کيها قواي مسلح بزرگ کشوررا متلاشي کردند؟؟؟

کيها قواي مسلح بزرگ کشوررا متلاشي کردند؟؟؟

-6- (استاد صباح)

 

بهارپائيز است ....

بازاين دل از غمی ديرينه لبريز است

بازميلرزد به خود سرشاخه های بيد سرگردان

بازميريزد فرو برچهره ام باران

بازرنجورم خداوندا پريشانم

بازمي بينم که بی تابانه گريانم

بهارپائيز است

باز اين دنيا غم انگيز است.

پس ازآنکه قدرت دولتی به دسته های به اصطلاح ، مجاهد ین منتقل گردید ، درنتیجه مبارزه دسته های مسلح برای تصرف قدرت دولتی ، دولت مرکزی عملأ ازبین رفت وشهرکابل به بيش ازده ها حاکميت تبدیل شد. زیربنای مادی ومعنوی دولت نابود گردید وتقریبأ هشتاد درصد بناهای شهرکابل بخاک یکسان وقواي مسلح کشورنابودشد. درحالیکه ده ها هزار انسان بیگناه بقتل رسیدند. قدرت های اجنبی که جنگ های افغانستان را رهبری وهدایت میکردند دسته دیگری ازبنیاد گرایان مذهبی را که ترکیبی ازمجاهدین افغان ، عربهای اجیروپاکستانی ها بودند وقبلأ درصفوف تنظیم های جهادی میرزمیدند بنام طالبان وارد عرصه سیاست کشور نمودند.

پس از آنکه توافقات ژنيوبه امضا رسـیده ونیرو های نظامی شـوروی ازافغانسـتان خارج گردیدند، دولت پاکسـتان انتظارسـقوط سـریع دولت افغانسـتان به رهبری دکتور نجیب الله را داشـتند.

(  آی. اس. آی.)  درین زمان که جنرال حمید گل آنرا رهبری می نمود در پی تدارک یک جنگ فیصله کن در برابر دولت افغانسـتان برآمد. این سـازمان اسـتخباراتی با آرایش نیروهای مختلط، تنظیم های مجاهدین که درصفوف آنها صد ها جنگجوی عربی و نظامیان اردوي پاکسـتان نیز وارد سـاخته شـده بودند ــ جنگ را ازولایت ننگرهارآغاز نمود. این جنگ شـدید به شـکسـت مجاهدین ولی در واقع به ناکامی نظامیان پاکسـتان منجرگردید؛ و بدینگونه اردوي پاکسـتان از بدسـت آوردن پیروزی درافغانسـتان که هدف ازآن بوجود آوردن یک دولت دسـت نشـانده وضعیف وتابع پاکسـتان بود، مایوس گردید. رویداد های بعدی درافغانسـتان چنان واقع گردیدند که زمینهء مداخلهء وسیعی را برای پاکسـتان فراهم آورد. بدنبال سـقوط دولت نجیب الله ، ( آی. اس. آی.)  بار دیگرزمینهء آنرا بدسـت آورد تا برای تحقق اسـتراتیژی دیرینهء پاکسـتان مبنی برایجاد دولت ضعیف و دسـت نشـانده و افغانی سـاختن جنگ درافغانسـتان داخل اقدامات گردد.

 ازآنجاییکه احزاب مذهبی پاکسـتان که اهرم اصلی دخالت و بهره برداری اسـلام آباد ازاوضاع افغانسـتان بوده و هسـتند ، پس از اردو دارای بیشـترین نفوذ درتصمیم گیری های دولت درمسـایل داخلی ومنطقه یی میباشـند، بنابرآن جماعت اسـلامی پاکسـتان بمثابهء پشـتیبان اسـاسی تنظیم های بنیادگرای افغانی درتشـکیل دولت برهبری مجاهدین نقش اسـاسی را ایفا نمود. لیکن ( آی.اس. آی.)  درجنب این مسـایل هدف دیگری را نیز درافغانسـتان پیش میبرد وآن نابود سـاختن نیرو های مسـلح افغانستان بود که در زمان نجیب الله دارای قابلیت رزمی عالی گشـته و پاکسـتان، و بویژه اردو، آنرا تهدید جدی یی برای خود بحسـاب آورده بود.

