نبرد هیولای نیو فاشیسم در دو جبهه

نبرد هیولای نیو فاشیسم در دو جبهه

نبرد هیولای نیو فاشیسم در دو جبهه با اولتراناسیونالیسم ولیکاروس و چگونگی رهایی کشور از اشغال پاکستان و گروه مزدور و اجیر دست نشانده نیو فاشیست طالب:

بی چون و چرا کشمکش اصلی میان ناتو و روسیه بر سر دستیابی به گنجینه های کانی اوکرایین و افعانستان و در فرجام آسیای مرکزی و تندرا و تایگای روسیه (آخرین گنجینه های دست ناخورده) و همین گونه قطب شمال است.

در این کشاکش رژیم های دست نشانده و مزدور نیوفاشیستی زلنسکی و طالبان ابزار دستی بیش نیستند.

از یک سو غرب فارورد پالیسی پیچیده یی را در دو محور با ابزار نیوفاشیسم آغاز کرده است و از سوی دیگر، روسیه برای رویارویی با این تهاجم و دفاع از خود، به دامن زدن بی پیشینه به ناسیونالیسم روسی رو آورده است که با گذشت زمان می تواند به اولتراناسیونالیسم و حتا به گونه یی احیای دوباره ساختاری همانند به شوروی پیشین، جنگ سرد و مشی دیوار آهنین و راه اندازی جنگ نیابتی در افعانستان تحول یابد.

تبارز اولتراناسیونالیسم در پهلوی اتوریتاریسم / اقتدارگرایی می تواند به نظامی‌گری و دامنه یابی مسابقات تسلیحاتی بینجامد و از سوی دیگر، برای خنثی سازی برنامه امریکا دامنه ناآرامی ها می تواند به دو کشور پشت جبهه یعنی لهستان و پاکستان کشانده شود.

در پشت اوکرایین و پاکستان کشورهای اروپای غربی و عربی به عنوان تمویل کنندگان پروژه نیوفاشیستی قرار دارند.

بسیار جالب است که در کشاکش های کنونی اکولوژیک نیوفاشیستی جای ابزارهای متعارف در گذشته را گرفته است.

این گونه، با یک معادله سه مجهوله پیچیده رو به رو هستیم که در آن z میدان جنگ یعنی اوکرایین و افعانستان، y دو کشور پشت جبهه پولند و پاکستان و x کشورهای تمویل کننده جنگ یعنی اروپا و کشورهای عربی به ویژه شیخ نشین قطر است.

برای حل مشکل، یعنی پایان دادن به جنگ، نخست باید سرازیری منابع مالی و اکمالاتی قطع گردد. روشن نیست که تمویل کنندگان تا به کی به تمویل این جنگ های خانمانسوز ادامه خواهند داد؟ روشن است که اروپا در دراز مدت توان بی پایان نبرد را ندارد. مگر امیرنشین قطر تا نیم قرن دیگر می تواند با تکیه بر درآمد های بادآورده گازی کوره جنگ در هندوکش را داغ نگه دارد.

دو دیگر، باید دو کشور پشت جبهه اکمال کننده یعنی پولند و پاکستان زیر فشار قرار گیرند. در این میان پاکستان بیشتر آسیب پذیر است. مادامی که جنگ در اوکرایین و افعانستان ادامه داشته باشد، این دو کشور می توانند از سیل پول های سرازیر شده بهره مند باشند.

به گونه یی که دیده می شود، اوکرایبن و افعانستان دو روی یک سکه و در واقع دو پلی اند برای رسیدن به روسیه و آسیای مرکزی.

مگر، آن چه بسیار درد آور است، قربانی شدن مردم این دو کشور همچون هیزم سوخت جنگ و ویرانی و نابودی و بربادی و تباهی فزاینده است.

ناگفته پیداست که از این کشمکش فرسایشی امریکا و ناتو با روسیه بیشترین سود را چین می برد. این کشور با شتاب فراوان بازرگانی خود را با روسیه و کشورهای آسیای مرکزی گسترش می دهد. چنانچه تراز بازرگانی آن با روسبه به بالای 200میلیارد و با کشورهای آسیای مرکزی به هفتاد میلیارد رسیده است. بازارهای این کشورها ها هم با گذشت زمان بیشتر و بیشتر در دست چینی ها می افتد و حجم سرمایه گذاری چین هم در این گستره رو به افزایش دارد.

