بلند پروازی های بيهوده و دروغ پراگنی های بی حساب
عبدالحســین تلاش
فبروری ۲۰۱۰
بلند پروازی های بيهوده و دروغ پراگنی های بی حساب
چون غرض آمد، هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل بسوی دیده شد
چون دهد قاضی بدل رشوت قرار
كی شناسد ظالــم از مظلوم زار
( مولوی)
ديروز، هنگامی که به سایت ها نظر می افگندم. در سایت « پیام مجاهد» مؤرخ ۱۸ دلو ۱۳۸۸، عنوان درشت: « فراخوان بنياد جهاد مردم افغانستان » ، توجه ام را بخود جلب
نمود و آن را به خوانش گرفتم. این عنوان ، متن كوتاهی را با خود داشت؛ ولی سخنان جالب و در عین زمان خیلی ها مضحك، خنده آور و حیرت بر انگیز؛ از قلم خامه پرداز آن، بیرون جسته و برسایت نشسته بود. مثل دلقك ! بلی مثل دلقک، خنده دار و مضحک! راستش خیلی ها خنده ام گرفت. ظاهراً برداشت می گردید كه گویا گردانندۀ و مسئول سایت متذکره و معمار خود فریب كه این كلمات را صف بندی نموده است، هم از اهداف سیاسی و شیطانی دست ها و دستگاه های تولید و تربیه و استخدام تاریكی پرستان مذهبی و مكتب عوام فریب « دینی ـ سیاسی » ، خشونت گرا، مدنیت ستیز، عقب گرا، زن ستیز « اخوان ـ مجاهد ـ طالب » ؛ از وقایع تاریخی سه دهه اخیر كشور بویژه در دهه هشتاد ترسایی كه پاكستان مانند امروز تخته خیز جنگ اعلان ناشده و محل و منبع تربیه، تجهیز و صدور تروریستان مذهبی و حرفوی
( عربی و عجمی، بشمول اسامه بن لادن و گروه صهیونیستی القاعدهء آن ) بر ضد مردم و كشورما قرار داشت، بی خبر بوده باشند؛
وا نگاری كه جناب نویسندهء « فراخوان بنیاد...» یا غرق فراگیری و یا تدریس فرایض ، وجایب، سنت ها ... و مكروهات وضو ، استنجا و غسل مرده و زنده ... بوده و شعرهای مانند دو بیت آتی را ( كه وضو را « مكروه » می نماید)، از بر می كرده باشد:
آب اندر دهــــان و در بـیـــنی به كـف دست چپ، كراهیت بینی
آب بـر روی سخت تر كـردن عورت خـــویــش را نـظر كـردن
اما اگراز دید دیگری بنگری، چنین بر می آید كه نویسنده متن مورد نظر، خواسته است تا با ارائهء یا بیان كلمات اغراق آمیز خود، آگاهانهء پردهء تاریك گزاف و دروغ و ریا را بر روی حقایق عیان و انکار ناپذیر، بركشد و مانند گذشته و بر روال عادت و« مقتضای طبیعت » شان، بر چشم مردم بیچاره و جفاكشیدهء افغانستان، سیه خاك بپاشند؛ بلی خوانندهء عزیز! آن كلمات كه با ساده لوحی خاصی پهلوی هم چیده شده است، اینگونه خودنمایی می كند:
« 26 دلو، روز پيروزي مشت بر شمشير را گرامي ميداريم، روزي كه قشون تا دندان مسلح ارتش سرخ با سرافكندگي و با پذيرش شكست قطعي، كشورمان را براي هميشه ترك
گفت ....»
من روی «... پذیرش شكست قطعی ... » ارتش سرخ دلیل یا دلایل و عوامل متعدد آن، چیزی نمی گویم؛ چونكه دراین مورد، سیاستمداران، تحلیل گران و مفسرین سیاسی و نظامیان ارشد شوروی وقت، از جمله گروموف قوماندان اردوى (۴۰) شوروى در افغانستان ، در یاد داشت های بنام « قطعات محدود»، همچنان واقعه نگاران، محققین و مؤرخین شرقی و غربی و دگروال یوسف رئیس و مسؤول بخش « جھاد» افغانستان در استخبارات نظامی ارتش پاکستان ( آی.اس.آی )در سالهای دهه ی هشتاد؛ یكی از دشمنان وطن و مردم ما و یكی از مربیان سران و رهبران و قومندانان « مجاهدین » و نویسندهء كتاب « تلک خرس »، دراین مورد گفته های بیان وراز ها و نهان های را عیان نموده اند.