پس ( آی.اس. آی.) سـعی میکرد آتش جنگ درافغانسـتان خموش نه گشـته به نحو دیگری ادامه یابد. جنگ های خونین و بربادی آورسـالهای اقتدارمجاهدین درافغانسـتان بیانگراسـتراتیژی نظامیان پاکسـتان مبنی برتضعیف هرچه بیشـتر نظامی افغانسـتان و ایجاد شـرایط برای تابع وناتوان نگاهداشـتن دایم کشـوربوده اسـت. وقتی نیروهای مسـلح افغانسـتان با ورود تنظیم های مجاهدین به نابودی کشـانیده شـد ( از طریق چور و چپاول و تصرف سـلاح و مهمات قواي مسلح، دارایی های عامه و امکانات دولتی برای خود و فروش بیشـترین غنایم  بدسـت آمده دربازارهای پشـاورواسـلام آباد و کویته ) وباز گروه های مختلف مجاهدین بین هم به جنگ های تباه کن پرداخته، همهء توانایی های کشـور را از لحاظ مادی ومالی به خاک برابر کردند.

نظامیان پاکسـتان، حکومت و( آی. اس. آی) بر این تباهی جشـن گرفته و آنرا دسـتاورد بزرگ تلاش های چندین سـالهء خود ارزیابی کردند، لذا نواز شـریف نمازشـکرانه ادا کرد و چک ده میلیون دالری را به صبغت الله مجددی وشصت ميليون دالري رابه برهان الدين رباني داد وحميد گل ذوق زده راهي کابل گرديد وتوسط رباني ومسعد دروزيراکبرخان جابجاومشاوردولت تنظيمي  گرديد. . (آی. اس. آی.)، دربازي ديگرگلبدین را با سـلاح و مهمات بیشـترمجهز سـاخت تا در برابر حریفان ازموضع برتر برخوردار بوده جنگ را شـعله ور نگاه بدارد. درحالیکه قاضی حسـین احمد که هم در میخ میزد و هم در نعل و صبح ها با گلبدین سـرگوشی داشـت و شـب ها با ربانی خلوت میکرد ویکی را علیه دیگری برای فصل های جدید ترجنگ تحریک مینمود. درین میان (آی. اس. آی.)  مصروف آن بود تا راه های تازه وتازه تری را برای تقابل دوامدار تنظیم ها درکابل جسـتجو نماید، بدین ترتیب (آی. اس. آی.) با اسـتفاده ازسـیاسـت قدیمی تفرقه بانداز وحکومت کن تخم بزرگترین دشـمنی ها را درمیان تنظیم ها بوسـیِله رهبران احزاب مذهبی پاکسـتان که ظاهراً خود را دوسـتان گلبدین، سـیاف، ربانی، و غیره جا می زدند، بذر نموده و بدینگونه افغانان را در خانهء خود شـان بجان هم انداختند وآنچه را که می خواسـتند در مورد افغانها عملی کردند.