دانسته نمی شود که چگونه اروپا و امریکا از دور فرو رفتن روسیه و آسیای مرکزی به کام اژدهای زرد چین را به تماشا نشسته اند.

نیازی به گفتن ندارد که جنگ فرسایشی اوکرایین به سان موریانه اروپا را می خورد و به سوهانی مبدل شده است که هستی اروپا را می ساید. اروپایی تا دیروز شگوفا، اکنون با تورم لگام گسیخته، رکود اقتصادی، بیکاری فزاینده و ده ها مشکل دیگر گرفتار شده است. زیان کلی اروپا سر به یک تریلیون دالر می زند و ارزش یورو با دالر برابر گردیده است. گریز سرمایه از اروپا به امریکا افزایش یافته و گرانی بیداد می کند. سرازیری سیل پایان ناپذیر پناهگزینان اوکرایینی به درد سر جدی یی برای اروپا مبدل گردیده است. هزینه بر سر پا نگه داشتن رژیم زلنسکی که ماهانه به ده میلیارد دالر می رسد، بار سنگینی بر گردن اروپا شده است. روشن است این پول ها دیگر هرگز بر نخواهد گشت

اروپا از خود مواد خام کانی ندارد و در دراز مدت بخواهیم، نخواهیم نیازمند مواد خام روسیه است و این نیازمندی یک وابستگی استراتیژیک است. از سوی دیگر ، روسیه و آسیای مرکزی بازار بزرگی برای فروش کالاهای ساخت اروپا است. به خودی خود، از دست دادن بازار پنج صد میلیارد دالری روسیه برای اروپا فاجعه بزرگی است که تاثیرات آن در دراز مدت می تواند بس بزرگ باشد.

رویدادهای اخیر فرانسه زنگ های خطر در اروپا را به صدا در آورده است.

سرنوشت مردم بینوای اوکرایین بسیار دردناک و سوزناک است. کشور زیبا به یک ویرانه مبدل گردیده است. تلفات جنگی به نیم میلیون نفر رسیده است. ارتش از میان رفته، زیرساخت ها ویران گردیده است. تولید به صفر رسیده و کشور هیچ درآمدی ندارد. مردم کار، نان، آب و سوخت ندارند. تنها شغلی که مانده است، جنگ است که از سوی ناتو تمویل می گردد. شمار گریزیان به بیش از ۱۵ میلیون نفر رسیده است. مرزهای کشور بسته است و مردان بین ۱۸ سال تا 60 سال اجازه رفتن به خارج را ندارند. شمار بسیاری از خانواده ها زنان و کودکان خود را به خارج فرستاده و خود یا در جبهات می جنگند و یا در خانه های خود نشسته اند. آینده اوکرایین هم تیره و تار و گنگ و نامعلوم است و پایان جنگ ناپیدا.

ان چه مربوط کشور ما می گردد، 

برای ما ، جدا از بحران اوکرایین، مهمترین مساله این است که چگونه به اشغال پاکستان پایان بدهیم و از شر رژیم خونریز و ستمگر وحشی حمارت طالبان رهایی پیدا کنیم؟

اوضاع بی سر و سامان کشور دل سنگ را به فریاد در می آورد.

بیش از ۹۰ درصد مردم زیر خط فقر و ناداری بسر می برند و از گرسنگی رنج می برند. شمار معتادان به 5.2 میلیون نفر رسیده است. بیکاری و گرانی بیداد می کند. بیماری ها فزاینده است.

رژیم طالبان کشور را به بزرگترین کانون تروریسم جهانی مبدل ساخته است. هزاران دهشت افکن از چهار دانگ گیتی به کشور سرازیر اند.

رژیم طالبان پیرو تاریک ترین اندیشه های فاشیستی مذهبی و تبار پرستی افراطی است که تلفیق این دو تبلور نوعی ایدئولوژی التقاطی نیوفاشیستی طراز نو می باشد.

رژیم مفلوک قرون وسطایی فاقد مشروعیت ملی و بین المللی است و کشور را در تجرید وحشتناکی فرو برده است.

خطر در گرفتن جنگ داخلی، به ویژه در شمال هندوکش و مرزهای ایران با گذشت هر روز بیشتر می گردد.

روشن است که تداوم حیات نکبتبار رژیم تروریستی نیوفاشیستی طالبان هم مردم را به سیه روزی های فزاینده رو به رو می سازد و هم منطقه را با مخاطرات جدی مواجه.

