سیاست خارجی صدراعظم محمد داوود 2-1. اوضاع بین المللی در زمان صدارت محمد داوود خان

 

خلیل وداد

فصل دوم

سیاست خارجی صدراعظم محمد داوود

 

2-1. اوضاع بین المللی در زمان صدارت محمد داوود خان

 

پس از جنگ جهانی دوم ایالات متحده امریکا در عرصه جهانی دارای موقف مسلطی شد. از یکسو ایالات متحده خسارات ناچیزی را در زمان جنگ متقبل شده بود و از سوی دیگر در امریکا رشد سریع اقتصاد و صنایع آغاز شده و با تهیهء سلاح اتمی ایالات متحدهء امریکا به ابر کشوری مبدل شد.

اتحادشوروی نیز پس از پیروزی بر آلمان فاشیستی عرصهء نفوذش را بکشورهای بالکان و اروپای شرقی گسترش داد. در پاسخ به این دولتهای غربی در اپریل 1949 پیمان (بلوک) نظامی- سیاسی ناتو را بنیانگذاری کردند. این بلوک از سوی سازماندهندگان آن بمثابهء پیمان منطقوی برای «دفاع جمعی خودی» تفسیر شد.  جالب است که وزیر خارجهء امریکا آ. دالِس بوضاحت پذیرفت که رهبران ایالات متحده و کشورهای اروپای غربی با ایجاد ناتو به خطری گویا از جانب اتحادشوروی باور نداشتند.[1]

بتاریخ 5 مارچ 1953 یوسِف استالین فوت کرد و محمد داوود در رأس هیات حکومتی افغانستان در مراسم تشییع و تدفین جنازه وی اشتراک کرد. با مردن استالین و با بقدرت رسیدن رهبری نو در اتحادشوروی رژیم حاکم (شوروی) نرمتر از گذشته شد.

در سال 1954 دولت اتحادشوروی از ناتو تقاضا کرد تا آنکشور را نیز به عضویت ناتو بپذیرد. البته که به این پیشنهاد اتحادشوروی پاسخ منفی داده شد. مگر مراد از این تقاضا آن بود تا به جهان جهتگیری ضدشوروی این بلوک نشان داده شود. بتاریخ 5 می 1955 توافقات پاریس و همزمان با آن معاهدهء بن بمثابهء جزء متشکلهء آن مبنی برعضویت آلمان فدرال در ناتو نافذ شد[2]. در این رابطه در شهر وارسا نشست نمایندگان اتحادشوروی، آلمان دموکراتیک، پولند، چکوسلواکیا، هنگری، رومانیا و  بلغاریا دایر شد که در آن بتاریخ 14 می 1955 معاهدهء دوستی، همکاری و کمک متقابل این دولتها امضأ شد که سپس بنام سازمان پیمان وارسا مسما شد.[3]

مگر افغانستان که در اینزمان با بیش از40 کشور مناسبات دیپلماتیک داشت، با گذشت زمان با بازتاب منافع مردم «بپایش میایستاد». در اینزمان محمد داوود خان بحیث رییس حکومت آمادگی اش را به گسترش روابط بین المللی با همه کشورها صرف نظر از ساختار اجتماعی- اقتصادی آنها منجمله استقرار مناسبات دیپلماتیک با دولتهای سوسیالیستی را با حفظ اصول عدم انسلاک ابراز میداشت.[4]  این اقدامات محمد داوود خان در عرصهء سیاست بین المللی لغو تمایل یکجانبهء حکومات گذشته به سمت دول غربی و نقطهء چرخشی بسوی همکاری با اتحادشوروی بود که افغانستان پسانها ازینکشور کمکهای بزرگ مالی- اقتصادی را بدست آورد.[5] 