تنظیم ها را چنان مصروف زد و خورد با هم سـاخته بودند که نه در فکر حکومت داری بودند و نه در اندیشـهء مردم، نه ازدیپلوماسی خبری داشـتند و نه از راه و رسـم مملکت داری. آنها رهبران وقوماندانان تنظیم ها را چون عروسـک های کوکی در دسـت خود داشـتند و بهرگونه ایکه می خواسـتند بحرکت می آوردند. بقول دگروال یوسـف مسوول  (آی. اس. آی.) درامورافغانستان درهردیدار و ملاقات با رهبران تنظیم های هفتگانه حرف این بود که کابل باید به آتش کشـیده شـود. اهمیت تخریب کابل برای (آی. اس. آی.) به پیمانه یی بود که بیشـترین مقدار اسـلحه ومهمات به قوماندانانی داده می شـد که کابل را درهدف خود داشـتند. ظهور طالبان رخ دیگر بازی با کارت اسـلام میباشـد که آنرا بی نظیر بوتو رقیب سـرسـخت  نوازشـریف ومسـلم لیک آن، که ا زمجاهدین پشـتیبانی می کرد درصحنه سـیاسی افغانسـتان به بازی گرفـت. این بار نیزنصرالله بابربود که به دختر بوتو یعنی بی نظیر بوتو نخسـت وزیر پاکسـتان راهنمایی و مشـوره میداد که چی کند. هم او بود که در ایجاد طالبان برهبری ملا عمر، سـهم بزرگی داشـت. اودرهمکاری نزدیک با جمعیت العلمای پاکسـتان بمثابه حزب طرفدار بوتو به سـازماندهی و سـوق طالبان به افغانسـتان پرداخت. بابرازمیان طلبه های مدارس دینی مربوط به آن حزب که رهبری آن دردسـت مولوی سـع الحق میباشـد، برای صفوف طالبان سـرباز گیری نمود.(آی. اس. آی.)  که دیگر ازموثريت حزب اسـلامی گلبدین مایوس گردیده بود، به مدارس دینی مربوط به جمعیت العلمای اسـلام که ازمتحدان بوتو بود، رو آورده و به سـرباز گیری ازآن برای فعال سـاختن طالبان پرداخت.

طالبان گروهی متشـکل از تعدادی ازمجاهدین سـابقه بوده و بوسـیلهء (آی. اس. آی.) برای یک دور جدیدی از بازی سـیاسی نظامی درصحنهء افغانسـتان به خدمت گرفته شـدند که هدف اصلی از آن قرار دادن افغانسـتان به صحنهء زد و خورد های جدید و چاق سـاختن هرچه بیشـتر اختلافات مذهبی و اتنیکی بود.

همجنان پاکسـتان قصد آنرا داشـت که درافغانسـتان دولتی پدید آید که ازریشـه با کشـور های روسـیه وهند خصومت داشـته و ازروح سـتیزه جویانه علیه پاکسـتان تهی باشـد. ازهمینرو طالبان مناسـبات با هند را در زمان حاکمیت خویش متوقف سـاخته وروسـیه را نیزبه گسـترش جهاد درقلمروهای آسـیای میانه تهدید می نمود. طالبان همچنان درزیر تاثیر و رهبری مسـتقيم (آی. اس. آی.) به گروه ها و افراد وابسـته به سـازمان های افراطی جهان عرب اجازه داده بود تا کمپ های آموزش و تربیه تروریسـت ها را در نقاط مختلف کشـوردایر و فعال سـازند. در پهلوی آنکه این سـازمان ها با تربیه و آموزش این افراد اهداف خاص خود را درنظر داشـتند لیکن دسـتگاه (آی. اس. آی.) نیز دسـت بازداشـت تا از افراد این کمپ ها برای پیشـبرد مقاصد جنگی و تروریستی خاص خود بویژه دربرابرهند وایران نیزاسـتفاده نماید.

گرچه بدنبال رویداد يازده سـپتمبردوهزاريک درنیويارک و واشـنگتن، موضعگیری پاکسـتان دربرابر افغانسـتان وهند تغییرمحسـوس نموده و دولت نظامی پاکسـتان برهبری جنرال مشـرف درمقابله با تروریزم و تعقیب وبازداشـت تروریسـت های مربوط به شـبکهء القاعده وسـران طالبان با اردوي ایالات متحده امریکا درمنطقه همکاری خود را ابراز داشـته ، لیکن چون آفتاب روشـن اسـت که پاکسـتان ازچنین وضعیت پیش آمده حد اعلی اسـتفاده را برای برآورده سـاختن مقاصد سـیاسی و نظامی خود در قبال افغانسـتان به نحو دیگری دنبال نمود.

