شوکران اختاپوس

غفار عریف 

شوکران اختاپوس

     چند روز است که در رسانه های همگانی ( چاپی، دیداری و شنید داری) دو موضوع بسیار آزار دهنده بازتاب گسترده پیدا کرده و در نزد شهروندان آگاه و با رسالت افغانستان در درون کشور و بیرون از مرز ها، تشویش و نگرانی را به بار آورده است:

    ۱ـ  تغییر سیاست راهبردی و جنگی دولت آمریکا در برابر دهشت افگنان طالب و داعش

(داعش نام دیگرطالب است) و صدور فرمان دونالد ترامپ به اشرف غنی احمدزی وایسرای آمریکایی در افغانستان دایر بر بیرون کشیدن کارمندان لشکری و کشوری از برخی شهرها و شهرستان ها و خالی کردن پایگاه ها و قرارگاه های نظامی و امنیتی از وجود سربازان و افسران و واگذاری آنها به مخالفان مسلح مردم افغانستان ( طالب، شبکه حقانی، القاعده و گروه های دیگر)؛ 

    ۲-  پرسش و پاسخ رولا غنی با Adam Eliyahu Berkowitz خبرنگار نشریه اسرائیلی Breakinisraelnewes  به تاریخ ۲۹ / ۷ / ۲۰۱۸.

     اول -  موضوع نخست یک سناریوی سیاسی تازه، یک برنامه ی راهبردی جدید، یک نسخه ی نو و یک طرح نوین ریخته شده بر صفحه ی کاغذ، نیست

      این برنامه از روز اول آغاز به کار حکومت عبوری توسط یک دسته سیاست گران کارکشته ی نکتایی پوش و غرب دیده در محور حامد کرزی و اشرف غنی احمدزی و اشتراک شماری از برتری خواهان شناخته شده ی دیگر، با تکیه بر پشتیبانی دستگاه های استخباراتی ((CIA, MI6, ISI، موساد...) خیلی ها سنجیده شده تهداب گذاری گردید و تا امروز چرخه ی آن به دور باور های تمامیت خواهی تباری و زبانی می چرخد. 

      برنامه ریزان از همان زمان تا کنون به شیوه ی مافیایی و خوراندن  شوکران اختاپوسی به شهروندان، به حمایت دشمنان تاریخی مردم افغانستان برای به کرسی نشاندن خواسته های برتری جویانه ی خویش با استفاده از کلیه ابزار های شریف و نا شریف گام به گام اقدام های عملی را برداشتند که کار آن تا به امروز ادامه دارد

      نگارنده در گذشته با این تیتر ها به  مساله پرداخته است که ضرورت به بازخوانی مسائل دیده نمی شود:

    ـ  درجلد دوم کتاب " گذر در کوچه های خون و آتش " ( سایت سپیده دم و در شبکه های اجتماعی)؛

   ـ شگرد های دست یافتن به پیروزی (سایت سپیده دم)؛ 

   ـ یک دهه دروغگویی، یک دهه تزویر و ریاکاری! (سایت سپیده دم و در شبکه های اجتماعی)؛ 

   ـ انتخابات [سال ۲۰۰۹] افغانستان عادلانه و دموکراتیک بود؟، (چه امید واهی و چه انتظار بیهوده!)، (سایت سپیده دم)؛ 

    ـ از کنفرانس بین المللی در لندن تا گردهمایی بین المللی در کابل (سایت سپیده دم)؛ 

    ـ دیدگاه: پیشبرد ماموریت شکست خورده در یک کشور بیگانه (ترجمه) (سایت سپیده دم.) 

 

      و اما همگان می دانند که پس از یازدهم سپتمب، در یک اقدام تلافی جویانه نیروهای نظامی آمریکا هفت هفته ی تمام، قرارگاه ها، پایگاه ها، مرکز های آموزش و پرورش القاعده و طالبان و گدام های ذخیره ی سلاح و مهمات خونتای طالبی را با بمب افگن های B52 و راکت های  کروز مزائیل کوبید و به دنبال آن تفنگداران آمریکایی با مالیدن سیاهی به چهره های خود، در برخی شهرها در جنوب، شرق و جنوب شرق افغانستان جهت نابود سازی دهشت افگنان پیاده شدند، کمین گرفتند و گشت و گذار کردند.

