گذرگاه خطرناک تاریخ مرحله عبور از سرمایه داری به سوسیالیسم قسمت دوم

سید داوود مصباح

گذرگاه خطرناک تاریخ

مرحله عبور از سرمایه داری به سوسیالیسم

دوشنبه‏، 21‏ ژانويه‏ 2019

قسمت دوم

جنگ علیه کمونیسم یعنی چه ؟!

     جنگ علیه کمونیسم ریشه بسیار طولانی و عمیق درتاریخ زندگی بشریت سیاره ما دارد. برای باز نگری به این رخ داد، کماکان کمی به گذشته ای این جنگ برگردیم.

انسان در گذرگاه زندگی از پارینه سنگی تا هفت هزار سال بعد از نوسنگی یا نئولتیک هم انسانهای نئودرتال وهم کرومونیم در مجموع در کمون حیات بسر می بردند. انسان درهشت هزار سال قبل از میلاد مسیح از مرحله ای تهیه ای غذا به مرحله ای تولید غذا به یک انقلاب عظیم و سر نوشت ساز دست یافتند. در مجموع انسان آنچه از طبیعت بدست می آوردند وهم آنچه که تولید می کردند، بصورت مشترک آز آن استفاده می کردند. آنچه که شکارچی از شکار می آورد و ماهی گیر از دریا می آورد با آنچه که از میوه های سردرختی و کاشت بدست می آوردند بین همه ساکنین استقرار مساویانه تقسیم و مصرف می شد وزندگی وحیات آدمی زاد مشترک بود که نام این زندگی اشتراکی و برادرانه را در تاریخ کمون می نامند. درجامعه شناسی علمی(ماتریالیسم تاریخی) فرماسیون یا صورت بندی اجتماعی واقتصادی بیان شده است.

چند مورد در باره هر فرماسیون را باید در نظر داشت:

1- فرماسیون ها از یک سو دارای قوانین عام هستند که مربوط به همه ای آنهاست مثل قانون « تطابق مناسبات تولیدی با خصلت نیروهای مولده » که در هر فرماسیون شیوه خاص خود را دارد با آنکه شیوه توزیع و مناسبات آن متفاوت اند. قوانین دیگری هست که شامل دیگر فرماسیون ها بعد از کمون اولیه است. مثل « قانون مبارزه طبقاتی »

2 - شکل فرماسیون ها  که راه تکامل آن ها یکسان نیست . که بعد از کمون با شکل گیری فرهنگ ها و تمدن های بشری این شیوه یا شکل هم متفاوت است.

3 - جامعه بشری در مجموع خود از مراحل پنجگانه عبور می کند . چون جوامع انسانی بنا به خصلت های انسانی و محیط فرهنگی به شدت متفاوت است و نمی تواند همسان باشد. چنانچه در مسیر حرکت تکاملی جهش های را مشاهده می کنیم که تابع قوانین عام فرماسونری تکامل نیست بطور مثال، اتحاد شوروی بدون طی مراحل سرمایه داری به سوسیالیسم گذار کرد. همچنان ایالات متحده امریکا بدون عبور از فرماسیون فیودالی به سرمایه داری پرداخت 4 -  در هر فرماسیون با وجود قوانین عام تولید و مناسبات معیار های معیین تکاملی هر فرماسیون با فرماسیون قبلی خود را نشان می دهد و هم آهنگی نسبی دارد . مثلا نه سوسیالیسم با خیش چوبی می خواند و نه سرمایه داری با آسیاب بادی و نه برده داری با صنایع اتمی جور در می آید و نه فیودالیسم با صنعت و تکنالوژی و روبنای فرهنگی آن.

5 - هر فرماسیون کلیه عناصر مثبت و قابل زیست فرماسیون قبلی را به ارث می گیرد و در خود نگه داشته جذب می کند. مثلا با آنکه سه هزار سال قبل از میلاد و در هزاره هفتم انقلاب نئولتیک حکومت و دولت ها یک پی دیگر در گوشه و کنار این سیاره بوجود آمد، اما کمون ها در بسیاری بخش ها و مناطق و محل ها موجودیت خود را حفظ کرد، منجمله در آریا زمین

(آریاویجه ) یا آریانا، که در تاریخ معاصر به صورت کل بنام ایران تذکر یافته که منظور از شامل بودن تمام سرزمین فرهنگی که اکنون به مناطق جغرافیای سیاسی بنام های جدا جدا از هم بنامهای ایران، افغانستان، تاجکستان، اسیای میانه و ماوراء سند یاد می شود.