سـران شـبکهء القاعده و طالبان که ایالات متحده در جسـتجوی آنهابود ـبه مناطق کوهسـتانی مناطق قبایل آزاد، آنسـوی مرز پناه برده اند وقطعات نظامی امریکایی درنوارمرزی بهمین منظورمسـتقر اند. دولت پاکسـتان نیز زیر همین نام برای نخسـتین باردرتاریخ موجودیتش موفق گردید واحد های اردوي پاکسـتان و افراد اسـتخبارات نظامی خود را درقلمرو قبایل آزاد داخل سـاخته وظاهراً زیر نام دسـتگیری سـران القاعده به عملیات خاصی با مقاصد فريب از آن چه که امریکاییان درنظر دارند، دسـت بزند. آنها سـعی کردند درطول عملیات شـان به همان بخش های قبایلی وارد گردیده و عملیات پاکسـازی را براه اندازند که جنگجو ترین و مقاوم ترین اقوام مربوط به قبایل آزاد سـکونت دارند.

 این قبایل پیشـینهء مقاومت تاریخی و درخشـانی هم دربرابر اسـتعمارگران انگیسی داشـته وهم تجربهء مقاومت دلیرانه دربرابر اردوي پاکسـتان را موفقانه ازسـر گذشـتانده وهیچگاه حاضر به معامله گری با دولت های متعدد پاکسـتانی نشـده اند. اکنون اردوي پاکسـتان سـعی می ورزد زیرنام مقابله با تروریزم به سـرکوب این مقاومت دسـت یابد وآنچه را که در طول نیم قرن نتواسـته بود بدسـت بیاورد، اکنون برآوره سـاخته و حضور نظامی خود را درامتداد خط فرضی دیورند در برابر افغانسـتان دایمی بسـازد.

پاکسـتان درهمجواری با هند وافغانسـتان همیشه بردونیروی دائماً فعال درپاکسـتان یعنی اردو و مذهب ( احزاب مذهبی ) تکیه داشـته و هرکدام این دو عنصر نقش اسـاسی در تعیین مقدرات و سـیاسـت های دولت دررابطه به مسـایل داخلی و منطقه یی داشـته اند. اردو در بیشـتری سـالهای نیم قرن موجودیت پاکسـتان قدرت دولتی را دراختیار داشـته و به کمک احزاب سـیاسی ــ مذهبی سـعی نموده تا به تحقق اسـتراتیژی های سـیاسی ـ نظامی در رابطه به کشـورهای رقیبش هند وافغانسـتان ــ دسـت یابد. (آی. اس. آی.)  بمثابهء دسـتگاه اسـتخباراتی نظامی، موثرترین وسـیلهء دولت واردو درراه تحقق این اسـتراتیژی ها بوده اسـت، که درهردوعرصه جنگ مقاومت درافغانسـتان وجنگ آزادی درکشـمیرنقش بزرگ خود را ایفاء نموده و باعث وارد سـاختن خسـارات بزرگ مادی و معنوی برای هند و نابود سـازی تمامی امکانات حیات سـیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی درافغانسـتان گردیده اسـت. اردو و (آی. اس. آی.) همین اکنون، به گونهء دیگری درصدد عدم اسـتقرار وضع در افغانسـتان بوده و سـعی میکنند تا دولت مرکزی درتامین صلح دوامدار درکشـور به شـکسـت مواجه گردیده به نحوی مهره های خو د را دردرون حاکمیت جدید وارد بسـازد و یا به گونه یی تداوم مداخلات خود را درامور افغانسـتان تامین نماید.