        ریس جمهور بوش (پسر) در همان زمان، پیش از شزوع بمباران هوایی گفته بود که ضربه های نیروی نظامی آمریکا با آتش سلاح های بسیار پیشرفته از زمین و هوا، دهشت افگنان را حتا در مخفیگاه های شان به خاکستر تبدیل می کند. انگلستان، آلمان، فرانسه، پیمان ناتو با آمریکایی ها در این برنامه همراه و همکار شدند

Dick Cheney معاون جورج دبلیو بوش، در آن وقت از " استراتژی جنگ در تاریکی" سخن زده بود که در ادبیات سیاسی - نظامی در میدان های جنگ و صلح، مفهوم دنبال کردن جنگ را به اشتراک کارمندان دستگاه های اطلاعاتی می رسانید.

        از آن روز تا به حال هفده سال گذشت و در جریان این مدت لا و لشکر (۴۸) کشور جهان زیر فرماندهی پیمان ناتو برای نابود کردن دهشت افگنان به افغانستان پیاده شدند و دست و آستین را بر زدند و نخستین هدف ماموریت خویش را پیروزی بر طالبان و سازمان القاعده برگزیدند.

      لیکن چه شد، چه پیش آمد که نه  طالبان از بین برده شدند و نه سازمان القاعده نابود گردید؛ بلکه به کمک ISI دوباره آرایش قوا دادند، هار تر از گذشته در کشتن و دریدن و ریختن خون شهروندان، در رهزنی و رهگیری، در بربادی و ویرانی روستاها - شهرستان ها - شهر ها و در نابود سازی کشتزار ها با وحشت بیشتر از پیش عمل می نمایند و به جنایت کاری و وحشیگری های تکان دهنده در سراسر کشور دست می یازند

     روشن است که این حامد کرزی و اشرف غنی احمدزی و حلقه ی خبیثه و مافیایی گرد آمده به دور این داعیه داران فاشیسم قبیله بودند که به کمک دستگاه های اطلاعاتی، بویژه ISI با کارت برتری خواهی قومی و زبانی، طالبان را دوباره زنده ساختند و آتش جنگ های ویرانگر و فرسایشی را سر از نو شعله ور گردانیدند

      دونالد ترامپ فرمان بیرون کشیدن نیروهای دولتی را از مناطق " کم جمعیت" نا سنجیده صادر نه نموده است؛ بلکه در این کار تجربه ی گذشته وجود دارد. اداره ی حامد کرزی در سال ۲۰۰۹ بر اساس هدایت باداران آمریکایی - انگلیسی، (۹۰) واحد اداری دولتی را به طالبان سپرده بود. بنابران برنامه ی تسلیمی بخش های از جغرافیای افغانستان به طالبان در گذشته آغاز یافته بود. همچنان این میانجیگری های قطر برای نزدیک ساختن حکومت افغانستان و طالبان به منظور حل اختلاف ها هم کدام حرف تازه نیست

     اما پرسش این است که روشن ساخته نشده که برای رفع کدام اختلاف ها میانجیگری صورت می گیرد؛ زیرا اشرف غنی احمدزی و طالبان پشت و روی یک سکه می باشند، یک هدف دارند و برای رسیدن به این هدف یک راه را می پیمایند، با این تفاوت که در حال حاضر اشرف غنی احمدزی خطرناکتر از هر دشمن دیگر برای شهروندان و آینده ی افغانستان می باشد.

      دوم:- بانو رولا غنی در مصاحبه با خبرنگار اسرائیلی به صورت اتفاقی حرف نزده است؛ بلکه از مرکز قدرت در افغانستان سیاست رسمی همسر خود را که پیشاپیش در اختیارش گذاشته بودند، با واژه های بسیار بسیار روشن بازتاب داده است.