پاکستان کشور را اشغال کرده اند و در واقع، افعانستان د فاکتد از میان رفته و کنفدراسیون افپاک تشکیل گردیده است. سررشته همه امور در دست ای اس آی است.

نقض سامانمند حقوق بشر و تضییع حقوق زنان و جلوگیری از مشارکت آنان در حیات سیاسی اجتماعی و اقتصادی زندگی را برای زنان به زندان مبدل گردانیده است.

در یک سخن: شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل.

پاکستان اشغالگر که خود را مالک کشور می پندارد، در پی آن است تا برای باز پرداخت بدهی های 65 میلیارد دالری خود به چین، کان های لیتیوم، یورانیوم و تلک افعانستان را به چین بفروشد.

رژیم طالبان و بادران پاکستانی آن به گونه سیستماتیک گروه های تروریستی طالبان پاکستانی و ده ها گروه شرور دهشت افکن پاکستانی اویغور، عرب، چچنی، تاجیکستانی، اوزبیکستانی و .... را به شمال و امتداد مرزهای ایران مستقر می سازند که به خودی خود زمینه را برای راه افتادن جنگ های خونینی فراهم می سازد.

پاکستان می کوشد تنور سوزان جنگ و بحران را در افعانستان پیوسته داغ نگهدارد تا سیل سرازیری دالر از کشورهای عربی روان باشد.

بیگمان کلید پایان یافتن هر دو بحران در واشنگتن است. در دراز مدت به سود امریکا نیست که روسبه، آسیای مرکزی، پاکستان و ایران در کام چین فرو برود. در نتیجه باید در راهبرد خود بازنگری کند.

بارها به سود امریکا و اروپا است تا با روسیه و ایران از در صلح و آشتی پیش بیایند. در غیر این، تشکیل اتحادیه نو میان مسکو، پکینگ و تهران می تواند درد سر بزرگی را برای آن ها بیافریند.

به امید این که هر چه زود تر به جای رژیم طالبان یک دولت فراگیر ملی مشروع در کابل رویکار بیاید. برای دستیابی به این آرمان بایسته است تا سازمان ملل و دیگر مجامع جهانی پیشگام شوند و مردم ما هم با کنار گذاشتن اختلافات با همبستگی و همسویی به کار و پیکار خستگی ناپذیر ادامه بدهند.

عزیز آرینفر

(7)

مقالات مرتبط

...

خدا که می دهد نمی پرسد بچه کیستی؟! "اما آی اس آی"و ده ها مماثل ... وسیله می شوند. ادامه

...

دیدگاهی رایج، نه تنها در غرب بلکه در روسیه نیز وجود دارد مبنی بر اینکه پیروزی دونالد ترامپ ادامه

...

گرهارد شرودر، صدراعظم سابق آلمان در جریان سخنرانی در سوئیس گفت که حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه اوکرای... ادامه

...

گرهارد شرودر، صدراعظم سابق آلمان در جریان سخنرانی در سوئیس گفت که حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه اوکرای... ادامه

...

من رومان زلر هستم و امروز مهمان ما چهره آشنا و قدیمی، ژنرال هارالد کویلت، فرمانده سابق ارتش ادامه

...

طوری که شما آگاهی کامل داريد؛ اشغالگران امريکايی پس از بيست سال جنگ و خونريزی؛ غارت و سيه روزی مردم... ادامه

...

سه سال پوره، از حاکمیت گروه وحشت و دهشت تالبانی در کشور من و تو میگذرد. این سومین سالگرد سیاه و خشن... ادامه

...

لشکرکشی طالبان در برابر مردم و فراخوان قیام عمومی مردم افغانستان علیه آنان! از خیزش مردم بدخشان ده ر... ادامه

...

آتشی را که رژیمهای مزدور پاکستان ودیگرکشورها به نیابت ازقدرتهای آمپریالیستی، از نیم قرن قبل تا بدینس... ادامه

...

تصور نگارنده بر این است که آنچه که میان طالبان و ارتش پاکستان رخ میدهد یک بازی استخباراتی، یک تاکتیک... ادامه

...

اجلاس دو روزه دوحه درباره بحران افغانستان به سرپرستی سازمان ملل با شرکت ۲۵ کشور و چندین نهاد منطقه‌ا... ادامه

...

مردي كه از غرور كاذب بر پوتين ميتاخت وتاريخ شوروي و روسيه را  كتمان ميكرد... ادامه