چشم اندارصلح با طالبان!

عبدالاحمد فیض

چشم اندارصلح با طالبان!

با انعقاد موافقتنامه ترک منازعه که دربیست ونهم فبروری امسال به میزبانی دولت قطردر دوحه میان نماینده با صلا حیت ایالات متحده وجنبش مسلح طالب به امضاء رسیدامیدهای کاذبی درافگارعمومی داخلی بخاطرگشودن گره کوریکی ازطولانی ترین وخونین ترین جنگ داخلی شکل گرفت وباورهای درفضای سیاسی بدون عطف توجه به ابعاد،عوا مل وهدف این منازعه ایجاد شد که گویا واشنگتن با استفاده ازجایگاه ونفوذش بمثابه قدرت مؤثربا تحکم و فشارهای لازم سیاسی درتعاملات خود با اسلام آباد درپیوند به بحران افغانستان،به بن بست دراوضاع جنگی نقطه فرجام گذاشته وزمینه درجهت نیل به شروع مفاهمه میان دولت و مخالفین مسلح وتأمین صلح مساعد خواهد شد، اما تداوم و حتا گسترش دامنه بی ثباتی وتشدید تهاجمات طالبان برمواضع دولت واهداف ملکی درچند ماه پسین بعد ازموافقتنامه صلح وتحت پوشش هیاهوی رسانه ای صلح به بیهودگی خوشبینی ها عمومی درزمینه پایان جنگ صحه گذاشته وبه اثبات رسانید که چشم اندازوصول بیک توافقی که متضمن پایان بدبختیهای کنونی وتحقق داعیه صلح مستدام باشد به دلایلی آتی کماکان نا روشن وغیرمحتمل به نظررسیده که اینک بدان خواهم پرداخت:

۱-افغانستان با همسایه شریری مواجهه است که بنیاد وعمق اهداف راهبری این همسایه ناخلف دردکتورین کرستین فیریکتن ازتئوری پردازان معروف غرب بوضاحت بازتاب یافته است. موصوف معتقد است که پاکستان پیش ازین که یک کشورباشد،یک تفکرعظمت طلبانه است که برای خود ازبدوی ایجادش ازدامن استعمارمرزهای ایدئولوژیک ترسیم کرده است که درمرکز این مرزفکری، افغانستان، هند وآسیای وسطی جا گرفته است، لذا این کشوربخاطری وصول به مرزهای ترسیم شده فکری اش ارتش خود را بمثابه قدرت اصلی گزیده تا بخاطرتحقق اهداف و نیات استراتژیکش ازهمه گزینه های ممکن استفاده نماید، بربنیاد این نظریه وبا عطف توجه ودقت برمجموع عملکردها واقدامات خصمانه این کشوردرقبال کشورما درپیش ازچهاردهه تاکنون بوضوح میتوان استنتاج نمود که ارتش بد نام پاکستان وبویژه اداره ای-اس-ای مأموریت یافته است که با سؤاستفاده ازاحساسات مذهبی ، فقرفرهنگی، وافکارحاکم سنتی وقبیلوی وعدم همبستگی ملی مردم افغانستان وبه دلیل میراث نامیمون استعماریعنی منازعه تاریخی سرحدی با تاسف تحت نام دین ازمیان ساکنان این وطن سربازگیری نموده وبا پناه دادن وتمویل مالی وتسلیحات مخالفان وجلب مزدوران جنگی، درجهت نیل به اهداف خود، جنگ نیابتی را برضد افغانستان دروجود گروهای تروریستی تداوم بخشد.

۲- ظهورگروه طالبان درسالهای دهه نود میلادی بیرون ازمرزهای ملی درقلمروپاکستان برمیگردد، همان برهه ای دشوارتاریخی که احزاب وسلاح بدستان جهادی درکابل برسرحفظ قدرت ورسیدن بفدرت آتش نبردهای خونین داخلی را ملتهب ساختند، اداره نظامی وجاسوسی پاکستان که سالها برای پیروزی جهادیان روزشماری کرده وباورداشت که با توجه به نقش این کشوردرتمویل جنگ درافغانستان دهه هشتاد ونیزنفوذ گسترده درمیان احزاب جهادی،با بقدرت رسیدن این تنظیمهای مسلح، اهداف ومنویات سیاست نظامیگران تحقق خواهند یافت،اما عدم موفقیت عناصرواحزاب مطلوب وقرینتربه اسلام آباد، اشتباه راهبردی پاکستان خلاف محاسبات رقم خورده وبه قصد جبران، مساعی گسترده سیاسی واستخبا راتی را درهمانگی با متحدین منطقوی وحتا فرا منطقوی بخاطرساخت تشکیلات جدید جنگی گروه طالبان به هدف گشایش صفحه جدیدی جنگ وویرانی درافغانستان را اندازی نمود.

 لذا مبرهن است که منازعه جاری درراستای اهداف خارجی وبا حمایت ومنابع بیرونی در جریان بوده وخاتمه چنین جنگی دارای ریشه وبنیاد خارجی بدون ابهام به قطع کامل دخالت حامیان خارجی مرتبط است.

۳-همانگونه که درفوق تذکاریافت، ازین واقعیت نمیتوان چشم پوشید کهپاکستان درپایگذاری ساختاروبافت فکری و اندیشوی گروه طالبان، تمویل وتجهیزاین گروه نقش بنیادی را ایفاء داشته ودورنمای کاربرد این تشکیلات مسلح را با درنظرداشت کرکترمداخله گرانه ونیات که درقبال کشورما تعقیب مینماید به نحوی تنظیم نموده است که این گروه را ازهرگونه اقدامات مستقلانه ومتناقض ارزشهای برحذرخواهند داشت، که اداره نظامی پاکستان برمبنای آن دردوام جنگ کنونی درافغانستان سرمایگذاری نموده است.

