آ موخت
د ستم بگرفت و پا به پا برد تا شيوۀ راه رفتن آ موختن
پس هستی من زهستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست
مادر! گسترش آسمان ، وسعت کهکشان، عظمت کيهان، تلأ لؤ ستارگان، استواری کوهها ، نوای دل انگيز بلبل ، زيبايی چهرۀ گلها ، لطف نسيم صبا ، زلالی چشمه ها ، افکار بلند نويسندگان ، پنجۀ سحر آفرين هنرمندان ، طبع روان شعراء و سرانجام جهان هستی با تمامی عظمتش مرهون تو و پرتوی از وجود توست.
مادر! بزرگواری ، ايمانداری و دليری تو مرا بر آن وا داشته است که در باره ات سخن بگويم و در برابر مقام پر ارج تو سر تعظيم فرود آورم.
مادرعزيز! من هرچه فراموشکار باشم ، باز هم نمی توانم ، زحمتها ، رنجها و مشقاتی را که تو بخاطرآموزش وپرورشم بمثابۀ نخستين آموزگار مهربان نموده يی ، فراموش کنم.
شبهای درازی که مانند ستارگان آسمان تا صبح به خواب نرفتی و به پای گهوارۀ من ترانۀ شيرين " آ للو " را زمزمه کردی ، شامهای تيره ای که مرا در آغوش خود فشرده وبرايم قصه گفتی ، روزهای گرمی را که درکنار بسترم نشسته ومرا در حالت بيماری وناتوانی ، پرستاری نمودی ، آيا ميتوان اين همه الطاف وزحمات را فراموش کرد ؟ نه ، تاهنگامی که حرکتی درقلبم جاريست، نوازش تو ، آموزش وپرورش تو ، درحافظه ووجدانم زنده خواهد بود.
مادر! دلم جايگاه مهر توست وشب تيره وتارم روشن به نور چهره و ديدار توست. درکامم شيرۀ جان توست وچه بجا گفته اند که بهشت زير پای توست ونام توست در راحت و رنج بر زبانم جاری.
اگر همۀ ستارگان درغنچۀ گلی بگنجد، آن گل ناچيزترين ارمغانی است که برسينۀ محبت آفرين تو آويخته خواهد شد.
به پاس درک ازمقام آسمانی توست که بهشت را با آن زيبايی وصفايش زير قدوم تو افگنده اند:
جنت که رضای ما در آن است درزير قد وم مادران است
ای مادر فداکار وقهرمان ميهن! من اين روز خجسته وپر ازميمنت را که با نام پاک تو آزين يافته ، ازصميم قلب برايت تبريک وتهنيت گفته وبه جايگاه رفيع ومقام منيع ات سر ادب و احترام فرود می آورم .
اين تويی که از دست فرزندان نا خلف و جفاکارت ، رنج برده يی ومحنت کشيده يی . ولی با شکيبايی وحوصله افزايی ای که خاصۀ صفات توست، آن را صبورانه تحمل نموه يی و تويی که با روح پرعطوفت، قلب پر ازمهر ودست نوازشگر خود، تحمل وشکيبايی، تقوا و ازخود گذری، وفاداری وقدرشناسی، مقاومت و پايمردی، مبارزه ودادخواهی وميهن پرسی و انساندوستی را همواره به فرزندانت تلقين و توصيه نموده يی و فرارسی آيندۀ درخشان وزندگی شگوفان را به آنها پيوسته نويد و بشارت داده يی.
ای مادر! تو رب النوع لطف ومحبتی ، تسکين دردی ، معيار مهری وجانم به فدايت که فرشتۀ سرشتی!
درفرجام ا جازه بفرما، تا احساسات قلبی ام را با خوانش قطعه شعری از پدر مرحومم ميرمحمد يونس " واعظی" که بمناسبت تجليل و گراميداشت ازروز مادر درسال 1363 خورشيدی، درشهر کابل سروده ودريکی از جرايد آنوقت کشور نيز به چاپ رسيده ، پايان بخشم :
به کشور روز تجليلی چو ازمام است پنداری
خجسته وقت و روز نيک فرجام است پنداری
مرا مادر بيان نطق ورمز زند گی آ موخت
همين حاصل مرا زان لعل گلفام است پنداری
کشيدی رشتۀ گهواره ام را تا سحر گاهان
بری چشمش مگر از خواب ايام است پنداری
زبس دارم من اخلاص و محبت درحق مادر
جدا از پهلوی او صبح من شام است پنداری
نيايم گر به منزل زود ، ازفرط گرفتاری
پريشان و بصد تشويش و اوهام است پنداری
حقوق مادر خود محترم گر نشمری جانا
بهشت آرزويت خواهش خام است پنداری
مرا درس وفا و خدمتی در ميهنم داده
به من از مادرم صد لطف و اکرام است پنداری
بهشت جاودان تحت قدوم مادران باشد
بخود آ واعظی اينک سرانجام است پنداری
با عرض حرمت
تازه ترین مقالات سيد احسان " واعظی"
مقالات مرتبط
پس ازعرض درود وحرمت بی نهایت به مقام زن، منزلت ونقش تاثیرگزار مادران عزیز وگران ارج، این سازنده گان... ادامه
مادرم؛ من را؛ در نور چراغ تیلیبه دنیا آورد و روی دستان مادر کلان دیده گشودم. ادامه
درود های بی پایان وحرمت بی انتها به همه مادران عزیز وگرانمایه وبخصوص به مادران شجاع وجسور، جنگرده ،ع... ادامه
قسمی که از بحثهای پیشین نتیجه گرفتیم؛ صرف با معیار سازیها ومعیار تراشیها نمیتوان مقام والای مادری... ادامه
برخی افراد واشخاص دراین رابطه دید گاه ها ونظریات متفاوت وتعریفاتی ازخود دارند که باید روشن شود؛ در... ادامه
روز "دوازدهم ماه می سال میلادی" روز بین المللی مادران عزیز است، که دراین روز دراکثر ممالک جهان به مق... ادامه
یازدهم ماه می سال ٢٠٠٨ مصادف است بروزجهانی مادر، تاریخچه روزمادربرمیگردد به قرن سیزدهم درآنزمان رومی... ادامه
آنانی که سعادت و خوشبختی هميشگی می خواهند ، بايد قلب مادر را شاد و خاطرش را خرسند نمايند و بدانند که... ادامه
نام مادر چقدر زیبا و دلنشین است . آیا میتوان کلماتی را بهم پیوند داد تا آنچه در خور ستایش مادر است ... ادامه