در زمانی که درمصریا چین اولین دولت ها تشکیل شود در همین آریا زمین ما « ویس » ها همان شکلی از اشکال تکامل یافته ی کمون ها بود که تا قرن هفتم میلادی خود را حفظ کرد یا به عبارت دیگر بحیث یک پدیده ای از کمون مقاومت کرد. تا آخرین ایام سلسله ای ساسانی ها و اشغال سرزمین های آریانا توسط مهاجمین اعراب مسلمان « ویس ها » در روستا ها به موجودیت خود ادامه داد.

 به نقل از« گیرشمن »:« درایران ازآغاز تا اسلام دراسناد دوران هخامنشی ازده ها آبادیهای بنام «دیدا» (دیوار)،« وردنه » (دراوستایی ورزنه و درهندی وژه نم) می نامیدند که بصورت مشترک و طبیعی بهره برداری می شد که تا اواخر دوران ساسانی به مقاومت ادامه داشت که تضاد ناشی از تصرف و شکستاندن آن سبب واکنش دهقانان به صورت اندیشه ای مزدک تبارز می کند.»( 1)

این که اعراب مسلمان بر سرزمین های آریانا یا به اصطلاح امروزه ایران مسلط شدند و این سرزمین را در اشغال در آوردند، از شجاعت سپاه اعراب نبود، بلکه از نتیجه ای جنگی بود که بین دهقانان با خصلت کمونارت بودن و مقاومت شیوه تولید و تجارت « همبانیه » مختص به « ویس »  ها از یک جانب و اشغال زمین های دهقانان توسط « مغ » های زردشتی مثل « کرتیر» مغ مغان و فیودال ها و اشراف در بار ساسانی از جانب دیگر بود. این نخستین جنگ دوام دار بین کمونارد ها و سران مذهبی و دولت ساسانی بود.

 اندیشه پرداز این نبرد طبقاتی تاریخی « زرتشت خورگان »  فیلسوف در آریا زمین بود که دوصد سال قبل از مبارز قهرمان کمونیسم دهقانی « مزدک بامداد » می زیست. ویس پک ها در مجموع با اندیشه کمونیستی « مزدک بامداد » پیوستند و در زمان مزدک و بعد از آن تا دوصد سال با صد ها قیام درهرگوشه وکنار این مرزو بوم با ستمگران رزمیدند که این قیام ها  با اندیشه « مزدکیسم » وکمونیسم دهقانی » همراه بود.

بسیاری از پژوهشگران عادت کرده اند که تاریخ مبارزه طبقاتی و فرهنگی را ازغرب آغاز می کنند و با معیارغربی می سنجند؛ در صورتی که دنیای باستان به گفته مورخ شناخته شده متولد امریکا « ویل دوراند »، « شرق گهواره تمدن است ». این واقعیت را که شرق گهواره تمدن است ویل دوراند به دو جلد کتاب بزرگ بقدر کافی تشریح و توضح نموده، که در اینجا به آن نمی پردازیم. آنچه که قابل بحث دراین قسمت است، مبارزه طبقاتی وجنگ هاو قیام های است که در مدت سه صد سال یعنی تا قرن نهم میلادی بطور فعال و بعدأ بطور پراگنده ادامه یافت.