حاکمیت محمد داوود خان در افغانستان با تغییر رهبری اتحادشوروی و هند همراه بود. در سال 1951 در نتیجهء نخستین انتخابات سراسری هندوستان کنگرس ملی هند (ای. ان. ثی.) برنده شد. رهبر این حزب جواهر لعل نهرو بحیث صدراعظم کشور برگزیده شد. هند از آغاز موجودیت مستقلانهء خویش در سیاست خارجی مشی ج. نهرو را که بر پنج اصل (پنچه شیلا) همزیستی مسالمت آمیز و همسویی با افغانستان و اتحادشوروی و ضدیت با پیمانهای نظامی مانند سیاتو که در ماه سپتامبر 1954 در مانیلا باشتراک ایالات متحده امریکا، بریتانیا، فرانسه، زیلاند جدید، آسترالیا، تایلند، فلیپین، پاکستان و همچنان سنتو با شرکت بریتانیا، ترکیه، ایران و پاکستان، استوار بود، را پیش میبرد.[6]

سیاست خارجی پاکستان در منطقه در مخالفت با منافع اتحاد شوروی، هند و افغانستان قرار داشت، چونکه از یکسو پاکستان عضویت بلوک نظامی- سیاسی سنتو و سیاتو را داشت و از سوی دیگر افغانستان و هند نسبت به آنکشور ادعاهای ارضی داشتند. موقف افغانستان و هند مبنی براصول بیطرفی و عدم انسلاک و نه پیوستن به بلوکهای نظامی، به نفع اتحادشوروی بود.

مناسبات اتحاد شوروی- هند فقط پس از سفر ج. ل. نهرو در سال 1955 به اتحاد شوروی فعالتر شدند. هند حمایت محسوس اتحادشوروی در امر کشمیر در هنگام سفر ن. آ. بولگانین و ن. س. خروشچف را حاصل کرد.[7] 

بتاریخ 10 دسامبر 1955 هنگام سفر به هند صدر هیأت رییسه شورای عالی اتحاد شوروی بولگانین و رییس حکومت شوروی ن. خروشچف از ایالت کشمیر هند بازدید کردند. هنگام پذیرآیی صدراعظم کشمیر غ. م. بخشی، ن. س. خروشچف دربارهء کشمیر بیانه داده و موقف دولت شوروی را پیرامون این مسأله بیان کرد. او ازجمله گفت: «جمهوری مستقل و آزاد هند-  یک دولت جوان و رشد یابنده است. مسایل درونی هردولت- امری مربوط به مردم هر کشور است. مسأله کشمیر بمثابهء یکی از ایالات جمهوری هند توسط خود مردم کشمیر فیصله شده است. ما در چهرهء جمهوری هند متحد خویش را در مبارزه بخاطر صلح و برای حل مسالمت آمیز مسایل مورد منازعه میبینیم، شوربختانه چنین چیزی را دربارهء پاکستان نمیتوان گفت».[8]

هنگامیکه ن.س. خروشچف به مناسبات اتحادشوروی با پاکستان تماس گرفت، تالار با شنیدن صحبتش بشور آمد. او منجمله گفت: «پاکستان نیز دولت جوان است. مگر سیاست محافل حاکمهء این دولت باعث نگرانی ما است. واقعیتها بیانگر آنند که سیاست آنان بر منافع اصلی مردم و دولت خویش استوار  نبوده بلکه  توسط محافل انحصاری کشورهای دیگر دیکته میشود. حکومت کنونی پاکستان علناً نزدیکی خودرا با محافل انحصاری امریکایی تبلیغ میکند».[9]

مطبوعات افغانستان بیانهء رهبر شوروی پیرامون جابجایی پایگاههای نظامی امریکایی در خاک پاکستان برمبنای پیمان بغداد را بطور گسترده مورد تحلیل و تبصره قرار دادند. چنانچه این گفته های رهبر شوروی چنین اقتباس شده بودند: «حکومت پاکستان یکی از نخستین اشتراک کنندگان ویکی از مبتکران پکت نامنهاد بغداد بود که برای اهداف صلح آمیز ایجاد نشده است. این دولت اجازه میدهد درخاکش در نزدیکی مرزهای اتحادشوروی پایگاههای امریکایی ایجاد شود. ما بصراحت میگوییم، ایجاد پایگاههای امریکایی در ساحهء پاکستان نمیتوانند مارا نگران نسازند».[10]