اما درمورد اینكه جناب خامه پردازو یاگرداننده و مسئول « پیام مجاهد »، به قلب ماهيت حقايق تاريخى متوسل گشته و ازواقعیتهای روی پرده و پشت پرده كه روشنی بخش هدف وماهیت « جهاد ... » و سرشت تنظیم های وابسته به حلقات امپریالیستی و دول مرتجع ، مزدور و تروریست پرورعربستان وپاكستان و رژیم قرون وسطایی ایران، چشم فروبسته و با تكبر۲۶ دلورا، روز پيروزي « مشت بر شمشير» دانسته وتصوركاذبانه و رؤیایی و ریا یيِ را به خورد مردم داده است؛ می خواهم به پاس چنین « مشت شمشیر شكن » خیالی كه ازان سخن گفته است ، نكات چندی را غرض افشاء سازي دروغ های شاخدار و بزرگ نمائی های تهوع آور شان ( كه با فرهنگ « طالبی ـ جهادی » آنان مطابقت کامل دارد و در گذشته ها نیز بار ها نشخوار كرده و بار های دیگر نیز نشخوار خواهند نمود)، ارائه دارم .
خود ستايی پيشۀ شيطان بود
هرکه خود را کم زند مرد آن بود
گفت شيطان من ز آدم بهترم
تا قيامت گشت ملعون لاجرم
شد عزيز آدم چو استغفار کرد
خوار شد شيطان چو استکبار کرد
* * *
زاهدا خیال جبه و دستار، واگذار
اینها بزرگی سر كوچك، نمی شود!
پیش از همه بايد باصراحت بيان كرد كه گفتن كذب، ریا و پاگذاری روی صدق و حیا، خلاف نص قرآن مجید بوده و بیش از دو صد بار درمورد حرام و ناروا بودن آنَ، در كلام الهی بیان گردیده است.چنانچه خداوند دراین كلام مقدس در سوره نحل درقسمتی از آیات ۱۱۶ و ۱۱۷می فرماید :
برخورداری کمی است در دنیا دروغ گویان را و برای ایشان عذابی دردناک است در آخرت.
اما شما بیرون مسلمانان ابلیس اندرون، كجا و این باور ها كجا؟ اگر شما و رهبران دنیا پرست تان، قبول یا باور میداشتید كه نخستين اثر زيان بار چنین دروغ های تكراری و میان تهی ، سبب رسوايی و بی آبرويی بیش از پیش شمامی گردد، دروغ و ریا وفریب خلق را جانشین حقایق آفتابی نمی ساختید .
دروغ آدمی را کند شرمسار
دروغ آدمـــی را کند بی وقار
دروغ ای برادر مگـــــو زینهار
که کاذب بود خوار و بی اعتبار
…….