از زمانی که جنگ های کموناردهای شرقی آسیا با اندیشه کمونیسم دهقانی مزدکیان یا مزدکیسم آغاز وادامه یافت؛ بزرگترین تمدن های جهان در دوطرف رود دجله و فرات یعنی

« تیسفون و بیزانس » بود. در تیسفون که در نزدیکی های بغداد کنونی واقع بود پایتخت پارتیان و ساسانیان یعنی بخش شرقی و بیزانس (اسلامبول) ترکیه بخش غربی این قسمت مشرق زمین محسوب می شد. درسمت شرقی مذهب محوری ودین باوری ودرقسمت غربی فلسفه باوری و فیلسوف گرایی نقش اساسی داشت که حتی سناتور های یونانی تا سال 71 قبل از میلاد زمان قیام اسپاتاکوس هرکدام خود شان را فیلسوف میخواندند و به فلسفه مباهات

می کردند. اکثر فلسفوف های یونانی در ملیته یکی از بنادر ترکیه به دنیا آمده بودند، چنانچه اولین فیلسوف یونانی متولد ملیته بنام « تالس» که با ط هم « طالس » نگاشته اند.

به این ترتیب : نام کامل - « تالس ملطی» زادروز – ( 624پ م ) زادگاه – ( میلیتوس ، ترکیه ) محل مرگ – ( میلیتوس ، ترکیه –غرب ترکیه امروزی ) مکتب – مادی و رشته تحصیلات – ریاضی ، اختر شناسی و سیاست.

« ارسطو» در باره تالس گفته است: « طالس کسی است که درسر آغاز فلسفه است» در آن زمان مردم در « بیزانس» به سخن فلاسفه تمکین می کردند و باورداشتند، اما در این طرف در آریا زمین دین باوری و مغ ها حرف اول را می گفتند. هر اندیشه پردازی که لب به سخن می کشود الزاما گفتارش را با مرچ و نمک دینی می آلود. چنانچه بعد از 1600سال در افغانستان و ایران و خاور میانه عربی چنین می کنند.

« کریستنس» دانمارکی (2 ) نیز در پژوهش خود در باره جنبش کمونیسم دهقانی مزدک بامداد به این موضوع اشاره می کند و می نویسد:

« مزدک آنچه را که تبلیغ می کرد، الهام از زرتشت خورگان و تجارب عملی از مزارع مشاع و روستا های اشتراکی دهقانان در گوشه و کنار ساحه دولت ساسانی درایران هنوز بقای خود را حفظ کرده بود.... »

 مزدک بامداد مرد متواضع و پرهیز گار بود، لباس پشمی می پوشید و از معاشرت با زنان دوری می جست وگوشت نمی خورد و پیروان خود را به پارسایی و زهد و پرهیز گاری هدایت می کرد. مزدکیسم دین نیست، بلکه جنبش است. این جنبش دهقانی ضد ستم طبقاتی و مالکیت خصوصی بر زمین ووسایل تولید بود که دانشمندان و پژوهشگران آن را کمونیسم دهقانی گفته اند.

 به این ترتیب اولین جنگ علیه کمونیسم از آنجا آغاز گردید. این جنگ درعمل و هم تبلیغات و قلم با شدت آغاز و ادامه یافت. گرچه انوشه یا انوشیروان، مزدک را با 12000 از پیروانش با توطئه به قتل رسانید؛ اما این جنبش با قیام های عظیمی تا دوم و سوم هجری ادامه یافت.

« احسان طبری » می نویسد:

« مزدک که مرد روحانی اندرزگر بود، موفق شد در دوران مصائب عظیم اجتماعی و ناخرسندی عمیق مردم با اتکاه صفات عالی انقلابی و فصاحت لسان و قدرت فکرو منطق خود تعالیم خویش را در مغز ها رسوخ دهد و سرمنشأ تکان و جنبش شگرف شود . » (3)

 درزمان قیام مزدک وجنبش کمونیسم دهقانی در آریا زمین تحت قلم روفرمانروایی ساسانی ها در اجتماع چنان ستمگری طبقاتی و کاست وجود داشت که دهقانان و روستائیان برده های زراعتی اربابان و مالکان زمین بودند و به شدت کاست وجود داشت و« کاست» عبارت از ظهور طبقه ای است که خود را از سایر خانواده های اجتماع غیر قابل نفوذ می سازند و هرکس در هر قشری زاد تا آخر عمر باید در آن زیست نمایند.

تضاد طبقاتی در یونان چنان شدید بود که سبب قیام «دموس ها» گردید و ارستوکرات ها را مجبور ساخت تن به اصلاحات بدهند. اما با آنهم برده ها و مهاجرین حق شهروندی نداشتند.  در هند این کاست هنوز هم وجود دارد.