جراید رسمی افغانستان تأکید ویژه یی بالای نگرانی ن.س. خروشچف به امر پیوستن ایران به پیمان بغداد نموده و همبستگی حکومت افغانستان را با بیاناتش ابراز نمودند: «ما بطور روشن میگوییم که هیچگاهی از اشتراک کنندگان پیمان بغداد، همانند هر گروهبندی دیگر ضد اتحادشوروی پشتیبانی نمیکنیم. برخوردی دیگر ازجانب ما بمعنی نابینایی سیاسی میباشد. برای همه هویدا است که پیمان بغداد برضد اتحادشوروی و دیگر کشورهای صلحدوست است. بنابراین تضعیف این اتحاد جنگ طلب و یکی از منابع ماجراجویی های ممکن وظیفهء ما میباشد».[11] 

دررابطه به عکس العمل منفی پاکستان به سفر رهبری شوروی به افغانستان، خروشچف تأکید کرد: «افغانستان همسایهء نیک ما است که با آن ما مناسبات دیرینه داریم. ما میخواهیم این روابط را تحکیم بخشیده و گسترش دهیم و امیدوارم سفر ما به افغانستان دراین راستا یاری رساند».[12]

او پیرامون روابط اتحادشوروی و پاکستان خاطرنشان کرد: «ما بسیار میخواهیم تا چنین مناسبات دوستانه را با پاکستان نیز داشته باشیم، و این تقصیر ما نیست که تاکنون چنین روابطی ایجاد نشده اند. مگر ما با پیگیری برای بهبود این روابط  بخاطر امر صلح تلاش خواهیم کرد».[13]

مناسبات افغانستان و هند در آینده بارها از بوتهء آزمایش بدر آمدند. چنانچه در سال 1962 حکومت چین به تحریکات نظامی در مرز هند و تبت دست زد که در نتیجه هند بخشی از خاکش را از دست داد. در رابطه به این رویداد حکومت هند از ایالات متحده تقاضای کمک نظامی نموده و حتی از دادن ساحه یی نه چندان بزرگ برای پایگاه نظامی شان ابراز امادگی کرد. در همان سال در پاکستان «قول اردوی صلح» به فعالیت اغاز کرد.[14] بااینهمه رویدادها، هند به ادامهء سیاست باصطلاح «مشی نهرو» ادامه داد. و مناسبات میان افغانستان و هند برشالودهء همین سیاست ادامه مییافت.

 

2.2. روابط افغانستان باکشورهای منطقه

 در درازنای تاریخِ مناسباتِ مردمان افغانستان و هند روابط نزدیک دوطرف همواره برجستگی داشته اند. افغانستان برای هند همچون همسایه پاکستان از ارزش بزرگی برخوردار بوده و است، چونکه مخالفت با پاکستان وجه مشترک آنان بشمار میرود. هند و افغانستان همیشه علاقمند جدی حفظ تمامیت ارضی خویش بودند. بنابراین زمامداران هند از موقف کابل پیرامون مسأله پشتونستان و «خط دیورند» پشتیبانی میکردند.

دراین میان در درازنای سالهای 60 در نظم جهانی دوقطبی «درزهایی» بمیان آمد. چنانچه ورود جنبش عدم انسلاک به عرصهء بین المللی از اهمیت زیادی برخوردار شد.

هند و افغانستان در جنبش عدم انسلاک شرکت فعال داشته و به این ترتیب به پاکستان همانند کشور وابسته به بلوک نظامی و تهدید کنندهء آنان فشار میآوردند. ستراتیژی هند بر شالودهء همکاری با افغانستان چیزی که پاکستان نمیخواست، استوار بود. هند تلاش میکرد تا افغانستان توانایی مقابله با پاکستان که همه جانبه میکوشید افغانستان را تضعیف نماید را داشته باشد. 