تفنگ ، جنگ سالاري وانتخابات ومواد مخدر

 

به نام ِدین طمع برتاج کردند

تمام شهر را تا راج  کردند

هرآنکي ميهنش راميپرستيد

زدامان وطن  اخراج  کردند...

توليد هيروئين درفغانستان درمقايسه با سال قبل، سي وچهارفيصد رشد داشته وبا وجود تلاش‌هاي بين‌المللي براي كاهش توليد مواد‌مخدر، درمجموع هشت هزارو دوصد تن هيروئين درافغانستان توليد شده است. دراين مدت كاشت خشخاش هفده فيصد افزايش يافته وهم‌اكنون يکصدونودوسه فيصد از مواد‌مخدرموجود دربازارهاي جهان درافغانستان توليد مي‌شود. توليد ترياك درافغانستان با ناامني‌ها و خشونت‌هاي جاري رابطه مستقيم دارد.

انتخابات درشرايطي برگزارشد كه تفنگ، پول و فساد اداري بيداد ميكرد. در شرايطي كه مردم ضرب ضربات سالهاي وحشت تنظيمي و طالبي را برجسم و جان خود فراموش نكرده اند؛ در شرايطي كه تاريخ و فرهنگ كشورما مورد تاخت و تاز جنايتكارن قرارگرفت كه زخمهاي خونين آن تا كنون التيام نيافته؛ درشرايطي كه آوارگان داخلي ومهاجرين اطمينان به زندگي آبرومند ندارند ودرشرايطي كه فساد اداري وسازش ومصلحت با صاحبان تفنگ و قدرت دررأس سياست هاي دولت قرار دارد، چگونه ميتوان از فضاي دموكراتيك ،‌ آگاه ومردمي صحبتي بميان آورد؟

كميسيون هاي گذشته چه دسته گلي را به آب دادند كه كميسيون سمع شكايات ازاين ويا آن آدم تفنگي برازندگي كسب كند؟  شكايت واعتراض زماني موجه ومرعي الاجراست كه لوث تفنگ وجنگ سالاري ازجامعه رخت بربسته باشد. ازكران تا كران كشورشكايت نه، بلكه شعله هاي خشم پنهان وآشكارمردم عليه حاكميت تفنگ وفساد اداري زبانه مي كشد، تبارز تظاهرات خشمگين مردم عليه فساد اداري وحاكميت تفنگ را ديديم.

وعده و وعيده هاي دولت، حواريون وملل متحد دوسيه ي ضخيم واما بي نام ونشاني است كه كميسيون مستقل حقوق بشرآنراترتيب وتبليغ كرد. وعده دادند كه جمع آوري اسناد وشواهد دو سال را دربرمي گيرد (بزك بزك نمير كه جو لغمان ميرسد!) مجرمين جنگي درتارو پود دولت آنقدرنفوذ دارند كه مرزبين مجرم و قاضي را مخدوش ساخته است.

 دربازي اتنخابات علاوه برحاكميت تفنگ و تهديد، پول حلال مشكلات بوده كه در رقابت هاي انتخاباتي نقش بزرگي را بعهده داشت . دسترخوان جنگي، بخشش، خريد كارت، مصارف ترانسپورت واوراق تبليغاتي ، تقلب هاي پي درپي و غيره به فرهنگ جنگ سالاران وايادي آنان تبديل شده كه ازطريق غارت دارائي هاي عامه (معادن، قاچاق مواد مخدر، غضب شيرپور، جعل اسناد، حيف و ميل كمك هاي بين المللي و ...) وسرمايه هاي باد كرده، دعوي اخذ رأي ، ريس جمهور، صدراعظم ( ريس اجرائيوي )، و وكالت مردم را دارند؟! دورازعقل است ولي واقعيت دارد. فساد اداري (عدم تصفيه جنگسالاران ازقدرت، رشوه، قوم وخويش بازي، واسطه، شناخت، تبعيض، تفتين و ...) ازبالا تا پايين ، ازمركز تا قرأوقصبات كشوربال گسترده وسايه افكند است.