مبارزه طبقاتی از آغاز مالکیت بر زمین و منابع ووسایل تولید از یک جانب اقلیت غاصب در پایگاهی بنام  دولت بوده که هم پایگاه نظامی داشت ودین درخدمت دولت بود. همچنان ملاکان و اشراف. از جانب دیگر توده های مولد وزحمتکش جوامع بوده که پایگاه مشخصی نداشته در هر برهه ای از زمان با اشکال با قالب های مختلف با ظهور و زوال قهرمان های قیام همراه بوده، که عمدتا در مشرق زمین به ویژه در آریا زمین مبارزه طبقاتی نا تعریف شده توسط قهرمان های پیش آهنگی می شده که با غلبه تبلیغاتی دینی به سود دولت های مستبد و ستمگر به شکست و زوال کشانده می شده.

جنبش کمونسم مزدک هم با همدستی پیشوایان دین زردشتی و عیسوی با اشتراک ملاکان و اشراف فیودال توسط دولت انوشیروان سرکوب گردید. از جمله قیام های که با اندیشه مزدک بسیار فراگیر و دوامدار بود، قیام بابک خرم دین در 193هه ق بود که تمام ساحات ایران تا آذربایجان را در بر گرفت و 22سال ادامه یافت .این قیام ها خود جوش بودند که خواست های دهقانان و زحمتکشان را نمایندگی می کرد. اما پایگاه های دوام دار استراتیژیک وتشکیلاتی  نداشتند.

توده های مولد و کارگر برای اولین بار با انتشار« مانفست حزب کمونیست » که توسط کارل مارکس و انگلس تدوین گردید، در 21 فبریوری1848م به زبان المانی انتشار یافت، که با سرعت به زبان های دیگر ترجمه و منتشیر گردید که تاکنون برنامه انترناسیونالیستی تمام احزاب کمونیست و کارگری جهان است. این طبقه بنام طبقه ای کارگر تعریف شد و هویت و پایگاه مشخص یافت.

 انقلاب اکتوبر 1917م به رهبری والادیمیر ایلیج لنین آن را به ظهور رسانید.اکنون که زوال سرمایه داری را تسریع می نماید در چوکات منظم همین حزب های کمونیست و کارگری است که در هرکشور سرمایه داری فعال هستند و جنبش های توده ها و کارگران و دهقانان و 99در صدی بشریت را برای رهایی از رنج های بیشمار پیش آهنگی می نمایند.

به این ترتیب می توان ارزیابی کرد، که " کی باکی هست" ؟ درصف 99 درصدی کیها هستند و در صف اقلیت استثمارگر و سرمایه داری کدام قشر و گروهی قراردارند؟؟!

در افغانستان کنونی، در این آئینه قدنمای جهان بسیار خوب دوست و دشمن طبقاتی مشخص معلوم می شود. سران جهادی ها، داعش، طالبان، گروه حقانی، سلفی ها، و گروه های تروریست و مافیای مواد مخدر، قاچاقچیان آثارهای فرهنگی، تاراجگران معادن و تکنوکرات های جاسوس دولت های غرب و امریکا و سران دولت پوشالی دریک جهت خط طبقاتی و   99 درصد مردم افغانستان در خط استثمارشونده گان و زحمتکشان در خط مقابل چهره ی بس روشن طبقاتی جامعه کنونی افغانستان است.

اما 99 در صدیی های افغانستان مثل سایر کشورهای جهان، اعم از سرمایه داری و دنباله رو سرمایه داری تا زمانی نمی توانند که به رهایی از سرمایه داری و استثمار و استبداد برسند، تا دارای یک پایگاه قابل قبول و علمی و عملی اجتماعی نرسیده باشند.

 یگانه پایگاه طبقاتی و رهایی بخش جزب های کمونیست و کارگری می باشد. این یک واقعیت غیر قابل انکار است. جهان ما در دوصف متضاد قرار دارد، که یک طرف سرمایه داری و دنباله روان سرمایه داری و جانب مقابل و متضاد آن گروه های عظیم استثمار شوندگان و به اصطلاح امروزی 99 در صدی ها می باشند، که جنگ طبقاتی بین این دو بخش متضاد اجتناب ناپذیر است.