در چوکات کمکهای هند به بازرگانان افغانی در مواقع دشواری که در عرصهء تجارتی و ترانزیتی میان افغانستان و پاکستان بمیان میآمد، آنکشور تسهیلاتی نوی را فراهم میکرد.

همچنان هیأت شرکت هوانوردی «ایندین ایر لاینس کورپوریشن» برای بحث پیرامون مسایل مربوط به انتقال اموال صادراتی و وارداتی افغانی توسط هواپیماهای این شرکت به کابل آمد.[15] درنتیجه همکاری در عرصه هوانوردی دوطرف بنیاد شرکت مشترک هوایی «دآریانا افغان هوایی شرکت» را گذاشتند که 51 درصد آن مربوط حکومت افغانستان و 49 درصد مربوط به شرکت مختلط امریکایی هندی «ایند اَمر» بود.[16] پس از یکسال این شرکت پروازهایش را میان کابل و دهلی آغاز کرد.[17] برعلاوه برای گسترش همکاریهای تخنیکی رییس ادارهء هوانوردی ملکی هند گوپتا بکابل آمد.[18]

در چوکات همکاریهای تخنیکی در ماه فبروری سال 1956 هیأت صنایع افغانستان جهت آشنایی با تولیدات پیشه وری، مؤسسات نساجی و مکاتب تخنیکی هند به آن کشور سفر کرد. در جریان این سفر قرارداد کمک تخنیکی هند به افغانستان بخاطر انکشاف صنایع نساجی امضأ شد. هیأت افغانی همچنان با انکشاف اجتماعات روستایی هند آشنا شد.[19]

همچنان همکاریهای دوکشور در عرصه نظامی نیز گسترش مییافتند. در ماه اپریل 1956 هیات نظامی افغانستان از هند دیدن نمود که در جریان آن قرارداد همکاری در عرصهء آموزش کادرهای نظامی برای اردوی افغانستان نیز امضأ شد.[20]

درماه فبروری سال 1957 هند نخستین نیروگاه اتمی اش را به بهره برداری سپرد. در مراسم گشایش آن معاون وزیر معادن و صنایع افغانستان سید عبدالاحد اشتراک نموده بود.[21]

همچنان همکاریهای دوجانبه درعرصهء فرهنگی منجملهء صنعت سینما و آموزش تاریخ باستان افغانستان که هردوکشور را سخت بهم پیوند میداد، را نیز دربر میگرفت. دانشمندان هندی تاریخ باستانی رام هند را درکابل مورد پژوهش قرار داده و باستانشناسان و کارشناسان هندی با موزیم کابل همکاری نموده و کاوشهایی را در افغانستان انجام دادند.[22]

در ماه فبروری 1956 محمد داوود با هیأت همراهانش از هند دیدار کرد. برمبنای خبر روزنامهء حکومتی اصلاح،[23] در جریان مذاکرات دوطرف به همسویی و همخوانی منافع شان پیرامون مسایل مهمی چون لزوم اتکأ به اصول روابط همکاری و همزیستی میان همه مردمان بمثابهء شالودهء حفظ صلح جهانی تأکید ورزیدند. درجریان ملاقات محمد داوود خان با جواهر لعل نهرو اولی طی بیانه یی منجمله خاطر نشان ساخت که در همهء گوشه و کنار آسیا و افریقا تغییراتی بوقوع میپیوندند و یکی از فاکتورهای صلح  در زمان حاضر و گذشته بیداری ملیونها نفر از مردمان آسیا و افریقا میباشد. همچنان رهبر هند گفت: «...کشورهای ما در رفع تشنج بین المللی موجود موقف بیطرفانه گرفته و در هیچ جنگ سردی و هیچ پیمان و بلوک نظامی اشتراک نمیورزند. موقفهای نامبرده مطابق منافع مشترک ما که عامل نزدیکی دوکشور است، میباشند».