دردرون حاكميت مراكزي وجود دارند كه اين فساد را اشاعه داده و پشتيباني ميكند. مافياي مواد مخدرمركز قدرت ديگري است كه تروريزم، جنگسالاري وبروكراسي را درجال خود تنيده توده هاي محروم ومظلوم وبخصوص روشنفكران واقشار ميانه حال تاب مقابله با اين هيولا راندارد.

به همين خاطر است كه درانتخابات بيشترين تقلب ودزدي را آناني دارند. لودين دريكي از مصاحبه‌هاي خود شفتالو گفتند كه «علاوه برطالبان، جنايتكاران ديگري هم بودند كه شامل پروسه مصالحه ملي گرديدند؟» فرقي نمي كند كه كي خيانت كرده و كي فرمان قتل صادركرده، مهم اين نيست، بل آنست كه ثبات سياسي با موجوديت و لوجنگسالاران و قاچاقبران با خائنين ملي حفظ شود. اين هم سياستي است ولي درخدمت عده ي محدود وخصم مردم.

اين سياست با منافع ملي و وحدت ملي شديداً منافات دارد. مصالحه بامجرمين جنگي وقاتلين ملت گذشته ازتشديد نفاق بين مليت ها، كارانتخابات را به رسوائي كشانيد و راه ورود كساني را به دولت بازنمودكه دستان شان بخون مردم رنگين است. روشنفکران ، احزاب سياُسي که نه پول دارند ونه سلاح ودموكراتها واستقلال طلبان شامل طيفي مي گردند كه نه زردارند و نه زور. سرمايه معنوي شان را معرفت وشعور سياسي مي سازد كه با تكيه برآن، حرف دل مردم را مي زنند و مدافع آرزوها وخواسته هاي آنانند. پاسدارنوردربرابر ظلمت اند وبا بيرق آزادي بي هراس ازرگبار تهديد و ارعاب كه سايه شوم تفنگ وپول برصندوق هاي رأي سايه افكنده بود حرف هاي روگ راست خود را گفتند ونوشتند.

بنابرسندي كه سازمان ملل دررابطه با موادمخدرنشر نموده، افغانستان عليرغم كاهش قابل توجه درزرع اين مواد طي سال جاري، در صدر كشورهاي توليد كننده آن قرار دارد.

درين سند آمده كه حدود ٢٠٠ مليون نفربا ارزش بيشتراز ٣٠٠ مليارد دالردرين كاروباردخيل اند وتجارت سالانه آن به ١٣ مليارد دالر (٩ مليار دالربوسيله تاجران كلان و ٤ مليارد دالر آن بوسيله تاجران كوچك) ميرسد. مافياي داخلي و ياران بين المللي شان با استفاده ازوضع بي ثبات دولت، حاكميت ملوك الطوايفي، فساد اداري، فقر و بيكاري مردم، بهترين استفاده ها را براي رايج كردن اين مواد كرده است و از اين خوان چرب، تروريزم و جنگسالاري نيز سودهاي كلاني مي برد. بي بنياد ترين فكر و عمل، محكوم نمودن دهقانان فقير براي زرع اين مواد وچپه كردن مزارع شان بوسيله نيروهاي امنيتي است. زيرا اگر شبكه قاچاقچيان از مستي به اين كار رو مياورند، دهقانان ما از مجبوريت و فقط بخاطر سيركردن شكم خود و اولاد شان دست به زرع آن مي زنند.  