حال با تكیه بر حقایق تاریخی وباا ستفاده از منابع ومأخذ های معتبر داخلی و جهانی، چند سخنی در بارهء « مشت های شمشیر شكن » كه با كبر وغرور، در متن فوق بدان اشاره شده است، یكجا از زبان خاموش گفتار محمد اکرام اندیشمند دركتاب ما و پاکستان می شنویم و می خوانیم :
« ژنرال اختر در برابر این پرسش ضیاء الحق پس از نخستین روز های تجاوز شوروی به افغانستان که پاکستان چه تدابیری را در مورد افغانستان اتخاذ کند که با استراتیژی ملی همخوانی داشته باشد، تحلیل و بررسی خود را در حمایت از جنگ مجاهدین به ضیاءالحق پیشکش نمود:
« اختر تحلیل و ارزیابی خویش را تقدیم ضیاء نمود که بر پشتیبانی پاکستان از مقاومت افغان توصیه می نمود. وی استدلال نمود که این نه تنها بخاطر دفاع از اسلام است بلکه حراست پاکستان را نیز در بردارد. مقاومت افغان باید علیه شورویها در خط مقدم دفاع پاکستان در آورده شود. . . بر ضیاء تأکید ورزید که طرق نظامی را برگزیند، بدین معنی که پاکستان چریکها را در عرصه های اسلحه، مهمات جنگی، پول، اطلاعات آموزش نظامی و مشوره حین عملیات چریکی مخفیانه پشتیبانی نماید . . . ضیاء به این مشوره ها موافقت نمود. نزد ضیاء انتخاب عامل نهایی یعنی توسل به جنبه ی نظامی مسئله طوریکه از درگیری مستقیم با شوروی ها اجتناب گردد بدین معنی بود که افغانستان باید آهسته آهسته بسوزد. . . » (۱)
بلی! ضیاء الحق آشكار بیان كرد كه « افغانستان باید آهسته آهسته بسوزد» ! اما نظامیان به خون تشنۀ پاكستان، افزار و یا مهره های راكه باید درا ین فاجعۀ مصیبت آفرین یعنی شعله ور ساختن و طولانی نگهداشتن جنگ « افغانستان سوز» ، ( آنهم « در خط مقدم دفاع پاکستان كه همخوانی با استراتیژی ملی پاكستان » داشته باشد، )، ازان استفاده می كردند، كی ها انتخاب گردیده بودند؟ نا گفته پیداست! افغان ها! بدین معنی كه زمام داران پاكستان در تبانی با آمریكا، انگریز، عربستان سعودی و... برای دست یابی به اهدافی كه هر كدام جداگانه دنبال می نمودند، نقش روی پرده را به آنچه بعداُ بنام نیروی « مقاومت افغان»خوانده شد ( و یاتنظیم های جهادی ساخت پاكستان)، البته با خرید رهبران آن ( واندكی بعد قومندانان دست اول تنظیم های جهادی ) بود؛ و چنانیكه تجارب بعدی طی جنگ های دهۀ هشتاد آن را با وضوح تمام آشكار ساخت. ولی با اندوه فراوان باید گفت كه هیزم و یا مواد اصلی سوخت این سیاست « افغانستان سوز» ، مردم پاك نهاد و متدین وطن ما بوده اند كه زمامداران و جلادان مرتجع پاكستان و متحدین شرارت پيشۀ امپریالیستی و عربی و غربی شان، با استفادۀ سیاسی از سلاح دین و احساسات واعتقادات پاك آنان ،( مانند دورۀ شاه امان الله ) جنگ گسترده و مسموم كنندۀ روانی و تبلیغاتيِ دامنه داری را، بامصرف ملیون ها دالر، از طریق انواع رسانه های گروهی خویش آغاز نمودند؛ وبا شور بختی تمام باید اذعان داشت، كه آنها با اشتراک، در یك جبههء نامقدس غیر انسانی بر ضد نظام تحول طلب و ترقی خواه كشور قرار گرفتند وبا بكار برد این شیوهء آزمون شدهء ، توانستند تاموفق به تهیج و تحریک هموطنان ما گردند؛ خاطر نشان باید ساخت كه یكی از دلایل و عوامل اثر گذاری این جنگ خبیثانهء روانی، محروم بودن هموطنان ما از سواد ابتدایی ، عدم آگاهی واقعی دینی و نداشتن فهم و درك سیاسی بود كه نمی توانستند تا اهداف شوم و آنسوی پردهء دشمنان خود و وطن خويش رادریابند ویا درك نمایند؛ این خود زمینه ساز خوبی شد تا « مشت های خالی» سران و سروران و ترور و تفنگ سالاران مجاهدین وابسته به « آی اس آی» و « سی آی ا» ، در برابر« شمشیر»، پرگردید؛ ورفته رفته با سرازیر شدن دود و باروت و تفنگ و ترورو مرگ وخون و ... ازان سوی خط دیورند و هٰكذا از خاك ایران، وطن و مردم پاك دیانت آن، چون هیزم خشك به آتش جنگ اعلان ناشده،كشیده شوند؛ وتا اكنون هم، پایان خاموشی شعله های هستی سوزآن و دوام غارت و استفاده جویی های ناروای جهاد سالاران و تفنگ سالاران، ناپیداست.