 اما در کشور های عقب مانده شرق اسلامی اگر 99 درصدی های استثمار شونده بخواهند به رهایی برسند باید باورهای شان را با منافع سرمایه داری و استثمار گران گره نزنند، که تا کنون چنین کرد اند، که به رهایی از ستم و استثمار نرسیده اند. 99 درصدی های کشورهای خاورمیانه عربی به شمول افغانستان، عجیب مردمان مسموم شده ای هستید که باورهای دینی و مقدسات تان را دو دسته به خدمت دولت های مافوق ارتجاعی، ستمگر، فاسد، چپاولگر و مزودر امپریالیسم جهانی قرار می دهید و مقدسات تان را جز زنجیرهای اسارت خود ساخته اید.

این هم یک واقعیت مسلم است که تا زمانی شما خود و مقدسات و باور های دینی تان را ، از صف استثمارگران و ستمگران دولت های ارتجاعی جدا نسازید، به رهایی و زندگی آزاد و سالم انسانی نمی رسید. اگر واقعاً می خواهید به رهایی برسید به پایگاه خود بر گردید.

پایگاه شما حزب های چپ گراه و رادیکال کارگری شما است.  -  ادامه دارد .  

منابع :

1 -  ایران از آغاز تا اسلام ، رومن گیرشمن ، ترجمه : محمد معین ، انتشارات نگاه ، تهران.

 2 -  ایران در زمان ساسانیان، پروفیسور آرتور امانوئل کریستین، برگردان فارسی: دکتر غلام رضا رشید یاسمی، چاپ اول: انتشارات ابن سینا، تهران 1345خ، چاپ یازدهم 1377 خ ، تهران

3 ـ پژوهش احسان طبری ، جنبش مزدکیان، ص 78 ، نشر، حزب توده ایران.

 4 -  دفتر یاد داشت های شماره  هشتم نگارنده ، بخش تاریخ باستان.

مقالات مرتبط

...

نوامبر ١٩١٨. تاریخی به قدمت بیش از یک قرن. اما می‌خواهم بنگرم، صدای اولین قدم‌ها حاکمیت خلق را بشنوم... ادامه

...

می‌گویند تاریخ را فاتحان می‌نویسند، حتی فاتحین موقت. تسلط ضدانقلاب و برانداختن سوسیالیسم در شوروی و... ادامه

...

«انگلس در نتیجه تحقیقات گسترده خویش در انگلستان، با معرفی اقتصاد بورژ وازی، نتیجه گرفت که فقط با از... ادامه

...

از بیانات فوق چنین بر می آید که سوسیالیزم به مثابه یک نظام اقتصادی نه تنها با دین منافات ندارد، بلکه... ادامه

...

از بیانات فوق چنین بر می آید که سوسیالیزم به مثابه یک نظام اقتصادی نه تنها با دین منافات ندارد، بلکه... ادامه

...

آیا در افغانستان؛ واقعن چیزی به مصداق «کمونیست» و«حکومت کمونیستی» بود و میتوانست باشد؟ ادامه

...

این روزها که بوی خوش انقلاب در سپهر میهن ما فشانده و پراکنده شده است، جا دارد که یک بار دیگر به بازخ... ادامه

...

دراین زمانی که حزب بلشویک به رهبری ولادیمیر ایلیچ لنین مشغول دفاع ازانقلاب دربرابرضد انقلاب ودفع تها... ادامه

...

پیام تبریک گنادی آندریویچ زیوگانوف، صدر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست، رهبر فراکسیون حزب کمونیست در دومای... ادامه

...

اکنون بشریت بر لب پرتگاه رسیده است. دیگر نمی تواند در برابر بی عدالتی و ستم سرمایه داری تاب بیاورد.... ادامه

...

اگرچه خود مارکس به ”پایه “ و ”روبنا“ فقط در دو اثر خود اشاره کرده است (تا آنجا که من می‌دانم)، ”مسئل... ادامه

...

اخیرا «سایت نقد اقتصاد سیاسی» سلسله گفتار هایی ذیل نام «درس‌های یک قرن» منتشر کرده است که عموماً به... ادامه