     همگان آگاه اند که این بانو تاریخ دان، پژوهشگر زبان و تبار شناس نیست و در مورد پیشینه ی تاریخی سرزمین مان، سلسله ی شاهان و امیران، ترکیب تباری شهروندان، باور های دینی - زبان- ادب- فرهنگ مردم احاطه و آگاهی کار شناسانه ندارد.

      در واقع این سریر نشین نا مشروع، فریبکار، دزد، فساد پیشه و مکار ارگ است که به خاطر جلب پشتیبانی غارتگران جهانی، بویژه رژیم صهیونیستی برای تحقق یافتن برنامه های فاشیستی خویش؛ یک چنین نمایش را با مضمون از ریشه نادرست سازماندهی نمود تا با این ابزار خود را در کرسی قدرت نگهدارد و با شیادی، فصل ناتمام برنامه های فاشیستی را به پایان برساند.

      رولا غنی به سان همسر خود، یک خارجی دیسانت شده به افغانستان پس از سقوط طالبان است و هیچ گونه نقاط مشترکی ( به جز انسان بودن ) با مردم افغانستان ندارد؛ بنابران سخنان این هیچ کاره همه کاره بیشتر به  باد هوا می ماند. اما این که با کادر دیپلماتیک جهان غرب رابطه ی محکم دارد و برای همسر خویش لابی گری می کند، حرف جداگانه است.

      واژه های اقلیت و اکثریت تباری و مذهبی از ساخته های استعمار انگلیس می باشد که در یک مقطع زمانی خیلی ها بحرانی وارد ادبیات رسمی دولت وابسته به انگلیس شد و دستگاه سرکوبگر محمد نادر دیره دونی و زمامداران خاندانی پس از او به شمول رهبران قوم گرا و برتری خواه تا به امروز از آن برای کنار زدن و به حاشیه راندن شهروندان که به تیره و تبارآنان تعلق ندارند، استفاده ی ابزاری می نمایند.

 

(پایان)

۵ / ۸ / ۲۰۱۸

مقالات مرتبط

...

اسپنتا از استراتژیست های اصلی غرب در نظام دست نشانده جمهوری بود. او کرسی استادی در دانشگاه آخن آلمان... ادامه

...

اولین بند مولف کتاب هنر رزم سون تزو کلید فلسفه ای بدست میدهد که جنگ یکی از مسایل جدی وبا آهمیت دولت... ادامه

...

آمریکا اول توسط مجاهدین و آی اس آی و بار دوم به اساس خیانت مستقیم کرزی و آی اِس آی و سی آی اِی و بار... ادامه

...

تعدادی از زنان افغانستان به دعوت از رولا غنی، همسر رئیس جمهور پیشین افغانستان، طی یک نشست در مورد تو... ادامه

...

چرا دادگاه اختصاصی بر بنیاد حقوق بین‌الملل برای رسیدگی به این پرونده های فساد و دزدی دایر نمی‌شود؟ د... ادامه

...

سوال بنیادی اینجاست که حاکمیت تحمیل شده طالبی موجود بوسیله واشنگتن وشرکاء به حیث یک دولت«دیفکتو» ویگ... ادامه

...

مبرهن است كه دموكراسي يا بعباره ساده حكومت مردم از بنيادي ترين اهداف مبارزات سياسي واجتماعي دردنياي... ادامه

...

باختم جنگ دوم جهانی درسال ۱۹۴۵، درعرصهٔ روابط بین المللی تغییراتِ عمده بوجود آمد و شرایط ایجادِ  نظا... ادامه

...

هر پدیده خواه طبیعی یا اجتماعی نیاز به علل و عواملی دارد. تا زمانی که آنها به وجود نیامده و جمع نشده... ادامه

...

​کشور بلا کشیده ی ما افغانستان بیست سال کامل تحت حاکمیت امریکایی - جهادی به یکی از فقیر ترین کشورهای... ادامه

...

چند گاهی است که شهروندان افغانستان با خوف و بیم، دشوار ترین روز های زندگی را آزمایش می کنند؛ زیرا تب... ادامه

...

نیم میلیارد دلار برای هواپیماهای که حدود یک سال پرواز کردند. هتلی 85 میلیون دلاری عظیم که هرگز افتتا... ادامه