مشق ستم ز طینت ظالم نمی رود
زور كمان دمیكه نماند، كباده است
( بیدل )
جناب اندیشمند با تكیه به سخنان دگروال یوسف در مقالهء دیگر خویش تحت عنوان
« نقــش عــربســـتان سعـــودی در جنــگ و صلـــح افغــانســـتان » متشره در سایت انترنیتی خاوران، چنین می نویسد:
« دگروال یوسف رئیس دفتر بخش افغانستان در استخبارات نظامی ارتش پاکستان
( آی.اس.آی )... می گوید:« اگر یک دالر از طرف ایالات متحده امریکا تهیه می شد، دالر دیگر از جانب حکومت عربستان سعودی جمع می شد. این وجوه آمیخته که سالیانه بالغ بر چندین صد ملیون دالر می شد از طرف سی.آی.ای به حساب های مخصوص در پاکستان تحت کنترول آی.اس.آی انتقال داده می شد.»
کمک عربستان سعودی برای جهاد و مجاهدین در دهه ی هشتاد بیشتر از آن پول های بود که به قول رئیس دفتر افغانی آی.اس.آی با کمک های پولی ایالات متحده امریکا از سی.آی.ای به حساب مخصوص آی. اس. آی انتقال می یافت و آنگاه آی. اس.آی آنرا مطابق روش مخصوص خود ذخیره و توزیع می کرد. شهزادگان و شیخ های عربستان سعودی پول های زیادی را به افراد و گروه های مختلف مجاهدین ...جدا از آن پول های که به حساب و کتاب سی.آی.ای و آی. اس. آی می ریختند، بذل و بخشش می كردند.»
خوش بود گر محك تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر كه دراو غش باشد
جناب نویسنده « فراخوان بنياد جهاد ... » ، باید بخود آید وبداند كه به غیر از دنیای استنجا، و ضو وتیمم وبیان عذاب قبر و ...، دنیای دیگری نیز وجود دارد كه دران چهرهء زشت تهمت، افترا وریا و دروغ ، خودستایی ، تفاخر بیهوده ، دین فروشی ... حقیر است وضدیت روشنگرانه با این منش های بی ارزش در برابر چشمان اهل فهم و خرد و تجربه و توده های آگاه، و لی خموش و به گروگان گرفته شدهء مردم، دیگرمانند آفتاب می درخشد.
ز آهنگ گداز دل مباش ای بی خبر، غافل
مقالات مرتبط
جنبش اسلام نوین، عبارت ازعقاید تعداد زیادی از مسلمانان است، که میخواهند اسلام را با قرن عصر مطابقت د... ادامه
افغانستان دربدترين وضعيت امنيتي وسياسي خود بسر ميبرد. شدت حملات جنگجويان طالب؛ ورود ادامه
در این روز ها افزون بر حمله های انتحاری و انفجاری؛ ماین گذاری و انفجار موتر بمب ها و ماین... ادامه
ازمدت چهل سال بدينسو، کشور عزيزمان افغانستان، در آتش جنگ خانمانسوز تحميل شده از جانب امپرياليسم جهان... ادامه
در تاریکی که با آشوب و انارشی و طوفان نیز توأمان باشد؛ روشنی و روشنگر راهنما و نجات بخشا؛ برترین و م... ادامه
در افغانستان کنونی مشکل اساسی مردم، درد و رنج مردم از چیست؟ آیا درد و رنج کنونی انفرادی است یا درد م... ادامه
به تاريخ 16 قوس 1380 مطابق 7 دسامبر 2001 حکمروايی پنج ساله امارت سياه طالبان پايان يافت. قندهار، هلم... ادامه
در افغانستان مجاهدين به شمول طالبان، حکومتهای مافیایی ساختهاند و مردم را با دیکتاتوری اداره میکنن... ادامه
دست نوشته ای از زنده یاد وحید مژده؛ منتشره مورخ ۱۳۹۳/۱۲/۴ وجود دارد که هر انسان را به شاک و حتی... ادامه
مردی که خاتم پیامبران بود به عربی سخن میگفت اگر چه چندین نسل او در میان عرب زیسته بودند اما خداوند... ادامه
انتقال قدرت از مجاهدين به طالبان توسط پاکستان و امريکا و ادامه جنگهای خونين و ويرانی کشور: ط... ادامه
گورباچف گفت: «هدف زندگی من محو کمونیسم بود. زمانی که من شخصاً با غرب آشنا شدم، فهمیدم، که باید تمامی... ادامه