محمد داوود متقابلاً صحبت کرده و موضع رسمی حکومت ومردم افغانستان را پیرامون حکومت و مردم هند بیان داشت. ازجمله او گفت: «مردم افغانستان صمیمانه علاقمند نزدیکی روابط آینده با ملت کبیر هند میباشد. تاریخ گواه مبارزه مشترک ما است، زمانیکه مردم افغانستان، هند و کشورهای دیگر این گوشهء دنیا برضد استعمار میرزمیدند. در روزهای دشوارِ هندوستان مردم افغانستان همیشه احساس دوستی نسبت به مردم هند داشتند. مردم هند بنوبه خود نسبت به مردم افغانستان درروزهای مبارزه بخاطر استقلال احساس همدردی میکردند». در رابطه به پیمانهای نظامی محمد داوود چنین گفت: « افغانستان همیشه سیاست بیطرفی و تبادلهء آزاد افکار را پیش میبرد. این مشی اساس سیاست ما را تشکیل میدهد... پیشبرد مشی بیطرفی افغانستان و هند مطابقت نقاط نظر دو حکومت  در مسایل بین المللی عامل نزدیکی افغاستان و هند است...»[24]

مطبوعات افغانستان سفر محمد داوود به هند را طور گسترده بازتاب دادند. چنانچه روزنامه دولتی اصلاح در شماره مورخ 12 فبروری 1959 خویش نوشت: «سردار محمد داوود یک هفته است که در هند است. او به شهرهای دهلی، چندریگر، آگره و به ایالات پنجاب وبیهار رفته و از مؤسسات صنعتی دیدن نموده و با پلانهای جدید انکشاف هند آشنا شد.»[25]

مناسبات افغانستان با هند به همکاریهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محدود نمیشد. دوطرف فعالانه اطلاعات استخباراتی  شان را پیرامون پاکستان تبادله میکردند. برای این منظور هند امکانات پولی را در اختیار ادارهء استخبارات خارجی افغانستان برای کار در میان پشتونها قرار میداد.

در دوره صدارت محمد داوود گامهای مثبت و بیشماری در مناسبات میان افغانستان و ایران بوجود آمدند. این کشور بطور عنعنوی در شرق میانه نقش مهمی را بازی کرده و میتوانست به حکومت افغانستان در راستای مدرنیزه ساختن اقتصاد کمک مالی نماید.

در سالهای 50- 60 اوضاع در ایران متشنج بود. رقابت میان امریکا و انگلیس بخاطر نفوذ در اینکشور ادامه داشت. بتاریخ 19 اگست 1953 در تهران با اشتراک سی. آی. ای. کودتای دولتی رخ داد. در نتیجه جنرال زاهدی نخست وزیر شد. پس از این کودتا ایران بشکل روشن از بیطرفی فاصله گرفته و سیاست اتحاد نظامی با ایالات متحده امریکا و داشتن روابط اقتصادی منحصر با دولتهای غربی را در پیش گرفت. چنانچه مذاکرات با انگلستان و ایالات متحده پیرامون نفت آغاز شدند. روابط دیپلماتیک قطع شده در خزان 1952 در دسامبر 1953 احیأ شدند. کنسرسیومهای بین المللی نفت به استخراج گستردهء نفت آغاز کردند. چنانچه پیشتر گفته شد، ایران در سال 1955 به پیمان بغداد شامل شد، درحالیکه افغانستان به حفظ سیاست بیطرفی اش ادامه میداد.

مگر بدون درنظرداشت تفاوتها در شیوههای سیاست خارجی و دگرگونیها در اوضاع درونی سیاسی افغانستان و ایران، دوطرف تلاش میکردند مواضع مشترکی برای استقرار مناسبات همسایگی نیک دریابند.

