پیروزی راست افراطی درآلمان

عالم جمال

قاره ی اروپا تا دوران جنگ دوم جهانی، بیشترین جنگ را تجربه کرده است.

همزمان ازدل مدرنیته اروپایی اگرازیکسوحقوق بشر، آزادی، عرفی گرایی وانسان گرایی سرزد؛ ازسوی دیگراین مدرنیته با استعمار، تجاوز، نژاد پرستی، مصرف گرایی لجام گسیخته، سکس وزندگی کاباره یی گره خورده است.

آغازهزاره سوم اروپایی درواقع برگشتی است به همان بعد دوم این مدرنیته که جریان راست افراطی را درسکوی پیروزی قرارداده وآینده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی دهه های بعدی اروپا با این جریان پیوند خواهد خورد.

مدرنیته اروپایی عمدتاً درسده ها ۱۹ و۲۰ به دوجناح راست افراطی وچپ سوسیالیستی تقسیم شد وانقلاب درروسیه اروپا را به دوقطب متخاصم ایدئولوژیک تبدیل کرد. جنگ دوم جهانی عملاً این قاره را به دواردوگاه متخاصم تقسیم کرد وخطرخیزش جنبش های چپ وگسترش انقلاب سوسیالیستی دراروپا را افزایش داد.

 این ترس ازفروپاشی، سیستم سرمایه داری را به عقب نشینی دربرابرخواست های طبقات تهیدست، میانه، روشنفکران وجریان های رادیکال چپ وادارکرد و به نیروهای میانه رو سیاسی وفکری، چپ، سندیکاهای کارگری وطبقات تهیدست ومیانه امتیازاتی را درعرصه های بازارکار، مزد ومعاش، کاهش ساعت‌های کاری، مناسبات تولیدی وآزادی های فردی واجتماعی قایل شد واین امرسبب گسترش آزادی های فردی واجتماعی، رعایت حقوق بشر ونوعی تعادل درتقسیم وتوزیع ثروت، برای جلوگیری ازعمیق شدن درزهای طبقاتی وفاصله میان فقروغنا شد.

ترس ازپیروزی جنبش های چپ، اروپا را به قدرت نوظهورامریکایی که ازجنگ دوم جهانی پیروزبدرآمده بود، وابسته کرد واین وابستگی به متابعت کامل اروپا ازسیاست های امریکا منجرشد.

فروپاشی شوروی وایجاد دنیای یک قطبی زیررهبری امریکا نخستین پیامدش برای اروپا بازگشت به همان سیاست های سنتی گذشته وسلب پیوسته ی امتیازاتی بود که سرمایه داری اروپایی در رقابت با اردوگاه سوسیالیستی برای طبقات بهره ده ومیانه درنظرگرفته بود؛

اما آرایش جدید اتحاد اروپا، گسترش ناتو وجهان یک قطبی به زمان نیازداشت تا نیروهای چپ، میانه، لبرال وآزادیخواه را به تدریج ازصحنه سیاسی کناربزند.

بالا آمدن راست افراطی درانتخابات ۲۰۱۴ امریکا که ادامه ی همان سنت انگلوساکسونی استعماری رانمایان ساخت، به جریان راست افراطی اروپا نیز تحرک تازه ی بخشید.

واقعیت این است که پذیرش مهاجران بیشتربرای تکمیل نیروی کارمتخصص وارزان دراروپا، امریکا و کشورهای توسعه یافته سرمایه داری معمول شد وازسوی دیگربخشی ازمردم کشورهای مستعمره اروپایی به این قاره وارد شدند.

 اروپا که به برکت چاپیدن ثروت ازکشورهای مستعمره ثروتمند شده بود، می توانست برای پیش بُرد توسعه اقتصادی خود تعداد بیشترمهاجربه عنوان نیروی کارارزان را بپذیرد؛ اما اکنون این مدرنتیه اروپایی تمام امکانات کره زمین را مصرف کرده وکمبود مواد خام، نایاب شدن مواد غذایی، رشد سرسام آورنفوس، آلوده کردن کره زمین، صعود سرسام آورقیمت ها، بحران های پیوسته سرمایه داری، موج مهاجرت های جدید ازکشورهایی که سیستم سرمایه سالاری درانهاجنگ، بحران سیاسی وامنیتی را تحمیل کرده است، همه وهمه معضل های اند که بشریت را یکجا با کره زمین درآستانه نابودی قرارداده است.

حال راست افراطی اروپایی وامریکایی تمام کاسه وکوزه این فاجعه بشری وکره زمین را برسرمهاجرینی می شکنند که خود محصول آن اند. واقعیت این است که مهاجران درشغل های طاقت فرسا کارکردند ومی کنند وبیشترین درآمد را به جیب سران کمپنی ها وکارفرمایان شان ریختند وهنوزمی ریزند.

مسأله مهاجرت ومهاجرستیزی اکنون به گرانیگاه اصلی رقابت های سیاسی، کارزارهای انتخاباتی وپروسه های سیاسی تبدیل شده وبه فرازآمدن احزاب اروپایی دراین رقابت ها بستگی به درجه ی مهاجرستیزی وپیشبرد سیاست های فاشیستی وراسیستی دارد.

این روند نشان می دهد که اروپا به همان روندی ازمدرنیته برگشته است که جنگ، تجاوز، استعمار، فاشیسم، نژاد پرستی وتمامیتخواهی اروپایی را تولید کرد واکنون بخشی بیشتری ازمردم اروپا هم ازاین سیاست ها حمایت می کنند.

موجی که نیروهای راست افراطی را به سکوی پیروزی رسانده ومی رساند، همان تنفر اروپایی ازمهاجران است ونخستین قربانی آن مهاجرانی اند که بیشترازکشورهای مستعمره ونیمه مستعمره مسلمان به اروپا وامریکا سرازیرشده اند.

بهانه ی همه این مهاجرستیزی حضورترویستان اسلامی دراروپا وامریکاست که سرمایه داری اروپایی وامریکایی آن را درجنگ افغانستان دردهه ۸۰ احیا وبازتولید کرد وهم اکنون ازاین افزاربه طوروسیع دربرابرمخالفان استفاده می کند.

ازهمین تروریست های اسلامی درسوریه، افغانستان، عراق به سود اهداف شان استفاده می کنند؛ واما دراروپا به بهانه ی حضورتروریستان اسلامی به جان مهاجران افتاده اند.

آنچه می‌تواند درآینده نزدیک درهمه کشورهای اروپایی به واقعیت بپوندد، پیروزی راست خواهد بود. واین یعنی سربرآودن موجی از مدرنیته اروپایی که درگذشته دوجنگ جهانی، فاشیزم، نژاد پرستی وتجاوز را برمردم تحمیل کرد وپیامد آن تکرار دوباره تاریخ خونبار اروپایی خواهد بود.