حال دولت وحاميان بين المللي آن محاسبه كنند كه آيا اراده و توانايي مقابله با اين اختاپوت ها را دارند و يا اينكه درحد مجادله لفظي با آنان اكتفا كرده و درخفا براي هركدام از شبكه ها چراغ سبز نشان خواهند داد تا با خاطر آرام به كار شان مشغول باشند. اگرپلان فرضي چنين باشد، روشن است بغيرازمردم ما وكساني كه دردنيا بنابه هردليلي براي تسكين آلام خود به اين مواد رو مياورند متضررين اصلي اين سناريو بوده، سود اصلي را سلطانهاي مواد مخدر و شهزاده هاي كوچك آنان؛ جنگسالاران و تروريست ها خواهند برد وكشور ما چندين دهه ي ديگربه مركز قاچاق، جنايت و انواع فساد باقي خواهد ماند و مردمش روي خوشبختي را نخواهند ديد.

دردولت اگروزيري بر ضد جنگسالاري و فسادحركت ولو بسياركوچكي انجام دهد، قابل تحمل نيست و بايد كنار برود. و اين احتمالاً ناشي ازفشارمرموزي است كه جنگسالاران ومافياي موادمخدردولت را درمحاصره گرفته اند.

دولت هرقدربه طرف سيستم شدن پيش برود به همان پيمانه غرق درفساد بروكراسي ميگردد. حال مردم به وعده هاي دولت ولو اينكه با نيت پاكش توأم باشد وصادقانه آن را بخواهد باورنمي كنند، چون ميدانند توان تحقق خواستهايش را ندارد. مردم درعمل ديدند كه دولت بلد است حرفهاي دل خوش كن بزند كه اصلاً قادربه انجام آن نيست. وقتي دولت دربرابر حادثه اي قرارگرفت عموماً ازديد، موضع وخواست مردم به آن برخورد مي كند اما فردايش چون تشويش از عواقب آن دارد و يا هم احتمالاً تهديدي دريافت كرده بلافاصله لاحول كرده خلاف قرارخودعمل مي كند ومردم را در حيرت و تعجب فرو مي برد. 

مقالات مرتبط

...

جنبش اسلام نوین، عبارت ازعقاید تعداد زیادی از مسلمانان است، که میخواهند اسلام را با قرن عصر مطابقت د... ادامه

...

افغانستان دربدترين وضعيت امنيتي وسياسي خود بسر ميبرد. شدت حملات جنگجويان طالب؛ ورود ادامه

...

          در این روز ها افزون بر حمله های انتحاری و انفجاری؛ ماین گذاری و انفجار موتر بمب ها و ماین... ادامه

...

ازمدت چهل سال بدينسو، کشور عزيزمان افغانستان، در آتش جنگ خانمانسوز تحميل شده از جانب امپرياليسم جهان... ادامه

...

در تاریکی که با آشوب و انارشی و طوفان نیز توأمان باشد؛ روشنی و روشنگر راهنما و نجات بخشا؛ برترین و م... ادامه

...

در افغانستان کنونی مشکل اساسی مردم، درد و رنج مردم از چیست؟ آیا درد و رنج کنونی انفرادی است یا درد م... ادامه

...

به تاريخ 16 قوس 1380 مطابق 7 دسامبر 2001 حکمروايی پنج ساله امارت سياه طالبان پايان يافت. قندهار، هلم... ادامه

...

در افغانستان مجاهدين به شمول طالبان، حکومت‌های مافیایی ساخته‌اند و مردم را با دیکتاتوری اداره می‌کنن... ادامه

...

     دست نوشته ای از زنده یاد وحید مژده؛ منتشره مورخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ وجود دارد که هر انسان را به شاک و حتی... ادامه

...

مردی که خاتم پیامبران بود به عربی سخن می‌گفت اگر چه چندین نسل او در میان عرب زیسته بودند اما خداوند... ادامه

...

انتقال قدرت از مجاهدين به طالبان توسط پاکستان و امريکا و ادامه جنگهای خونين و ويرانی کشور:      ط... ادامه

...

طوری که در بخش قبلی تذکر رفت، شورای رهبری تنظيم های هفت گانه مقيم پيشاورپاکستان در منزل نوازشريف نخس... ادامه