در همین زمان مناسبات دوکشور همسایه فعالتر شدند. در ماه جولای 1954 سفیر ایران در افغانستان محمود صلاحی با سرپرست وزارت اقتصاد ملی عبدالرووف ملاقات کرد که در جریان آن اساس احیأی مناسبت اقتصادی گسیخته میان دوکشور گذاشته شد.[26] 

در ماه دسامبر همانسال به سفیر پیشین افغانستان در فرانسه جنرال محمد عمر اگریمان انتصاب به سفارت ایران داده شد.[27]

در اینزمان مناسبات دوکشور بخاطر موضع ایران در رابطه به اسراییل کمی تیره بود. شاه ایران محمد رضا پهلوی از جمله نخستین رهبران کشورهای اسلامی بود که تصمیم به برقراری روابط دیپلماتیک با اسراییل گرفت. افغانستان از موضع انتقادی روحانیت رادیکال ایران که شاه را «وسیلهء سیاست صیهونیستها» میدانستند، حمایت میکرد.

افغانستان ایران را همچنان متهم به وفاداری به سیاست بریتانیا و فرانسه پیرامون کانال سویز میکرد. در این رابطه سفیر ایران محمود صلاحی کنفرانس مطبوعاتی دایر کرده و در جریان آن از حل عادلانه معضل کانال سویز به نفع مصر ابراز خرسندی کرد. او همچنان شایعات پخش شده در مطبوعات خارجی مبنی بر امکان برسمیت شناختن حکومت اسراییل را رد کرد.[28] 

مناسبات افغانستان و ایران تحت شعاع نحوهء استفاده از آب رودخانه هلمند نیز قرار داشت. در ماه جون 1955 وزیر خارجه افغانستان محمد نعیم به تهران رفت تا با اعضای حکومت ایران روی حل معضلات بمیان آمده پیرامون استفاده معقول از آب رودخانه هلمند گفتگو کند. مگر طوریکه پسانها معلوم شد، دوطرف بعلت مواضع متقابل پیرامون این مسأله به کدام پیشرفتی در این راستا دست نیافتند.[29] همزمان ایران در سال 1955 بدون توضیحِ علت خط پرواز تهران- زاهدان- قندهار- کابل را بست.[30]   

مگر از سال 1956 مناسبات دوکشور بشکل عادی برگشتتند. چنانچه معاون وزیر امور خارجه  محمد هاشم میوندوال بحیث نمایندهء پادشاه افغانستان و نصرالله بِهنام همچون نماینده شاه ایران معاهدهء درازمدت میان ایران و افغانستان را پیرامون کمیساریهای مرزی امضأ نمودند.

مقالات مرتبط

...

در شبکه ی اجتماعی (ف ب ) از نام فرزند سامری دوران ما (درفرهنگ عرفانی فارسی، سامری به عنوان انسان واژ... ادامه

...

همچنان دراین کتاب واژه زبان دری نیست. البته در متن کتاب آمده که تا سال ۱۹۳۶ زبان دولتی فارسی بود. ال... ادامه

...

تشکيل دولت جمهوری دموکراتيک افغانستان پس از پيروزی قيام هفتم ثور ادامه

...

پس از جنگ جهانی دوم ایالات متحده امریکا در عرصه جهانی دارای موقف مسلطی شد. از یکسو ایالات متحده خسار... ادامه

...

در ماه سپتامبر سال ۱۹۵۳ حکومت شاه محمود خان استعفأ کرد. تصمیم روز ۶ سپتامبر ۱۹۵۳ مقامات حاکمه مبنی ب... ادامه

...

دکتر سمیع الله پویا را از سالهای 80 م. هنگامیکه هردو مانند هزاران دانشجوی افغانستان در روسیه مشغول ت... ادامه

...

در سالهای ( 1946-1963 ) ، پایه های اقتصادی –اجتماعی ونظامات قبیله سالاری وزمینداری -اربابی روبه... ادامه

...

قیام  26 سرطان  1352 خورشیدی به  رهبری محمد داوود  فرزند کاکا  وشوهر همشیره   ء محمد ظاهر شا ه بدون... ادامه

...

نیروهای ملی دموکراتیک وترقیخواهان افغانستان پس ازتدوین تصویب توشیح نشر وانفاذ قانون اساسی 1343 خورشی... ادامه

...

با سقوط سلطنت و استقرار دولت بیروکراتیک نظامی سردار محمد داوود اگر از یکسو سلاح از شانهء راست به شان... ادامه