۴- مبنای فکری وایدئولوژیکی حرکت طالبان، برپایه تفکرجهادیزم یعنی برپائی انقلاب اسلامی جهانی استواراست، که تعریف معینی ازمفهوم قدرت دارد، قرائت برخاسته ازمکتب فکری طالبان، قدرت وحاکمیت را درست زمانی مشروع می پندارد که قدرت سیاسی براساس معیارهای دینی استواربوده وزعامت قدرت سیاسی بربنیاد فتوای جمع ازپیشویان مذهبی کسب مشروعیت نماید، لذا تفکرحاکم برحیات سیاسی جنبش طالبان، تعریف متعارف قدرت ودولت مدرن که مبنای مشروعیت آنرا اراده ورای شهروندان تشکیل میدهد را غیرمشروع ومنتفی دانسته وساختارمشروع نزد این جنبش مسلح فقط اداره امارتی خواهد بود.

۵- بدیهی است که درکنارهمکاریهای بیدریغ پاکستان درپشتبانی وحمایتهای گسترده اعم از تمویل مالی، لوژیستکی، اطلاعاتی وایجاد پناهگاه های مطمئین به جنبش طالبان، حفظ و گسترش مناسبات دیرینه وتنگاتنگ سایرتشکیلات و سازمانهای رادیکال وجهادیستهای فرامنطقوی که به اقدامات متعدد دهشت افگنی متهم هستند، نزد این گروه مسلح ازاهمیت ویژه برخورداراست، زیرا حفظ وتوسعه روزافزون این مناسبات درراستای تمویل، همکاریهای تسلیحاتی، مالی وبخصوص درجبهات جنگ برای دوام وحتا بقای جنبش طالبان دارای اهمیت استثنای بوده، ازینروبعید به نظر میرسد که این گروه به قطع مناسباتی مبادرت ورزند که براساس تفکرجهاد وتقدیس اهداف مشترک شان شکل گرفته است.

۶- با توجه به بافت اجتماعی، تفکرگروه طالبان ازارزشهای سنتی وقبیلوی وقرائت سخت گیرانه که ازدین ارائیه می دارند، متأثراست، لذا این امرموجب میگردد تا این تشکیلات مسلح به ارزشهای رایج دردنیای معاصرکه کشورما نیز بوضوح ازآن متأثربوده، تمکین نه نموده وبه تعهدات افغانستان به میثاقهای بین المللی مبنی بررعایت بی تأخیرو بدون قید وشرط هنجارهای حقوق بشری پابند نخواهد بود وهکذا اعتقاد این جریان برعدم وجاهت شریعی مجازات تعزیری، تاکید درجهت ایجاد یک نظام حقوقی درپرتوروایت های خشن دریک رژیم مذهبی، بخش انفکاک نا پذیر ازاهداف آرمانی جنبش طالبان است.

لذا با عنایت به دلایل فوق میتوان اذعان داشت که ترک منازعه جاری ازمجرای گفتگوهای مسالمت آمیز، آشتی و ادغام مخالفان دریک ساختارسیاسی مشترک که متضمن حفظ ارزشهای موجود، حقوق جمعی، اصول شهروندی واستقرارصلح پایداردروطن جنگزده مان باشد کماکان درهاله ابهام قرارداشته ونتایج امید بخشی را نمیتوان ازروند صلح که ایالات متحده آغازگر بوده وبدان اصراردارد، انتظارداشت.

مقالات مرتبط

...

نشست مسکو با حضور ده کشور و هیأت طالبان برگزار شد؛ اما بدون نتیجه ویژه‌ای پایان یافت. ادامه

...

طرح پيشنهادی برنامه ی صلح و تشکيل دولت فراگيرملی در افغانستان سال 1377؛ اهداء به آنانی که چشم های شا... ادامه

...

به ابتكار دو نهاد محترم «اراده» و «كپس» در همنوايي با دفتر يونوما بروز نزدهم جون كنفرانس ادامه

...

گرد باد های برخاسته از فروپاشی وسقوط بیش از بیست ولسوالی طی یک ماه اخیر خط پیکان وشتاب فروپاشی پایه... ادامه

...

با سرنگونی رژیم جمهوری مرحوم محمد داوود درهفتم ثور(۱۳۵۷) ه،ش وبقدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق افغانستا... ادامه

...

آمریکا در آستانه خروج ارتش اش از افغانستان به بدیل رویکرد های استعماری نگاه نموده وهیچ گونه آمادگی ب... ادامه

...

در منازعات مسلحانه هميشه مردم ازلايه هاي مختلف اجتماعي، قربانيان اصلي هستند، شما به ندرت مشاهده نمود... ادامه

...

آشتی اصطلاح معمول است که در زنده گی روزمره مردم بکار می رود و به معنا و مفهوم  سازش و دوستی پس... ادامه

...

در اکثر مقطع های تاریخی و در کشورهای مختلف ایجاد حکومت های موقت بعد از جنگ های داخلی، بحران های بزرگ... ادامه

...

اشرف غنی احمدزی یکی از سازمان دهندگان و برنامه ریزان کارزار تبلیغاتی جهت جلب بیشتر پشتیبانی مالی، سی... ادامه

...

به جای تامین صلح تروریزم را مسلط میسازند ادامه

...

موفقیت تصامیم در دوحه، موفقیت پروژه ی تسلط و حاکمیت "انگریز-آی ایس آی" بر افغانستان است! ادامه